پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تلاش آرام غرب برای براندازی نرم


تلاش آرام غرب برای براندازی نرم
امروزه جهان غرب بویژه آمریکا، قدرت جدیدی با عنوان «قدرت نرم» را فرا روی ۲ قدرت‌پیشین (قدرت سخت و قدرت اقتصادی) خود قرار داده است که به‌کارگیری این قدرت با کمترین هزینه، اهداف استراتژیک و مهمی‌ را تعقیب می‌کند. چنین اقدامی ‌در اصطلاح به براندازی نرم معروف شد. در حقیقت براندازی نرم در اصطلاح به معنای اجرای برنامه‌ای حساب‌شده، مسالمت‌آمیز و درازمدت برای نفوذ در ارکان سیاسی یک نظام است که به منظور تغییر سیستم سیاسی یک کشور یا ایجاد تغییر و تحول اساسی در ارزش‌های اساسی حاکم بر مدیران آن صورت می‌گیرد.
آمریکا و متحدانش، پس از ناکامی ‌در رویکرد سخت در مقابله با انقلاب اسلامی‌ ایران (کودتای نوژه، جنگ تحمیلی، جنگ‌های قومی کردستان، خوزستان، ترکمن‌صحرا، بلوچستان و...) مدتهاست که با رویکرد نرم وارد کارزار شده‌اند وتلاش کرده‌اند تا در غفلت فرهنگی اجتماعی ارکان حمایتی نظام را هدف قرار داده و در یک دهه فعالیت، پایگاه‌هایی در حوزه رسانه‌ای، دانشگاهی، دانشجویی، روشنفکری و عرصه‌های تولید و توزیع اندیشه (قدرت نرم) برای خویش فراهم کنند. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب در یک راهبرد بلندمدت از مفاهیم تهاجم فرهنگی تا ناتوی فرهنگی به عنوان دغدغه‌های اصلی کشور یاد می‌کنند و تاکید می‌نمایند این نگرانی‌ها در هیاهوی ساختگی غرب علیه ایران، نباید به فراموشی سپرده شود.
بنابراین ضروری است تا با عنایت به موفقیت و جایگاه حساس و استراتژیک جمهوری اسلامی ‌ایران، به نحو جدی و شایسته با این جبهه جنگی برخورد کرد و سازوکار لازم اعم از حوزه‌های نظری و کاربردی را فراهم ساخت.
● پروژه دلتا
طرح دلتا یکی از این پروژه‌ها بود که سیاستمداران و دولتمردان آمریکا در جدیدترین بررسی‌ها و مطالعات خود آن را در مقابله با ایران به‌کار گرفتند. در این پروژه، کمیته خطر جاری (The committee on the present danger) که اعضای آن را برجسته‌ترین عناصر سیاسی و نظامی‌ آمریکا تشکیل می‌دهند، جنگ سخت را علیه ایران بی‌فایده دانسته و خواستار توجه بیشتر دولت ایالات متحده به پروژه نرم‌افزاری براندازی از درون شدند.
مارک پالمر از اعضای برجسته این کمیته و چهره بانفوذ دستگاه سیاست خارجی آمریکا، در گزارش خود به این کمیته براندازی نظام جمهوری اسلامی‌ با تمرکز فعالیت‌ها روی ۳ محور دکترین مهار، نبرد رسانه‌ای و ساماندهی نافرمانی مدنی را مورد تاکید و توصیه قرار داد.
این گزارش که با عنوان «ایران و آمریکا، رهیافت جدید» تنظیم شده است، دارای ۱۵ محور کلی شامل موارد زیر است:
۱) استفاده از ضعف سیاست‌های اقتصادی و اختلافات درونی ایران.
۲) ایران باید در صدر برنامه سیاست خارجی آمریکا قرار گیرد و واشنگتن با پیگیری رویکردی تازه باید همه نیروها را برای این استراتژی بسیج کند.
۳) دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل‌های دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است.
۴) ابراز تمایل برای بازگشایی سفارت ایالات متحده در تهران و انتخاب و معرفی همزمان یکی از بلندپایه‌ترین مقامات به عنوان فرد شماره یک برای اجرای این سیاست جدید در مقابل ایران.
۵) تدارک شبکه‌های متعدد رادیو تلویزیونی برای ایرانیان و ارائه پیام‌های این پروژه به وسیله پیشرفته‌ترین فناوری‌‌های روز به دست مردم ایران.
۶) اگر قرار است گفتگو و تعامل با ایران صورت گیرد، باید با مقامات بانفوذ ایرانی و آنها که قدرت واقعی و کافی برای تصمیم‌گیری‌ها دارند انجام شود، همچون مقامات مورد وثوق و تایید رهبری ایران.
۷) درباره فعالیت هسته‌ای ایران، باید با احتیاط و دوراندیشی و چندجانبه عمل کرد.
۸) حمایت از اپوزیسیون هم می‌تواند از عوامل موثر بر تغییر رژیم ایران باشد. همچنین سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد ایالات متحده به ایران، راه دیگری در این رویکرد است.
۹) تسهیل فعالیت «NGO‌»های آمریکایی در ایران و همچنین دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک.
۱۰) استفاده از سفارتخانه‌های کشورهای دیگر در تهران. بعلاوه حضور در جلسات محاکمه، درخواست مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی، کمک مالی به خانواده‌های زندانیان و گروه‌های مخالف حکومت و حتی نظارت یا مشارکت در اعتراض‌ها از جمله این راه‌های تاثیرگذار است.
۱۱) تضعیف ستون‌های حمایتی حکومت ایران که همانا سرویس‌های امنیتی و نظامی ‌این کشور هستند.
۱۲) سرویس‌های امنیتی و قضایی آمریکا و متحدانش باید در همکاری با سازمان‌های حقوق بشر به جمع‌آوری مدارک و شواهدی در متهم کردن مسوولان ایرانی به موارد شبیه میکونوس اقدام کنند.
۱۳) گفتگو با دولت ایران هم باید در دستور کار باشد.
۱۴) باید رهبران روحانی ایران را که در راس قدرت هستند، وادار کرد از قدرت سیاسی به صورت مسالمت‌آمیز کناره بگیرند.
۱۵) باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی صورت داد یا به‌طور کلی آن را حذف کرد.
● نمونه‌های جریان براندازی
در تاریخ معاصر جهان، نمونه‌های مختلفی از براندازی نرم رخ داده است. تلاش انگلیس و عوامل وابسته آن برای ایجاد انحراف در نهضت مشروطیت ایران از جمله این نمونه‌‌هاست. در نهضت ملی شدن صنعت نفت شاهدیم که برخی سازمان‌های جاسوسی غربی، مستقیم یا غیرمستقیم با برخی روزنامه‌ها تماس برقرار می‌کنند و آنها را در مسیر اهداف براندازانه خود بر‌ضد دولت مصدق هدایت می‌کنند و سرانجام با کودتایی مشابه براندازی نرم، آن را ساقط می‌کنند. در این‌باره، مقام معظم رهبری چنین می‌فرمایند:
«اخیرا سازمان سیا، اسناد خود را درباره نقش سیا در مطبوعات ایران، قبل از کودتای ۲۸ مرداد منتشر کرده است که این نشان می‌دهد برخی روزنامه‌ها با پول، هدایت و تغذیه سیا، زمینه‌ساز کودتای ۲۸ مرداد بوده‌اند.»
از جمله مهم‌ترین ابزار دشمنان برای براندازی نرم، تاثیرگذاری بر نخبگان و ایجاد انحراف فکری در قشر برجسته جامعه است
بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ و حاکمیت تدریجی اصلاح‌طلبان بر بخش‌های عظیم دستگاه‌های اجرایی و تقنینی، پروژه نرم‌افزاری همان‌گونه که توصیه شده بود، مورد توجه عناصر ضد انقلاب قرار گرفت و در حد امکان تلاش شد با توجه به شرایط و موقعیت‌های خاص ملی، سیاسی و ایدئولوژیکی ملت ما، این روش‌ها به مرحله اجرا درآید. همچنین این برنامه را در خیلی از کشورها از جمله شیلی اجرا کردند که با پرورش افرادی موفق شدند حاکمیت آلنده را سرنگون کنند و در شوروی سابق نیز با ایجاد انقلاب سفید و براندازی نرم، حکومت کمونیستی شوروی را نیز از پای دربیاورند.
● ابزارهای موثر در پروژه نرم‌افزاری
روش‌ها و ابزارهای دکترین مبارزه بدون خشونت، در همه جا به طور یکسان جواب نمی‌دهد، بلکه باید با توجه به شرایط خاص هر کشور و ملتی، کارآمدترین روش‌ها شناسایی و گزینش شوند. از مجموع روش‌ها و ابزارهایی که تاکنون توسط دشمنان انقلاب اسلامی ‌و عوامل پیدا و پنهان آنها در داخل شناسایی و سپس به مرحله اجرا درآمدند، می‌توان به ابزارهای زیر اشاره کرد.
۱) تشدید اختلافات داخلی: ایجاد تفرقه یا تشدید اختلافات موجود داخلی، همیشه یکی از مهم ترین ابزارها برای بی‌ثبات‌سازی دولت‌ها به شمار می‌رود. همان گونه که ملاحظه شد، در نخستین محور از محورهای پانزده‌گانه پروژه دلتا به اختلافات درونی ایران، به عنوان یکی از فرصت‌های مغتنم برای بی‌ثبات‌سازی و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی تصریح شده است. پیش از این نیز زلمی‌ خلیل‌زاد مشاور رئیس‌جمهور آمریکا در ایران، عراق و افغانستان و سفیر کنونی آمریکا در عراق در یکی از مصاحبه‌های خود با بی‌بی‌سی، ایجاد پاره‌ای از تغییرات در سیاست‌های کاخ سفید نسبت به ایران را قطعی دانست و گفت: «ایران در معرض خطر اختلافات داخلی است و باید همه تلاش‌ها برای بی‌ثبات کردن ایران صورت گیرد.»
۲) ایجاد گسست بین حکومت و مردم: مقبولیت یک حکومت در نظر ملت‌ها، مهم‌ترین پایه اقتدار و امنیت ملی به شمار می‌رود. به عبارت دیگر به هر اندازه که حمایت مردمی‌ یک حکومت بیشتر باشد، بهرمندی آن حکومت از اقتدار حقیقی بیشتر و میزان آسیب‌پذیری آن دولت‌ها در برابر فشارها و توطئه‌های خارجی به همان نسبت کمتر خواهد بود. باید توجه داشت که گروه‌های نرم با ایجاد بحران‌‌های اجتماعی، راه‌اندازی تظاهرات خیابانی و دخالت در مسائل قومیتی این هدف را دنبال می‌کنند و در قالب » NGO«‌ها و تئوری‌هایی مانند نافرمانی مدنی به دنبال مبارزات بدون خشونت خود هستند. هاله اسفندیاری از جمله عوامل پروژه براندازی نرم در ایران طی اعترافات تلویزیونی راجع به عملکرد بنیاد سوروس و ایجاد شکاف در حاکمیت مرکزی چنین می‌گوید: هدف درازمدت بنیاد سوروس برای پیاده کردن فلسفه جامعه باز و حرکت کردن آن جامعه و هر جامعه‌ای به سمت جامعه باز این است که میان حاکمیت و ملت شکاف ایجاد شود و از طریق این شکاف آن قسمت‌هایی از جامعه مدنی که بر مبنای فلسفه جامعه باز شکل گرفته و توانمند شده روی آن حاکمیت برای تغییر رفتار فشار بیاورد.
۳) تاثیرگذاری بر نخبگان: اما از جمله مهم‌ترین ابزار دشمنان برای براندازی نرم، تاثیرگذاری بر نخبگان و ایجاد انحراف فکری در قشر برجسته جامعه است.
حادثه تلخ کوی دانشگاه و در پی آن آشوب‌های خیابانی هجدهم تیرماه ۱۳۷۸ و نیز اغتشاشات وسیع بیستم خرداد ۱۳۸۲ در اطراف دانشگاه تهران نمونه‌ای از این روش‌ها هستند.
مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات با بیان این‌که واشنگتن در پی ‌فعال‌سازی مجدد طرح مذکور در خصوص ایران برآمده، افزود: آنها در این چارچوب سعی دارند ضمن نفوذ در لایه‌‌های اجتماعی، نخبگان و متخصصان کشورمان و برقراری ارتباط با آنها از اطلاعات و تحلیل‌های این افراد به سود خود بهره‌برداری کنند.
۴) استفاده از تربیت‌شده‌های دشمنان نظام: از دیگر ابزارهای ایجاد براندازی نرم، استفاده از سرپنجه‌ها و تربیت‌شده‌های دشمنان نظام در داخل کشور است و دشمن با بها دادن به آنها که به صورت منافقانه داخل جمهوری اسلامی‌ ایران فعالیت کرده و گاهی مناصب کلیدی و حساس نظام را در دست داشتند، درصدد بود تا راه را برای ایجاد براندازی نرم در کشور باز کند.
این عناصر خودفروخته داخلی با عناصر ضدانقلاب خارج از کشور و افرادی که به نظام اعتقادی نداشتند، ارتباط تنگاتنگ داشته و می‌کوشیدند با سخنرانی‌ها، انتشار کتاب‌ها و مقالات و سرمایه‌گذاری در مطبوعات راه را برای ایجاد براندازی نرم هموار کنند و با استفاده از این ابزار، فرهنگ مردم را به‌طور کامل تغییر دهند.
جورج سوروس مجاری‌الاصل، میلیاردر آمریکایی و صاحب بنیاد و فروشگاه‌های زنجیره‌ای سوروس در جهان اموال خود را وقف تغییر و براندازی حکومت‌های مخالف آمریکا کرده، از جمله معرفان این روش است. روش‌های وی شامل پرداخت هزینه و تامین بودجه مورد نیاز اپوزیسیون و گروه‌ها و اعطای بورس تحصیلی، تاسیسNGO و نشریات و رسانه‌های واقعی و مجازی است. همچنین از ابزارهای موثر و کارآمد در جنگ نرم، راه انداختن نبرد رسانه‌ای میان ۲ کشور متخاصم است که در بسیاری از موارد، نتایج غیرقابل باور و شگفت‌انگیزی در پی خواهد داشت.
جوزف بایدن، سناتور و رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا، در یکی از سخنرانی‌های خود می‌گوید: «دولت بوش باید به تمامی ‌سازمان‌های غیردولتی آمریکایی اجازه بدهد به گروه‌های ایرانی مرتبط با جامعه مدنی، حقوق بشر، فرهنگی و خواهان دموکراسی کمک مالی کنند.»
متعاقب این اظهارات، در بیست و پنجم دیماه ۱۳۸۱ (۱۵ ژانویه ۲۰۰۳) کمیسیون بودجه سنای آمریکا مبلغ ۱۰‌‌میلیون دلار را به این مساله اختصاص می‌دهد.
۵) ایجاد فساد و انحراف: از دیگر ابزارهای دشمنان برای ایجاد براندازی نرم، گرفتن دغدغه جوانان از طریق ایجاد فساد در جامعه و نهادهای مهمی ‌چون دانشگاه‌هاست و آنها نسبت به ایجاد فساد و انحرافات اخلاقی بسیار سرمایه‌گذاری کرده و اعتقادشان این است که وقتی جوانان مملکت نسبت به مسائل مهم کشور خود بی‌خیال باشند، آنها می‌توانند براحتی به بحث ایجاد براندازی نرم بپردازند. همچنین در این برنامه از ضعف سیاست‌های اقتصادی نظام حاکم نهایت بهره‌برداری به عمل می‌آید و طرفداران رژیم متهم به فساد و رشوه‌خواری می‌گردند.
تشویق اعتصابات و شورش‌های کارگری نیز در این برنامه قرار دارد.
۶) انتخابات هدایت‌شده: از جمله روش‌های براندازی نرم در کشورهایی که دموکراتیک هستند، فعال‌سازی عوامل همفکر غرب در صحنه انتخابات مختلف بویژه ریاست‌جمهوری است؛ عواملی که ممکن است در ظاهر علیه غرب حرف هم بزنند، اما در عمل با اندیشه‌های غرب همسویی دارند. در چنین مواردی غرب با استفاده از پول‌های عظیمی‌ که صرف تبلیغات کاندیدای مطلوب خود می‌کند و از طریق اعزام جمعی از متخصصان تبلیغاتی برای کمک به کاندیدای مورد نظر و ایجاد اتحاد نظر میان مخالفان برای حمایت از یک کاندیدای مطلوب غرب، دوستان خود را به قدرت می‌رساند.
غلامحسین الهام، سخنگوی دولت با انتقاد از برخی جریانات سیاسی که به گفته او پیش از این و اکنون قصد داشته و دارند از راه انتخابات به انقلاب مخملی و براندازی نرم مبادرت ورزند، بر هوشیاری کامل دولت در برابر این خطرها تاکید می‌کند و می‌گوید: «نباید از مخالفان غفلت کنیم.» وی با اشاره به این‌که تلاش‌های جدی برای ایجاد یک انقلاب مخملی و براندازی نرم در درون استمرار داشته است، اظهار کرد: «حوزه انتخابات هم همیشه نقطه اوج این تلاش‌ها برای تغییرات به صورت نرم در کشور بوده است.»
کتایون مافی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید