پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

جهانشمولی فرهنگ اسلامی در برابر فرهنگ های برهنه کنونی


جهانشمولی فرهنگ اسلامی در برابر فرهنگ های برهنه  کنونی
مسلمانان در سراسر دنیا به مقاومت و مبارزه خود، همان گونه که در فلسطین اشغالی و در سایر نقاط در این چند دهه مشاهده کرده‌ایم، ادامه می‌دهند ولی متأسفانه آنها فاقد یک سیستم حکومتی و دولتی اسلامی هستند. این خود یک سؤال بزرگی را مطرح می‌کند: آیا دنیای امت اسلامی در مقابل جریان جهان شمولی اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی امروزی که ادامه سلطه گرائی گذشته است سکوت اختیار کرده و بی‌تفاوت خواهد ماند و در نتیجه بیش از پیش در نظام جهانی استکباری امروز ادغام خواهد شد و یا اینکه با اتحاد و وحدت و واقع شناسی به جای واکنش و انعکاس‌های آنی و پروژه‌های پراکنده و متفرقه و تزئینی که این روزها اغلب از طرف برخی از دولت‌ها و گروه‌های ممالک اسلامی دیده می‌شود، مأموریت تاریخی خود را انجام داده و با درایت کاملی مدلولات فکری وعملی خود را در چارچوب جهانشمولی اسلام به دنیا ارائه خواهد کرد.
حمله و تهاجم آمریکا و انگلیس به عراق و تصرف و اشغال این کشور اسلامی بدون موافقت شورای امنیت سازمان ملل متحد و مخالفت و اعتراضات شدیدی که از طرف دول مختلف و اکثریت قریب به اتفاق افکار عمومی دنیا در این مورد به عمل آمد، نشان داد که پدیده به اصطلاح جهانی‌سازی و جهانی شدن نظام بین‌الملی امروزی اسطوره‌ای بیش نیست. آنچه مشاهده می‌شود و تجربیات دهه اخیر ثابت کرده است، جریان ناآرام جهانی کردن قدرت و ثروت و ارزش‌ها است که دگرگونی دنیای امروزی را با نوع سلطه‌گرائی در قرن گذشته متمایز می‌سازد. جنگ یک جانبه آمریکا و انگلیس در عراق همچنین نشانه و شاخص جریان دیگری است که مدت‌ها است در دنیای اسلام و در تاریخ معاصر ملاحظه می‌شود و این جریان دو شاخه متفاوت در بر دارد: یکی بیداری و بسیج مسلمانان و امت اسلامی در جستجوی یک الگوی وحدت‌گرا و رهایی بخش و دیگری پراکندگی و شکاف و تفرقه در بین دولت‌های ممالک اسلامی.
در بسیاری از کشورهای اسلامی فاصله بین امت اسلامی (مردم و جامعه) و دولت‌های حاکم بر ممالک و سرزمین‌های اسلامی در حال افزایش است. به طور خلاصه روابط وارتباطات جهانی و جهانشمولی حاصله از آن در چارچوب نظام تکنولوژی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی جهان امروز به معنای روابط وارتباطات همگانی و عالمی نیست.
موضوع مهم و دومی را که ما باید با دقت مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم پدیده «نوآوری اسلام» در یک ربع قرن اخیر به ویژه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا امروز بوده است. این پدیده نیز دو بعد اصلی دارد: یکی مقاومت و مبارزه امت اسلامی علیه تجدد و نوگرائی سلطه جویانه غرب و دیگری کوشش و جهد برای یک نظام اسلامی فراسوی نظام «ملت ـ دولت» کنونی است. به عبارت دیگر اسلام و انقلاب اسلامی تنها اردوگاه مهم و موثر علیه سلطه‌گرائی و تجدد گرائی غرب گردیده و اسلام گرایان و امت اسلامی تنها جامعه و گروهی هستند که به طور جدی خواستار یک نظام فرامرزی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی می‌باشند.
موضوع سوم در این مقوله و بحث ماهیت خود جهانشمولی اسلام می‌باشد. بیش از هر الگو و پارادیم موجود در تاریخ پارادیم والگوی اسلام با جهانشمولی آمیخته و بر مبنای جهانشمولی پایه‌ریزی شده است.
چهارده قرن قبل، ادوار طولانی پیش از اینکه اصطلاح امروزی جهانی سازی و جهانی شدن و جهانی کردن متداول و مد روز شود، اسلام برای اولین بار در تاریخ نه تنها چارچوب و نظریات و بنیاد جامع جهانشمولی را به جامعه بشری عرضه نمود بلکه در مدت بسیار کوتاهی توانست این جهانشمولی را بر مبنای عقیدتی و ایمان را در بستر و عرصه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی و فرهنگی پیاده کند. دستورات اسلام جهانشمول است: «و ما أرسلنک الا رحمة للعالمین» یعنی «ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم» (آیه ۱۰۷ سوره انبیاء).
انقلاب اسلامی ایران دو پدیده مهم قرن بیستم، یکی بنیاد و ساختار نظام «ملت ـ دولت» و دیگری مدرنیته یا تجدد نوگرایی غربی را زیر سؤال برد و یک دید جهانی سازی و جهانی شدن اسلامی را که فراسوی مرزهای سیاسی، نژادی، ملی و قومی باشد، تقویت و در دستور روز قرار داد. یکی از منابع بزرگ اقتدار در روابط بین‌الملل تعیین دستور روز است. هر گروهی، هر فردی و هر ملتی که بتواند دستور روز را تعیین کند، او در دنیا اولویت پیدا می‌کند. امروز علیرغم مشکلات و سدهای بزرگی که جهت جلوگیری از توسعه انقلاب اسلامی ایران در جهان ایجاد کردند، اسلام در دستور قرن بیست و یکم قرار گرفته، ولی در عین حال الگوی غالب مدرنیته در جلد و نقاب «جهانی سازی» و «جهانی شدن» احیاء گردیده و ممالکی مانند ایران تنها سنگر مقاومت علیه نظام جهانی شده‌اند.
مسلمانان در سراسر دنیا به مقاومت و مبارزه خود، همان گونه که در فلسطین اشغالی و در سایر نقاط در این چند دهه مشاهده کرده‌ایم، ادامه می‌دهند ولی متأسفانه آنها فاقد یک سیستم حکومتی و دولتی اسلامی هستند. این خود یک سؤال بزرگی را مطرح می‌کند: آیا دنیای امت اسلامی در مقابل جریان جهان شمولی اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی امروزی که ادامه سلطه گرائی گذشته است سکوت اختیار کرده و بی‌تفاوت خواهد ماند و در نتیجه بیش از پیش در نظام جهانی استکباری امروز ادغام خواهد شد و یا اینکه با اتحاد و وحدت و واقع شناسی به جای واکنش و انعکاس‌های آنی و پروژه‌های پراکنده و متفرقه و تزئینی که این روزها اغلب از طرف برخی از دولت‌ها و گروه‌های ممالک اسلامی دیده می‌شود، مأموریت تاریخی خود را انجام داده و با درایت کاملی مدلولات فکری وعملی خود را در چارچوب جهانشمولی اسلام به دنیا ارائه خواهد کرد.
مدلولات چند قرن اخیر غرب بر این اصل تکیه نموده که «صلح» و «دموکراسی» در سطح ملی و بین‌المللی «با توسعه اقتصادی»، با «اتحادیه‌ها» و «بازارهای آزاد» سرمایه‌داری به وجود آورده می‌شود و ارزش‌های سکولاریسم نجات دهنده بشریت می‌باشد. تجربیات جنگ‌های جهانی اول و دوم، جنگ سرد، فروپاشی شوروی، ظهور قوم گرایی در اروپا و ملی گرایی در آمریکا، اختلاف سیاسی و فرهنگی در اتحادیه اروپا و جنگ‌های منطقه‌ای از کره و ویتنام گرفته تا جنگ خلیج فارس و حمله اخیر به عراق این نظریه را بیش از هر موقع بی‌اعتبار کرده است. امروز تحلیل‌گران غربی که از جریان جهانشمولی امروزی حمایت می‌کنند معمولاً طرحی از چگونگی بودن تغییرات در دوران مدرن و به اصطلاح «پسا مدرن» عرضه می‌دارند. به رغم آنها یکی از نتایج اولیه مدرن بودن همانا جهانشمولی است. این چیزی است بیشتر از انتشار نهادهای غربی در پهنه گیتی که منجر به تخریب دیگر فرهنگ‌ها می‌شود. جهانشمول سازی فرآیندی است ناهموار که هم پیوند می‌زند و هم متلاشی می‌سازد. اشکال جدیدی از وابستگی متقابل می‌افریند که در آن خبری از «دیگران» نیست.استدلال این نظر پردازان ماهیتاً تناقض آمیز است.اگر جهانشمولی سازی اساس مدرن بودن است و اگر جهانشمول کردن فرهنگ غربی دنیای مستقلی به وجود می اورد که در آن کسان دیگری وجود ندارند، پس چگونه است که فرهنگ‌های غیرغربی در ایجاد شرایط مدرن سهمی ایفا می‌کنند؟ به علاوه اگر به زعم این تحلیل‌گران غرب، مدرن بودن «ذاتاً آینده‌نگر است» و «پیش بینی آینده به عنوان جزئی از حال عمل می‌کند و نتیجتاً منعکس کننده نحوه پیشرفت آینده است»، پس آینده به نحو مؤثری به مالکیت مطلق درآمده است. مدرن بودن نه تنها تسلط قطعی غرب بر زمان حاضر را تضمین می‌کند، بلکه به همین ترتیب بر آینده نیز چنگ می‌اندازد.
دگرگونی‌ها و تحولاتی که امروز در نتیجه افزایش جمعیت، توسعه تعلیم و تربیت، پیشرفت تکنولوژی‌ها و تغییرات ارتباطات و اطلاعات در سطح انسانی و سازمانی صورت می‌؛یرد، غیرقابل انکار می‌باشد. اگر مسلمانان و امت و دول اسلامی برنامه و نقشه معین برای مقابله با این تحولات نداشته باشند دیگران از آن به نفع خود استفاده کرده و همانند انقلاب صنعتی که چند قرن قبل صورت گرفت اسیر کنترل و مقررات و اخلاق این جریان خواهند بود.
جهانشمولی اسلامی ابعاد مختلفی را حائز بود. جهانی شدن زبان عربی به عنوان زبان قرآنی و اسلامی، بین‌المللی شدن فارسی و ترکی و گسترش آن در آسیا و اروپا و آفریقای شمالی و در مناطق اقیانوس هند و آسیای مرکزی و مدیترانه و وسعت گیری و اشاعه زبان جدید «سواحیلی» در قاره آفریقا و پیدایش زبان‌های محلی در کشورهایی مثل نیجریه امروزی همه مرهون جهانشمولی اسلام و روابط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دنیای اسلام در آمیزش و تماس با جوامع و اجتماعات مختلف جغرافیایی و نژادی است. سیستم شماره‌ای و عددی و هندسی جهانی امروز اختراع و هدیه مسلمانان در مسیر جهانشمولی بود و پیشرفت و جهانی شدن علم و دانش از جبر و نجوم و پزشکی گرفته تا بازنگری بنیان شناخت شناسی، معرفت شناسی، جامعه شناسی و جمعیت شناسی هم به مناسبت جهانی سازی اسلام صورت گرفت. حج یک نماد بزرگ از جهانشمولی اسلامی است که در هیچ یک از مکتب‌های دینی و سیاسی و اجتماعی وجود ندارد.
از جنبه جهانشمولی جریان حج بزرگترین واقعه میان فرهنگی است که به طور تداوم از زمان ظهور اسلام تا امروز در سطح جهانی صورت می‌گیرد. حج تنها جریان ارتباطی میان فردی و میان فرهنگی امت است که بر واسطه‌های سازمانی، رسانه‌ای و ابزاری و تکنولوژی تکیه ندارد و اساس آن بر سه موضوع خلقت، وحدت و امت مربوط می‌باشد. حج تنها بسیج جهانی و مردمی است که برای صلح و امنیت بر پا می‌شود. در تمام همایش‌ها و کنگره‌های جهانی افراد و نام شغل، تابعیت، ملیت، نژاد، لباس، ثروت و قدرت شناخته می‌شوند. در حالی که در جهانشمولی اسلامی حج که تنها یکی از فرائض مختلف اسلام است این شاخص‌های هویت به دور ریخته شده است. حج کنگره ملل متحد است.
امروز قرآن پرتیراژترین و پر خواننده‌ترین کتاب موجود در زبان اصلی در تاریخ بشریت می باشد. مسلمانان قرآن را به زبان اصلی ان (عربی) می‌خوانند و قرائت می‌کنند و نه ترجمه آن.
انجیل مسیحیت پرتیراژترین کتاب ترجمه شده است.
پرثروت‌ترین منابع طبیعی مانند نفت و گاز، مهمترین مراکز سوق الجیشی و استراتژیکی مانند کانال سوئز، جبل الطارق، داردانل، تنگه هرمز، و پر رشدترین جمعیت و مذاهب جهان متعلق به مسملانان می باشد. مسلمانان بزرگترین گروه مهاجرین در اروپا (۳۰ میلیون) و آمریکا (۷ میلیون) را تشکیل می‌دهند و اسلام پس از مسیحیت بزرگترین پیروان را در قاره‌ها و مناطق جهان دارا می باشد. مهم‌تر از همه هم اینکه جهانی سازی امروزی غرب بدون شرکت یا ادغام دنیای اسلام غیرممکن می‌باشد. و دقیقاً تحت این شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که دنیای اسلام و امت اسلامی بیش از هر موقع دیگر در طول تاریخ مورد توجه و در بسیاری موارد مورد حمله و تجاوز و تصرف بازیگران نظام جهانی قرار گرفته است.
● مبانی وزیر ساخت های جهانی شد ن عرفی:
ایده وتفکر جهانی سازی ویا جهانی شد ن که برای د ست یابی به اهداف خاصی طراحی وتدوین شده است که- هدف ازآ ن دست یابی به سلطه جهانی وبه دنبال آن چپاول ویغماگری منابع وامکانات کشور های ضعیف وسلطه پذیر ـ مبتنی بر اصول وزیر ساخت هایی است که لازم است آن اصول ومبانی تبیین شود وب رسالت جهان شمول نبوی مورد مقایسه وارزیابی قرار گیرد. این اصول ومبانی که محصول د وران مد رن است عبارت اند:
۱) اومانیسم وانسان محوری:
د ر ا ین نگرش انسان، محور باورها وارزش ها قرار می گیرد وتمام ارزشها بر محوریت انسان است« برای انسان برخورداری از زندگی توأم با راحتی، خوشی وآ سود گی اصا لت دار د وچیز د یگری برای او اصا لت ندارد. کلمه ا ومانیسم د ر مقابل گرایش به خداودین مطرح می شود ... معنای معروف آن انسان مداری است یعنی انسان به فکر خودش، لذت ها، خوشی ه وراحتی های اش با شد اما ا ینکه خدای است وفرشته ای است به ما ربط ندارد ا ین گرایش در مقابل آن گرا یشی است که قبلا و د ر قرون وسطی در ارو پا وقبل از آ ن د ر کشور های شرقی مطرح بوده ا ست که د ر آ ن توجه اصلی به خدا ومعنویات بوده است[۱] بعد از آن که غرب از دین وا رزشهای د ینی گریزان شد وبه جای تفکر خدا محوری، انسان محوری را مطرح نمود، ارا ده انسان جایگزین اراده خداوند شد، دین را از عرصه سیا ست ومعیشت تبعید وکنار گذاشت دین تنها یک امر شخصی وفردی تلقی شد که برای کلیسا ومعابد برنامه دارد نه برای زندگی واجتماع، سیاست ا داره جامعه وبر نامه ریزی زند گی منوط به اراده مردم است و اراده انسان، محور ارزشها وتصمیم گیری ها با ید با شد.
▪ ربوبیت تشریعی خداوند:
در جهان شمولی نبوی در مقابل اوما نیسم وانسان محوری، ربوبیت تشریعی وخدا محوری قرار دارد. قرآن کریم، منبع اصلی دین و دکترین اساسی جهان شمولی نبوی است،
قرآن کلامی است آسمانی که از منبع لایزال وحی ریشه گرفته ایات الاهی است که بر پیامبر نازل شده وچهار چوب اصلی دکترین و نظرات اصلی اسلام را تشکیل می دهد کتابی است که اهم قوانین اسلامی ونظرگاههای سیاسی جامعه اسلامی از اخذ آن واستنباط می‌گردد.
وعلاوه بر آن سنت پیامبر اسلام(ص) حضرت محمد خاتم انبیاء است که از نعمت عصمت بر خور دار یعنی گفتا ر، کردار وتقریر او از مآخذ لازم الا تبا ع محسوب می گردد از دید قرآن حاکمیت مخصوص ذات باریتعالی است الله حاکم علی الاطلاق خالق آسمانها وزمین ومالک وملک است اما برطبق اراده ومشیت او زمام امور به د ست انسان ها قرار می گیرد وهر گاه بخواهد حاکمیت را باز می ستاند.[۲]
در تفکر جهان شمولی نبوی محور ارزشها وداوری ها اراده تشریعی خداوند ا ست جها ن شمولی نبوی مبتنی بر ربوبیت تشریعی خداوند است واراده خدا را بر سراسر نظام هستی حاکم می‌داند.
وقتی مبنای اداره انسان وجهان اراده تشریعی خداوند شد بر ا ساس این مبنا به اصول زیر دست می‌یا‌بیم:
الف) حق سر پرستی وزما مداری جامعه ، تنها به حاکمیت الاهی می تواند مستند باشد وهر گونه رهبری وسلطه، منشا ء الاهی نداشته باشد با اعتقاد به توحید ربوبی نا ساز گار است.
ب) چون ربوبیت الاهی پابه پای خلقت، همه موجودات را در برگرفته است پس هیچ کس وهیچ چیز به عنوان منشاء مستقل برای حاکمیت یا مالکیت نمی تواند تلقی شود هر گونه امکانات که در اختیار بشر قرار دارد، از افاضه او سر چشمه گرفته است ولذا در راهی که او می خواهد، باید مصرف شود.
ج) ولایت وحکومت انسان ذاتا محدود ومقید است، محدود به کسی که خداوند اذن می هد ومقید به موارد وشیوه هایی که مورد رضایت او است از این رو جای برای حاکمیت خود سرانه نبوده وهیچ کس از موضع خدای... نمی تواند زمام امور را در دست داشته باشد.[۳]
۲) سکولاریسم وحذف از عرصه سیاست ومعیشت:
دومین اصل از اصول ومبانی جهانی شدن سکولاریزیم است که این تفکر، بر ا ین با ور است دین، با ید در ا مور زند گی مردم دخالت نکند کسا نی که دارای ا ین تفکر هستند ومعتقد به حذف دین از عرصه سیاست ومعیشت هستند برخی از آنان به نا کارامدی دین می اندیشند ومعتقد دین برای تنظیم رابطه انسان با خد وامور اخروی است ربط به امور دنیوی ندارد وبرای امور د نیا، د ین برنامه ای ندارد و ا مور ا داره د نیوی یک امر عقلای است که با ید عقلایی قوم برای آن بر نامه ریزی داشته باشند وبرخی دیگر از راه دل سوزی به دین چنین فکر می کند که د ین یک امر اسمانی و مقدس است نباید به امور زمینی که مخلوط از کارهای ضد ا رزش است. بپردازند وشأن دین را اعلا واجل می دانند از تنظیم امور دنیوی مردم. استادمصباح یزدی در این باره می ‌نویسد: پس از آن که غربی ها انسان را محور قرار داد ند، اگر انسانی پیدا شد که خواست گرایشهای دینی داشته باشد، او مثل کسی است که می خواهد شاعر یا نقاش باشد که با او مبا رزه نمی شود... می گویند: کسانی هم در حاشیه زندگی شان می خواهند د ینی انتخاب کنند، مانند کسانی هستند که نوعی از ادبیات، شعر وهنر را انتخاب می کنند وبه انتخاب آنها احترام گذاشته می شود؛ ولی متوجه باشند که دین ربطی به مسا یل اساسی زندگی ندارد ونباید محور اساسی زندگی تبدیل گردد همان طوریکه شعر و د بیات برای خود، جایگاهی دارد ، دین هم برای خود جایگاهی دارد... این گرایش وطرز تفکر به طور کلی سکولاریزم نامیده میشود؛ یعنی تفکیک دین از مسا ئل زندگی یا دنیا گرایی وبه اصطلاح این جهانی فکر کردن به جای آسمانی فکر کردن که درد ین آمده است[۴]
▪ جامعیت وجاودانگی دین:
اما در تفکر جهان شمولی نبوی وآموزه های وحیانی دین اسلام جامعیت دارد همان گونه که از نظر قلمرو مکانی محدود به اقلیم وجغرافیای خاص نمی باشد واز نظر زمانی نیز جاوداندگی و ابدیت دارد که جهان شمولی وجاودانگی از ویژه گی های اصلی دین اسلام است. اسلام جامع است زیرا فقط شامل عبادات وروابط درونی انسان با خدا نیست بلکه در بر گیرنده ای کلیه شوؤن زندگی فردی واجتماعی انسان قبل از تولد تا پس از مرگ می باشد وبرای کلیه جنبه های زندگی دستورات فراوان داده ودر عین حال همه را به اندیشه وتفکر واجرایی دستور عقل وخرد دعوت نموده است گفتگو ومطالعه در باره اندیشه سیاسی اسلام در اسلام از بحث در باره اندیشه های سیاسی در دیگر ادیان از جمله مسحیت کامل جداست.[۵]
▪ جامعه اسلامی در برابر پیامبر اکرم(ص) چه وظیفه ای دارد؟
ـ وظیفه جامعه اسلامی در قبال پیامبر:
ایا تنها مسؤلیت مسلمانان این است که به احکام ود ستورات خداوند که آن حضرت ابلاغ می کند عمل نماید، وبرای رسول خدا(ص) فراتر از بیان قانون الاهی ومساله گویی شأنی وجود ندارد ودر نتیجه، امت اسلامی فقط به فرمانبری از خداوند ودستورات او مامورند؟ ویا جامعه اسلامی همان گونه که از احکام خداوند تبعیت می کند، باید دستورات پیامبر را نیز به اجراء در آورد، وهمان دایره تکالیف الاهی، همچون نماز ،روزه موظف به اطاعت از خداست در دایره مقرراتی که از سوی پیامبر به مرحله اجرا گذارده می شود نیز موظف به اطاعت از پیامبر است؟
قرآن کریم در ایات فراوانی ، مردم مسلمان را به فرمانبری از پیامبر فرا می خواند وبرای آنان چنین وظایفی را برمی شمرد:
۱) از پیامبر اطاعت کنید.
۲) در اختلافات به او مراجعه کنید.
۳) جریانات روز ورخداد ها رابا او در میان بگذارید.
۴) تخلف از دستورات حضرت روانیست.
۵) با دخالت حضرت در امور اجتماعی، احدی از خود اختیاری ندارد.
۶) در موقعیت های خطیر ومسوءلیت های مهم فقط با اجازه پیامبر می توان صحنه را ترک ترک کرد.[۶]
۳) لبیرا لسیم:
اصل لیبرا لیسم که در حقیقت اززیرمجموعه های انسان محوری واومانیسم محسوب می شود در صدد تا مین آزادی های بی حد وحصر برای انسان است ومعتقد است که انسان اصالت ومرکزیت دارد وهیچ چیزی نباید آزادی های شخصی وحقوق عمومی او را محدود نماید انسان از نظر روحی وروانی طوری پرورش یابد که هیچگونه احساس محدود یت را در خود نکند چون انسان اگر درحصار ،قید وبند قوانین د ست وپا گیر قرار گیرد احساس یاءس ونا امیدی وسر ا فگند گی نموده دچار فشا ر روحی وروانی خواهد شد استاد مصباح یزدی در تعریف لیبرالیسم گفته لیبرالیسم: است، یعنی اصا لت داشتن آزادی وبی بندو باری وهوس بازی لیبرالیسم یعنی اصا لت دلخواه چون برای آزادی معانی ای ذکر شده که درسطوحی با هم مشترک اند ، اگر بخواهیم آن را درفارسی ترجمه کنیم باید بگویم اصا لت دلخواه در برابر لیبرالیسم اصا لت حق وعدالت قرار دارد لیبرالسیم می گوید به هرصورت که می خواهی عمل کن، اما گرایش الاهی وفرهنگ الاهی می گوید باید به آنچه در دایره حق وعدالت است عمل کرد نباید پا را فراتر از حق گذاشت ونباید برخلاف عدالت عمل کرد[۷] محور اساسی تفکر لیبرالسیم به عنوان یک مکتب این است که انسان ها در زندگی خود آزادند وهیچ قید وشرطی بر سرراه آنها پذیرفته نیست مگر آنچه که موجب لطمه به آزادی ها وحقوق دیگران گردد.بنابر این در نگرش لیبرا لیستی اصا لت باخواست های انسان است اما در آموزه‌های دینی وتعالیم وحیانی اصا لت حق وعد ل مطرح است انسا ن آزاد ی د ارد تا جابیکه این آزادی حق دیگران ر ضایع نکند وبر خلاف عدل و ا نصا ف نباشد.
● نتیجه‌گیری:
جها نی سازی وجهان گرا یی یکی از آرما ن ها واهداف مصلحان و متفکران بزرگ جامعه بشری بوده ا ست افزون برآن ریشه در تعا لیم انبیاء وبه خصو ص پیامبر گرامی اسلام دارد گفتمان جهانی سازی یگ گفتمان جد ید ی نیست که محصول تجربه وتفکر بشری، دوران مدرن وعقلا نیت جد ید با شد « ریشه های جهان شمولی د ین اسلام د ر مبتنی بودن آن بر فطرت ، انعطاف پذیر بودن آموزه‌های آن ، وحرکت وتطا بق اجتهاد آن بر مبنای مقتضیات زمان ومکان نهفته است باید اذعان نمود که اسلام ودستورهای آن با فطرت انسانی که همان بعد ثابت حیات انسانی است هما هنگ است وبه همین خاطر اسلام دین جامع وفراگیر بوده ومی تواند جهان شمول گردد.»[۸]
قرآن کریم که عا لیترین منبع د ین ا ست وارا ده تشریعی خداوند د ر آ ن تجلی یافته است وقتی صحبت از رسالت انبیاء عمو ما وپیامبر گرامی اسلام خصوصا می نماید گستره رسا لت انبیاء را پهنه گیتی می داند و به انبیا ء ماموریت می دهد که تمام مر د م روی زمین را هدایت نماید ورحمت جهان شمول الاهی همه انسان های عرصه‌ی گیتی را فراگیرد در قرآن کر یم یک د سته از ایاتی وجود دارد که خطاب به همه انسان های روی زمین است
الف)« هو الذی جعلکم خلائف فی الارض «انعام/۱۶۵» و کسی است که شما را جانشینانی در روی زمین قرار داد« ثم جعلنا کم خلائف فی الارض من بعد هم» «یونس/۱۴» و جعلناهم خلائف «یونس/۷۳ فاطر/۳۹ »د ر ایات شریفه خلافت وجا نشینی تعلق به همه انسان ها دارد وملا ک جعل خلافت الاهی انسانیت وسکنی در زیست گاهی بنام زمین ا ست تمام زمینیان را خداوند مخاطب قرار دا ده است پیام الاهی وپیامبران نیز مسولیت ومکلفیت دا رند که پیا م خداوند را برای همه ی انسا ن های روی زمین برسا ند وپیام، جهانی است و محدودیت ندارد.
ب) د سته د وم آ یاتی است که پیامبران را مخاطب قرار داده وآنان راخلیفه خود د ر زمین معرفی می نما ید« اذ قال ربک للملائکة انی جاعل فی الارض خلیفة» «بقره۳۰ »(یاد کن ) هنگامی را که پرور دگارت به فرشتگان فرمود: درحقیقت من د رزمین نماینده قرار می دهم « یا دادو انا جعلناک خلیفة فی الارض «ص/۲۶ »ای د ا ود تو را د ر روی زمین به نمایندگی بر گزیدم ا ین گروه ومجموعه ای ایات بیان گر این ا ست که خداوند پیا مبران را در تمام پهنای زیست گاهی زمین ماموریت داده است وهمه انسان ها را به سوی کما ل ومعنویت سوق دهد رنگ ، نژا د ولسان ، سکونت د ر محدوده‌ی باختر وخا ور زمین موجب محد ود یت پیام الاهی نمی گردد.
ج) د سته سوم ایاتی است که ماموریت رسول اعظم را که خاتم پیامران ومجموعه ای ا ز کمالات وفضا یل همه پیامبران ا ست بیا ن می نما ید « تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعا لمین نذیر» «فرقان/۱ »بزر گوار است پاک خداوندی که قرآن را بر بنده خود نازل فرمود تا اهل عالم را متذکر وخدا ترس گرداند « قل یا ایها النا س ا نی رسول الله الیکم جمیعا» «اعراف/۱۵۸» بگو: ای پیامبر من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم «وما ار سلناک الا کافة للناس بشیرا ونذیرا »«سباء/۲۸ »وما تورا جز مژده آور وهشدار دهنده برای همگی مرد م نفرستا د یم. این ایات به خوبی رسالت جهان شمول پیامبر اسلام در تمام گیتی را ثابت می‌کند ومحدود به اقلیم جغرافییایی وگروه خاص انسانی نمی گردا ند. چون از کلمه عا لم وعالمیان و انسان با توجه به تاکید ی که در آ یات شریفه دیده می‌شود مانند جمیعا وکافة به خوبی روشن وآشکار می گرد د که رسا لت ختمی مرتبت جهانی است واین ا یده جهانی که امروز قدر ت های استکباری آن را مطرح می نمایند ومی خواهند جای گزین نظام بین الملل موجود نمایند یک تفکر جد یدی نیست که ره آورد تمدن مغرب زمین د ر عصر مد رن با شد بلکه ریشه در آموزه‌های نبوی وتعالیم وحیانی دارد « برحسب عقیده عموم مسلمانان وصریح ایات قرآن مجید واحادیث شریفه، دعوت ورسالت خاتم الانبیاءمحمد(ص) یک دعوت خصوصی ومنطقه ای اقلیمی نیست که هد ف آن فقط اصلاح یک مجتمع وهدایت یک قوم وملت ورهبری حکومت یک ناحیه باشد نبوده است وقوانین اسلام واحکام آن ، نظام یک جامعه وبر نامه مردم یک کشور ووطن ویک نژاد نیست[۹] اسلام ایین عربستان نبود، موازین واحکام اسلام برای خاور میانه وآسیا وآفریقا نیست، محمد،(ص) برای هدایت بشر مبعوث گرد ید، بشر د رهر نطقه از زمین خواه آمریک باشد ویا آفریقا خواه اروپا ویا اقیانوسیه همه جا قلمرو دعوت اسلام است، اسلام دین جامعی که به همه نیازهای بشر توجه کرده ودر موارد قابل تغییر اصول کلی بر این راه حلها اعلام داشته ودر موارد جزءیات احکام مربوط را مشخص ساخته آنچه مفیدبوده د رقالب حلا ل بر آن تاکید نموده وهر چه را که با طبیعت وفطرت آدمی سازگاری نداشته وزیانبخش بوده ممنوعیت آن را بیان نموده است گفتیم اسلام دین جامع است تنها شامل یک سلسله عبادات وتنظم رابطه شخصی با خدانیست بلکه شوءن زندگی فردی واجتماعی را در بردارد وبرای همه جنبه‌های زندگی از جمله حکومت دستورات دارد.[۱۰]
علی معروفی
منابع :
خبرگزاری فارس
۱ـ حمید مولانا، سقوط و ظهور مدرن، انتشارات صبح، تهران ۱۳۸۰.
۲ـ حمید مولانا، ما را کجا می‌برند، انتشارات کیهان، تهران ۱۳۸۰.
۳ـ حمید مولانا، جامعه مدنی:نقد و تحلیل، انتشارات پژوهشکده فرهنگ اسلامی، تهران ۱۳۸۲.
۴ـ حمید مولانا، گذر از نوگرائی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۱.
۵ـ حمید مولانا، ارتباطات و فرهنگ در قرن بیست و یکم «فصلنامه پژوهشی، دانشگاه امام صادق(ع) شماره چهارم، تابستان ۱۳۷۶.
[۱] ـ مصباح یزدی، محمدتقی، نظریه سیاسی اسلام، انتشارات موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی،قم۱۳۸۰ ۲۱۸
[۲]ـ ج۱ ص۲۳۱ مدنی، سید جلا ل الدین، مبانی وکلیات علوم سیاسی، نشر پایه دار، تهران،۱۳۷۲
[۳] ـ ر.ک. سروش محلاتی، محمد، دین ودولت در اندیشه اسلامی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،قم ۱۳۷۸صص۳۷۱-۳۷۷
[۴] مصاح یزدی ، محمد تقی ، نظریه سیاسی اسلام ، موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی قم ،۱۳۸۰ص۲۲۰
[۵] ـ مدنی، سید جلال الدین ، مبانی وکلیات علوم سیاسی ، نشر پایه دار ، تهران، ۱۳۷۲ ج۱ص۲۲۸
[۶] ـ سروش محلاتی، محمد دین ودو لت در اندیشه اسلامی ، انتشارات دفتر تبلیغات ،قم،۱۳۷۷ ص۲۲۳ص-۲۲۴
[۷] ـ مصباح یزدی ، محمد تقی، نظریه سیاسی اسلام، موسسه آموزشی وپژ<هشی اما م خمینی، قم،۱۳۸۰ ص۲۲۲
[۸] ـ اخو ان کاظمی، بهرام، مقایسه دو آموزه جهانی سازی غربی وجهانی سازی مهدوی، فصل نامه انتظار سال ۵ ش۱۶ ص۹۴
[۹]ـ قم،۱۳۷۸ ،۱۰۱ صافی گلپایگانی، لطف الله امامت ومهدویت، انتشارات حضرت معمصومه
[۱۰] ـ مدنی، سید جلا الدین، مبانی وکلیات علوم سیاسی ،، تهران، ۱۳۷۲ ج۱ص۲۲۱


همچنین مشاهده کنید