شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا
ریشه های پیش نویس زندگی
در گفتار قبل در مورد نگارش پیشنویس زندگی در دوران کودکی مطالبی گفتم. اما چرا ما چنین تصمیمات گاه خانمانبراندازی در مورد خودمان، دیگران و دنیا در دوران کودکی میگیریم؟ این تصمیمات در چه جهتی عمل میکنند؟ پاسخ به این سؤالات در دو ویژگی اساسی شکلگیری پیشنویس قرار دارد.
۱) تصمیمات پیشنویسی نشاندهندهی بهترین روش کودک برای زنده ماندن در دنیای پر آشوب و پر مخاطره، حتی دنیایی که زندگی انسان را تهدید میکند، میباشد.
۲ ) تصمیمات پیشنویس معمولاً بر اساس هیجانات و واقعیتسنجی کودک صورت میگیرد.
● اجازه دهید بیشتر توضیح دهم.
کودک موجودی کوچک و از لحاظ بدنی آسیبپذیر است. در نظر او دنیا پر از دیوهای ترسناک و عظیمالجثه است. یک صدای غیر منتظره ممکن است نشانهی این باشد که زندگی او در همین لحظه مورد مخاطره قرار میگیرد. بدون افکار منسجم و در قالب کلمات، میداند که اگر پدر و مادرش از او دور شوند او خواهد مرد و اگر خیلی عصبانی شوند او را نابود خواهند کرد. نوزاد درک صحیح و مناسبی از زمان ندارد. اگر او گرسنه شود و یا احساس سرما بکند و مادرش نیاید، شاید فکر کند که مادر هرگز نخواهد آمد و این برایش به معنای مرگ و نیستی است. و حتی ممکن است چنین برداشت کند، آنچه که از مرگ بدتر است این است که برای همیشه و همیشه تنها بماند.
وقتی که کودک دو یا سه ساله است ممکن است خواهر یا برادر دیگری به دنیا بیاید. این کودک نوپا که در حال حاضر بزرگتر است میداند که احتمالاً به این دلیل نخواهد مرد. ولی به نظر میرسد که همهی توجه مادر به این کوچولوی تازهوارد است. شاید عشق کافی که به همه برسد وجود نداشته باشد. آیا این نوزاد تازهوارد همهی عشق را خواهد گرفت؟ حالا دیگر تهدید، نبود عشق مادری است.
درست در سالهایی که پیشنویس زندگی شکل میگیرد، کودک در مسیر یک سویهای قرار میگیرد. او والدین خود را به عنوان صاحبان قدرت مطلق میداند. در دوران نوزادی آن نیرو تعیین کنندهی مرگ و زندگی است. ولی بعدها این نیرو میتواند نیازهای او را برآورده کند و یا اینکه آنها را واپس زند.
واکنش کودک این است که در مورد روشهایی برای زنده ماندن و برآوردن نیازهایش به بهترین نحو تصمیم بگیرد.
یک کودک نوپا همانند یک انسان بزرگسال فکر نمیکند و همانند او هیجانات را تجربه نمیکند . تصمیمات پیشنویس زندگی بر مبنای روشهای خاص فکر کردن و احساس کردن کودک گرفته میشود.
تجربیات هیجانی نوزاد میتواند خشم، بینوایی، وحشت و یا وجد و آرامش عمیق باشد. او تصمیمات اولیه خود را در پاسخ به این احساسهای مختلف میگیرد. بنابراین عجیب نیست که این تصمیمات اغلب افراطی باشند. به عنوان مثال، در نظر بگیرید که کودکی برای عمل جراحی به بیمارستان برود. حتی برای یک آدم بزرگسال این تجربهی خوشایندی نیست لیکن برای نوزاد فاجعهی وحشتناکی است. به همان اندازه که احساس وحشت میکند، احساس افسردگی و طردشدگی میکند زیرا مادر آنجا نیست و شاید هرگز بر نگردد. و او مملو از خشم و غضب است زیرا مادر باعث این وضعیت وحشتناک شده است. او ممکن است فکر کند «این آدمها میخواهند مرا بکشند. پس بهتر است قبل از اینکه به من دست پیدا کنند همهی آنها را بکشم.»
در منطق نوزاد قانون بر این است که از جزء به کل برود. به عنوان مثال وقتی که مادر کودک دربارهی نیازها و انتظاراتش نامرتب و ناهماهنگ است یعنی زمانی که کودک گریه میکند گاهی به سراغش میآید و زمانهایی او را نادیده میگیرد، در اینجا کودک صرفاً نتیجه نمیگیرد که «مادر غیرقابل اعتماد است» بلکه ممکن است تصمیم بگیرد «هیچکس قابل اعتماد نیست» و یا «زنها قابل اعتماد نیستند.» یک دختر بچهی چهارساله یا پنجساله ممکن است احساس خشم و ناراحتی نسبت به پدرش داشته باشد زیرا او توجه و نوازش فراوانی را که در دوران نوزادی به او میداد متوقف ساخته است. او احتمالاً تصمیم میگیرد که «من نه تنها از پدرم خشمگین هستم بلکه از همهی مردها خشمگین هستم.» کودک ممکن است احساس ناتوانی خود را با اینکه در تخیلاتش خود را قهرمان یا معجزهگر بداند، جبران کند. او ممکن است حس کند که پدر و مادرش نمیتوانند با یکدیگر کنار بیایند. بخصوص اگر او تنها فرزند خانواده باشد ممکن است در این مورد احساس تقصیر و گناه داشته باشد. اگر والدینش به کتککاری بپردازند او شاید باور داشته باشد که وظیفهی او حمایت یکی در برابر دیگری است.
اگر کودک حس کند که به وسیلهی یکی از والدین طرد میشود، ممکن است گناه را به گردن خود انداخته و تصمیم بگیرد «من خوب نیستم و حتماً اشکالی دارم.»
کودکان به سختی میتوانند بین امیال و اعمال تشخیص قائل شوند. یک کودک ممکن است احساس کند «من میخواهم این نوزاد جدید را که تمام توجهات را به خود جلب میکند بکشم.» در نظر او این گفته برابر است با «من نوزاد جدید را کشتهام.» و سپس به این نتیجه برسد که :«من به عنوان یک جنایتکار، خیلی بد و وحشتناک هستم.» در زندگی بزرگسالی این شخص ممکن است احساسهای مبهم گناه را در رابطه با جنایتی که هرگز انجام نداده است همیشه با خود داشته باشد.
مهران آرزومند
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
اسرائیل ایران اصفهان ایران و اسرائیل انفجار استان اصفهان حمله ایران به اسرائیل گشت ارشاد حجاب ارتش جمهوری اسلامی ایران دولت وعده صادق
سیل فراجا طرح نور تهران زلزله هواشناسی فضای مجازی قتل قوه قضاییه سیلاب شهرداری تهران سازمان هواشناسی
بانک مرکزی قیمت خودرو ایران خودرو فرودگاه قیمت طلا بازار خودرو خودرو قیمت دلار تورم حقوق بازنشستگان قیمت سکه بورس
تلویزیون سینمای ایران احسان علیخانی کتاب دفاع مقدس موسیقی تئاتر
اینترنت
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا سازمان ملل جنگ غزه روسیه امیرعبداللهیان اتحادیه اروپا عملیات وعده صادق چین اسراییل
فوتبال شمس آذر قزوین پرسپولیس لیگ برتر علی دایی باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا صنعت نفت آبادان رئال مادرید بارسلونا بازی تراکتور
هوش مصنوعی گوگل تلگرام ناسا فناوری سامسونگ ایلان ماسک اپل وزیر ارتباطات عیسی زارع پور
خواب چاقی پیاده روی گیاهان دارویی