جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


من حسودم!


من حسودم!
حسادت یکی از مخرب ترین احساسات در زندگی بشر است. بعضی از این احساس با عنوان گناه یاد می کنند. گناهی که می گویند خداوند حتی برای آن مجازاتی مقرر نساخته چراکه وجود این احساس در انسان، خود ازهر مجازاتی دردناک تر است.
بسیاری از ویژگی ها، چه مثبت و چه منفی، به نوعی در تمامی انسان ها کم یا بیش وجود دارد. محیط مناسب به رشد خصوصیات مثبت کمک می کند و مجال کمتری به بروز ویژگی های منفی می دهد و محیط نامساعد عکس آن عمل می کند. اما ببینیم چگونه محیط خانواده و به دنبال آن جامعه باعث به وجود آمدن حسادت و رشد آن می شود.
یکی از مهم ترین علل رشد این پدیده در جوامع انسانی مقایسه شدن افراد با یکدیگر است. مقایسه هایی که معمولاً به بهتر و بدتر قلمداد شدن و به دنبال آن، تحسین یکی و تحقیر دیگری می انجامد. هر فردی برای رشد و شکوفایی استعدادهای خویش به اعتماد به نفس نیازمند است. اعتماد به نفسی که با تشویق بجا و به موقع، به ویژه در دوره کودکی و نوجوانی درفرد شکل می گیرد. نیاز به موردتوجه قرار گرفتن و تشویق شدن از جانب دیگران نیازی است طبیعی که در تمامی ما انسان ها کم و بیش وجود دارد و همین نیاز، انگیزه پیشرفت ما در زمینه های مختلف زندگی است. تشویق و توجه کافی والدین و بزرگ ترها و معلمان می تواند به کودک اعتماد به نفس دهد و به تعدیل این نیاز در بزرگسالی وی کمک کند. برعکس، تحقیر و سرزنش در زمان کودکی باعث ازبین رفتن اعتماد به نفس می شود و نیاز به توجه و مطرح شدن را در بزرگسالی تشدید می کند.
سرزنش و تحقیر اگر به دنبال مقایسه فرد با دیگران صورت گیرد، باعث به وجود آمدن احساس حسادت می شود. کمتر کسی در میان ما یافت می شود که کراراً با دیگران مقایسه نشده و برای نقطه ضعف هایش تحقیر و سرزنش نشده باشد. این مقایسه ها معمولاً از کودکی و در خانه، در بین خواهران و برادران و همچنین بچه های هم سن و سال، و در مدرسه در بین شاگردان شروع می شود و در بزرگسالی نیز به گونه ای نامرئی اما مستمر ادامه می یابد. باتوجه به اینکه اکثر اوقات کسانی در اطراف ما هستند که در یک یا چند زمینه از ما بااستعدادترند، همیشه موردی برای مقایسه شدن و بهانه ای برای مورد سرزنش و تحقیر قرار گرفتن پیدا می شود و کسی را نیز از آن گریزی نیست. یک روز نقطه قوت ما را به رخ دیگری می کشند و او را تحقیر می کنند و با این کار کینه ما را در دل او می نشانند و حسادت او را نسبت به ما برمی انگیزند و روز دیگر نقطه قوت دیگری را به رخ ما می کشند و ما را تحقیر می کنند و کینه او را در دل ما می نشانند؛ و با هزاران تأسف، بیشتر اوقات این کار را- چه مادر و پدر و چه معلمان- با نیت خیر و در جهت ترغیب ما به بهتر شدن انجام می دهند. باتوجه به اینکه مقایسه از کودکی شروع می شود و آثار مضر و مخرب خود را در همان زمان برما می گذارد، تعدیل و پیشگیری از تأثیرات آن نیز باید از زمان کودکی و از درون خانه ها و مدارس شروع شود. توجه ویژه جوامع مدرن به کودکان و آموزش و پرورش آنان نشان از درک اهمیت نقش کودکان در ساختن آینده جامعه دارد. اهمیت ویژه ای نیز که این جوامع به امنیت اقتصادی و آسایش فکری مادران و معلمان می دهند به دلیل نقش اساسی و سازنده ای است که آنان در تربیت کودکان به عهده دارند. این درحالی است که تبعیض در جوامع سنتی و رشدنیافته باعث می شود که به کودکان اهمیت چندانی ندهند و گاه حتی آنان را معادل حیوانات قلمداد کنند و به همین ترتیب زنان را نیز که سروکارشان با کودکان است، با تمام اهمیتی که در ساختن آینده جامعه دارند، ناچیز و بی ارزش؛ بشمارند. غافل از اینکه جماعت بالغ امروز، با این همه خصایص ناسالم و مخرب، همان کودکان مورد غفلت قرارگرفته دیروز هستند وکودکانی که امروز از آنها غافلیم، جماعت بالغ و ناسالم فردا را تشکیل خواهند داد.
بیاییم از همین امروز تلاش کنیم تا بذر اعتماد به نفس و عشق را با تشویق خصوصیات یا قابلیت های مثبت فرزندانمان در منزل و شاگردانمان در مدرسه بکاریم و از مقایسه کردن آنها با دیگران و از مقایسه کردن هر انسان با انسان دیگر اجتناب کنیم و با این عمل موجبات رشد و شکوفایی بیشتر افراد جامعه را در هر سن و شرایطی فراهم آوریم.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید