شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


سیاست های پولی نامطلوب دولت


سیاست های پولی نامطلوب دولت
هایک در سال ۱۸۹۹ در شهر وین متولد شده و در سال ۱۹۱۸ از دانشگاه وین موفق به اخذ دکترای علوم سیاسی و حقوق شد. در سال ۱۹۲۷ «موسسه تحقیقاتی توسعه» را در شهر وین تاسیس کرد و تا سال ۱۹۳۱ آن را سرپرستی کرد. بعد از انتشار یکی از کتاب های هایک تحت عنوان «راه اسارت» این کتاب به نسخه ای علیه دخالت دولت در امور اقتصادی، بازار آزاد و رقابت مشهور شد. هایک در کتاب راه اسارت، هیچ گونه اختلافی بین ناسیونالیسم، کمونیسم و فاشیسم قائل نیست. به نظر او تمام این ایسم ها به دیکتاتوری ختم می شوند.
دموکراسی و آزادی های فردی به نظر هایک با سوسیالیسم هیچگونه وجه مشترکی ندارد. او با طرح این نظریه به عنوان استاد دانشگاه اقتصاد دانشگاه لندن نه تنها در انگلیس بلکه در سراسر جهان به عنوان دشمن اصلی چپی ها معرفی شده و یکی از بزرگ ترین منتقدان مکتب سوسیالیسم به شمار می رفت.
هایک به عنوان یکی از جوان ترین پیروان مکتب اقتصادی اتریش در کتاب راه اسارت (به آلمانی: (Weg zur Kenechschaft) با هر گونه دخالت دولت در امور اقتصادی به مخالفت شدید می پردازد. به نظر او دخالت اندک دولت در فعالیت های اقتصادی با گذشت زمان موجب دخالت گسترده دولت در این امور خواهد شد. نتیجه تنها هدایت به سوی اقتصاد برنامه ای نیست بلکه این امر در نهایت منجر به دیکتاتوری خواهد شد.
اسارت برای هایک به معنی عدم وجود امکان مناسب برای افراد یک جامعه در جهت تصمیم گیری آزاد فعالیت های اقتصادی خود است.
هایک در رابطه با خطرات رژیم های «توتالیتر» و چگونگی عدم تحقق وظایف «دولت رفاه» از طریق آنها به طور مکرر هشدار می دهد. به طور قطع سخنان هایک در آلمان بعد از جنگ دوم جهانی نیز شنیده شد ولی سیاستمداران حاکم، راه خود را دنبال کردند. مدل اقتصادی «لودویگ ارهارد» در آلمان بعد از جنگ دوم جهانی، «اقتصاد اجتماعی بازار» نامیده شد، رقابت در این مدل از طریق دولت ایجاد و نظارت می شود، به علاوه وظیفه ثبات در بازار و تحقق عدالت به عهده دولت گذارده شده است.
هایک در مورد نظام اقتصادی آلمان بعد از جنگ دوم می گوید: «بازار اجتماعی» عین بازار آزاد نیست، به همین ترتیب «عدالت اجتماعی» عین عدالت نیست، او نگرانی خود در رابطه با این موضوع که «دموکراسی اجتماعی» عین دموکراسی نباشد را نیز اعلام می دارد.
وظیفه دولت در مدل پیشنهادی هایک فقط در تنظیم چارچوب حقوقی نظام اقتصادی و همچنین نظارت بر روابط مشارکت کنندگان در بازار (عرضه و تقاضا) خلاصه می شود. به نظر او دولت باید در حفظ اموال مردم کوشا باشد و زمینه را برای اجرای قراردادهای منعقده بین آنها به وجود آورد.
بعد از جنگ دوم جهانی در کشورهای غربی از بعد نظری در مباحث اقتصادی، جنبش ها و افکار ضد لیبرالیستی مشاهده می شد. در اکثر کشورهای غربی مخصوصاً کشورهای اروپایی (به دلیل خرابی های ناشی از جنگ) بر دخالت دولت در مناسبات اقتصادی به استناد نظرات کینز تاکید می شد، ارز کشورها کاملاً به یکدیگر قابل تبدیل نبود، محدودیت های تجاری برقرار شد و اقتصاد کشورها تحت کنترل نسبی دولت ها قرار گرفت. هایک در این روند خطرات نهفته ای را پیش بینی می کرد. نظریه کینز بعد از جنگ دوم جهانی، تبدیل به نظریه ای غالب شده بود. نتیجه آنکه پدیده ای به نام «تورم همراه با رکود» در سال های ۱۹۶۰ به بعد در دنیا به وجود آمد. وقوع این پدیده، ضعف نظریه کینزین ها را آشکار کرد. افکار دنیا متوجه نظریه نوسان های اقتصادی هایک شد. میلیتون فریدمن (بانی مکتب اقتصادی شیکاگو) که برخی از رئوس نظرات خود را از هایک الهام گرفته بود، با طرح مکتب پول گرایی، ظهور پیدا کرد. نظریه هایک و فریدمن (هایک به عنوان جوان ترین پیرو مکتب اقتصادی اتریش در آن زمان) در سیاست های ریگان در آمریکا (ریگانیسم) و مارگارت تاچر در انگلیس (تاچریسم) مورد توجه و اجرا قرار گرفت.
استاد هایک، لودویگ فن مزیس ابتدا با داشتن دانشجویی مثل هایک به خود می بالید ولی با گذشت زمان و هنگامی که بعد واقع گرایی از نقطه نظرات تکمیلی هایک دور می شد، به یکی از منتقدان نظریه هایک مبدل شد.
هایک بر اهمیت اطلاعات و دسترسی آزاد آن برای همگان در اقتصاد تاکید داشته و اظهار می دارد که برنامه ریزان در نظام های متمرکز اداری، اطلاعات کافی در مورد نیازها و استعدادهای افراد نداشت لذا مبنای برنامه های آنها در انطباق با واقعیت نبوده و تامین کننده منافع فردی نیست.
به نظر او بازار آزاد از طریق نظام قیمت گذاری با توجه به اطلاعات واقعی بازار، موجب تخصیص بهینه عوامل تولید خواهد شد. هایک در جای دیگری از نظراتش دولت را عامل به وجود آمدن بحران های اقتصادی از جمله بحران جهانی سال های ۱۹۲۹ می داند. براساس نظریه نوسان های اقتصادی هایک، دلیل بحران جهانی مذکور- به صورتی که کینز استدلال می کرد، کمبود تقاضا نبود بلکه عدم وجود سرمایه گذاری توسط بنگاه های تولیدی و بانک ها، موجب بروز بحران شد که این امر نیز به نوبه خود ناشی از اتخاذ سیاست های نامطلوب پولی و اقتصادی توسط دولت ها به شمار می رفت لذا مداخلات دولت در بازار آزاد را برای از بین بردن بحران، راه حل تلقی نشده بلکه دلیل ایجاد بحران از نظر او محسوب می شود.
در کنار تحریرات او، کتاب های نظریه پول و نوسان های اقتصادی (۱۹۲۹ وین) و راه اسارت (۱۹۴۴ مونیخ) که توسط هایک انتشار یافت، توجه بسیاری از اقتصاددانان و علاقه مندان به مباحث نظری و کاربردی اقتصادی را به خود جلب می کرد. او مقالات متعددی نیز به زبان های آلمانی و انگلیسی در نشریات در رابطه با مباحث مختلف از جمله نقش اطلاعات و دسترسی آزاد اطلاعات در فعالیت های اقتصادی به چاپ رسانده است.
در حال حاضر «بنیاد هایک» و «جامعه هایک» دو نهاد علمی- تحقیقاتی که در سال های ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ در فرایبورگ آلمان تاسیس شده اند که در جهت تنویر افکار او در رابطه با برقراری نظام اقتصادی و اجتماعی آزاد تلاش می کنند. هایک این اقتصاددان اتریشی در سال ۱۹۷۴ با توجه به مشارکتی که در بسط و گسترش افکار و عقاید اقتصادی در سطح جهانی داشت به دریافت جایزه نوبل در اقتصاد نائل آمد.
دکتر طهماسب محتشم دولتشاهی
مدرس دانشگاه
منبع: سایت های مختلف اینترنتی
به زبان های آلمانی و انگلیسی
و همچنین آرشیو روزنامه آلمانی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید