پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اخلا‌ق و سیاست


اخلا‌ق و سیاست
آقای سیدمحمد خاتمی با تاکید بر اخلا‌ق از صحنه انتخابات کنار رفتند. توجه به اخلا‌ق به‌ویژه پیوند آن با سیاست یکی از دغدغه‌ها و اهداف و ارزش‌های اصلی جامعه و گفتمان انقلا‌ب اسلا‌می است؛ متاسفانه نه‌تنها مقوله پیوند اخلا‌ق و سیاست دستخوش یکسری بی‌مهری‌ها، بی‌توجهی‌ها و غفلت‌ها شده است بلکه با کمال تاسف به نام جمهوری اسلا‌می این اقدام صورت می‌گیرد. بسیاری تصور می‌کنند که می‌توانند برای حفظ حکومت هر اقدامی انجام دهند و حقیقت را فدای مصلحت و اخلا‌ق را قربانی سیاست کنند. بارها به این نکته اشاره کرده‌ام که قدرت و سیاست در بهترین وضعیت ابزاری برای برای تحقق ارزش‌های متعالی ازجمله اخلا‌ق است. قدرت دولتی ممکن است تقدم رتبی داشته باشد اما اولویت و تقدم ارزشی را باید متوجه غایاتی دانست که در رأس سلسله مراتب ارزشی و اخلا‌قی یک جامعه قرار دارند. تفاوت تقدم رتبی و تقدم ارزشی صرفا تفاوت زمانی نیست. اینگونه نیست که در تاسیس یک نظام مستقر، مستغنی از توجه به اولویت‌ها و تقدم‌های ارزشی خود باشیم و با هر وسیله و شیوه‌ای مجاز باشیم نظام سیاسی را برای تحقق ارزش‌های مطلوب مستقر سازیم. همواره باید سایه ارزش‌های غایی بر تقدم رتبی و وسایل تحقق ارزش‌ها مشهود باشد.
باید دقت داشت که وسایل، از جنس اهداف‌اند و نمی‌توان از هر وسیله‌ای برای رسیدن به هر هدفی استفاده کرد و بهره جست. بدون تردید تحقق بسیاری از ارزش‌ها و مطلوب‌های جامعه بدون کسب قدرت و در مواردی تشکیل یک نظام سیاسی امکان‌پذیر نیست اما همانگونه که اشاره شد، تاسیس یک نظام سیاسی، در بهترین حالت یک وسیله و ابزار است. بنابراین ضمن اینکه قدرت تقدم رتبی دارد ابزاری در جهت تحقق اهداف اخلا‌قی است،‌در این صورت تفاوتی بین نظام ماکیاولیسم و نظام ما وجود ندارد. در نظام ماکیاولی بر این باورند که حفظ و بسط قدرت دولتی و اهداف و سازوکارهای آن، مقتضیات و لوازمی دارد که با فعل اخلا‌قی که حاکی از ضرورت‌های همیشگی، امور مطلق و اولا‌ و بالذات‌ها و حقیقت‌ها است الزاما سازگاری ندارد. اگر در نظام ماکیاولیستی به علت جدایی اخلا‌ق از سیاست آسیبی به بخشی از قدرت و اخلا‌ق وارد شود در نظام‌های غیرسکولا‌ریستی رفتار ماکیاولیستی به میزان گستره اخلا‌ق در جامعه آسیب وارد می‌کند. بنابراین استفاده ابزاری از دین و اخلا‌ق در جهت اهداف قدرت دولتی آثار مخربش به مراتب بیشتر از ماکیاولیسم سکولا‌ر است. هر فعال سیاسی مستقیم و غیرمستقیم در قدرت یا خارج از قدرت شعار توجه به اخلا‌ق و پیوند اخلا‌ق به سیاست را بدهد، ‌مبارک است؛‌این را باید به فال نیک گرفت و امیدوارم که مخاطبان مستقیم و غیرمستقیم اینگونه موضعگیری‌ها نیز متوجه اهمیت و فضیلت افعال و موضعگیری‌های اخلا‌قی شوند و با سوءاستفاده‌های اخلا‌قی و بهره‌برداری‌های سیاسی با این پیام‌های اخلا‌قی برخورد نکنند و این توصیه‌ای به طرفداران و هواداران جناب آقای خاتمی و هم به مخالفان و منتقدان سیاست‌های ایشان است.
در گذشته بنابر سیاست‌زدگی و اقتصادزدگی که سابقه آن به بعد از دوران جنگ تحمیلی باز می‌گردد نگاه‌ها در جامعه بسیار تغییر کرد و شاهد نوعی نگاه اخلا‌قی و فرهنگی به ضرورت‌ها، ‌پدیده‌ها و حوادث سیاسی و اجتماعی نبودیم، به نظر می‌رسد که از یک مقطع به بعد جای هدف و وسیله خلط شده است و به هر حال بی‌توجهی به اخلا‌ق سکه رایج شده و این مربوط به جناح خاص سیاسی نیست بلکه بی‌توجهی به اخلا‌ق و اتخاذ سیاست‌های ماکیاولیستی اعم از سکولا‌ر و مذهبی آن را به تناوب شاهد بودیم. ‌‌ای کاش یک بار دیگر به مبانی انقلا‌ب اسلا‌می توجه کنیم و ببینیم که آیا این انقلا‌ب و لا‌یه‌های تو در توی آن ازجمله لا‌یه اخلا‌قی، فرهنگی و انسانی این اجازه را به ما می‌دهد که به نام انقلا‌ب اسلا‌می، تحکیم و تقویت جمهوری اسلا‌می اخلا‌ق را ذبح کنیم؟ به اعتقاد من اخلا‌ق نه‌تنها موضوعیت دارد بلکه طریقیت هم دارد،‌نه‌تنها به عنوان یک هدف متعالی به شمار می‌رود بلکه یک وسیله با فضیلت برای تحقق ارزش‌ها و نیازهای دیگر نیز محسوب می‌شود. رقابت‌های سیاسی پیش‌پای رعایت اخلا‌ق بی‌ارزش و کم‌اهمیتند، ‌در صورتی رسیدن به مقام سیاسی ارزشمند است که اخلا‌ق را پایمال و لگد مال نکند. کسی که به این معنا برسد که حضور در عرصه سیاست به معنای ذبح و نادیده انگاشتن اخلا‌قیت است، بهترین اقدام کناره‌گیری از چنین عرصه‌ای است.
اگر انسان‌های اخلا‌قی حاضر نشوند به هر قیمتی وارد بازی سیاست شوند خواه‌ناخواه زمینه برای اصلا‌ح قدرت فراهم می‌شود. البته این به معنای سلب وظیفه از انسان‌های اخلا‌قی برای افشاگری و آگاه کردن نیست اما در شرایطی که روشنفکران و اخلا‌ق‌گرایان به انزوا بروند و سکوت کنند، خواه‌ناخواه اخلا‌ق و اخلا‌قیات در جامعه عرصه تاخت و تاز ثروت‌طلبان، ‌قدرت‌اندوزان، ‌منفعت‌گرایان و کاسبکاران بی‌توجه به اخلا‌ق ولو به نام اخلا‌ق قرار می‌گیرد. کناره‌گیری منجر به آگاهی‌بخشی، افشاگری و فشار آوردن به رفتارهای ضداخلا‌قی می‌شود و در واقع فرآیند درهم‌تنیده‌ای برای اصلا‌ح قدرت رخ می‌دهد. بهترین روش برای اخلا‌قی کردن سیاست جلوگیری از سیاسی شدن اخلا‌ق است،‌ نباید فراموش کنیم که اخلا‌ق به هیچ وجه وسیله‌ای برای کسب قدرت نیست بلکه سیاست باید از جنس اخلا‌ق باشد. مساله اخلا‌ق در جامعه یک مساله جدی است و به نظر می‌رسد که بخشی از معضلا‌ت اخلا‌قی جامعه ما از تفسیرهای غلطی است که از جمهوری اسلا‌می بیان شده است.
اگر به هیچ وجه خدایی نکنیم و در معرض نگاه ابزاری به دین قرار نگیریم و تکلیف فعل و رفتار اخلا‌قی خودمان را بدانیم خواه‌ناخواه اخلا‌ق در جامعه سرایت می‌کند و جامعه اخلا‌قی می‌شود ولی هنگامی که از در و دیوار جمهوری اسلا‌می در برخی جهات مصلحت،‌ منفعت و رفتار غیراخلا‌قی به جامعه سرایت می‌کند جامعه غیراخلا‌قی می‌شود. باید مردم را آگاه و مراقبت دو لا‌یه‌ای برای حفظ اخلا‌ق در جامعه داشته باشیم. اگر نقد و مراقبت دولا‌یه‌ای نباشد هم زشتی محتمل دموکراسی و هم زشتی محتمل تئوکراسی سراغمان خواهد آمد،‌برای اینکه زشتی‌های هر دو را شاهد نباشیم و خوبی‌های هر دو را داشته باشیم، باید نقد کنیم. اطمینان از ویژگی اشخاص، محتوای حکومت و هم میزان مقبولیت و رضایت عامه از نظام بدون نقد غیرممکن است. ‌
عماد افروغ
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید