«جیمزباند» سمبل سینمای اکشن

وجود فیلم «ذره ای آرامش» (از سری سینماهایی جیمزباند) در لیست فیلم های اکشن، ما را ترغیب کرد.
با کمک گرفتن از ویژه نامه های نقد سینما، فیلم و سینما و سایت سی نما به بررسی تولید و تاریخچه این شخصیت و فیلم هایش بپردازیم؛ اگر به کتاب رکوردهای گینس مراجعه کنید، متوجه می شوید که سودآورترین فیلم چند قسمتی در ژانر اکشن «داستان های جیمزباند» است.
این مجموعه داستانی پر سودترین فیلم و یا مجموعه ای بوده است که چندین بار توسط کارگردانان و یا بازیگران مختلف تهیه شده است.
جیمزباند نام شخصیت خیالی داستان های جاسوسی است که در سال ۱۹۵۲ توسط نویسنده انگلیسی «یان فلمینگ» خلق شده و در دوازده رمان، دو داستان کوتاه و مجموعه ای از فیلم های سینمایی حضور یافته است.
در مجموعه داستان های جیمزباند، او مامور کار کشته سازمان مخفی «ام آی شش» انگلیس بوده و شماره ویژه سازمان و اسم رمز خاصش نیز «۰۰۷» است.تاکنون ۲۱ فیلم از مجموعه جیمز باند ساخته شده و بر پرده سینماها رفته است و به تازگی نیز بیست و دومین فیلم از این مجموعه در سینمای هالیوود تولید شده و به اکران رسیده است.بد نیست تاریخچه ای کوتاه از سازه های پیرامون این شخصیت اسطوره ای را بدانید و بخوانید، پس با ما باشید:
● جیمز باند کیست؟
باند، نمونه ای بارز از جاسوس و خصلت های جاسوسی انگلیس در زمان جنگ سرد می باشد که امروز حتی بعد از تمام شدن جنگ و جو پیرامون آن، هم چنان با همان ویژگی ها و خصلت ها در فیلم های سینمایی حضور دارد.
فردی خوش لباس، خوش صحبت و توانا در جذب اطرافیان است که همین ویژگی ها از او قهرمانی متفاوت با قهرمانان دیگر می سازد (مخصوصا متفاوت با قهرمانان آمریکایی با لحنی خشن و بی ادبانه در ظاهری گنکستر مانند) او همواره خود را با شیوه ای منحصر به فرد معرفی می کند، معمولا برای گفتن نامش جمله «باند...جیمز باند» را با تاکید روی نام خانوادگی اش و مکثی برای تاثیرگذاری بیشتر، می گوید (روشی که بارها مورد تقلید و تمسخر در بیشتر ساخته های غیر مربوط قرارگرفته است.در ایران مسئله و یا چیزی که مورد توجه و پسند قرار می گیرد سریع در جایگاه طنز قرار گرفته و کمدی می شود، جیمزباند و مامور ۰۰۷ بارها مورد تقلید کمدین های ایران قرار گرفته است)این قهرمان خوش پوش که با کت و شلوار به سراغ ماموریت و کارهای پر خطر می رود، هم چنان مورد توجه تهیه کنندگان و عوامل سینمای هالیوود می باشد و با پایان یافتن جنگ سرد و دوران جاسوسی هم چنان به حیاتش ادامه داد و عاملی برای دیگر ماجراهای اجتماعی و سیاسی شده است، تا جایی که عوامل سینما با استفاده از نام پر آوازه «باند» معروف دست به خلق آثاری جنجالی و پر مخاطب دیگر زده اند.
«کازینورویال» که در سال ۲۰۰۶ ساخته شد و هم چنین «ذره ای آرامش» که اکران جهانی آن به تازگی شروع شده است، نشان می دهد که عوامل و تهیه کنندگان سینما، هم چنان تمایل دارند از این شخصیت برای تولید فیلم هایی پر فروش استفاده کنند.
● قهرمانی غیر واقعی اما باور کردنی
جیمزباند یک ابرمرد است که همواره توانسته تماشاگر عام را به خود جلب کند.
این ابرمرد بیشتر از شغل و حرفه اش (مامور مخفی انگلستان) به دلیل خصلت ها و ویژگی های رویایی اش تماشاگر عادی را جذب می کند.
باند زیبا و جذاب است و رابطه ای نیست که او در آن موفق نباشد، تمام اطرافیانش به او مانند الگو و اسطوره ای دست نیافتنی می نگرند، او در همه ماموریت هایش موفق می شود و یک تنه از پس همه مشکلات و سدهای موجود بر می آید.چنین شخصیتی قهرمان مسلم هر اتفاق و موقعیت ناگواری خواهد بود، این گونه است که شخصیت جیمز باند برای مخاطب کاراکتری از پیش فرض شده و شناخته شده می باشد که تمام قدرت و توانایی غیر واقعی اش قابل پیش بینی و ملموس می باشد و بیننده بدون چون و چرا حرکات قهرمانانه او را باور می کند.جیمز باند یکی از قدرت های کارخانه رویاسازی هالیوود است که می تواند در هر فیلم غیر واقعی، باورپذیر و قابل درک باشد.
● کارگردانان و بازیگران این اسطوره سینمایی
جالب است بدانید تا به امروز کارگردانان بزرگ «جیمز باند» نساخته اند، برای مثال چندی پیش پیشنهاد ساخت جیمزباند به «کوئنتین تارانتینو» داده شده اما او نپذیرفت و یا «تونی اسکات» (برادر ریدلی اسکات معروف کارگردان مجموع دروغ ها) که تا مرحله پایانی هم پیش رفت ولی در نهایت فیلمی ساخته نشد.
قضیه معروف نبودن در مورد بازیگران نقش جیمزباند نیز صدق می کند تا جایی که در دوران های گذشته تنها بازیگر معروف این نقش «شون کانری» بوده است.
شاید کارگردانان و بازیگران سینما این طبل توخالی که هالیوود سالیان سال است بر آن می زند به خوبی می شناسد و به این دلیل خود را آلوده آن نمی کنند.
● و اما باندهای سینمای هالیوود:
▪ اولین باند تاریخ سینما: «دکتر نو» محصول سال ۱۹۶۲:
اولین جیمز باند تاریخ سینما «دکتر نو» بوده است که نقش او را «شون کانری» بازی کرده است.
این فیلم بر خلاف بقیه اولین ها، نسبت به ساخته های بعدی ضعیف تر و بی کیفیت تر بوده است، اما هر چه باشد اولین است و خاطره انگیز، طرفداران جیمزباند باید بدانند که شون کانری اولین و دوست داشتنی ترین مامور ۰۰۷ بوده است.
به طور کلی سینمای هالیوود این شخصیت پردازی و قهرمان آفرینی که موجب جا افتادن کاراکتر جیمز باند شده است را مدیون کانری می باشند زیرا او اولین معرفی کننده این قهرمان پر مخاطب بوده است.
▪ «از روسیه با عشق» محصول ۱۹۶۳(جیمز باندی دیگر بعد از یک سال)
هالیوود با تولید جیمز باند دومش بعد از مدت یک سال چهره و کاراکتر باند را به اسطوره و قهرمانی بی بدیل بدل کرد او با این کار به مخاطبان باند وعده داد که هر سال یک جیمز باند دیگر ببینند و با این کار علاقه به مامور ۰۰۷ را در مردم آمریکا نهادینه کرد.بدمن و شخصیت منفور این فیلم را «پدرو ارمنداریر» بازی کرده است که در پایان فیلم می میرد؛ هم در فیلم و هم در واقعیت (تاثیرگذاری به نهایت می رسد)
▪ «انگشت طلایی» محصول ۱۹۶۴ (بهترین جیمز باند تاریخ سینما)
این طور که مشخص است هالیوود اجازه فراموشی و از یاد بردن را نمی دهد و سالی یک جیمز باند روانه سینماها می کند.بسیاری از منتقدان بر این باورند که سومین ساخته هالیوود پیرامون جیمزباند، بهترین نمونه آن در تاریخ سینما بوده است (به قول معروف تا سه نشه بازی نشه).در انگشت طلایی طراحی صحنه به بهترین شکل انجام شده، ماجرا در شهرهای مختلف دنیا اتفاق می افتد، ترانه و موسیقی فیلم هم یکی از بهترین ها در بین جیمزباندهای گذشته و دیگر فیلم های سینمایی می باشد.
▪ «توپ توفانی» محصول ۱۹۶۵: (جیمز باند آبکی و بی محتوای سینما)
همان طور که گفته شد انگشت طلایی محصول ۱۹۶۴ بهترین نمونه جیمز باند می باشد، در عوض توپ توفانی را ناموفق ترین جیمز باند می نامند، به گونه ای عاملان این نوع جیمز باند طبق رسم هر سال دست به تولید زده و بی هیچ هدفی، داستانی بی سر و ته را روایت می کند.جالب ترین بخش قضیه جایی می باشد که در این فیلم سینمایی عنصر اصلی مجموعه های جیمز باند یعنی هیجان از یاد رفته و هیچ خبری از صحنه های اکشن و یا خشن نمی باشد.زد و خوردها و تعقیب و گریزهای پی در پی یکی از اساسی ترین رکن های جیمز باند بوده و خواهد بود.
▪ «شما فقط دو بار زندگی می کنید» محصول ۱۹۶۷: (قانون هر سال یک جیمز باند شکسته می شود)
شکست «توپ توفانی» باعث شد عوامل هالیوود دست نگه داشته و سیاست تشنه کردن بیننده را اجرا کند.به این ترتیب دوره ساخت جیمز باند جدید دو ساله شده و بعد از دو سال انتظار این بار باند عزیز در آسیا حادثه آفرین می شود.به همین دلیل در «شما فقط دو بار زندگی می کنید» بازیگران آسیایی نیز حضور دارند.
▪ «در سازمان مخفی ملکه» محصول ۱۹۶۹: (حضور نداشتن «شون کانری»)
شون کانری بعد از پنج قسمت جیمز باند بودن، دست از حرفه باندی اش برداشته و سکان را به دیگری واگذار کرده است.«جورج لازبنی» جیمز باند بعدی این مجموعه پرفروش می باشد.نکته جالب و قابل توجه در مورد اولین حضور او این می باشد که این بازیگر توانمند تمام صحنه های اکشن فیلم را بدون بدل خودش بازی کرده است.
▪ «الماس ها جاودانی هستند» محصول ۱۹۷۱: (بازگشت کانری)
شون کانری با سیاست عمل کرده و بعد از وقفه در ایفای نقش باند و دوری از این عرصه اکشن به مدت دو سال و یک مجموعه، مخاطبان و طرفداران خودش را تشنه بازی و عوامل را تشنه تکرار فروشی بالا کرده و دوباره با پیشنهاد دستمزدی بالا در ازای بازی اش بر می گردد، اما متاسفانه دوباره نمی تواند مانند گذشته تاثیرگذار و قابل باور عمل کند.
▪ «زندگی کن و بگذار بمیرد» محصول ۱۹۷۳: (و باز رفتن کانری)
ناموفق بودن شون کانری در سری قبلی این مجموعه باعث شد عوامل و خود کانری از تکرار مجدد او صرف نظر کرده و سراغ چهره ای دیگر بروند.راجرمور برای اولین بار پا به این عرصه می گذارد تا مقدمه ای شود برای پنج حضور بعد اش.او در نقش باند فوق العاده بود و دیالوگ ها را با شیوه خودش به سرعت و تاثیرگذار بیان می کرد.
▪ «مردی با اسلحه طلایی» محصول ۱۹۷۴:(تجلی «کریستوفرلی»)
خیلی ها می گویند این فیلم تنها یک چیز خوب دارد و آن هم حضور کریستوفرلی در نقش منفی فیلم است، البته او در این فیلم کاری جز در نگاه های ترسناک ندارد.در هر صورت این طور که از شواهد بر می آید هالیوود در این خصوص دوباره دچار خطا و شتاب زدگی شده است و با گذشت یک سال خاطره بد شکستی دیگر را زنده می کند.
▪ «جاسوسی که دوستم داشت» محصول ۱۹۷۷: (حضور طنز در سینماهای جیمزباند)
عوامل و تهیه کنندگان مجموعه های جیمز باند بعد از مدت ها متوجه شدند مخاطبان این قهرمان و اسطوره احتیاج به چاشنی و تحریک کننده ای دیگر نیز دارند، به همین دلیل طنز و زمینه ای از کمدی را وارد این اکشن پر مدعا کردند و با این روند تاثیر به سزایی بر مخاطبان گذاشتند.«جاسوسی که دوستم داشت» پر است از صحنه های اکشن و کمی خنده دار که مخاطب را دچار شوکی لذت بخش می کند.
▪ «ماه پیمایی» محصول ۱۹۷۹: (سقوط جیمز باند)
تنها چیزی که درباره این فیلم می توان گفت این است که متاسفانه جیمز باند به زوال کشیده شد.
▪ «تنها برای چشمانت» محصول ۱۹۸۱: (دهه ای جدید برای مامور ۰۰۷)
این فیلم خیلی شبیه به فیلم «جاسوسی که دوستم داشت» است همان طور که از اسم این دو فیلم مشخص است فیلم اکشن جیمز باند در این دو سازه رنگ و بویی عاطفی، عاشقانه گرفته و مامور ۰۰۷ مشهور و قهرمان در برابر عواطف و احساسات متزلزل می شود.در هر صورت خوب یا بد با وجود کانری یا بدون آن با ظنز و زمینه ای از عاطفه یا بدون وجود آن ها جیمز باند محترم یک دهه سینمایی را با «یازده مجموعه» پشت سر گذاشته است.
▪ «اختاپوس» محصول ۱۹۸۳: (صحنه هایی زیبا و به یاد ماندنی)
طرفداران پر و پاقرص جیمز باند به خوبی می دانند که اختاپوس یکی از خوش ساخت ترین فیلم ها از سری « باند» به لحاظ صحنه و دکورهای عظیم می باشد.اما از این صحنه به آن صحنه رفتن در فیلم، بیننده را گیج می کند، جالب است بدانید هم چنان «راجرمور» ایفاگر نقش باند می باشد.
▪ «منظره ای برای یک کشتن» محصول ۱۹۸۵: (حضور جیمز باند در محیطی متفاوت)
در این فیلم جیمز باند پا به دنیای دیسکوها و کازینوها می گذارد.این ایده بسیار بکر و سرگرم کننده بود.مور هم مجبور بود در برخی از صحنه ها جایش را به بدلکار بدهد.
▪ «نور صبح زندگی» محصول ۱۹۸۷:
(تیموتی دالتون دوباره جیمز باند شد که این یکی از آن دو بار است.)
▪ «گواهی برای کشتن» محصول ۱۹۸۹
: تیموتی دالتون یا همان جیمز باند در این فیلم برای انتقام آمده است تا از قاتلان رفیقش انتقام بگیرد؛ همین مسئله گواهی برای کشتن را به یکی از سیاه ترین جیمز باندهای تاریخ تبدیل می کند.
▪ «چشم طلایی» محصول ۱۹۹۵: (وقفه طولانی در تولیدات جیمز باندی):
اگر به تاریخ تهیه فیلم ها توجه کنید شما هم دچار تعجب می شوید.
چشم طلایی بعد از شش سال وقفه در دنیای جیمز باند پاسخگوی چشمان منتظر و مخاطبان این شخصیت قهرمان می باشد.«پیرس برازنان» برای اولین بار بعد از مدت ها وقفه باند می شود و بازی اش هم مورد اقبال بسیاری از مخاطبان واقع می شود.البته این وقفه طولانی چنان طرفداران و مخاطبان را بی تاب کرده بود که هر کس غیر از بازیگر نیز نقش «جیمز باند» را بازی می کرد باز هم مورد توجه قرار می گرفت.
▪ «فردا هر گز نمی میرد» محصول ۱۹۹۷: (حضور هنگ کنگی ها در سینمای باند)
این فیلم نیز یکی از بهترین های سری جیمز باند بوده است، در این فیلم ملکه فیلم های اکشن هنگ در برابر باند قرار می گیرد و لحظه های هیجان آور زیادی را به وجود می آورد، صحنه های اکشن با حرکات رزمی شرقی دو نوع تفاوت و در عین حال جذابیت های قابل توجهی ایجاده کرده است.
▪ «دنیاکافی نیست» محصول ۱۹۹۹: (سه دهه حضور در سینمای جهان) *«روزی دیگر بمیر» محصول ۲۰۰۲: (تکرار مکررات پیشین) داستان باند هر جور که ش
داستان باند هر جور که شده باید ادامه پیدا می کرد حتی به قیمت تکرار صحنه ها، ایده ها، موقعیت ها و شخصیت های گذشته.
▪ «کازینو رویالز محصول ۲۰۰۶: (حضور دوباره باند بعد از چهار سال)
زدانیل کریگ ایفاگر شخصیت باند در کازینو رویال است.در آغاز گزینش او به عنوان بازیگر ایفا کننده نقش جیمزباند با واکنش منفی طرفداران این مجموعه مواجه شد ولی نقش آفرینی اش در فیلم موجب شد برخی منتقدان او را بهترین باند تاریخ بدانند.«ذره ای آرامش» بیست و دومین فیلم جیمز باند است.این قسمت که دنباله کازینو رویال است، توسط مارک فاستر کارگردانی شده و دانیل کریگ نقش جیمز باند را در آن بازی می کند.
نویسندگان آن نیز همان نویسندگان کازینو رویال هستند.عنوان فیلم بر اساس داستان کوتاهی از «یان فلمینگ» نویسنده اصلی جیمز باند، انتخاب شده که در سال ۱۹۶۰ نوشته شده است.
داستان فیلم یک ساعت بعد از ماجرای کازینو رویال ادامه پیدا می کند.داستان این قسمت مانند قسمت های قبل چندان جاسوسی نیست، اگر چه باز ماموریتی ویژه باید انجام شود بودجه ساخت این فیلم ۲۲۴ میلیون دلار بوده است.قسمت بعدی جیمز باند که فعلا نام آن باند ۲۳ است در سال ۲۰۱۰ اکران خواهد شد.تمریناتی که دانیل کریگ برای بازی در این فیلم داشته به شدت سخت بوده که شامل تمرینات؛ بوکس، دویدن، قایق رانی سرعتی و تکنیک های رانندگی شده است.او سه بار در مراحل تولید فیلم زخمی شده است.مارک فاستر پیش از این در سال ۲۰۰۵ فیلم سینمایی در جست و جوی ناکجا آباد را ساخت که بسیار موفق ظاهر شد.
این فیلم در همان سال نامزد دریافت چند جایزه اسکار شد و اسکار موسیقی متن را نیز دریافت کرد.دانیل کریگ که یکی از طرفداران مارک فاستر است پیشنهاد کارگردانی این فیلم را به او داده است.بنابر صحبت های فاستر او از وارد شدن به این پروژه بسیار شگفت زده شده، زیرا در کودکی طرفدار پر و پاقرص ۰۰۷ نبوده و تا قبل از این که کازینو رویال را هم ببیند بعید می دانسته وارد این پروژه شود، چرا که جیمز باند را زیاد به حالت انسان های طبیعی نمی دیده است.

منبع : روزنامه خراسان