پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


بازار به تب و تاب افتاده است


بازار به تب و تاب افتاده است
در کمدها را یکی پس از دیگری باز می کند. به خود می گوید: اول از همه، لباس ها؛ کیپ تاکیپ هر قسم، هر مدل، همه رنگ، یکی از دیگری نوتر، دستی روی همه لباسها می کشد. بعد سرتکان می دهد: «نه! رنگ و جلایی برای عید ندارند.» کمد دیگر، کفش ها و کیف ها است.
چندین جفت کفش از صندل تا بی پاشنه، پاشنه بلند، نیم چکمه و ساقه بلند به رنگ های مختلف ردیف شده اند. شاید هر یک بیش از یک ماه به طور پیاپی پا نشده اند. این ها همین امسال خریده شده اند. زمزمه می کند: «این ها رو همه جا پوشیدم، با هر یک از لباسام ست کرده بودم.» مادر از سرسرای پذیرایی دخترش را صدا می زند: «کجایی؟... چیکار می کنی؟!... بیا پرده ها را اندازه بگیریم.» دختر نزد مادر می رود: «مامان، امسال همه دیوارها رو رنگ گل بهی کنیم. خونه خاله سوری رو دیدی چه رنگ محشری زدند.» مادر: «هر سال که نباید رنگ زد. بیا فکر کنیم چه تابلوهایی بگیریم. چشام از دیدن این تابلوها خسته شده.» دختر: «تابلوهای مینیاتوری با رسم عید نوروز«فیت» می شه.» او به ساعت مچی بزرگش نگاه می کند: «پس کو بابا! ... مگه قرار نذاشتیم امروز سرکار نره بریم خرید. کلی خرید دارم.» مادر: «سرساختمونه. تا پیش از عید قراره به خریدارها تحویل بده.»
شاید عید و سال نو برای خیلی از مردم بهترین بهانه و فرصت افراط در خریدهایی می شود تا برخی از وسایل خانه و مبلمان و پوشاک و ظروف کاملاً قابل مصرف را کنار بگذارند و لوازم مدل جدید و نو بگیرند...
کاهش قیمت ها
● مردم با اطمینان خرید کنند
طی هفته های اخیر براساس گفته های مسئولان ارشد دستگاه های ذیربط از جمله وزارت خانه های بازرگانی و صنایع و معادن و هماهنگی سایر تشکل های تولیدی- توزیعی، نرخ اقلام متعددی از فرآورده های مصرفی از جمله حبوبات و برنج وارداتی و نیز کالاهای صنعتی کاهش یافته است به طوری که وزیر صنایع و معادن اخیراً اعلام کرده است» قیمت بسیاری از کالاهای اصلی و مواد اولیه به کف و تعادل رسیده و قیمت محصولات متناسب با آن کاهش یافته است و مردم می توانند با اطمینان به قیمت های واقعی، خرید کنند.»
«محرابیان» در جمع خبرنگاران، همچنین با بیان این که بررسی ها نشانگر آنند که قیمت بسیاری از کالاهای صنعتی تقلیل چشمگیری یافته یادآور شده است: «به رغم کاهش تولید در غرب، تولید در کشورمان رونق خوبی دارد که با خرید مردم، تولید بیشتر رونق می گیرد.»
● دلال ها مانع می شوند
گفته مقام ارشد وزارت صنایع و معادن، همچنین حاکی از آن است که بعضاً مشاهده می شود واحدهای تولیدی قیمت محصولات خود را کاهش می دهند اما برخی در بخش توزیع و واسطه ها مانع می شوند مردم این کاهش قیمت ها را لمس کنند. بنابراین باید در این باره فکری کرد به ویژه آن که عواید بعضی از واسطه ها، بیشتر از تولیدکننده است.
● اجبار دستوری کاهش نرخ ها
از سوی دیگر، پیشتر وزیر بازرگانی، درباره تحلیل نرخ کالاها با اشاره به برگزاری جلسات سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان با تشکل های ذیربط به منظور کاهش کالاها گفته است، مجبور به کاهش قیمت کالاها به صورت دستوری هستیم.
«میرکاظمی» با اشاره به این که به صورت دستوری، قیمت کالاهای مختلف در کشور را تغییر داده ایم می گوید: «روند پایین آمدن قیمت ها از مرداد سال جاری درکشور آغاز شده است.» بر این اساس، سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان سعی داشته است با جلساتی که با تشکل ها برگزار می کند آن ها را مجاب کند قیمت ها را کاهش دهند.
● تجملات؛ وداع با آسایش
اگر بپنداریم هر چه زیورآلات بر گردن زندگی مان بیشتر بیاویزایم امنیت خاطر و آرامی فکر و روان افزونتر خواهد شد، دست کم در حق ایمنی حیات و آرامش و حتی طول عمر خویشتن بی لطفی کرده ایم. رویکرد به تجمل زدگی و زیاده روی بی مهار در جنبه های گوناگون زندگانی فردی، خانوادگی و اجتماعی را می توان نوعی بندگی مادی شمرد. اگر چه طبع بشر گزاف طلبی است لیکن می دانیم هر قدر مال اندوزی بی حد و رویه مناسب، آز و توقعات مادی در هر جامعه سیر صعودی داشته باشد و از این رهگذر احساس آسایش و رفاه حاصل شود ولی این شیوه و سیر نه همواره موجب ایمنی اندیشه آدمی بوده و می شود که غافل از فشارهای ضبط و ربط و نگهداری و از طرف دیگر نگرانی ناگزیر از آسیب دیدن تجملات مفرط، به صورت پنهانی بر روان، اعصاب و آرامش وجود انسانی تاثیر ژرف می گذارد. چند هفته پیش خبری منتشر می شود مبنی بر این که یکی از ثروتمندان کلان پرآوازه یکی از کشورهای پیشرفته غربی به دلیل کاهش بازار مصرف تولیدات کارخانه اش متاثر از بحران اقتصادی فراگیر، به یک نقطه خلوت شهر می رود و خودکشی می کند.
این اتفاق تازگی نداشته و می تواند در هر جای جهان برای چنان افرادی رخ دهد.
رشد فرهنگ افراط گری در مصرف نزد برخی از مردم و به گمان آن که راحتتر زندگی کنند، غفلت و پدیده ای است که لذت و هنر بهره مندی از هر آنچه لوازم متعادل در اختیار دارند را کمتر قدر می دانند. این قبیل افراد به هر بهانه ای مثلاً سال نو بخشی از لوازم قابل استفاده در محل مسکونی شان را خسته کننده می شمارند و با تعویض آن ها به مدل های جدید، طرحی نو در سال نو در بافت زندگی مادی خود درمی اندازند. چه بسا از این افراد چند صباحی که می گذرد، حرص تجمل بارگی شان سر برمی آورد و روز از نو و سال از نو...
«اسکندری» دانش اندوخته جامعه شناسی در خصوص تجمل گرایی، نقطه نظراتش معطوف به فرهنگ مداری جامعه است. او معتقد است «جامعه ای که مقهور پدیده های مدزدگی و تجمل گرایی و تبلیغات بی رویه می شود به نوعی از اصالت و بافت فرهنگ اصیل زندگی عدول می کنند. وی می گوید:«در برخی جوامع تفکرات محور مصرف گرایی سوق یافته است، تنوع مدرنیزه در مایحتاج اولیه زندگی با چاشنی تبلیغات گیج کننده و متقاعد کننده قشرهای مردم در حقیقت به نوعی موج سواری و جا به جا کردن ذائقه اقتصادی خانواده ها به سمت تجملات و افراط در مصرف محسوب می شود. آنان در استمرار چنان شیوه های تغییر فرهنگ تعادل در نیازشان جنبه زیاده طلبی خود را رها نمی کنند لیکن پس از مدتی احساس می کنند آن نیاز درونی که آسایش روان است برآورده نمی شود. از طرف دیگر چه بسا خانواده ها از سر غفلت زیر بار قرض و قسط های سالانه می روند و همواره نگران بازپرداخت تجملات و افراط خود می شوند و این طرز تفکر یعنی خداحافظی با آرامش اعصاب.»
به گفته این کارشناس، جامعه ای داریم که شیوه های ساده زیستن و آسودگی در زندگی بدون دغدغه در فرهنگ، ادبیات و مذهب در دسترس عمومی است. این روش های حکیمانه در فرهنگ ملی راهکارهای فواید زندگی فارغ از تنش افراط و تجمل گرایی را توصیه می کنند. او می گوید: «باور داشته باشیم اسراف و زیاده خواهی کلاً در حوزه مادیات، بیش از آنچه رافع نیازها و افزونی امکاناتی که در اختیار داریم، شود، هیچ گاه تامین کننده ماندگاری رضایت ضمیرمان نخواهد بود.»
این فارغ التحصیل جامعه شناسی، تاکید دارد:
« دستگاه های مسئول فرهنگی و مدیریت های ذیربط با مسائل جامعه به طرق گوناگون و از سطوح دبستانی تا مقاطع بالا و در سطح خانواده های جامعه روش های قناعت معقولانه و ثمرات آن و نیز در مقابل، زیان های مادی و روانی حرص و توقعات بیش از قدرت خریدمان را مطرح کنند. به عنوان مثال، مباحث و نمونه های واقعی و حقیقی از تفاوت های فاحش زندگی های ساده همچنین اشرافی گری و افراط در تجملات را به جامعه ارائه دهند. او می گوید چه بسیار مردمی که شیرازه زندگی مشترکشان در اثر فشار افراط گری از هم پاشیده شده است،اما ناگفته نگذارم که نظرم اصلاً مبلغ آن نیست و نخواهد بود که خوب زندگی نکنیم. طوری باشد که آرامش و بهره مندی از پیشرفت ها و امتیازات وسایل متعارف و اصل هدف زندگی فراموش نشود و افراط حاکم نباشد.»
این روزها در پاساژها و مغازه های سطح شهر جنب وجوش ویژه انبوه مردم برای تدارک و تهیه مایحتاج عید نوروز چشمگیر است. در همین حال سیل خانواده ها به سمت بازار بزرگ تهران که از میدان ۱۵ خرداد (سبزه میدان) تا میدان مولوی یکسره ادامه دارد، موج می زند...
دریغم می آمد چنانچه مطرح نکنم بازسازی معماری و سنگفرش شدن سطح خیابان مقابل بازار، حد فاصل انتهای خیابان ناصرخسرو تا تقاطع خیابان خیام چه آرامش و آسایشی برای تردد و مردم پیاده رو به وجود آورده است. ساختار بنایی این محدوه نیز نشانه هایی از ساختار معماری سابق ایرانی خود را تداعی می کند. در این خیابان بجز یک مسیر مخصوص تردد وسایط نقلیه موتوری مجاز (حمل و نقل شهری) بخش اعظم خیابان سنگفرش شده فقط برای پیاده روندگان است. یکی از محاسن این اتفاق، ایجاد آرامش و آسایش مردم و بدون هیچ نگرانی از عبور و مرور ماشین و موتور است. انبوه جمعیت پس از تهیه لوازم موردنیاز به مناسبت عید نوروز، هریک با تعدادی کیسه نایلونی حاوی اقلام مختلف از بازار بیرون می آیند و برخی دقایقی با نشستن روی سکوهای حاشیه خیابان سنگفرش شده، خستگی ساعات صرف انتخاب مایحتاج خود را درمی کنند. در آن بعدازظهر پنجشنبه خیلی ها با یک ساندویچ یا کیک و برخی خانواده ها با پیش تهیه ناهار در منزل، روی نیمکت ها و لبه جدول خیابان مشغول تناول هستند. اما خستگی در چهره ها کاملاً مشخص است آنقدر که برخی تمایل به گفت وگو ندارند. آنان در همین حال از خریدهاشان مسرورند. یک شهروند جوان، تنها روی یک سکوی حاشیه خیابان پر ازدحام نشسته است. چند کیسه نایلونی بزرگ و بسته بندی حاوی چند قلم کالا کنارش است. خود را «نیک بخت» و کارمند معرفی می کند. او تهیه لوازم نو خانگی به مناسبت عید نوروز را بخشی از فرهنگ مردمی می خواند که اقدام به عوض کردن وسایل زندگیشان فرآیند این حکم است و این رسم تنها به خاطر سال نو نیست. اما فرهنگ همواره خرید اجناس را ضمن آن که یک عادت -ولو در بی نیازی- می داند، مغایر صرفه جویی اقتصادی قلمداد می کند.
● عادت به تهیه وسایل نو ولو غیرضروری
به وی می گویم به سلامتی برای سال نو لوازم خانگی تهیه کره اید... می گوید: چند قلم وسیله ضروری برای مراسم عروسی (ازدواج) است. نظرش را درباره خریدهای شب عید می پرسم اینکه مثلاً به مناسبت سال جدید حتماً باید برخی از وسایل خانه که هنوز قابل استفاده هستند را عوض کرد و یا حتماً لباس تازه پوشید؟... پاسخ او را می خوانیم: «متأسفانه این فرهنگ مردم است حکم می کند که به فکر خرید کردن و تهیه وسایل نو می افتند ولو آن که ضرورتی نداشته باشند. فرهنگ ما ایجاب می کند به فکر خریدن برخی چیزها بیفتیم. این رسم و عادت را تنها به مناسبت سال نو، نمی بینیم.» می پرسم: نظرتان به این است که آنچه به عنوان لازمه شب عید است و مردم تهیه می کنند را قبول ندارید؟
وی می گوید: «این خرید کردن های مخصوص عید، خلاف صرفه جویی هستند. در حالی که سبب مشوش کردن فکر و عدم تعادل متعارف نیازها در زندگی می شوند و تورم کاذب به وجود می آورند.» بنا بر نظر او عدم فرهنگ حاکم بر خرید و مصرف کردن یا در اختیار نداشتن فلان کالایی که اینک اقدام به تهیه آن می شود، موجب سلب آسایش خیال شخص یا خانواده می شود و فقط جنبه افراط دارد و همین شتاب های تفریط در خریدن های شب عید، می تواند خود به افزایش کاذب برخی نرخ ها بیانجامد. ادامه صحبت های «نیک بخت» معطوف به حراج یک مغازه می شود: «الان ما از یک مغازه- با دست، یکی از فروشگاه های روبروی آن سوی خیابان که کالایش را حراج کرده است نشان می دهد- غیر از تهیه دیگر اجناس، یک نوع شامپو هم خریداری کردیم به قیمت چهارهزار و پانصد تومان. بعد از خریدمان از آن مغازه، در یک مغازه دیگر با فاصله حدود ۳۰۰ متر دورتر از همین مغازه، همین نوع شامپو را بدون حراج کردن، به قیمت چهارهزار تومان می فروشد.»
● رویکرد عمومی به تهیه مایحتاج
عامل تورم و ناآرامی های روحی وی معتقد است رویکرد جمعی در یک مقطع زمانی جهت تهیه انواع کالاها- در هر مقطع و به هر مناسبت گسترده و ضمناً بدون هیچ کنترل و نظارت بر قیمت ها- در جابه جایی نرخ ها، تورم و به نوعی ایجاد التهاب کاذب روانی، اثرگذار است. او می گوید: «در چنین موارد ما تقصیرها را به گردن دولت می اندازیم. مردم به جای این که در یک مدت زمان فشرده و محدود، مایحتاج و یا آنچه که می خواهند برای سال نو تهیه کنند، چند ماه زودتر اقدام کنند تا این آشفتگی در نرخ ها و خستگی و شتاب و ازدحام عمومی اتفاق نیفتند.»
● تهیه لوازم به حد نیاز
یک خانم به نام «مقدم» که کالاهایی براساس لیست از قبل تهیه شده خود، خریداری کرده و روی سکوی جدول خیابان و مقابل دهانه بازار نشسته است، مثل بعضی دیگر از مردم به دلیل خستگی از ازدحام درون بازار تمایل ندارد به سؤالم پاسخ دهد. می گوید که خریدهایش همه اش لازم است و به آنچه تهیه کرده اشاره می کند و می افزاید: «تنها یک قلم از کالاها که وسیله ظرف شویی است جزو لیست اش نبوده است.» او اضافه می کند: «اما بعضی ها جنس هایی که لازم و یا مورد مصرف در ایام عید نیست را حالا تهیه می کنند.» او از آن گروه مردم است که در خریدهایش تا آنجا که ممکن است و بتواند افراط نمی کند و برابر نیاز و ضرورت کالا خریداری می کند.تکاپوی جامعه برای تهیه و تدارک سور و سات عید نوروز دیدنی است. شور و شوق زایدالوصفی را در گروه های سنی کودکان، نوجوانان وجوانان شاهدیم.
اما نباید فراموش کرد که در بحبوحه خرید، درون خود را از رمز و راز تحول درونی، فصل بهار، محروم نسازیم و با تحمیل تجملات و زیاده خواهی ها شیرینی خوش طعم سال نو را به کام خانواده تلخ نکنیم و از لطافت و رویش رایحه روح پرور اولین فصل سال بهره مند شویم.
زندگی راحت و متناسب با زمان یک مؤلفه منطقی و عقلایی در شأن هر انسان است. توصیه های دینی، علمای تعلیم و تربیت،جامعه شناسان و صاحب نظران دیگر برخورداری از امکانات مناسب رفاهی و بهره مندی از ساز و ساخت های نیازهای کافی و به حد رفع حاجات را مورد تاکید قرار داده و می دهند. این شیوه زیستن در قالب قواعد علم منطق هم گواه بر این دارد که موجب سلامت فکر و روان در هر مقطع زمان و عصر می شود. اما به رغم لزوم و ثمرات این گونه زندگانی، تجمل گرایی همواره آفت آسایش حیات و حواس بوده و می باشد.
● افراط در خرید ممنوع
«پورشب» فروشنده لوازم برقی، درباره تجمل گرایی، اقشار جامعه را رده بندی می کند به آنانی که تراز دخل و خرج شان جور است. لیکن از داشتن ها بهره نمی گیرند، کسانی برخوردار از امکانات بالا و قشری کم درآمد. او در نهایت، افراط گری در هر مورد را نفی می کند.
به گفته وی اقشار جامعه در زمینه دارندگی ها در زندگی و مایحتاج، سه گونه هستند و عمل می کنند: «برخی که از بودجه- درآمد- برخوردارند ولی از آنچه دارند استفاده نمی کنند، بعضی با داشتن امکانات مالی مناسب برای سال نو وسایل زندگی شان را به میزان زیاد و افراطی عوض می کنند. اما عده ای که وسعشان زیاد نیست از همان امکانات موجود زندگی خود نیز در سال نو استفاده می کنند. در کل، نظرم این است که افراط کاری در تجملات و هر چیز دیگر، خوب نیست.»
از مغازه دار پوشاک مردانه، سؤال می کنم: شما با وجود داشتن انواع کت و شلوار با مدل های مختلف هر از گاه یکدست لباس تازه و مدل جدید نمی پوشید؟ می خندد: -«با این که فروشنده لباس هستم اما اهل مد روز پوشیدن و تجمل گرایی نیستم. از یکدست کت و شلوار به دفعات استفاده می کنم. اصلاً در زندگی ام تجمل گرایی را نمی پسندم.»
«صفرعلی پیری» درباره تیپ مشتریانی که برای تهیه لباس به فروشگاه های این منطقه شهر می آیند، می گوید: «مشتریان عموماً در قید و بند تجمل گرایی نیستند. آنان به خاطر شناخت دیرینه و مناسب بودن قیمت ها مراجعه می کنند.»
نظر وی را درباره کالاهای به حراج گذاشته در برخی مغازه ها هم به لحاظ کیفیت و هم قیمت جویا می شوم. «فروشگاه هایی بعضاً اجناس تک شماره باقی مانده در محل را به مناسبت هایی حراج می کنند و یا برخی مغازه ها به دلیل آن که قبلاً کالای با تیراژ زیاد و قیمت بالا خریداری کرده اند آن تعداد جنس شان که فروش نرفته را حراج می کنند.»
اما «محمدرسول نقی زاده» کارمند بازنشسته، نظرش در مورد تجمل و افراط اگر چه خلاصه و فشرده است ولی به نوعی فرانگری نیز است. او بر این باور است که تجمل گرایی در بعد کلان جامعه باعث بداقبالی در هر مملکت می شود.
او می افزاید: «باید با روش و اقتصاد اسلامی و به حد نیاز از هر چیز مصرف کنیم.»
ژ در خرید میانه رو باش
عید مناسبت سال جدید و نو شدن و تحولات طبیعت، انسان نیز به عنوان موجودی در این سرشت به نوعی تحت تأثیر چنین دگرگونی ها قرار می گیرد در حالی که عید خود فرصت بازنگری اندیشه معنویت گرایی و نمادی از فرهنگ غنی ملی زیبنده و نیک است.
«برات الله صمدی راد» مدرس و کارشناس علوم اجتماعی، با این گونه مضمون، نظرات خود را پیرامون زیاده روی برخی از افراد در تجملات مادی- مالی برمی تاباند و باز خوردهای چنین گرایش ها را منتهی به آشفتگی فکری و روانی و تلخکامی ها در شخص و خانواده می خواند.
او در این زمینه می گوید: «متأسفانه بعضی از مردم تجملاتی هستند لیکن در کشورهای دیگر مردمان صرفه جویی هستند شاید آنان در حالی که شرایط اقتصادی کشورشان بهتر از خیلی کشورهای دیگر و درآمدشان هم خوب است در عین حال صرفه جو هستند و در زندگی- مادیات- افراط نمی کنند ولی متأسفانه فرهنگ ما- در بخش اقتصاد-، یک فرهنگ زیاده طلبی و زیاده خواهی است در صورتی که میانه روی و اعتدال، منش دینی ما است.»
وی به عنوان کارشناس امور اجتماعی، تاثیرات زیاده روی در خرید و در تجمل در جامعه و خانواده را توضیح می دهد: «زیاده روی در تجملات باعث فشارهای فکری و روانی و اضطراب، ایجاد نقصان در وضعیت مالی خانواده ها و اوقات تلخی انسان می شود. به عبارت دیگر به جای آن که از محاسن یک سنت و جشن- نوروزی- استفاده کنیم، ولی به دلیل بی رویگی و افراط در نیازهای متعادل زندگی، کدورت و مشکلات خانوادگی به وجود می آید. از سوی دیگر، این ضد فرهنگ سبب می شود افرادی که از لحاظ مادی تهیدست هستند وقتی فاصله امکانات مادی خودشان را با افراط کاری های بعضی از متمولان می بینند و نابرابری ها را احساس می کنند، دچار مشکلات روحی و فکری شوند. بدین سان سنتی که متأثر از تحولات شگرف و تأمل انگیز طبیعت و سرآغاز امید و پویایی در عرصه های مختلف زندگی است و می توانیم بدون آلایش های مادی، راحت و بدون اسراف برگزار کنیم، باعث تنش های اجتماعی و خانوادگی می شود که درخور فرهنگ دینی و ملی ما نیست.»
زندگی را تشریفاتی نکنیم
آنچه بینی، دلت همان خواهد
و آنچه خواهد دلت، همان بینی
«احسانی» آموزگار، با این بیت شعر، به طور مختصر نظراتش درباره زیادخواهی و زندگی به اصطلاح تشریفاتی و پرزرق و برق، چنین است: «انسان به عنوان اشرف مخلوقات در هر شرایط و موقعیتی ولو با لوازم و امکانات محدود و حتی ابتدایی قادر است ادامه زندگی داشته باشد.
این سازگاری با محیط می تواند با کمترین وسایل، اتفاق بیفتد. اما در عصر کنونی که تولید سرسام آور انواع وسایل زندگی هر روز و هفته به رنگ و مدلی عرضه می شود و تبلیغات هم بسیاری را مجاب می کند که آنچه دارند را طوری نگاه می کنند که انگار ندارند، بهرحال برخی مغلوب جلوه گری های تازه واردها می شوند اما همه قدرت خرید وسایل جدید و یا تبدیل به احسن را ندارند.
لیکن تنوع طلبی و تحول سازی محیط زندگی اگرچه در ذات خود لازم می آید چرا که هر جنس و پدیده نو، لااقل برای مدتی و یا چند سال، موجب نوعی دگرگونی در روحیه انسان ایجاد شود ولیکن نباید به اصطلاح هرچه دیده بیند دل کند یاد- غلبه بر امکانات مالی فرد و یا خانواده شود. شخصاً معتقدم زندگی با در اختیار داشتن وسایل مورد نیاز، هرچه ساده باشد اما سلامت و روان انسان ملتهب و مشوش نمی شود. معتقدم هیچ انسان هرقدر ثروتمند و پردرآمد باشد، اگر در مسیر تجملات و افراط گام بردارد هیچ وقت راضی نمی شود چه بسا حریص تر هم می شود اما باید همواره دنبال آسایش بگردد.»
● قهر و اختلاف به خاطر مصرف گرایی
«اکبر شوقی» نجار سازنده دکوراسیون، پیش از آن که پاسخ به سؤالی بدهد، تعریف می کند چند سال پیش اوایل اسفندماه بود که یک آقا به اتفاق خانم خود، سفارش یک بوفه تمام چوب دادند. آنها یک تصویر چاپ مجله ای همراه خود را نشان دادند عکس را دیدم. ابعاد کار را پرسیدم و قیمت گفتم. آقا بیعانه ای هم داد. قرار شد تا حداکثر یک هفته به عید مانده کار را تحویل بدهم. اتفاقاً آن موقع کار زیاد و فوری نداشتم. زودتر از موعد آن بوفه را تمام کردم. به همان آقا زنگ زدم کسی گوشی را برنداشت. چند بار دیگر تا آن که یک روز همان شخص تنها آمد با سرسنگینی گفت با همسرش اختلاف سلیقه دارد و کار به جاهای باریک هم کشیده شده است اما گفت آمده بوفه را ببرد. گفتم آقا عذر می خواهم موضوع اختلاف چی بوده؟ او که نزدیک ۴۵-۴۰ سال داشت گفت خانمش از او خواسته برای عیدی یک سری جواهر مدل جدید بخرد و این طور که او می گفت، آن سال چیزی حدود دو میلیون تومان هزینه برمی داشته است. مرد مشتری گفت تا آنجا که می توانسته برای همسرش زیورآلات خریده و هرسال خیلی از لوازم خانه شان را به خواست خانم، عوض می کرده است. و حالا... او یک طرف و این مرد هم که آن موقع فرزندی نداشتند، یک طرف.
این نجار می گوید هدف از این تعریف، همان چیزی است که شما پرسیدید؛ از آنچه داریم، نباید ناشکری کرد. مسلم است هرخانواده به اندازه رفع حاجات اسباب و اثاثیه دارد که قابل استفاده اند. اگر آدم داشته باشد و لازم هم باشد، خوبست هر چند سال یکبار چند تا از وسایل سابیده شده و
رنگ و رو رفته را تبدیل به احسن کند اما این عضو خانواده تاکید می کرد که سال به سال هرچیز عوض شود و یا پراشتهایی کند که جنس های گرانقیمت خرید کنند و نان آور زیر بار قرض و قوله، دست و پا بزند. این اسراف است.
● بازنگری در شیوه پس انداز و خرج زندگی
رضا نباتی کارشناس ارشد تعلیم و تربیت اسلامی، علت آن که در برخورد با معضل تجمل زدگی به عنوان یک موضوع ضد فرهنگی - کمتر موفق بوده ایم را در رویارویی های مستقیم و شاید و نشایدها می داند در حالی که بیخ و بن تجمل گرایی در عادت اسراف است. بنابراین نباید در مباحث و موضوعات تئوری و حقیر، زمان سوزی کرد... برنامه ریزی طولانی مدت، همفکری و همیاری متخصصان و صاحب نظران علوم گوناگون، توجه به ارتقای سواد اجتماعی از طریق شیوه های درست تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش و تاکید بر آن که سواد آموزی تنها به گونه های صرفا نظری چه بسا فراگیری توانمدسازی دانش آموزان، از جمله راهکارهای این کارشناس در تغییر بنیادین در رویکرد به تجملگرایی است.
«رضا نباتی» بر این اعتقاد است دلیل آن که تاکنون نتوانسته ایم در رفع یا کاهش - تجمل گرایی موفق باشیم در نوع برخوردهای مستقیم و امثال آن ها به صورت باید و نبایدها، بوده است. به گفته او، این روش تربیتی و فرهنگ مداری در پروسه زیاده روی در تجملات، نیست. بایستی با مقوله تجمل گرایی، شیوه هایی برخوردغیرمستقیم باشند. این روش به برنامه ریزی دراز مدت و همچنین هم اندیشی جامعه شناسان، اقتصاددانان، اهالی فرهنگ رسانه های جمعی و محوریت همپوشی افکار نیاز دارد. وی می گوید: «طبیعتا آوایی که در این خصوص وجود دارد، پیشتر ما دست اندرکاران فرهنگی و اجتماعی می بایستی با برنامه ریزی قبلی یک صدا کار کنیم و یادمان باشد که با یک مقوله غیرفرهنگی ایرانی - اسلامی روبرو هستیم و از جنس آن مقولات نیست که با یک دو بار توجیه و یادآوری، نتیجه بخش باشد.
باید بدانیم مسایل تجمل گرایی ریشه در اسراف دارد. اسراف در بیان قرآن زیاده خواهی و زیاده از حد مصرف کردن، اسراف است. - در دین ما تاکید بر این است که وقت و فکر در شخص خودمان و زبان و رفتار با دیگران را اتلاف نکنیم. از چیزهای کوچک و سرگرمی های متداول و روزمره که سرنخ های اسراف در عمرمان است دوری کنیم چرا که انسان به جای پول خود دارد از وقت عمرش هزینه می کند.
وی می گوید: بایستی در سیستم تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش به مقوله سواد اجتماعی توجه کنیم. حداقل هایی که می باید هر شهروند در ارتباط با مسایل اجتماعی داشته باشد، مدنظر باشند. در این حداقل ها در سواد اجتماعی به مهارت های دانش آموزان توجه کنیم. یاد بدهیم چگونه پول شان را خرج و یا پس انداز کنند. در سیستم صحیح تربیت و در خانواده به بچه ها یاد دهیم آینده نگر باشند...
وی در همین ارتباط می گوید که در حال حاضر در دوره دبیرستان آموزش های برنامه ریزی تحصیلی و شغلی و مطالعات اجتماعی جزو مواد درسی شده است. این برنامه ها کم کم به دروس مقاطع راهنمایی و ابتدایی تسری خواهد یافت. « این کافی نیست. ریشه ها باید در خانواده ها جستجو شوند. لیکن آن ها در سیستم تعلیم و تربیت همکاری و همراهی لازم با متولیان تعلیم و تربیت و برنامه ریزان مربوط را برنمی تابانند و شانه خالی می کنند، در حالی که باید متوجه باشند باروری های اندیشه، بروز مهارت و سوق به شخصیت پروری، جهت یابی شغل و آینده و معنویت گرایی در سیستم تعلیم و تربیت بدون همکاری موثر خانواده، اثربخش نخواهد بود ...»
مسئولان و متولیان امور اقتصادی- صنعتی- تولیدی قاطعانه مصمم شده اند با قیچی تیز، پرپرواز قیمت ها را بچینند و این شامل بخش دولتی و خصوصی است. با این اتفاق- در نگاه خوشبینانه- می توان گفت فرآیند چنین تحول، آرامش فکر و ایمنی سبد اقتصادی مردم به ویژه قشر کم درآمد و آسیب پذیر، تحقق می یابد.
اما به نظر می رسد پا به پای پایین آمدن نرخ ها، کنترل و نظارت بر قیمت ها نیز باید جدی تر گرفته شود. هرگونه اهمال و بی توجهی باعث می شود تا فرصت طلبان به این نهال نوپا آسیب برسانند. نقش و حضور مسئولان ذیربط در تحکیم این اداره که امنیت اقتصاد کشور را نیز تأمین می کند، ضروری است.
در ادامه گشت و گفت وشنود شهری، سری به مغازه های فروش کت و شلوار می زنیم. در آن نیمروز بسیاری از این فروشگاه ها و پاساژها خالی از مشتری هستند. این خلوتی هیچ قابل مقایسه با مغازه های سراسری بازار نیست. مردم عموماً در خریدهای عید اولویت ها را به تنقلات، لوازم گوناگون خانگی- مصرفی می دهند و بعضی از نیازها مثل تهیه کفش حتی در فرصت های روزهای پایانی آخر سال می انجامد. با این احوال، هنوز بیش از یک ماه به نوروز مانده است و اوج شتاب ها و خریدها در روزهای آتی است.
● آرامش در خرید
وارد یکی از مغازه ها می شوم و از «صفرعلی پیری» فروشنده کت و شلوار، در خصوص قیمت ها می پرسم. او از یک طرف به بالا رفتن دستمزدها و از سوی دیگر به پایین بودن قیمت پوشاک وارداتی چینی اشاره می کند و می گوید: نرخ پارچه تولید داخلی ثابت است. وی با بیان اینکه لباس، مخصوصاً پارچه کت و شلواری داخلی با تولیدات کشورهای ایتالیا و فرانسه رقابت می کند و ایران از این جهت دومین کشور در جهان است در قیاس قیمت تولیدات داخلی با واردات چینی می گوید: «قیمت کت و شلوار چین حتی کمتر از اجرت دوخت لباس در کشورمان است. چینی ها برای بازاریابی بیشتر در ایران از طریق فیلمبرداری با الگوبرداری از اندازه های لباس در تهران و برخی شهرستان های دیگر، اقدام به تولید پوشاک استاندارد بر وفق نیازهای داخلی کشور کرده اند اما باید تأکید کرد کیفیت پارچه لباس ایرانی- کت و شلوار- نسبت به پوشاک وارداتی، بالا است.» از «پیری» سؤال می کنم وضعیت قیمت کت و شلوار تولید داخلی مخصوصاً در بازار شب عید چگونه است؟ پاسخش همان است که پیشتر گفت: «دستمزدها بالاست.» ولی اضافه می کند «قیمت ها پایین بیایند مردم راحت خرید می کنند و فروش بالا می رود.»
مقداری مایحتاج خرد مصرفی از بازار خریده است. در حاشیه پیاده رو آرام ولی متفکرانه حرکت می کند. ۳۲ سال در دانشگاه علوم پزشکی یکی از شهرها خدمت کرده و حالا دوران بازنشستگی را تجربه می کند. از «محمد رسول نقی زاده» درباره کم و کیف خریدهای شب عید و وضعیت قیمت ها می پرسم. اطلاعات متنوع از برخی اقلام مصرف عمومی دارد. از آنجا که در استان فارس خدمت کرده و حال در تهران زندگی می کند، در مورد قیمت ها می گوید امسال نرخ میوه در تهران و فارس نسبت به زمان مشابه سال قبل پایین آمده است. پارسال و امسال قیمت نخودچی گل در مشهد هیچ تفاوت نکرده است. قیمت نارنگی امسال در فارس نسبت به سال پیش ارزان شده است. او پس از این گزارش های شخصی- عینی خود اما از تفاوت قیمت برخی کالاها در بازار می گوید. از کیسه نایلونی یک بسته بندی مقوایی محتوی دستکش مخصوص ظرفشویی درمی آورد می گوید همیشه دستکش پلاستیکی جینی (۱۲جفت) می خرد. الان قیمت هر جفت دستکش نسبت به سال قبل تفاوت (بیش از دوبرابر) دارد. «برخی جنس های دیگر هم نرخشان فرق کرده است.»
با دو کیسه پلاستیکی حاوی مقادیری انواع آجیل مصرف در سال نو، از عرض خیابان بسیار شلوغ مقابل بازار به پیاده روی پررفت وآمد می آید. گوشه ای از گذرگاه لختی می ایستد رفع خستگی کند. «پورشب» مغازه دار لوازم الکتریکی است. می گویم خبر دارید اعلام شده برخی از کالاها نرخ شان پایین آمده است؟ او با تبسمی تأیید می کند. گویا این ارزانی نقطه عطفی در میان نرخ های دیگر کالاها است.
● فرهنگ صرفه جویی را به فرزندانمان آموزش دهیم
بخشی از دیدگاه های «برات الله صمدی راد» کارشناس علوم اجتماعی را در شماره قبل این سری گزارش پیرامون علت رویکرد برخی مردم به تجمل گرایی و زیاده خواهی از آنچه نیازهای مادی در زندگی شان دارند و بازتاب های مخل آرامش فکری و واکنش های غیر متعارف روحی- اخلاقی چنین افرادی مضاف به این که اسراف و افراط، شایسته فرهنگ ملی و ایمانی جامعه ما نیست خواندیم. وی همچنین به ماهیت نوروز از جمله مفاهیم معنوی آن می پردازد.
وی در این ارتباط می گوید: «فلسفه تجلیل از عید و رسم خریدها و نوآوری های مربوط به آن این بوده که یک دگرگونی شاخص اندیشی معنوی در احوال فرد و جمع و در راستای تکامل صورت گیرد و بعد خانه تکانی و نظافت محیط زیستی و غبارکهنگی از هر آنچه در اختیار دارد را بزدایند. اما در بحث نو کردن وسایل زندگی و ایجاد تنوع برای سال نو می توان دکوراسیون خانه را با تغییرات چیدمان وسایل به نوعی که در منظر اعضای خانواده احساس تازگی برانگیزاند را جابجا کرد. نو شدن سال و طبیعت بیشتر معطوف به پاکیزگی و جلا دادن لوازم موجود مورد استفاده در محیط مسکونی و نظیف بودن هر آنچه دیگر از لوازم است. معنای تحول و تنوع اسباب زندگی حتماً یا قطعاً آن نیست که در سال جدید تمام مبلمان و دکوراسیون و... عوض شوند. این اندیشه، بیشتر ملاک و خواست تحولاتی بروبچه های خانواده هایی است که معمولاً به قدرت خرید بزرگترهای خود توجه جدی نمی کنند. بنابراین در چنان موقعیتی، باید آنان را متقاعد کرد.» وی تأکید می کند: «زیاده طلبی تجملگرایی برخی از نوجوانان و جوانان به نوع تربیت آنها نیز بستگی دارد. بزرگترهای خانواده با رفتار و کردار خود باعث می شوند بچه ها یا قانع و یا زیاده طلب شوند در حالی که بچه ها را طوری باید تربیت کرد که مفاهیم عید نوروز و ایضاً شرط آسایش و تحول و تنوع را در تجمل بارگی و احتمالاً زیاده خواهی نپندارند.»
● حرص و طمع جامعه را تهدید می کند
«اسراف و تجمل گرایی به مناسبت ایام عید نوروز نیز پدیده ای معمول از علل مختلف است.»
این را «رضا نباتی» کارشناس ارشد تعلیم و تربیت اسلامی ، می گوید.
وی درباره علت بروز و گسترش پدیده اسراف و تجمل گرایی می گوید: «درست است که جامعه سنتی ما به سوی صنعتی پیش می رود و به ظاهر پیشرفت دارد ولی آسیب های جدی همراه خود دارد که مسایل عقیدتی و اعتقادات ما را اگر برنامه ریزی قاطع نداشته باشیم، تهدید می کند چرا که در این انتقال سنتی به صنعتی با یک بحران هویت در جامعه روبرو هستیم، به این معنا که افراد نمی دانند نقششان در زندگی و جامعه چگونه باشد. در نتیجه سعی می کنند از الگویی که در اطراف خود می بینند تبعیت کنند. یکی از آن الگوها، مصرف است.»
این کارشناس تعلیم و تربیت اسلامی، معتقد است که در حال حاضر صدا و سیما با پخش انواع تبلیغات وسایل برای زندگی، احساس نیاز مخاطبان را برمی انگیزانند. او در این مورد می گوید، «الان صدا و سیما به دلیل کمبود اعتبارات برای ساخت برنامه های مختلف روی به پخش همه نوع تبلیغات بازرگانی از قبیل تلویزیون، مبلمان و اجناس برده است تا بودجه خود را تامین کند اما این شیوه و وسعت تبلیغات در بیننده احساس نیاز به وجود می آورد.
این سیستم کارکرد مبتنی بر تعلیم و تربیت اسلامی نیست. در نتیجه این گونه عملکرد، بسیار راحت نسل ما و خانواده ها به سمت این نوع زندگی اشرافی کشیده می شوند.»
رضا نباتی ادامه می دهد: «مسایل فرهنگی، سیاسی، اینترنت، ماهواره و مجلات، فرهنگ تجمل گرایی را پشتیبانی می کنند در حالی که ما در زمینه فرهنگ ساده زیستی کمتر به الگوپردازی توجه کرده ایم. لذا ما بایست به فرهنگ مصرف تحت عنوان فرهنگ آموزش درست مصرف کردن توجه کنیم و این را آموزش بدهیم. مبنای این الزام، آموزش و پرورش اما مصادیقش با رسانه های جمعی است.»
«نباتی» ادامه همین موضوع را از نگاه دیگر و به عنوان نکته ای دیگر مطرح می کند و آن این که ما با قضیه تجمل گرایی و فرهنگ اشرافی می خواهیم برخورد کنیم اما چون جایگزین مناسبی تعیین نکرده ایم، مردم - برخی- پیش خود می گویند پس اشکالی نیست ما هم وسایل زندگی خود را مدرن کنیم.
وی می گوید: «ما در برخورد با فرهنگ مصرف نباید سلبی به قضیه تجمل گرایی برخورد کنیم بلکه ایجابی و مثبت باشد. لازم می آید یک جاهایی به روز زندگی کنیم ولی خطوط قرمز رعایت شود و احتیاط لازم در کنار کار، مد نظر باشد. متولیان امور جامعه بایستی در واقع تعریفی که از جامعه توحیدی داریم عملیاتی کنند . ولی در عین حال آنچنان آرمانی نباشد که قابل دستیابی برای جامعه نباشد بلکه به صورت ساده اما عملیاتی برای مردم تعریف و مشخص شود.
● سیر نزولی قیمت ها ادامه می یابد؟
موضوع پایین آمدن نرخ های مایحتاج و لوازم عمومی طی چند ماه اخیر در کریدورهای منابع اقتصادی و مباحث بین مصرف کنندگان و عرضه کنندگان کالاها افکار همه قشرهای جامعه را کم و بیش متاثر کرده است. مردم موقعی که از زبان برخی از دولتیان می شنوند و در مطبوعات می خوانند که یخ قیمت ها شروع به ریزش کرده و رقم ها پله های نزولی را طی کرده اند، مسلما انتظار دارند هنگامی که به خرید اجناس مورد احتیاج خود می روند، «پیام » ها و اطلاع رسانی ها مورد عمل و اجرا واقع شده باشد. در ارتباط با اعلام کاهش قیمت ها، براساس اعلام بانک مرکزی طی بهمن ماه، متوسط نرخ خرده فروشی اقلامی از کالاهای غذایی و خوراکی پایین آمده و برخی بالا رفته است. بر پایه همین گزارش، بهای تخم مرغ، حبوبات پاره ای از میوه جات، کره، برنج داخلی و وارداتی قند، شکر، چای و روغن کاهش یافته است. اما قیمت گوشت قرمز و برخی از میوه جات باغی افزایش یافته است. نرخ فرآورده های لبنی در مقایسه با دی ماه تغییر نکرده است.
اما همه مایحتاج عمومی منحصر به این اقلام نیست که می توان گفت نرخ بسیاری از کالاها و لوازم متعارف زندگی همچون ماه های پیش است و چه بسا در بازار شب عید، برخی از فرصت طلبان سودجو قیمت را حتی بیش از مدت مشابه سال قبل، بالا برده اند، این را هم خریداران به اصطلاح حرفه ای و فی المثل درباره تنقلات، شیرینی جات پوشاک، کفش، میوه، لوازم خانگی و ... و هم بعضی از فروشندگان می گویند.به باور آنها از جمله علت های عدم و یا امکان کاهش نرخ ها بالا بودن دستمزدها و هزینه مواد اولیه از جمله نرخ حمل ونقل است.
از سوی دیگر برخی خبرها در ارتباط با کاهش نرخ ها حاکی از آن است که ابلاغ و اعلام پایین آمدن قیمت ها در تولیدات بخش خصوصی توسط وزارت بازرگانی اما عدم تقلیل فرآورده های بخش دولتی، بازتابی در بخش خصوصی داشته است. گزارش خبرگزاری ایسنا از میزگرد شرکت های دولتی و مباحث عدم کاهش نرخ ها، حاکی از آن است که «محمدصادق مفتح» معاون وزارت بازرگانی درخصوص الزام شرکت های دولتی و خصوصی به منظور پایین آوردن قیمت ها تاکید کرده است. این مقام وزارتی گفته است در مبحث کاهش قیمت ها بحث دولتی و خصوصی مطرح نیست. نمی توان گفت که در ابلاغیه وزارت بازرگانی و یا برخورد با کاهش نیافتن قیمت ها، بحث دولتی و خصوصی مطرح است و یا این که تیغ دولت برای بخش خصوصی برنده تر است اما برای بخش دولتی نه. این گونه نیست و چنین اعتقادی هم نداریم. اعتقاد این است که باید تولید داخل مورد حمایت باشد و وظیفه ذاتی وزارت بازرگانی، حراست از این مرزها است.»
هدف از طرح مطالب بالا، شفاف بودن موقعیت اجرایی کاهش نرخ چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی است. اما به نظر می رسد همچنان باید منتظر ماند به صورت مکفی و فراگیر، نرخ های مایحتاج عمومی از سکوی پیشینه خود پایین آیند و از نوسانات هرازگاه آرام و بیقراری رهایی یابند اما در هر حال، نظارت و کنترل قیمت ها همواره می تواند به تامین و ایمنی آرامش فکری و روانی جامعه کمک کند.
سازمان ذیربط و مسئول حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان در صورتی که به غفلت در سایه استقرار داشته باشد، می توان گفت اثرش به نوعی خاموش شدن چراغ قرمز به زیان مصرف کنندگان کالاها و روشن شدن چراغ سبز به سود فرصت طلبان و سودجویان علی الخصوص در بازار شب عید، تلقی می شود.
اما موضوع مهم دیگر آن که همواره در طول سال ها مردم شاهد بوده اند به رغم استمرار و فراوانی تولیدات داخلی و با وجود تداوم واردات انواع کالا، لیکن در بازی شطرنج قیمت ها و ایضا نوسانات آن، صندلی کنترل و نظارت خالی بوده است. این اتفاق تازه ای در پروسه بازارهای دادوستد نبوده و تنها مختص بازار خریدارهای ویژه سال نو نخواهد بود. هر زمان چنین شرایط بوده و باشد، باز خوردش هم به زیان مصرف کنندگان است و هم تولیدکنندگان داخل. و سودجویان و دلال ها آن گاه که نقش برخی از مدیریت ها در نظامندی بازارهای خرید و فروش کالاها، کمرنگ بوده و باشد، شیرینی کام شان به اوج می رسد خاصه در بازار پر شتاب و شور شب عید.
حسن آقایی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید