پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ستارگانی که ندرخشیدند


ستارگانی که ندرخشیدند
شاهکار آشکار می شود، دوربین ها شروع به فلاش زدن می کنند، لبخند ها بازتر می شوند، قول ها و برنامه های بیشتری مطرح می شوند، بحث می کنند، هدف مشخص می شود، هدف خریداری می شود، هدف ناامیدکننده ظاهر می شود، نیمکت انتظار می کشد، در خروجی منتظر است. این یک روند قدیمی و همیشگی است. جالب اینجاست که نه تنها در مورد بازیکنان تازه وارد صدق می کند بلکه قهرمانان قدیمی را هم شامل می شود. این مقاله در مورد بازیکنانی است که با ورودشان به تیم، امید به تغییرات بزرگ را انتظار می رود و از آنها انتظار معجزه می رود اما در نهایت هیچ چیز به دست آنها عوض نمی شود.در اینجا در مورد ۸ بازیکن و احوالاتشان صحبت شده، کسانی که قرار بود تأثیر فوق العاده ای بر تیمشان بگذارند اما زودتر از آنچه فکرش را می کردند از عرش چشمان هواداران به فرش رسیدند.
● خاویر ساویولا- رئال مادرید
ساویولا از آن دسته بازیکنانی است که در طول دوران بازیگری اش در اسپانیا اوقات خوبی را نگذرانده است. او که روزی با ۱۵ میلیون پوند به بارسلونا پیوست روز به روز خود را بیش از پیش فاقد تأثیرگذاری در نوکمپ یافت. همین باعث شد که در سال ۲۰۰۷ قراردادش را رها کند و به عنوان بازیکن آزاد به رئال مادرید بپیوندد. ساویولا، پس از یک فصل و نیم تنها ۴ گل به ثمر رساند. او که زمانی ستاره پرفروغ باشگاه آرژانتینی ریورپلاته بود و برای بارسلونا نیز ۱۷ گل به ثمر رسانده بود به عنصری فوق معمولی در برنابئو تبدیل شد. این طور به نظر می رسد که او بیشتر به درد هنرنمایی مقابل تیم هایی چون رئال یونیون در کوپا دل ری می خورد زیرا در لیگ قهرمانان از پس باته بوریسف هم برنمی آید. در حال حاضر مربی کهکشانی ها به او در رقابت های لیگ قهرمانان بازی نمی دهد و کلاس یان هانتلار را جانشین وی کرده است. بعید به نظر می رسد او فرصت های بیشتری از این به بعد برای بازی پیدا کند. این موضوع با توجه به عدم ترک وی در زمستان بازهم قطعی به نظر می رسد.
● وینستون بوگارد- چلسی
دوران افول بازیگری بازیکن هلندی از همان زمان حضورش در بارسلونا آغاز شد و شانس پیوستن به چلسی مانند هدیه ای از بهشت برای او بود. به هر حال اینگونه بود که با دستمزد هفته ای ۴۰ هزار پوند پا به استمفوردبریج گذاشت اما همان طور که مربیان و مدیران آمدند و رفتند اوضاع روز به روز برای او سخت تر شد. کلودیو رانیه ری تحت هیچ شرایطی او را وارد زمین نمی کرد و او مدت های طولانی به انتظار یافتن شانس روی نیمکت نشست. به هر حال او چندان هم غمگین نبود چرا که باشگاه به قرارداد او احترام می گذاشت و حقوقش هفته به هفته به حسابش واریز می شد. او روحیه اش را از دست نداد، با تیم جوانان و ذخیره تمرین می کرد تا اینکه قرارداد ۴ ساله اش با آبی های لندن به پایان رسید. همان طور که بوگارد شخصاً در کتاب زندگی نامه اش با نام (این سیاه پوست جلوی هیچکس تعظیم نمی کند) نوشت، قرارداد با چلسی از همان روز اول به معنای میلیونر شدن او بود و به همین خاطر او هیچ اهمیتی به صحبت های دیگران نمی داد و به رؤیای پولدار شدنش فکرمی کرد تا اینکه به آن رسید. ۴ سال، ۱۱ حضور در لیگ برتر و بدون حتی یک گل زده اما میلیون ها پوند پول و سری بلند و پرغرور بود که باقی ماند. بوگارد با شادمانی بازنشسته شد و وقتش را به انجام بازی های فوتبال خیریه و تفریحات خانوادگی اختصاص داد. چلسی برای او فقط حکم جزیره گنج را داشت.
● گایزکا مندیه تا- میدلزبرو
او همچنان در لیگ برتر بازی می کند و کمتر فوتبالیست کهنه کاری وجود دارد که با آوردن نامش، مردم ناخودآگاه بگویند: آه، بله او را می گویید؟! این بازیکن اهل باسک، زمانی که در والنسیا توپ می زد دنیای فوتبال را با سرعت باور نکردنی اش حیران می ساخت. او سال های خوبی را در لالیگا گذراند تا اینکه فرصت بازی در سایر لیگ های اروپایی پیش آمد. لاتزیو سال ۲۰۰۱ او را با مبلغ ۴۰ میلیون پوند خریداری کرد. وی در آن زمان یکی از بزرگترین بازیکنان اروپا محسوب می شد اما برخلاف انتظار همگان نتوانست درخشش والنسیا را در سریA تکرار کند. هر بازی که می گذشت او به نیمکت نزدیک تر می شد. مندیه تا پس از مدتی به عنوان بازیکن قرضی به بارسلونا رفت و پس از آن به میدلزبرو پیوست و در این باشگاه انگلیسی بود که به طور کامل ناپدید شد.
● دارکو پانچف- اینتر
این مهاجم زمانی به تیم ستاره سرخ بلگراد کمک کرد تا نه تنها در اروپا بلکه در سراسر جهان به پدیده سال ۱۹۹۱ تبدیل شود و جام اروپایی و جام بین قاره ای را از آن خود کند. او به طور متوسط در هر بازی یک گل برای ستاره سرخ به ثمر می رساند و اینگونه بود که توجه باشگاه های ثروتمند را به خود جلب کرد. اینتر در نهایت او را خریداری کرد و به میلان برد. با وجود آنکه بازی در ایتالیا را برای اولین بار تجربه نمی کرد اما انگار نمی دانست در سری A چه چیز از همه بیشتر یافت می شود؛ دروازه بان حرفه ای! پانچف اواخر دهه دوم زندگی اش پا به سن سیرو گذاشت و طی ۳ سال حضورش تنها ۳ گل به ثمر رساند. سال ۱۹۹۴ او را به عنوان بازیکن قرضی به لایپزیک فرستادند و پس از آن به عنوان بازیکن آزاد به فورتونا دوسلدورف پیوست. او اسطوره بلگراد است اما در میلان او را با نام «مارمولک» به یاد می آورند. این در حالی بود که در ابتدای ورودش به ایتالیا به او لقب «کبرا» را داده بودند.
● آندره آ پیرلو - اینتر
پیرلو در همان جوانی و با بازی در تیم شهر زادگاهش بره شا معروف شد. سال ۱۹۹۸ اینتر او را جذب کرد و شانس به او روی خوش نشان داد. در اولین فصل حضورش ۱۸ بازی انجام داد اما آن قدر جذاب نبود که رؤسای تیم را مجاب کند. به همین خاطر به عنوان بازیکن قرضی عازم رجینا شد. بعد از بازگشت و حضور در ۴ رقابت کم کم احساس می کرد بیشتر میهمان نیمکت تیم ذخیره ها و گاهی حتی تخت بیمارستان است. بنابراین بازهم به عنوان بازیکن قرضی عازم جای دیگری شد، این بار به تیم زادگاهش یعنی بره شا بازگشت. پس از آن بود که رقیب سرسخت اینتر یعنی میلان وارد صحنه شد و با او به عنوان یک هافبک تهاجمی ذخیره قرارداد امضا کرد. مدتی گذشت تا اینکه نهایتاً پیرلو جایگاه خود را در فوتبال حرفه ای از دست داد و به عنوان هافبک تدافعی بار دیگر محبوب قلب های هواداران شد. در حقیقت او به پایان خوش نزدیک شد و از یک بازیکن بد به یک اسطوره تغییر چهره داد. اینتر که او را برای مدتها بر نیمکت ذخیره ها نگه داشته بود به خاطر رها کردن و از دست دادن او بشدت افسوس خورد!
● ریکاردو کارسما- اینتر
ریکاردو یکی از بهترین بازیکنان پورتو به شمار می رفت. اینتر چیزی حدود ۱۸ میلیون یورو برای خرید او پرداخت کرد اما تنها ۱۲ بازی بعد به عنوان بازیکن قرضی به چلسی پیوست. خوزه مورینیو اعلام کرد با وجود توانایی های بالای این بازیکن تمایلی به استفاده از او در ترکیبش ندارد به همین خاطر بود که کارسما چمدان هایش را بست و عازم انگلستان شد. هنوز معلوم نیست سرنوشت او در تیم جدید چه می شود، باید دید آبی های لندن مکان مناسبی برای شکوفایی استعدادهای مرد پرتغالی هست یا نه!
● توماس برولین- لیدزیونایتد
بخت برگشتگی برولین پیش از پیوستن به لیدزیونایتد آغاز شد. مصدومیت سختی او را به علت حضور در یکی از بازی های ملی کشورش، سوئد زمینگیرکرد. اینگونه بود که پس از بهبودش بیشتر وقتش را در نیمکت ذخیره های تیم الاند رود می گذراند تا اینکه به لیدزیونایتد پیوست. دوران وحشتناکی در باشگاه جدید انتظار او را می کشید. برولین نتوانست کار زیادی از پیش ببرد و مربی او را میهمان نیمکت کرد. گرچه بارها به دیدار مربی وقت باشگاه یعنی هوارد ویلکینسون رفت و به او قول داد به شرایط گذشته بازخواهد گشت اما هیچ گاه فرصت دوباره ای پیش نیامد.
● خوآن رومن ریکلمه- بارسلونا، ویارئال
ریکلمه سمبل بوکا جونیورز نام گرفته بود تا اینکه سال ۲۰۰۲ به بارسلونا پیوست تا آنجا هم اسطوره شود اما به جای آن بدترین دوران فوتبالی اش را در کاتالونیا تجربه کرد. در اکثر مواقع مربی او را در پست همیشگی اش قرار نمی داد و همین به بازی او صدمه می رساند. به هر حال یک سال صبر کرد و در نهایت راهی ویارئال شد. در باشگاه جدید او درخشید، درخشید و بازهم درخشید تا اینکه به ستاره محبوب تک تک پسربچه های اسپانیا تبدیل شد. اما ناگهان در سال ۲۰۰۶ بود که عدم توافق با مقامات باشگاه پیش آمد و ریکلمه بدون مقدمه نه تنها از صحنه بازی ها محو شد بلکه خیلی سریع از باشگاه هم ناپدید شد تا یکی از بااستعدادترین ستارگان فوتبال اروپا ناگهان بدون سامان شود.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید