جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


اشتباه در تخمین مسافت


اشتباه در تخمین مسافت
از هنگامی که آن «قدم زدن جمعی» [به قول یکی از بزرگان اهل تمیز نسل های پیشین] به سرانجامی رسید در اواسط دهه هفتاد و شاعرانی که دارای منش رفتاری مشترک در حوزه شعر بودند، رویکردی نوین را ارائه دادند که موافقان و مخالفان بسیاری را برانگیخت که از دو در موافقت و مخالفت، هم به رد آن بکوشند و هم به اثبات آن، [شگفت این بود که موافقان، به دلیل رادیکالیزه کردن آن، عملاً آن را از شمایل پاکیزه اش خارج و وارد عرصه ای کردند که به راحتی در معرض نقل علمی کم می آورد و مخالفان، به دلیل مخالفت سرسختانه با آن و براساس مبانی محافظه کارانه ادبی، عملاً به شکلی پاکیزه تر و شسته رفته تر، آن را جذب شعر خود کردند و اساساً به همه گیر شدن این «شیوه» کمک کردند] منابع نقد علمی در باب این حرکت، بسیار کم بود و کم هست و اگر هم هست در نشریات است به شکلی پراکنده و دور از دسترس [در این کمبود مراکز جمع کننده این گونه منابع و نظام مند کردن مقصرند]‎/ «رفتارشناسی ادبی ‎/ شعر مفهومی» که زیر تیتر آن «بازخوانی نیما، با تأملی در شعر دهه های هفتاد» است از معدود کتاب هایی ست که در این زمینه منتشر شده و به رغم مخالفت شدید با این رویکرد، به زعم من، در ترویج آن بسیار کوشاست [این را فقط به دلیل شعرهای چند ساله اخیر نویسنده اش که از شاعران با سابقه شعر انقلاب است نمی گویم که متأثر از این رویکرد - چه در حوزه غزل و چه در حوزه شعر نو - به «شعری دیگر» دست پیدا کرده که در نقد آن شعرها هم نوشته ام قبلاً] و این کوشایی، از آنجا منشأ می گیرد که نویسنده در مخالف خوانی با این حرکت، به آفت های آن اشاراتی بجا دارد و آن آفت ها را، خروج از سفارشات «نیما» می داند که درست است و به نظر من هم - که از همان نفرات نخستین آن «قدم زدن جمعی» بوده ام - این گونه به سراغ این معضلات رفتن، همیشه مهم تر بوده تا دفاعی که بر مخاطب گریزی بیشتر این جریان بینجامد اما پیکره اصلی این نوع نگرش به شکل خلاصه و قابل نقدش چنین است:
«باید قبول کرد تا زمانی که نسل شاعران قدیم تنها در حفظ وضع موجود و پاسداشت سنت های ادبی می کوشند و نسل جدید نیز با توهم خلاقیت و نوآوری، به پیشینه هزار ساله ادبیات پارسی پشت می کنند، نباید منتظر ظهور شاعران بزرگ در شعر معاصر باشیم و باروری و بالندگی ادبیات معاصر را آرزو کنیم؛ زمانی می توانیم به تحقق چنین آرزویی امید داشته باشیم که بی مهری را کنار بگذاریم و راه خانه دوست را پیدا کنیم» [که البته چندان با این نوع کدخدامنشی موافق نیستم که کمی شاخه گل و آب روان و رمانتیسیسم هم اضافه می کند به مقوله نقد ادبی که اساساً مقوله خشنی ست چرا که با رویکرد «پیرایشی» یا به عبارت بهتر، با «گفتمان پیرایشی» به سراغ قضایا می رود و این مقوله را حتی اگر به شیوه شرقی و «چهار مقاله عروضی»اش هم اگر مدنظر قرار دهیم باز جای گرز رستم و شمشیر اسفندیار، در آن، جایگاه مستحکمی ست! کلاً مقوله نقد، مقوله ای «بزمی» نیست «رزمی»ست و از «اسماعیلی» که سال ها در مقولات رزمی کوشیده، بیش از این انتظار داشتم!] در بحث رفتار با زبان به این نکته باید توجه کرد که رابطه شاعر و زبان، رابطه ای متقابل و دوطرفه است؛ یعنی همان طور که شاعر، زبان واژگان را به عنوان مصالح و ابزار اصلی شاعری به خدمت می گیرد، خود نیز باید برای رشد و اعتلای زبان و افزایش قابلیت ها و توانمندی های آن بکوشد. برقراری این رابطه متقابل، عامل اصلی پویایی، بالندگی و مانایی زبان ادبی است و هرگاه این رابطه منقطع یا سست شود، زبان دچار فرسایش می گردد. در بحث رفتار شاعر با زبان این مؤلفه نقش تعیین کننده ای دارد که در تبیین رفتار پنج گانه شاعر با زبان به آن خواهم پرداخت.‎/‎/ با دقت نظر و تأمل در آثار شاعران متقدم و معاصر به طور کلی به پنج شیوه رفتاری با زبان توسط شاعران برمی خوریم:
۱) رفتار فروهنجار
۲) رفتار هنجار
۳) رفتار پیش فراهنجار
۴) رفتار فراهنجار
۵) رفتار ناهنجار
‎/‎/‎/ در رفتار «فروهنجار» با زبان، شاعر به خاطر فقر ادبی و ناتوانی از برقراری یک رابطه خلاق و پویا با زبان، به تقلید کشیده می شود و از آثار متقدمین و معاصرین خویش کلیشه برمی دارد.‎/‎/ رفتار هنجار با زبان، رفتاری مطابق با معیارها و هنجارهای مقبول ادبی ست.‎/‎/ اگر برای ارزیابی کیفیت آثار ادبی یک شاعر درجات «عالی، خوب، متوسط و ضعیف» قائل باشیم، رفتار هنجار با زبان، منحصر به آن گروه از شاعرانی است که خالق آثار ادبی «خوب» هستند، یعنی در انطباق اثر ادبی خود با هنجارهای ادبی عصر خویش، موفق بوده اند.» [متأسفانه «اسماعیلی» در این «تعریف» دچار اشتباه، در تخمین مسافت شده در دره زیر پایش! هنجارهای ادبی عصر آن شاعر فرضی، احتمالاً در قیاس تحولات آرام سده های گذشته، قابل قبول است نه برای دهه های اخیر که به دلیل تغییرات روزبه روز علمی، اجتماعی و تکنولوژیک، «زبان» دچار تحولات «سریع» است و اغلب حوزه «ادبیات» از آن عقب می ماند.
آن «هنجار» موردنظر کجای این معادله است در پنج سال اول یک دهه، یا پنج سال دوم آن تصور «اسماعیلی» و دیگر شاعران پیرو این نگاه، این است که ما هنوز در هنجار «پس از مشروطه» هستیم که با آموزه هایی از «نیما» ترمیم شده اما.‎/‎/ از این ها که بگذریم و حتی اگر این تعریف را با دریافت های زبانی خود از تحولات زبانی و ادبی تا قرن هشتم هجری منطبق کنیم، آن کس که مطابق با «هنجار» شعر می گوید سرنوشتی بهتر از گوشه نشینی در تذکره های اغلب نامقبول حتی برای شاعران نیم قرن - و نه تمام آن - دارد و حداکثر شاعری متوسط است نه خوب؛ مگر آن که تعریف ما از شاعر خوب، تعریف مجالس سنتی شعرخوانی باشد که هر شاگرد تنبل دو نسل قبل، با بالا رفتن سن اش لقب استاد می گیرد و الخ.‎/‎/ که مباد! ] و اما «رفتار پیش فرا هنجار با زبان» و تعریف آن: این رفتار به گونه ای مشابه «رفتار فراهنجار» است، با این تفاوت که منسجم، پیوسته و دائمی نیست، زیرا براساس یک تئوری مدون ادبی شکل نگرفته است.
اهمیت کار این گروه از شاعران به خاطر آن است که راه را برای نوآوری و هنجارفرازی شاعران بعد از خود هموار می کنند.‎/‎/ علاوه بر هوشنگ ایرانی.‎/‎/‎/ محمد مقدم، پرتو تندرکیا و.‎/‎/ در این گروه شاعران جای می گیرند.‎/‎/ رفتار «فراهنجار» با زبان منحصربه آن گروه از شاعران است که از دانش، بینش، بصیرت و اجتهاد ادبی برخوردارند.‎/‎/ در این شیوه رفتاری، شاعر با اتکا به بصیرت و اجتهاد خویش در این عرصه، زبان را به چالشی جدی با نیازهای ادبی عصر خویش می کشاند و برای آن که زبان بتواند توانایی پاسخگویی به این نیازها را پیدا کند، به رفع کاستی ها و مرمت و بازسازی بنای زبان می پردازد.‎/‎/ رفتار ناهنجار با زبان اختصاص به شاعرانی دارد که دچار نوعی توهم «نبوغ ادبی»اند. این طیف از شاعران با تظاهر به نوآوری و خلاقیت، بر همه اصول، قواعد و هنجارهای ادبی خط بطلان می کشند. تا به این وسیله خود را پرچمدار انقلاب ادبی معرفی کنند. امروزه از این شاعران به عنوان شاعران آوانگارد و «پست مدرن» و گاهی نیز «پسانیمایی» یاد می شود.»
[نه برادر من! اینجا را کج رفتی! به جای «تعریف» دادن مصداق آوردی و درحالی که «هوشنگ ایرانی» را - در سطور قبل - به عنوان نمونه ای از شاعران «پیش فراهنجار» معرفی کردی، حالا سه گروه یاد شده را - که اساساً سه تلقی مختلف نسبت به شعر دارند - «ناهنجار» نامگذاری می کنی در حالی که شاعران نام آشناتر این سه گروه، آثاری بسیار قابل قبول تر از «هوشنگ ایرانی» در حوزه «زبان» و ارتباط آن با مقوله ادبیات دارند. من به این می گویم اشتباه در محاسبه مسافت!]
یزدان سلحشور
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید