جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

سیاستهای تولید محصول سالم (بخش سوم)


سیاستهای تولید محصول سالم (بخش سوم)
● افزایش دست اندرکاران
تا پیش از دهه‌ی ۱۹۹۰ سیاست‌های بخش کشاورزی در راستای تولید و عرضه جهت گیری شده بود و به علایق و حمایت از مصرف کننده، موضوعات زیست محیطی و بهداشت عمومی توجه چندانی نمی‌شد.(شکل ۲ را درپیوست مشاهده کنید) پس از دهه‌ی ۹۰، افزایش تاثیر سازمان‌های غیر دولتی و مسایل واقعی یا احساسی ایمنی غذا منجر به بروز علایق مصرف کنندگان برای ایمنی غذایی و ارزش‌های اجتماعی و زیست محیطی در بازار شد. صنایع غذایی درصدد یافتن راهی برای ارتقاء تضمین کیفیت خود هستند، در کشورهای توسعه یافته و اخیرا در حال توسعه، طبقه‌ی متوسط شهری متقاضی استانداردهای ایمنی غذا هستند.
جهت گیری مجدد زنجیره‌ی عرضه‌ی کالا به سمت شناخت بیشتر تغییر الگوی تقاضای مصرف کنندگان، سیاست دولتی را تحت تاثیر قرار داده است. رقابتی که برای حفظ مشتریان، بهداشت عمومی و محیط زیست وجود دارد، تحقیق، خدمات ترویجی و صنایع نهاده‌های کشاورزی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و منجر به تدوین قوانین سخت‌تر یا استفاده از رویکردهایی مانند IPM برای تضمین محصولات می‌شود.
نقش این سازمان‌ها به‌خصوص توسط نفوذ بر رسانه‌های جمعی و رفتار مصرف کنندگان با افزایش آگاهی و نگرانی آنها درخصوص مساله‌ی ایمنی غذاست.
● سیاست‌های گسترش IPM در کشورهای گوناگون
کاهش مصرف آفت‌کش‌ها به‌عنوان یکی از مهمترین سیاست‌های اقتصادی و زیست محیطی در جهان مورد توجه قرار گرفته است؛ درحال حاضر IPM توسط بیشتر کشورها پذیرفته شده است، با این حال هر یک از کشورها دارای استراتژی خاصی در مورد IPM هستند؛ به‌طور کلی، سیاست اغلب کشورها کاهش ۵۰ درصدی مصرف آفت‌کش‌ها در دوره‌ی زمانی خاص است.
یکی از مشکل‌های اساسی در هلند زیاد بودن مصرف آفت‌کش‌ها به‌صورت نهاده‌ی‌ مصرفی در هکتار نسبت به سایر کشورها بود؛ دانشمندان هلندی به این نتیجه رسیدند که محیط زیست آلوده شده است و آب‌های زیرزمینی در معرض تهدید قرار دارند، در نتیجه برنامه‌ی سیاستی دراز مدتی برای حفاظت محصول در سال ۱۹۸۷ تدوین کردند.
در اونتاریوی (Ontario) کانادا، کاهش آفت‌کش‌ها به‌عنوان یک سیاست‌ پذیرفته شد، این در حالی‌ست که مصرف آفت‌کش‌ها در کانادا نسبت به سایر کشورها بسیار پایین است، نظرسنجی عمومی در اونتاریو نشان دهنده‌ی نگرانی عمومی نسبت به مسایل زیست محیطی و بهداشتی سموم است. رای دهندگان در تابستان ۱۹۸۷ حزبی را انتخاب کردند که کاهش ۵۰ درصدی مصرف آفت‌ کش‌ها تا سال ۲۰۰۲ از سیاست‌های کاری‌ آنها بود.
در سپتامبر ۱۹۹۳ در ایالات متحده‌ی آمریکا هدف ملی اجرای روش‌های IPM در سطح ۷۵ درصد از اراضی کشاورزی تصویب شد، این هدف نشان دهنده‌ی تعهد دولت فدرال است تا همراه با شرکای بخش خصوصی و دولتی خود به آن کشاورزی که بر اجرای رویکردی مدیریت آفت که بر آفت‌کش‌های کمتر، پایداری بیشتر، کارایی اقتصادی، تامین غذای ارزان، سالم و فراوان تکیه دارند، کمک کنند.
۱۳ کشور در جنوب شرق آسیا برنامه‌ی ملی IPM را با حمایت برنامه‌ی میان کشوری FAO آغاز کرده و بسیاری از کشورهای این گروه برنامه‌های خود را بر پایه‌ی روش‌های تحقیقی و ترویجی گسترش دادند.
پس از آن تعهدات و تغییرات درسیاست داخلی ایجاد شد، برنامه‌ی اجرا شده نشان داد که کشاورزان می‌توانند توسط کارشناسان ترویج آموزش ببینند و چنین مهارت‌هایی را در مزرعه‌ی خود اجرا ، مصرف آفت‌کش‌ها را کاهش و در نهایت سود و محصول خود را افزایش دهند. گفتنی‌ست پس از پیشرفت کار برنامه‌های آموزشی گسترده‌ای در کشورهای عضو پایه‌ریزی شد.
بنابراین این نتیجه حاصل شد که ازIPM می‌توان به‌عنوان راهی مطمئن برای افزایش محصول و کاهش هزینه‌ها استفاده کرد و کشورهای زیادی با اعمال سیاست‌های مدیریت تلفیقی توانستند کاربرد آفت‌ کش‌ها را محدود کنند.
سوئد سیاست‌ کاهش آفت‌کش‌ها را در سال ۱۹۸۶ تدوین کرد و این اولین بار بود که در جهان چنین سیاستی اعمال شد، این سیاست بسیار موفقیت آمیز بود.
رویکرد کشور سوئد تشدید سیاست ثبت سموم جدید و ثبت مجدد سمومی که سال‌ها قبل ثبت شده‌اند با معیارهای سخت‌ گیرانه‌تر است، لازم به توضیح است سیاست سخت‌گیری در ثبت سموم در بسیاری از کشورهای اروپایی مانند دانمارک و هلند پذیرفته شده است.
● سیاست‌های گسترش IPM در اندونزی و دستاوردهای آن
▪ توسعه‌ی سیاستی:
اهداف و سیاست‌های IPM به‌طور فزاینده‌ای در اندونزی پذیرفته شده است و بخش مهمی از برنامه‌ی دراز مدت کشاورزی پایدار این کشور را به خود اختصاص داده است؛ در حال حاضر IPM با سیاست‌های نظارتی، استراتژی‌های دولت، وام دهندگان و سازمان‌های توسعه‌ای یکپارچه شده است. قوانین به‌طور فزاینده‌ای پشتیبان افزایش نقش IPM در فعالیت‌های کشاورزی است.
آغاز بحران اقتصادی و سیاسی اندونزی در اوایل سال ۱۹۹۷ منجر به تغییر سریع وضعیت دولت و جوامع مدنی شد؛ درسال‌های ۲۰۰۱ ـ ۱۹۹۹ در اندونزی ۳ وزیر کشاورزی تغییر یافتند که هر یک از آنها اولویت‌های خاصی درخصوص سیاست‌های کشاورزی داشتند، برای نمونه برنامه‌ی افزایش محصول برنج، محصولات درجه‌ی دوم و ذرت که طی سال‌های ۹۹ ـ ۱۹۹۸ اجرا شد در راستای توسعه‌ی IPM در جوامع کشاورزی نبوده است، دراین زمان ممنوعیت ۲۱ ماده‌ی موثر سموم که توسط وزارت کشاورزی در سال ۱۹۹۶ تصویب شده بود لغو گردید؛ در اواخر سال ۱۹۹۹ به‌دلیل فشار سازمان‌های گوناگون دولتی، سازمان‌های غیر دولتی، تشکل‌های کشاورزان مجری IPM و طرفداران محیط زیست ۲۱ ماده موثر دوباره ممنوع اعلام شد.
وزارت کشاورزی در سال ۲۰۰۰ برنامه‌ی یکپارچه سازی کشاورزی را آغاز کرد، گفتنی‌ست طرح‌های مدیریتی به‌منظور تضمین سطح قطعی نهاده‌ها، تشکل‌های بازاریابی و مکانیزاسیون در ۱۰۰ هکتار از مزارع برنج آغاز شد.
براساس قوانین شماره ۲۲ و ۲۵ مصوبه‌ی سال ۱۹۹۹، در خصوص بودجه و استقلال محلی، نقش وزارت‌خانه‌های تخصصی مانند وزارت کشاورزی در ارائه‌ی خدمات سیاست عمومی، مقررات، استانداردها و دستورالعمل‌ها، هماهنگی‌ برنامه‌های حکومت ایالتی _ بخشی و پایش و ارزیابی برنامه‌های اجرایی کاهش یافته است. حجم زیادی ازمسوولیت‌ها در خصوص برنامه ریزی، بودجه بندی و اجرای برنامه‌ها در اختیار دولت محلی است و کلیه ادارات خدمات کشاورزی و کارشناسان ترویج تحت نظر حکومت ایالتی هستند.
درحال حاضر برخی حکومت‌های ایالتی سوماترای غربی و جاوه شرقی در حال گسترش تولید برنج فاقد آفت کش‌ هستند و از آن به عنوان یک استراتژی برای رقابت در دوره تجارت آزاد در آینده‌ی نزدیک استفاده خواهند کرد. برای نمونه حکومت ایالتی جاوه شرقی برنامه‌های پایلوت کشت ارگانیک برنج را برای مصرف داخلی و صادرات، افزایش درآمد کشاورزان، تقویت تشکل‌های کشاورزی، افزایش درآمد دولت و افزایش کیفیت زندگی افراد ساکن اجرا کرده است.
▪ پیشرفت‌هایی در زمینه‌ی IPM مشارکتی:
درپی پیشرفت‌های برنامه‌ی ملی IPM در ۱۱ سال اخیر، پیشرفت‌هایی نیز در گروه‌های کشاورزی حاصل شده است، برخی دستاوردها این‌گونه است:
- تعداد زیادی از کارشناسان و کشاورزان تحت برنامه‌های ملی IPM آموزش دیدند؛ این افراد به‌صورت فعالانه در زمینه‌ی آموزش کشاورزان، آموزش کشاورز به کشاورز، تحقیقات علمی کشاورزان و غیره درگیر هستند.
- برخی فعالیت‌های IPM مشارکتی توسط کشاورزان، راهنمای کشاورزان، کارشناسان پروژه و غیره در سطح روستا، زیربخش، بخش، ایالت و در سطح ملی طراحی و سازماندهی شده است.
- به‌منظور فهم بهتر روش‌های کشاورزی و موضوعات اکولوژیکی مزرعه، تسهیلات تحقیقات تجربی در مناطق گوناگون و مراکز روستایی تولید عوامل بیولوژیکی تاسیس شد.
- تاسیس تشکل ملی کشاورزان IPM در سال ۱۹۹۹ در کنگره‌ی کشاورزان IPM، نشانه‌ی آشکاری از توسعه‌ی IPM مشارکتی و گسترش IPM همراه با توانمندسازی کشاورزان است.
در اواخر سال ۲۰۰۰، تشکل کشاورزان IPM داده‌های مرتبط با فعالیت‌های کشاورزان در ۹ ایالت از ۱۱ ایالتی که برنامه‌ی ملی IPM در آن اجرا شده بود را جمع آوری کرد (جدول ۴ را در پیوست مشاهده کنید).
▪ برنامه‌ها و اولویت‌های آینده:
- تداوم حمایت از کشاورزان IPM که در خصوص ارتقاء کشاورزی براساس اصول اکولوژیکی و توانمندسازی کشاورزان فعالیت می‌کنند.
-پشتیبانی از شبکه‌های کشاورزی که محصولات فاقد سموم شیمیایی تولید می‌کنند.
- تقویت چارچوب قانونی ثبت، تولید و توزیع آفت‌کش‌ها با هدف کاهش تعداد ترکیبات و فرمولاسیون‌های در دسترس و از رده خارج کردن مواد شیمیایی خطرناک و غیر ضروری.
- ادامه‌ی فعالیت‌های تحقیقاتی با همکاری موسسات تحقیقاتی، دانشگاه‌ها و جوامع کشاورزی به‌منظور تقویت دانش فنی IPM در محصولات درجه دوم و سبزیجات که در برگیرنده‌ی تحقیقات درخصوص اثرات زیست محیطی احتمالی محصولات ترانسژنیک (تراریخته) نیز است.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید