جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


کتاب و معضلی به نام مخاطب


کتاب و معضلی به نام مخاطب
هنگامی که به یک کتابفروشی برای تهیه کتاب مورد نیازت مراجعه می کنی، با یافتن کتاب مورد نظر صفحات اول آن را تورق می کنی تا قیمت آن را بیابی. اما در این حین چشمت به تیراژ انتشار کتاب نیز می افتد ،۱۰۰۰ ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ معمول ترین تیراژی است که برای کتاب ها منظور می شود. این شمارگان را وقتی با جمعیت ۷۰ میلیونی کشور مقایسه می کنی همانند سوزنی در یک انبار کاه خواهد بود. اگر بخواهیم میانگین آن را در نظر بگیریم به ازای هر ۳۵ هزار نفر یک نسخه کتاب. راستی هیچ گاه به صورت ریشه ای بررسی کرده ایم که چرا کتابی که شاید حاصل رنج چندین ساله یک نویسنده و محقق است با این تیراژ بسیار کم به بازار نشر بیاید و همان تیراژ نیز به فروش نرسد.
در یک نگاه اجمالی می توان چند علت برای آن جستجو کرد:
۱) با فضای آزادی که پس از انقلاب ایجاد شد به یک باره با رشد صعودی تعداد عناوین منتشر شده مواجه شدیم که این سیر صعودی طی ۳۰ سال گذشته ادامه داشته است. در حال حاضر هفته ای به طور میانگین ۸۰۰ عنوان کتاب منتشر می شود. با این پیش فرض ببینید طی یک سال چه تعداد کتاب منتشر خواهد شد. خب به نظر شما مخاطبین باید چگونه از این حجم کتاب منتشر شده آگاهی یابند.
۲ ) در نگاه اول افزایش میزان نمادین کتاب انتشاری گامی درجهت توسعه کتابخوانی محسوب می شود، اما به نظر می رسد این امر دقیقا برعکس نتیجه می دهد. چرا که بسیاری از کتاب های منتشر شده، بیشتر کتاب سازی اند تا یک کتاب قوی. این امر نه تنها باعث رغبت افراد جامعه به سمت کتاب نخواهد شد بلکه باعث می شود کتاب های فاخر و ارزشمندی که در طول سال منتشر می شوند با این آمار تحت مهجوریت قرار بگیرند و امکان عرضه در میان مخاطبان خاص خود را نداشته باشند.
۳) ضعف اطلاع رسانی کتاب های منتشر شده مشکل دیگری است که گریبانگیر حوزه نشر شده است. رسانه ملی با سیل مخاطبان میلیونی خود در این زمینه تقریبا هیچ اقدامی انجام نمی دهد. می ماند عرصه رسانه ها. خبرگزاری ها و سایت های اینترنتی با توجه به عدم محدودیت فضا در این زمینه نقش فعال تری دارند اما مشکل اینجاست که تنها قشر خاصی از افراد جامعه دسترسی به اینترنت دارند و از این قشر نیز تعداد بسیار کمی از راه این پایگاه ها به دنبال کتاب های تازه نشر یافته می گردند. رسانه های مکتوب نیز حجم محدودی از کتاب های تازه انتشار یافته را تبلیغ می کنند و مشکل دیگر اینکه خود تیراژ پایین مطبوعات نیزباعث شده که مخاطبین کمتر از اطلاع رسانی مطبوعات در حوزه نشر آگاهی یابند.
۴ ) توزیع نامناسب مراکز فروش کتاب را باید علت بعدی نامید. درتهران به عنوان پایخت کشور قریب به اتفاق انتشارات بزرگ و مراکز فروش کتاب در حوالی میدان انقلاب متمرکزند. مردم مجبورند برای تهیه کتاب های مورد نیاز خود مسیرهای پرترافیک شهر را طی کرده تا به مرکز تهران بیایند. بدین خاطر با مشکلات فوق الذکر امکان بازدید مردم از تازه های نشر به شدت کاهش می یابد و می بینیم که اغلب ترجیح می دهند بیشتر کتاب های مورد نیاز خود را از نمایشگاه کتاب تهیه کنند. فروش نسبتا راضی کننده اکثر ناشران در فصل نمایشگاه که گاها از فروش یکساله آنها فراتر می شود گواهی بر این مدعاست.
۵ ) فقر دسترسی به کتاب در شهرها و استان های مختلف کشور به جز پایتخت را باید دلیل دیگر تیراژ کم کتاب ها دانست. اینکه در هر شهر چند کتابفروشی وجود دارد. در چه محدوده ای گسترده اند؟ تنوع کتاب های آنها چگونه است؟ کتاب های تازه انتشار یافته کی به دست این کتابفروشی ها می رسد؟ همه و همه از عواملی است که بازار فروش کتاب در شهرستان ها را با مخاطره مواجه ساخته است. همان گونه که شاهدیم در ماه اردیبهشت صدها هزار شهرستانی ترجیح می دهند سختی سفر را تحمل کرده و با سفر به تهران نسبت به خرید کتاب های مورد نیاز خود اقدام کنند، البته اگر در شلوغی همانند بازار شام نمایشگاه بین المللی موفق به این کار شوند.
۶ ) تولد رقبای جدید برای کتاب را باید عامل بعدی شمرد. رسانه های دیداری و شنیداری و همچنین مکتوب و دیجیتال در عرصه اطلاع رسانی کم کم خود را جایگزین کتاب در منازل می کنند. کمتر کسی اکنون اطلاعات روز خود را در کتاب ها جستجو می کند.
ارائه روزانه و حتی لحظه به لحظه جدیدترین اخبار و اطلاعات در حوزه های عمومی و تخصصی مورد علاقه افراد با هزینه بسیار کمتر باعث شده که این رسانه ها جای خود را با کتاب در ذهن مخاطبین عوض کنند. هرچند این رسانه ها نخواهند توانست کتاب را به طور کلی از صحنه رقابت حذف کنند، اما توانسته اند بسیاری از مخاطبین سابق کتاب را به سوی خود جلب کنند.
۷ ) قیمت کتاب را نیز باید در شمار علل بعدی به حساب آورد. شاید این ذهنیت ایجاد شود که با توجه به هزینه های انجام شده یک کتاب به قیمت پشت جلد نسخ نه تنها بالا نیست که پایین نیز هست که البته قابل قبول نیز هست، اما قیمت مجموع چند کتاب ماهانه برای یک فرد معمولی ممکن است مبلغی باشد که توان پرداخت آن را نداشته باشد که این امر نیز یکی از دلایل اصلی رکود فروش کتاب در کشور است.
نکات فوق الذکر شاید فقط تعداد محدودی از عوامل کاهش تیراژ کتاب در کشورمان باشد که با بررسی کارشناسانه آنها و راه های فائق آمدن بر این عوامل می توان تا حدودی شاهد شکوفایی مجدد کتاب بود.
توزیع کتابفروشی ها در سطح تهران، شهرستان های بزرگ و کوچک، ایجاد نمایشگاه های دائمی و فصلی کتاب در استان ها و شهرستان ها، تسهیلات خرید کتاب به مخاطبین اصلی آنها، تبلیغ کتاب های فاخر در رسانه ملی و روزنامه های کثیر الانتشار و حتی در سطح شهرها، تجهیز کتابخانه ها به کتاب های تازه انتشار یافته، ساماندهی انتشاراتی ها، جلوگیری از انتشار کتاب های زرد و بسیار ضعیف و حمایت مادی و معنوی از کتاب های ارزشمند از راه هایی است که می توان به احیای مجدد کتاب در جامعه امید بست.
حبیب ترکاشوند
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید