جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


مرکانتلیسم ـ بخش دوم


مرکانتلیسم ـ بخش دوم
● کشف راههای دریایی
بعد از قرون وسطی اختلافات و مبارزات واقعی در آن زمان میان طبقه فئودال و طبقه متوسط جدیدی بود که روز به روز توسعه بیشتری میافت و قدرت بیشتری بدست می آورد. طبقه فئودال با زمین بستگی داشت و مفهومش این بود که منبع اصلی ثروت زمین است. اما اکنون ثروتهای نوع جدید و از منابع جدید بدست می آمد که با زمین بستگی و ارتباط نداشت. این ثروتهای تازه از صنایع جدید و بازرگانی و داد و ستد بدست آمده بود و طبقه جدید متوسط یا بورژوازی از این وسایل استفتده میکرد قدرت بدست می آورد.
تا حدود سال ۱۵۰۰ میلادی همواره اقیانوس اطلس سدی در مقابل مکتشفین بود و نهایتی برای دنیای آنروزی. در این سال اقیانوس مزبور حکم پلی را پیدا کرد که از آنجا بتوانند گذر کرده و سفر نوئی آغاز کنند. در قرون وسطی و حتی در ایام رومی ها قایقهای کوچکی در سواحل اقیانوس اطلس در قاره اروپا بندر به بندر راه
می سپردند. در سال ۱۳۱۷ دریانوردان ونیزی راه سرزمین فلاندر را گشودند با این معنی که کشتیهای تجارتی مرتبا میان دریای آدریاتیک و بحر شمال برفت و آمد مشغول گردیدند. در قرن پانزدهم که در ساختمان کشتی پیشرفتهای زیادتری حاصل گردید و کشتیها مجهز به انواع بادبانهای متحرک بهتری گردید با بکار بردند قطب نما ممکن گردید که کشتی بکلی از ساحل دور شود و در میان اقیانوسها راه خود را پیدا نماید. پرتقالی ها اولین ملتی بودند که از این وسیله جدید استفاده کردند. شاید علاقه آنها بیش از هر چیز به سیر وسیاحت و اکتشاف بود اما شکی نیست که فکر مرابطه تجاری داد و ستد با مردم آسیا آنها را بوسوسه انداخت.
درست در حدود همین زمانها و در موقعی که اروپا از نیروهای تازه سرشار بود درخشش تحریک کننده طلا و ثروت شرق آغاز گشت. داستانهای مارکوپولو و مسافران و سیاحان دیگری که به چین و هند رفته بودند تخیلات مردم اروپا را تحریک می کردند و انگیزه این ثروت بیان نا پذیر شرق سبب شد که بسیاری از مردم برای رسیدن به شرق راه دریاها را پیش گرفتند.
قرنها بود که آسیا منبع اخذ بسیاری از کالاهای ذیقیمتی بود که در اروپا طالبان فراوان داشت.یک علت این رغبت البته آن بود که اروپا نمی توانست در ساختن و تهیه کالاهایی مثل ابریشم و پارچه های پنبه ای.قالی.جواهرات.کاسه و کوزه های سفالین چینی.ادوات فولادی با آسیا رقابت نماید. علت دیگر آوردن مواد خام یا اغذیه و ادویه نیمه درست شده به اروپا بود از جمله شکر و مهمتر از همه ادویه که مشتمل بود از فلفل.دارچین میخک.زنجبیل.جوزبویا و بسیاری ادویه معمولی که در آن ایام اهمیت و قدرتش بمراتب از حالا زیادتر بود.ادویه در ساختن دارو و در حفظ و نگهداری گوشت بصورت قرمه و امثال آن بکار میرفت. این ادویه به گوشت تازه و سایر اغذیه مزه و طعم بهتری میداد و چون در آن ایام وسیله ای برای سرد نگهداشتن و حفظ گوشت و اغذیه موجود نبود بدون ادویه آنها فاسد میشد. اروپاییها هرگز خودشان به سراغ منابع و مخازن این کالاهای مشرق زمین نرفته بودند. در محلی در مشرق سوئز که بر اروپاییان مجهول بود دنیای بازرگانی دیگری وجود داشت که اکثرا عرب بودند. اینها امتعه چین و هند و ادویه هند شرقی حمل میکردند. بازرگانان شرق و غرب در مراکز پر نعمتی مثل اسکندریه یا بیروت و یا قسطنطنیه یکدیگر را ملاقات و بداد و ستد می پرداختند.
با گشایش راه جدید بازرگانی قیمت امتعه مشرق زمین در اروپا تنزل زیادی کرد زیرا حمل امتعه از طریق قدیمی مستلزم اشکالات فراوان بود یعنی مکرر ناگزیر بودند که بار را از کشتی خالی کنند تا از راه خشکی حرکت داده شود و همین نقل و انتقال از دریا به خشکی و بالعکس و گذر کردن از خاک بسیاری ممالک و دست بدست گشتن امتعه قیمت را بالا میبرد. در سال ۱۵۰۴ ادویه را میشد در لیسبون به خمس قیمتی که در ونیز به فروش میرفت ابتیاع کرد. ونیزیها (که از فرط لاعلاجی حتی صحبت از حفر کانالی در سوئز میکردند ) بر اثر اینکه سخت بازارشان راکد گردید و داد وستد آنها منحصر به امتعه خاور نزدیک شد. اما برای پرتقالیها این بی سابقه بود زیرا هرگز موفق نشده بودند که چنین انحصار تجارتی را در یک چنین مدت کم به چنگ آورند. تنزل قیمتها بر میزان تقاضا و مصرف اروپاییان بسیار افزود. از آغاز ۱۵۰۴ یعنی فقط پنج سال بعد از بازگشت اول واسکوداگاما مرتبا همه ساله قریب به دوازده فروند کشتی از لیسبون عازم مشرق زمین می گردید.
اسپانیا و پرتقال در اکتشاف راههای تازه پیشقدم شدند. پرتقالیها بیشتر کوشیدند به سوی شرق بروند و اسپانیایی ها به سوی غرب رفتند.
هر کجا که کاشفان و مکتشفان بزرگ رفتند به دنبالشان گروه عظیمی از ماجراجویان نیز راه افتادند که مشتاق غارت و چپاول بودند. مخصوصا آن قسمت آمریکا که به چنگ اسپانیایی ها افتاد از این گروه غارتگران و صدمات بسیار دید. در این ضمن سیل طلا و نقره از پرو و مکزیکو به اسپانیا سرازیر گشت. مقادیر هنگفت این فلزلت گرانبها اروپا را خیره ساخت و اسپانیا را بزرگترین دولت مقتدر اروپا کرد. این طلا ها و نقره ها در کشورهای دیگر اروپایی هم پخش شد و بدین قرار پول فراوانی برای خرید کالاها و محصولات شرق فراهم گشت.
موفقیتهای پرتقال و اسپانیا طبعا تصورات مردم کشورهای دیگر مخصوصا فرانسه و انگلستان و هلند و شهرهای شمالی آلمان را نیز بر می انگیخت. ابتدا آنها هم کوشیدند که از طرف شمال به سوی آسیا و آمریکا بروند و اگربشود یک راه شمالی از شمال نروز به طرف شرق و از طریق جزیره گروئنلند به سوی غرب پیدا کنند اما از این منظور خود کامیاب نشدند در نتیجه آنها همان راههای دیگران را دنبال کردند.
اگلیسیها و هلندیها هر دو به شرق دور هجوم بردند و در آنجا اسپانیاییها و پرتقالیها را مورد حمله قرار دادند. تسلط و سیادت در بازرگانی شرق اکنون به دست هلند و انگلستان افتاده بود. این هر دو کشور از مدتی قبل به وسیله تشکیل شرکتها و گمپانیهای بازرگانی خود را برای چنین کاری آماده ساخته بودند.
در انگلستان ملکه الیزابت در سال ۱۶۰۰ فرمان تشکیل کمپانی هند شرقی را امضا کرد. دو سال بعد هم "کمپانی هلندی هند شرقی " تشکیل شد. این دو کمپانی فقط به منظور بازرگانی تاسیس شدند و هر دوی آنها کمپانیهای خصوصی و غیر دولتی بودند اما از کمکهای رسمی و دولتی هم بهره مند میشدند. آنها بیشتر به تجارت ادویه مالزی علاقه مند بودند. در آن زمان هند دولت نیرومندی بود که تحت حکومت امپراتوران مغول هند قرار داشت و به آسانی نمیشد بر آن دست یافت.
هلندیها و انگلیسیها اغلب میان خودشان هم اختلاف می افتاد. عاقبت انگلیسیها از جزایر شرقی بیرون رانده شدند و بیشتر متوجه هند گشتند.
نویسنده : سید عبدالمجید زواری
اندیشکده روابط بین الملل


همچنین مشاهده کنید