زمانه عوض شده!

" شعار زنده باد مخالف من احساساتی نبود ومن معتقدم اگر مخالفی وجود داشته باشد، من می‌توانم تکامل پیدا کنم، قوی باشم و اشتباهات خود را اصلاح کنم."
جمله بالا را آقای خاتمی در جمع اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام کرده اند. این شعار در سال های حاکمیت دوم خرداد بارها و بارها از زبان ایشان مطرح شد تا جایی که به یکی از شعارهای محوری این جریان سیاسی تبدیل شد والبته خروجی آن میدان دادن به کسانی شد که با استفاده از تریبون های مختلف به زیر سئوال بردن ارزش های دینی و انقلابی روی آوردند. سهم نیروهای درون انقلاب که منتقد و یا مخالف سیاست های دولت اصلاحات بودند از این شعار همچون بسیاری از شعارهای دیگر آنها فقط حجم انبوهی از توهین ها و اهانت هایی بود که در قالب تیترها و مقالات روزنامه های مورد حمایت این جریان به ذهن جامعه منتقل می شد.
آقای خاتمی هرگز در دوره خودش نتوانست به این شعار پایبند باشد. نمونه های زیادی برای اثبات این مدعا وجود دارد ، از نویسنده این سطور که بیش از ده عنوان از کتاب هایش با تیغ فشار و سانسور وزارت ارشاد مواجه شد و به بهانه های واهی به دلیل نقد مستند اصلاحات آمریکایی ، از چاپ و توزیع اش در کتاب فروشی ها جلوگیری شد تا نحوه برخورد با دانشجویانی که منتقد آقای خاتمی بودند و از همه جالب تر تکریم هایی که با حمایت آقای خاتمی نسبت به منتقدانی همچون روزنامه کیهان و مدیر مسئولش آقای شریعتمدارو علمایی مانند آیت الله مصباح ، آیت الله خزعلی و ... در تریبون هایی همچون مجلس ششم و دولت ابراز شد و در قالب خبر و تحلیل و کاریکاتور در مطبوعات معتقد به " زنده باد مخالف من" به چاپ رسید.
اگر بخواهیم به نمونه ای از میان هزاران بپردازیم باید نگاه کوتاهی داشته باشیم به نحوه برخورد این جماعت با شخصیتی همچون آیت الله مصباح یزدی که رهبری انقلاب، ایشان را در دوره حاضر مطهری زمان دانستند. آیت الله مصباح را اگر از جمله افراد قابل احترام ومنتقدان سیاست ها و جهت گیری های غلط دولت آقای خاتمی ندانیم ، حداقل باید از زمره مخالفان آن بشماریم که مستحق " شعار زنده باد " بودند ، اما مروری بر سخنان و مواضع اصلاح طلبان و تیترها و مقالات روزنامه های آنها چیز دیگری را نشان می دهد :
تئوریسین خشونت ، فیلسوف خشونت ، عامل وحشت ، خطیبی چون ولید و معاویه ، آدم کش ، پرخاشگر ، متفکر دوران ماقبل مدرن ، تحریک کننده به قتل ، خائن به اسلام و انقلاب ، صاحب تفکر خوارج ، مخالف انقلاب ، مبلغ آنارشیسم و فاشیسم ، همسو با انجمن حجتیه ، خطیبی همسو با دشمنان ، جاهل و ابله و ... نمونه هایی بسیار اندک از ادعاهای محترمانه ، منصفانه ، اصلاح طلبانۀ مدعیان شعار آزادی بیان ، زنده باد مخالف من و طرفداران جامعه چند صدایی درباره یکی از منتقدان یا مخالفان شان در نشریات صبح امروز ، آفتاب امروز ، عصر آزادگان ، نشاط ، بیان ، پیام آزادی ، ایران ، مشارکت ، فتح و خرداد بود.
البته اصلاح طلبان هرچند شعار زنده باد مخالف را درباره آیت الله مصباح سر ندادند، بلکه تمام تلاش خود را برای تخریب و توهین و حذف وی به کار بردند، اما اکنون مصباح و مصباح ها زنده هستند، پرقدرت تر از دیروز و سر دهندگان شعار زنده باد مخالف من که به وی حمله می کردند، مانند اکبر گنجی ، مهاجرانی و ... در آن سوی مرزها بسر می برند و زنده اند هرچند نوع زنده ماندنشان هم برای همه عبرت آموز است.
حتما آقای خاتمی مانند گذشته خواهند گفت که با این حرکت های افراطی موافق نبوده اند ، در این صورت باز از ایشان خواهیم پرسید این افراطیون تحت حمایت چه کسی و زیر عبای چه کسی پنهان شده بودند .
شاید آقای خاتمی به تعبیر امروزشان در جمع شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بگویند : " ما در سال ۷۶ تجربه‌ای داشتیم و الان که می‌خواهیم در سال ۸۸ عمل کنیم نباید از یاد ببریم، این دو مرحله با یکدیگر تفاوت دارند و اگر تکرار آن الگوها و ذهنیت‌ها و روش‌ها را بکنیم، معلوم نیست به نتیجه مطلوب برسیم" در این صورت به ایشان یادآور می شویم که لطفا شعارها و ادبیاتتان را تغییر دهید ، دفاع از شعارهایی مانند زنده باد مخالف من دیگر در جامعه رنگی ندارد. بدون تعارف اگر به دنبال رای هستید ، باید بدانید که این شعارها تبدیل به واژه های ضد رای شده اند.
واقعیت همان است که آقای خاتمی در جلسه با شورای مرکزی اصلاحات گفته است : " ذهن جامعه ما متفاوت با ذهن دیروز است، مسائل امروز متفاوت با مسائل دیروز است، منطقه و جهان امروز با منطقه و جهان آن‌ روز فرق کرده است." بله آقای خاتمی درست فهمیده ، زمانه عوض شده !

حمید رسایی

منبع : رجا نیوز