چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


معمای رشد


معمای رشد
آیا سال ۱۹۷۸ را به یاد می‌آورید؟ آن سال احساس آشنای غریبی دارد.رشد اقتصادی در حال نزول بود و کاهش بیشتری هم پیش‌بینی می‌شد. پس از یک افزایش هراس‌آور در اوایل دهه، قیمت‌های مواد خام روبه افول بودند.
برای اکثر کشورهای فقیر آن دوره، هنگامی که راهکارهای توسعه یکی پس از دیگری- انباشت سرمایه، حمایت از صنایع نوزاد، مدل‌سازی داده- ستانده- به شکست انجامید، دوران ناامیدی به شمار می‌رفت. آن سال همچنین سالی بود که بانک جهانی اولین گزارش توسعه جهانی (WDR) را منتشر کرد. رابرت مک‌نامارا و سپس رییس بانک جهانی بیان نمودند که هدف، ارائه تشخیص جامعی از پیامدهای توسعه جهانی است. ممکن است که اکنون دنیا در مورد آمار فقر و جهانی شدن سردرگم باشد اما هنگامی که اولین گزارش توسعه جهانی منتشر شد، ارقام قابل اعتماد بسیار نادر بودند. گزارشات منجر به راهی شد که به درستی می‌توانیم آن را به عنوان انقلابی در توسعه مستندسازی توصیف کنیم.
برای مثال گزارش WDR سال ۱۹۹۰، آنچه را که امروزه معیاری جهانی برای اندازه‌گیری دقیق فقر می‌باشد را، درآمد یک دلار یا کمتر در روز، معرفی کرد. این استاندارد در هزاره اول، به عنوان هدف توسعه مجسم می‌شد. (با نصف کردن تعدادمردمان زیر آن سطح) گزارش WDR سال ۱۹۹۳ شاخص DALY (شاخصی برای سنجش وضعیت سلامت انسان‌ها) را به عنوان شاخص دیگری که اکنون یک ابزار پایه‌ای شده است، معرفی کرد. (disability- adjusted life year) این شاخص صاحب‌نظران بخش سلامت را قادر می‌سازد تا وزن بیماری‌های همبسته با شرایط مختلف را، از سل گرفته تا میگرن و سرطان، تخمین بزنند.
اما همان‌طور که Angvs Deaton از دانشگاه پرینستون اشاره می‌کند، اینها پیشرفت‌هایی در اندازه‌گیری است نه پیشرفت‌های فکری. آنها ذهن هیچ‌کس را درباره اینکه چگونه می‌توان کشورها را ثروتمندتر کرد، تغییر نداده‌اند.
شاید این اجتناب‌ناپذیر باشد. اگرچه ژوزف استیگلیتز، اولین اقتصاددان اصلی بانک جهانی می‌گوید که WDR را برای پاسخ به سوالات مشکل (که حتی بانک هم قادر به پاسخگویی به آنها نبود) می‌خواسته که این در عمل به ندرت اتفاق می‌افتد.
همان‌گونه که شهید یوسف در یک کتاب جدید نشان می‌دهد، گزارش‌های توسعه جهانی اغلب تفکر سنتی را منعکس کرده‌اند. تعجبی نیست: هنگامی که گزارش‌های توسعه جهانی موفق شدند، افراد بیشتر و بیشتری در بانک، تاثیر حرف‌هایشان را جست‌وجو می‌کردند.
در طی دهه ۱۹۸۰، گزارش‌ها بر تغییر از باورهای اولیه (معمای رشد در سرمایه‌گذاری هرچه بیشتر و هدایت آن به بخش صنعت) به سمت تعدیل ساختاری (کاهش ناهماهنگی‌های مالی) و واقعی‌سازی قیمت‌ها تاکید کردند. سپس در دهه ۱۹۹۰، مجددا اما این‌بار در مسیر بسیار پیچیده‌تری تغییر کردند.
این‌بار معمای رشد تنها در قوی کردن بازار نبود، بلکه کاهش هزینه‌های کسب‌وکار، بهبود آموزش و مهارت‌ها، به‌روزرسانی تکنولوژی و به ویژه قوت بخشیدن به نهادهای عمومی از طریق کاهش فساد و بهبود نقش قوانین، نیز از معمای رشد به حساب می‌آمدند.
هنگامی که آنها تغییر کردند، گزارشات توسعه جهانی حرفه‌ای‌تر و قضاوت‌هایش فنی‌تر شدند. به عنوان مثال گزارش سال ۱۹۹۰ در مورد فقر، مشکلات را تقریبا به صورت انحصاری در باب درآمد و سرمایه بررسی نمود. WDR سال ۲۰۰۰ همچنین در مورد فقر، در باب امنیت و ضعف در پاسخگویی به بحث نشست: اینان مسائلی هستند که خود گروه فقرا کمتر در مورد آن نگران هستند.
اما در طول مسیر، بعضی موارد گم شد. اولین WDR ، ۶۸ صفحه بود، آخرین آن ۳۶۸ صفحه است به طوری که آقای یوسف متذکر می‌شود، اولین گزارش مختصر، به طور گسترده‌ای مورد قرائت قرار گرفت، اما کمتر کسی امروزه، چکیده‌های اجرایی و طولانی گذشته را می‌خواند. با وجود بهترین تلاش‌های بانک، رشد اقتصادی همچنان به صورت یک معما باقی مانده است. هیچ کس واقعا نمی‌داند که چرا بعضی از کشورها آن را در طول دهه‌ها حفظ کرده‌اند و بعضی دیگر نتوانسته‌اند.بیل‌ ایسترلی از دانشگاه نیویورک WDR ها را به خاطر عدم کمک به کشورهای فقیر برای تصمیم‌گیری در شرایط عدم اطمینان نقد می‌کند.
اما با توجه به اینکه گزارش‌ها بیشتر از سهم مطلوبشان به سهم دانش جهانی کمک کرده‌اند، این ممکن است منصفانه به نظر نرسد.
با کمک آنها، اقتصاددانان اکنون درباره آنچه که کار نمی‌کنند، بسیار بیشتر می‌دانند، البته این خیلی روشن نیست که آنها در مورد آنچه روی آن کار می‌کنند، بیشتر بدانند!!
مترجم: مریم کاظمی، علی کیوان‌پناه
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید