سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا


روایت در صفر درجه


روایت در صفر درجه
«روایت در صفر درجه»
حاشیه ای بر: جزایر گالا پاگوس
کورت ونه گات
علی اصغر بهرامی
نشر مروارید
فرهاد اکبرزاده
« فهم و« نگرش» است که ارزش دارد ونه خصوصیات ذاتی سوژه»
ماکونیاس
ونه گات نویسنده شوخی ایست که در طرح ایده هایش اصلا با کسی شوخی ندارد می خواهید خوشتان بیایید یا نه. البته این مسئله حاصل سالها تعمق روی یک جمله ساده یا عکسی با ژست خندان درصفحه زیست شناسی یک روزنامه باطله نیست بلکه بیشتر حاصل درک شخصیت نویسنده ایست که جدیتی بی مانند در طرح ایده های شوخ طبعانه دارد. و گاهی با اولین قدم حتی فرصت پیش آمدن سئوال را از خواننده می گیرد که در یک میلیون سال پیش اصلا کشوراکوادوری وجود داشته یا اصلا این تاریخ از کدام تاریخ پبیشتراست. و بعد از این که خیال خواننده از بابت تطبیق های کنجاوانه با زمان و مکان راحت شد شروع به تعریف و انجماد بستری می کند که باید در آن مفاهیم ، روایات وشخصیت هایش را کشت دهد. ایده ونه گات در گالا پاگوس برای آنان که علاقه ای به داروین و نظریه اصلی اش یعنی قانون «انتخاب طبیعی»* دارند حتی آنان که ندارند جذاب و قابل تعمق است. و رگه هایی از یک حرکت علمی تخیلی را دربازسازی یک سفر تاریخی اکتشافی آن هم در قالب یک سفر بازسازی شده روایی در آن پیداست.« البته داروین تغییری در این جزیره ها ایجاد نکرد ، چیزی که داروین تغییر داد آرا و عقاید مردم نسبت به این جزیره ها بود.۲۴»
ونه گات از آن دست نویسندگانی که سعی در باز نمایی رنج و مشقات انسانی دارند نیست و بیشتر با تلقی هایی که می تواند در مورد هر موضوع به وجود آید مشغول است و همواره به قرار دادهایی که بین یک دال به عنوان صورتی صوری از یک مفهوم یا پدیده و یا مدلول ذهنی واسط شداند و در نظر نگرفتنشان باعث قطعیت در تلقی و برداشت ها خواهد شد می تازد و به همان شکل که لری مک کافری ازوضعیت کلی تری به نام ادبیات پست مدرن، گزارش می دهد. وجه اشتراک همه این تجربه گری ها این درک همگانی بود که ادبیات داستانی نیازمند شناخت ماهیت تصنعی و ساخت یافته ی خود است تا به آن وسیله بر توجه خوانند به چگونگی تبیین اثر تمرکز کند، نه بر صرف وقایع و رخداد ها. تمرکز بر این نکته که این گروه از نویسندگان به افشای صناعت آثار خود ، تفسیر فرآیند های موجود در آن، و سرپیچی از خلق این توهم واقع گرایانه گرایش یافتند که محاکات موجود در اثر ، بیرون از خود آن اثر عمل می کند و تمایل داشتند که واژه ها را به عنوان ذوات متغیر و تعیین یافته توسط قواعد موجود در نظام های نشانه یی به کار گیرند« جزایر گالا پاگوس در یک لحظه بهشت برین باشد و در لحظه ای دیگر دوزخ ، و امکان داشت ژولیوس سزار در یک لحظه دولتمرد و در لحظه ای دیگر قصاب، و امکان داشت در یک لحظه بتوان اسکناس اکوادر را در ازای غذا وسرپناه وپوشش داد و در لحظه دیگر به درد آن بخورد که کف قفس پرنده گان را با آن فرش کنند ، و امکان داشت عالم را در یک لحظه خدای قادر ومتعال آفریده باشد و در لحظه دیگر در پی یک انفجار بزرگ به وجود آمده باشد و غیره وغیره وغیره .۲۵»
از این رو ونه گات بر وجه باز سازی شده سفر روایی خویش در گالاپاگوس تاکید کرده همواره بر جدا کردن خواننده از آن وضعیت همزاد پندارانه ای که بخشی از روند قصه گویی (به ویژه درقهرمانسازی ها) را در طول دوران های قبل به خود مشغول داشته همت گمارده است« جزیزه بی کینی به جایی تبدیل شده بود که درست نقطه ی مقابل کشتی نوح بود.ازهر نوع جانور یک جفت به جزیره بی کینی آورده بودند تا در معرض انفجاربمب اتمی قرار دهند۵۱»
ونه گات از تقابل به عنوان ابزاری در جهت بازنگری استفاده کرده و وضعیت های همسان مثل طوفان نوح وانفجار های ویرانگر اتمی ویا تور تفریحی در مقابل سفر علمی داروین را چنان در برابر هم قرار می دهد که همه چیزجدا از قالب روایی و صادق وکاذب بودن به وضعیتی برای اندیشیدن بدل شود.هر چند که موضوعیت در نوشتار او بیشتر از آنکه متوجه موضاعات مسئله ساز گردد متوجه ومتمایل به خود ونوع و به صورتی برجسته تر سازو کارهای سامان یافته گی خود اثراست که به اثر او وجهی منفرد بخشیده اند.« روزی که بائیا ده داروین را در مالمو به آب انداختند، هزار و صد تن آب شور دریا به ناچار شد راه افتاد و جای دیگری برای خود دست و پا کرد. روزی که بیگل را در فالموث انگلیس به آب انداختند، فقط دویست و پنجاه تن آب شور دریا ناچار شد راه بیافتد و جای دیگری برای خود دست و پا کند.۳۱»
صنعات متعدد فرافکنی، درون فکنی وهر شکل از صورت زدایی یک قرارداد روایی که گاه به جابجایی فاعل و مفعول نیز می انجامند از آن جهت در نوشتار ونه گات شکلی شخصی تر می گیرند که بیشتر در لایه ای ازطنز خاص او قوام یافته اند« آن جمله را حتما همان تومور مغزی زده است. و تومور مغز "رُوی" روزی را برای گریز لاقیدانه از مدرسه انتخاب کرده بود.۴۲» شاید جنس شباهت ها در کار ونه گات ، این انحصار خاص را موجب شده و به تفاوتی اشاره دارد که او را از گروه نویسندگانی که به شکل کلی موافق مواضع اویند جدا می سازد:« این پنگوئن ها لباس سرپیش خدمتها را به تن داشتند.۴۹»
سیرو سلوک در میان تقابل ها و فرم های روایی که حقیقت را همواره در ظن چند گانه نگری قرار خواهند داد دلیل کافی برای نسبی نگری ونه گات در بر خورد با موضوعات متفاوت است که او را به سمت تصادفی کردن متن نوشتارش سوق داده اند.هر چند که"تصادف" در آثار او نه به روش دادائیستی یا حد اقل کاملا سورئالیستی اتفاق نمی افتد بلکه همین نسبیت هم نسبتی خاص با نسبت و میزان عناصر در تداخل ها دارد که بیشتر ازهر چیز به اشراف بریک پارچگی کلی اثر تاکید دارد .« ساختار تازه با سرعت پا گرفت، وازآن مواد خام ژنتیکی در هم وبر هم ، خانواده بشری تازه ای به وجود آمد که کاملا منسجم و یکپارچه بود. تماشای این خانواده ی تازه ، دل آدمی را شاد می کرد . ومن تقریبا عاشق آدمیان طراز نوین شدم ، همانطور که در آن گذشته های دور دوستدار آدمیان بودم ، با آن مغزهای گنده و باقی چیزها.۳۱۵»
فرهاد اکبرزاده
پی نوشت ها
* انتخاب طبیعی مطرح شده توسط داروین براین اساس استوار است که : انتخاب طبیعی موجب بقای ترجیحی وتولید مثل افرادی می شود که ، بر حسب" تصادف" اختلافی را به ارث برده اند که آنها را در محیط زندگیشان نسبت به همسایگانشان در موقعیت برتری قرار می دهد .
منبع : آتی بان


همچنین مشاهده کنید