سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

پاسخ به شبهات قرآنی از نگاه آیت الله معرفت


پاسخ به شبهات قرآنی از نگاه آیت الله معرفت
شبهه در موضوعات مختلف علوم قرآنی سابقه ای به اندازه خلقت این کتاب مقدس و یگانه دارد و مخصوص یکی دو سده، یکی دو دهه و سال های اخیر هم نیست. از همان ابتدای بعثت، عده ای پیامبر را ساحر و قرآن را سحر عنوان کردند و عده ای هم آن را محصول آموزش های بشری می دانند و در سال های اخیر هم عده ای آن را زائیده خود پیامبر و یا الفاظ آن را از پیامبر و متن را از خدا می دانند. متن زیر به بررسی پاره ای از این شبهات و پاسخ به آن ها از دیدگاه چهار نفر از کارشناسان قرآنی و محققان حوزوی در رشته علوم قرآنی که در آستانه دومین سالگرد ارتحال آیت الله معرفت در قم گرد هم آمده بودند می پردازد؛ آقایان حجج الاسلام محمدعلی رضایی اصفهانی، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه و مدیر مسول فصلنامه تخصصی قرآن و علم، علی نصیری، مدیر سابق گروه قرآن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، رضا مودب مدیر انجمن قرآن پژوهی حوزه علمیه قم و عبدالکریم بهجت پور، عضو شورای پژوهشی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
● تعریف شبهه
حجت الاسلام والمسلمین رضایی اصفهانی در تعریف شبهه می گوید: شبهه اشکالی است که منشا آن یا عدم دقت، یا شیطنت و یا عدم آگاهی است و ظاهرا اشکالی علمی است، و معمولا کسانی آن را مطرح می کنند که یکی از سه عامل مذکور را قصد کنند. شبهه سازان یا مخالف دین هستند، یا علیه مذهب حقه شیعه شبهه ایجاد می کنند و یا دوستان نادان هستند. آیت الله معرفت به خوبی به این مطلب پی برده بود و ساحت هر سه نوع شبهه را از همدیگر جدا می دانست و پاسخ ها را هم متناسب عنوان می کردند.
شیوه پاسخ گویی به شبهات: این محقق قرآنی در این زمینه می گوید، با سه شیوه انفعالی، مدافعانه و تبیین صحیح معارف به صورت محققانه، منصفانه و مودبانه می توان به پاسخ گویی به شبهات پرداخت. آیت الله معرفت راه سوم را انتخاب کرده بود. وی به هیچ کسی توهین نمی کرد و قلم بدی از وی صادر نمی شد و دفاعش هم مقلدانه، کورکورانه و متعصبانه نبود. مجموعه کتاب های آیت الله پاسخ به شبهات قرآنی است و التفسیر و المفسرون در واقع پاسخ به شبهات دکتر ذهبی درباره شیعه است.
انواع شبهاتی که آیت الله معرفت در کتاب هایش به آنان پاسخ داده است
رضایی اصفهانی در این باره می گوید: ایشان به ۱۸ شبهه مشخص پاسخ داده است.
▪ شبهه شق القمر: عده ای آیاتی از قرآن را به عنوان استناد به این موضوع در نظر گرفته اند اما آیت الله معرفت معتقد هستند که این آیات مربوط به قیامت است و ربطی به این موضوع ندارد.
توفان نوح: وی معتقد بود که این توفان جهانی نبود و تنها مخصوص منطقه خاصی بوده است.
▪ صلب و الترائب: با پیشرفت علم این گونه عنوان شده است که ماء دافق(آب گندیده) ربطی به سینه زن ندارد در حالی که این موضوع در قرآن عنوان شده است. آیت الله معرفت برای حل این مسئله در جلد ششم التمهید می گوید که ترجمه و تفسیر مفسران و مترجمان از این عبارت غلط است، و ترائب نه به معنی سینه زن بلکه به معنای جلوی ران مرد و ناحیه گردن است و تنها برای مرد بیان شده است و اصلا هیچ ربطی به زن ندارد و ماء دافق از پشت و جلوی مرد خارج می شود.
▪ یا اخت هرون: این شبهه به علت ناهمزمانی حضرت مریم با دوران هرون است و چگونه ممکن است این دو خواهر و برادر باشند در حالی که سال ها با یکدیگر فاصله زمانی داشته اند. آیت الله معرفت معتقد بود این عبارت تنها ضرب المثل است و معنای آن این است که ای کسی که در پاکی مانند خواهر هرون هستی.
▪ رئوس الشیاطین: اعراب جاهلی معتقد بودند که مجانین افرادی جن زده و نه بیمار روانی هستند در صورتی که امروزه دقیقا خلاف این عقیده را قبول داریم. وی در این باره می گفت در اینجا رئوس الشیاطین نه به معنای سرهای شیطان بلکه نوعی گیاه با بو و رنگ بد بوده است و نوعی تمثیل است. چشم زخم: معرفت معتقد است که در قرآن هیچ مستندی برای اثبات چشم زخم اعم از آیه و ان یکاد و ق€• نمی توانیم بیابیم اگر چه این موضوع از طریق روایات و منابع دیگر قابل اثبات است.
▪ سبع سموات و سته ایام: وی آیام را به معنای دوره و نه روز می گیرد.
▪ من کل شی ء خلقنا زوجین: این شبهه با تکثیر تک سلولی ها بدون وجود دو جنس از آن ها بروز کرد، آیت الله معرفت در این باره می گوید که زوج در قرآن و در همه جا به معنای دو جنس نر و ماده نیست بلکه در برخی از آیات به معنای قرین و مشابه است مانند دولنگه یک جفت کفش. یعنی آمیب ها و تک سلولی ها هم که با تقسیم شدن تکثیر می شوند قرین و مشابه دارند.
▪ تعمل قلوب التی فی الصدور: مراد از قلب در این آیه قلب صنوبری نیست بلکه کنایه از ذات و درون انسان است و قلب وجودی انسان. سخن گفتن مورچگان با حضرت سلیمان که آیت الله معرفت امکان این سخن گفتن را اثبات می کند. کسونا العظام لحما: عده ای از پزشکان می گویند نحوه رشد جنین این گونه است که بر خلاف قرآن ابتدا گوشت و بعد استخوان تشکیل می شود. آیت الله معرفت در این زمینه هم معتقد بودند که قرآن می گوید ابتدا گوشت می روید اما مواد کلسیمی در ناحیه ای زیاد می شود و در همان ناحیه مجددا گوشت می روید. و این از اعجازهای علمی است. شهاب سنگ ها و موضوع رجوما للشیاطین که وی در این زمینه هم پاسخ لازم را ارائه داده اند. تغرب فی عین حمئه: این عبارت ناظر به این است که ذوالقرنین تصور کرد خورشید در چشمه گل آلودی فرو می رود که عده ای عنوان می کنند این موضوع با ثابت بودن خورشید منافات دارد. ایشان بیان می کنند که قرآن کریم می فرماید، ذوالقرنین پنداشت و تصور کرد که ق€• و این تصور او بود نه اینکه قرآن بخواهد بگوید واقعا همین طور است و این موضوع را می توان از واژه وجدها در ابتدای آیه اثبات کرد. خطاهای تاریخی(بحث هامان و برج بابل) که در عراق قرار دارند اما هامان در مصر بوده است و ربطی به بابل ندارد همچنین قالت الیهود ید الله مغلوله و عزیربن الله که در این موارد هم ایشان شبهه را رفع کرده است.
▪ داروینیسم: یکی از موضوعات بسیار چالش برانگیز است که ایشان با زیرکی به آن پاسخ داده است و داروینیسم را موید مطلب قرآن می داند البته در صحت این نظریه به طور کلی میان دانشمندان بحث وجود دارد.
▪ شبهات ادبی: وجود جن در قرآن که ایشان معتقد به وجود آن است و در مقابل اعتقادی به وجود غول که در فرهنگ اعراب جاهلی بوده است ندارد همچنین ایشان ذوالقرنین را کوروش می داند.
شبهه مصادر قرآن
این شبهه از زمان خود رسالت پیامبر و نزول قرآن مطرح بوده است و عده ای مطرح می کردند که قرآن مصدر انسانی دارد و محصول آموخته های پیامبر از دانشمندان یهودی و نصرانی هم عصر خود به ویژه ورقه بن نوفل و بحیرا بود . این شبهه در دو سه دهه اخیر با اشکال دیگری پر رنگ شده است. حجت الاسلام والمسلمین علی نصیری، مدیر سابق گروه قرآن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و از محققان قرآنی کشور در این باره می گوید: در دو سه قرن اخیر که بحث استشراق داغ شده است کسانی مانند ویل دورانت در تاریخ تمدن خود بر روی موضوع ورقه بن نوفل تمرکز بیشتری کرده اند، برای اثبات این شبهه به این داستان تاکید کرده اند. ریچاردبل مدعی است که پیامبر(ص) در واژه الرحمن از مذهب مانوی متاثر شده است. برنارد هیتلر و ونزبر شبهه قطع قرآن و اینکه از قرن سوم به قبل دیگر نسخه ای از قرآن نداریم ، فیلیپ ، جوینی و کایتانی و دیگران هم شبهه های دیگری در این زمینه عنوان داشته اند. به هرحال این شبهه دلایل تاریخی، درون متنی و درون دینی دارد؛ عده ای دلایل درون دینی آورده اند و به طور مثال عاشورا را ماخوذ از آئین یهود دانسته اند و گفته اند در آئین یهود بوده است. عده ای هم برای اثبات مدعی اسلوب قرآن را مشابه کتاب های پیشین و عده ای هم کاربست کلمات سریانی و عبرانی و ق€• را دلیل این موضوع می گرفتند.قرآن درباره کتب پیشین سه نقش اصلی را بازی کرده است آموزه های درست مانند معاد و خدا و توحید و ق€• تایید کرده است، برخی از آموزه ها مانند قصه حضرت آدم و آفریده شدن زن از دنده مرد را اصلاح و بازسازی و در آموزه هایی هم که کتاب های پیشین سکوت کرده و موضوعی بیان نکرده قرآن ابتدا شروع به بیان آن فرموده است.
شبهه درباره روایت سبعه احرف
حجت الاسلام رضا مودب، مدیر انجمن قرآن پژوهی حوزه علمیه، در این نشست درباره این شبهه به ایراد سخن پرداخت. وی گفت: این شبهه به روایتی بازمی گردد که پیامبر(ص) فرمودند که جبرئیل آمد و به من گفت که قرآن را بر هفت حرف بخوان و عده ای این روایت را مبنای این شبهه گرفتند که قرآن به هفت شکل نازل شده است و آن را مستند به اختلاف قرائت می کنند. گلدزیهر در مذاهب التفسیر که عبدالحلیم نجار آن را ترجمه کرده است آورده است: هیچ کتاب قانونگذاری یافت نمی شود که نص آن وحی الهی است در حالی که مضطرب و ناپایدار است. مقتضای حدیث سبعه احرف این است که هر کدام از هفت حرف از طرف خداوند است و شباهت زیادی به رای تلمود دارد.
بلاشر هم می گوید: در مدت ۳۰ سال از خلافت حضرت علی(ع) تا خلافت خلیفه پنجم اموی اوضاع مبهم به نظر می رسد در این مدت تمایلات مختلفی رودررو می شوند اما مصحف عثمانی در بلاد اسلامی گسترش می یابد و رو به افزایش می رود در همین زمان نظریه ای به وجود آمد که اقدام عثمان در جمع آوری قرآن خیلی مهم بود چون برای مومنان کلمات و ظاهر آن چندان اهمیتی نداشت بلکه برای آنان روح و معنا مهم بود از این رو گاهی کلمات هم معنا را جای یکدیگر می گذاشتند. مودب می افزاید: آیت الله معرفت در کتاب التمهید ابتدا این حدیث را به صورت مفصل بیان کرده و استنادات آن را از کتب اربعه حدیثی آورده است . ایشان با مطالعه جامع و دقیق نتیجه گیری می کند که تنها چهار روایت در خصوص سبعه احرف در منابع شیعی هست که دو تای آن در خصال شیخ صدوق آمده است و دو تای آن هم از محدثان غیر معروف نقل شده است. وی می فرماید که این روایت هیچ ارتباطی با الفاظ ندارد و در فضای تفسیری است و هیچ مستندی برای اختلاف قرائت نیست و هر آیه احتمال وجوهی از معنا را دارد که عدد ۷ هم بیان نوعی کثرت است.. هنر آیت الله معرفت در این است که این روایت را ناظر به جنبه معنایی و در درجه ای دیگر به اختلاف در لهجه ها و لحن ها تعبیر می کند که هیچ ارتباطی به نزول قرآن ندارد و تنها برای تیسیر در لحن ها است . البته آیت الله معرفت نقبی هم به سند حدیث می زند و آن را مخدوش می داند و چون آیت الله العظمی خویی معتقد است که این روایت جعلی و دست ساز است و از مصادر اهل سنت وارد مصادر و منابع شیعی شده است ضمن آنکه برخی از امامان معصوم(ع) هم روایاتی خلاف این حدیث بیان کرده اند و این روایت را کذب دانسته اند.
● قرآن و فرهنگ های زمانه
عده ای بیان کرده اند که قرآن از فرهنگ زمانه خود تاثیر پذیرفته است و این شبهه به ویژه در سال های اخیر هم در قالب سوالاتی مانند اینکه قرآن اگر در کشور دیگری نازل می شد رنگ و بوی آن فضا را می گرفت مطرح می کنند. حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور، عضو شورای پژوهشی مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم با اشاره به دیدگاه های آیت الله معرفت در این باره می گوید: قرآن در بستر فرهنگی اجتماعی و ناظر بر آن فضا نازل شد و سبک بیانی آن هم توجه به آن فضا بوده است، اینکه قرآن بازتاب فرهنگ زمانه خود است تردیدی نیست اما اینکه قرآن از فرهنگ زمانه خود تاثیر گرفته است قطعا چنین نیست و آیت الله معرفت در این زمینه بسیار حساس بودند و می گفتند که قرآن آمده است تا تغییر ایجاد کند نه اینکه تاثیر بگیرد به هر حال قرآن همان طور که خودش می فرماید به لسان قوم سخن گفته است و در این تردیدی نیست اما آیا هنگامی که قرآن واژه ای را استعمال می کند با کسانی که از معاصرین آن را استعمال می کنند در حکمت و مصلحت وضع هم هماهنگند یا همگامی در مقام مخاطبه است. آیت الله معرفت معتقد بود چنین اتفاقی نیفتاده است قرآن مجارات دارد اما با فلسفه وضع هماهنگ نیست .قرآن اگر جایی لفظی را به کار برده است که فلسفه ای دارد آن را صرفا با هدف مجارات به کار برده مثلا در واژه «خلق» که عرب آن را به معنای جبری می گیرد اما قرآن با دستوراتی که می دهد روی اعتباری بودن اخلاق تاکید می کند آیت الله معرفت معتقد بود که معنایی که در واژه ها مورد نظر قرآن بوده همان معنایی است که هنگام نزول مورد توجه بوده هر چند معنای واژه ها در طول زمان تغییر کند.
● پرسش و پاسخ:
▪ قرآن از حیواناتی مانند ابل نام برده است و فرموده افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت، آیا اگر قرآن به طور مثال در استرالیا نازل می شد به حیواناتی مانند کانگرو اشاره می کرد؟
ـ بهجت پور: زبان قرآن، زبانی گفتاری است. قرآن جامعه عرب را نمونه و مثال در نظر گرفته است و در میان چهار تمدن اطرافش اینجا را انتخاب کرده است که در بربریت و توحش به سر می برده اند و خواسته ثابت کند که چه تاثیری داشته است. زبان قرآن آموزشی نیست بلکه زبان تربیتی است بنابراین اگر قرآن در هر جای دیگر و مثلا در ایران نازل می شد به زبان قوم بود و مثال هایش ایرانی می شد .بنا نبود محاوره ها حارج از فضای عرب باشد و این هم ایرادی ندارد ضمن آنکه ابل در اینجا مصداق است و هرکس با خواندن آن می تواند در فضای زیست محیطی خود سیر کند و برای خداشناسی به حیوانات اطرافش بنگرد.
▪ آیا آیت الله معرفت وجود جن را پذیرفته است یا نه؟
ـ رضایی اصفهانی: قرآن در برخورد با فرهنگ زمان خویش سه روش را می توانست در پیش بگیرد؛ همه عناصر فرهنگ زمانه مانند چشم زخم و غول و ق€• را رد کند، همه عناصر خوب و بد را بپذیرد و بگیرد و سوم اینکه عناصر مثبت را تایید کند و عناصر منفی را رد. قرآن شیوه سوم را انتخاب کرده است و خصلت هایی مانند وفای به عهد و میهمان دوستی و ق€• را گرفته و تایید کرده است اما با وجود غول که در فرهنگ اعراب بوده مخالفت کرده است و قطعا ایشان وجود جن را که سوره ای به این نام در قرآن هست پذیرفته است.
▪ آیا ورقه بن نوفل پسر عموی خدیجه بوده است و داستان ورقه صحیح است؟
ـ حجت الاسلام نصیری: این روایت دو گونه نقل شده است، بعد از اینکه در غار حراء به پیامبر وحی می شود، ورقه ایشان را می بینند و یا ایشان پیش ورقه می روند و ماجرا را می گویند و ورقه هم که از علمای نصرانی بوده است به او می گوید این که پیامبر دچار توهم و اشتباه نشده است بلکه این نوید نبوت پیامبر است که در کتب پیشین مژده داده شده است که این روایت قطعا از دید ما اشتباه است و با شخصیت پیامبر انطباق ندارد یعنی آیا پیامبر نمی دانست که به او وحی نازل شده و فرد دیگری باید به او گوشزد می کرد. اما روایت دیگر که علامه طباطبایی هم آن را احتمال داده اند این است که خدیجه(س) وقتی پیامبر را در جامه پیچیده دیده است برای رفع نگرانی خود به نزد ورقه(پسر عمویش) رفته و او هم مژده نبوت پیامبر را داده و خدیجه نگرانی اش رفع شده است.
علی فرج زاده
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید