پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


رشد اقتصاد جهانی در قرن ۲۱ در گرو مدیریت صحیح انرژی


رشد اقتصاد جهانی در قرن ۲۱ در گرو مدیریت صحیح انرژی
صندوق بین المللی پول در تازه ترین گزارش خود اعلام کرد‌ه که اقتصادجهان امسال بارشدی کمتر از ۵/۰ درصد ،۲/۲ پیش بینی می شود که این رقم پایین ترین رشد اقتصاد جهان را پس از جنگ جهانی دوم تجربه می کند. بر اساس این گزارش‌، رشد اقتصادی اروپا و امریکا امسال به ترتیب بیش از ۲ و ۶/۱ درصد کاهش یافته و بحران اقتصادی موجب افزایش ۵۱ میلیون نفری تعداد بیکاران جهان خواهد شد‌.
بر این اساس‌، رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه نیز از ۲۵/۶ درصد در سال ۲۰۰۸ به کمتر از ۲۵/۳ درصد در سال ۲۰۰۹ خواهد رسید .
بر اساس پیش‌بینی صندوق بین المللی پول رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته در سال ۲۰۰۹ به منفی ۲ درصد ، امریکا به منفی ۶/۱ درصد و منطقه یورو به منفی ۲ درصد و رشد اقتصادی آلمان به منفی ۵/۲، فرانسه منفی ۹/۱ و ایتالیا منفی ۱/۲ درصد رسیده و همچنین رشد اقتصادی ژاپن در سال ۲۰۰۹ به منفی ۶/۲ درصد و انگلیس منفی ۸/۲ درصد خواهد رسید.
اما خاورمیانه نیز از این بحران مصون نمانده و از این بابت آسیب های جدی می بیند.رشد اقتصادی خاورمیانه از ۱/۶ درصد در سال ۲۰۰۸ به ۹/۳ درصد در سال ۲۰۰۹ می‌رسد و رشد اقتصادی کشورهای عربی نفت خیز خاور میانه نیز امسال به ۱/۵ درصد خواهد رسید . این رقم طی سال ۲۰۰۸ به بیش از ۷ درصد رسیده بود.
بحران مالی و اقتصادی آمریکا ، اقتصاد غرب را با بی سابقه ترین بحران و رکود پس از جنگ جهانی دوم روبرو کرده است . کشورهای مختلف جهان قصد دارند با اجرای بسته های محرک اقتصادی و کاهش متوالی نرخ بهره ، با آثار منفی بحران اقتصادی مقابله کنند .
کشورهای صنعتی گروه هفت نرخ بهره بانکی خود را به نزدیک صفر درصد کاهش داده اند ولی این اقدامات به تنهایی برای مقابله با این بحران کافی نخواهد بود.
این روزها که بحران های بین المللی اقتصادی گریبانگیر بسیاری از کشورهای دنیا شده و توانسته است تا حد زیادی بر اقتصاد کشورهای قدرتمند صنعتی تاثیرگذار باشد، "انرژی" می رود تا به مهمترین و موثرترین ابزار در میان بسیاری از چانه زنی های سیاسی و رایزنی های اقتصادی میان ملت های توسعه یافته و حتی در حال توسعه تبدیل شده و با وجودی که مانند سایر واحدهای اقتصادی طعم تلخ نوسان و کاهش قیمت ها تاحد بسیار شگفت انگیزی بر بازارانرژی، نسبت به ۵/۱ سال ما قبل از ۲۰۰۹ نیز تاثیر گذاشته است ، اما به گفته کارشناسان تنها راه باقی مانده برای نجات جهان از وضعیت رکود فعلی" انرژی " است.
در اغلب مؤسسات مطالعاتی انرژی جهان و براساس اطلاعات سازمان های بین المللی، خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) با بیشترین ذخایر انرژی ( ۴۰ درصد ذخایر نفتی جهان ) نقشی راهبردی در جهان اقتصاد دارند و این که مسئله انرژی در دنیای امروز به طرز بی سابقه ای به نفت گره خورده و در آینده بسیار نزدیک تمام نیروهای بازار بر توسعه صادرات انرژی خاورمیانه و آفریقای شمالی حاکم خواهد شد.
در برآوردی که مؤسسه بریتیش پترولیوم (BP) در سال ۲۰۰۶ انجام داد معلوم شد که جهان دارای ۱۲۰۸ میلیارد بشکه ذخیره نفت خام است که ۷۶۸ میلیارد بشکه از آن (یعنی معادل ۶۳‎/۵ درصد) ذخایری است که درمنطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نهفته است.
شاهد این ادعا تحریم های نفتی سال های ۱۹۷۴-۱۹۷۳ است که موجب افزایش گسترده ای در قیمت های نفت شد وهزینه های انرژی اقتصاد جهانی اولین بار وابستگی به انرژی رابه یک مسئله عمده استراتژیک تبدیل کرد.
تقاضای آینده برای صادرات نفت و گاز، قیمت های آینده صادرات و جریان درآمدی ناشر از آن ،این منطقه بویژه خلیج فارس را از اهمیت زیادی برخوردار کرده است.
این در حالی است که این منطقه با وجود ایران در سکوی اول آن،از لحاظ ذخایر گاز هم بی نظیر است؛ به گونه ای که می توان براساس تحقیقات جهانی گفت، آینده اقتصاد جهان به گاز وابسته خواهد بود و بر این اساس می توان متصور بود که این ناحیه از نقشه جهان یک جغرافیای قدرت است.
کاهش بی سابقه تولید نفت اوپک به عنوان تاثیرگذارترین کارتل نفتی که در اواخر سال ۲۰۰۸ میلادی در اجلاس الجزایر رخ داد، جزو تصمیماتی بود که سران این سازمان برای مقابله با از دست رفتن هر چه بیشتر ارزش تولیدات خام آن ها در مقابل تولیدات دارای ارزش افزوده و بازگشت آن از کشورهای خریدار به تولید کننده و همچنین ضرر و زیان زیاد ناشی از کاهش رو به فزونی قیمت نفت در بازارهای جهانی عنوان می شود.
در ابتدای امر این میزان کاهش نفت اوپک نتوانست بحران دامنگیر کاهش رو به فزونی نفت را مدیریت کند که کارشناسان دلیل این مسئله را بالا بودن سطح ذخایر نفتی مصرف کنندگان عمده و کشورهای صنعتی و رکود بی سابقه بازارهای اقتصادی جهان عنوان می کنند که منجر به توقف و یا کاهش میزان تولیدات نفت بزرگترین کارتل نفتی شده و بنابراین تاثیر تصمیم های کاهشی تولید اوپک بر بازار نفت بسیارزمان بر می باشد.
به گفته سران اوپک اگر وضعیت بازارهای جهانی بازهم بدین شکل ادامه یابد و بازار نیاز به کاهش تولید داشته باشد، باید اعضاء باز هم بر روی کاهش تولیدات خود توافق کنند که البته این مسئله چندان بعید نیزبه نظر نمی رسد زیرا آن طور که از نشست ۱۵ مارس اوپک در شهر وین پیش بینی می شود این سازمان برای تنظیم و اثر گذاری بیشتر بر بازار انرژی یک میلیون بشکه دیگر از سقف تولید این سازمان را کاهش خواهد داد و این چهارمین حرکت جدی اوپک برای کنترل بازار نفت و جلوگیری از سقوط بیشتر قیمت ها و کاهش ارزش منابع خام این سازمان ارزیابی می شود.
آژانس بین المللی انرژی برآورد کرده که به ازای قطع روزانه یک میلیون بشکه نفت، قیمت های آن بین ۳ تا ۵ دلار به ازای هر بشکه افزایش می یابد.
جالب تر این که با این اتفاق ، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده بین ۳ دهم تا ۵ دهم درصد مطلق کاهش خواهد یافت و این نشان دهنده تاثیر شگرف انرژی بر اقتصاد جهانی است که نباید از برجسته سازی آن غفلت کرد.
قیمت نفت نسبت به رکورد ۱۴۷ دلاری ماه جولای بیش از ۷۰ درصد کاهش داشته و این در حالی است که بحران مالی و اقتصادی جهان تاثیر منفی زیادی بر تقاضای جهانی نفت و پروژه های نفتی جهان داشته است . آن گونه که کارشناسان اقتصادی می گویند بایستی قیمت نفت به ۷۵ دلار برای هر بشکه نفت برسد تا سرمایه گذاری شرکتهای نفتی بین المللی در پروژه های انرژی کشورهای دارنده نفت توجیه پذیر شود.
قطع گاز انتقالی روسیه به اروپا به دلیل اختلاف با اوکراین نیز در راستای به کار گیری متفاوت ابزار انرژی در راستای رایزنی های سیاسی ارزیابی می شود و نشاندهنده گام های روسیه برای یافتن جایگاه قدیمی ابرقدرت شرقی در جهان دو قطبی گذشته است.
اروپایی ها که همواره درمنازعات مربوط به روسیه و اوکراین و حتی روسیه و قفقاز دخالت منفی می نمودند،این بار با بحران قطع گاز صادراتی روسیه به اوکراین و اروپا مواجه شدند که مترادف با مختل شدن معادلات انرژی در اروپا بود و همین مسئله قدرت مانور اتحادیه اروپارا در مقابل روسیه به شدت کاهش داد و از این حیث کشورهای اروپایی ناچارند در برابر مسکو بازی سیاسی را فدای تامین نیاز اولیه انرژی خود کرده و در نهایت" کرملین" در آستانه زمستان و اواخر سال ۲۰۰۸ میلادی بار دیگر این هشدار را به مصرف کنندگان عمده خود داد که متوجه ابزار بی بدیل -انرژی - این کشور باشند.
تمامی این بررسی ها نشان دهنده و تصدیق کننده این نکته است که امروز دیگر انرژی به معنی صرف اقتصادی مطرح نیست و مسایل کلان سیاسی دنیا را به بازی گرفته و غفلت از آن به معنی از دست رفتن بسیاری از منافع سیاسی هر کشوری است.
در حال حاضر تحرکات خوب و هم سویی مناسبی میان اعضای اوپک به وجود آمده است اما با توجه به سابقه فعالیتی این سازمان ونوع برخوردهای سیاسی اعضای آن هیچ تضمینی وجود ندارد که با توجه به چنین سابقه ای شرایط هم سوی مطلوب فعلی، باقی بماند.
بنابر این تدوین راهکار مناسبی به ویژه برای استفاده مطلوب از شرایط فعلی بحران جهانی (همانند استراتژی موفق روسیه در خصوص مسئله انتقال گاز روسیه به اتحادیه اروپا )برای کشور از اهمیت زیادی برخوردار است.
دیگر زمان آن رسیده است که دستاورهای سی ساله انقلاب ایران تکمیل گردد و مهمترین بخش اقتصادی کشور که بزرگترین تکیه گاه برای تمامی این بخش ها و دستاوردهای آن است، از انزوا و یا حتی در حاشیه بودن در دنیا بیرون آید و به آن رنگ و جلایی دوباره زده و سعی کند که این بخش را به ابزاری جدی در دست دیپلماسی خارجی ایران، برای یک جهش جدید در عرصه جهانی تبدیل کرده و ایران دارنده منابع غنی فسیلی به یکی از "قدرت ها " در بخش انرژی و در بازارهای آن مبدل گردد.
این مسئله از طریق کاهش تکیه به نفت و این که خریدن و یا نخریدن نفت ایران به صورت جدی لطمه به اقتصاد کشور وارد نکند باید پی گیری شود و در گام اول با توسعه صنایع غیر نفتی و سرمایه گذاری ویژه دراین عرصه در یک برنامه میان مدت از این که نفت ایران اهرم فشار بر کشور قرار گیرد، جلوگیری شود که به خصوص با توجه به موفقیت های ایران در همه عرصه ها در شرایط تحریم سال های گذشته ،امری قابل دست یابی است.
ایران نیاز به یک انقلاب در عرصه مدیریت انرژی و دیپلماسی آن دارد که باید آن را به یکی از اولویت های اولیه اقتصادی و سیاسی خود تبدیل کند.
ایران آماده جهش است و انرژی به عنوان تنها راه نجات اقتصاد جهانی مهمترین سکوی پرش ایران به سمت قله های حضوری برتر در میان سایر قدرت ها دنیا است زیرا مزیت ایران مانند کشور های دارای نفت و گاز و انرژی حاشیه خلیج فارس و یا سایر کشورهای دارنده این موهبت الهی ،فقط دارا بودن این ماده نیست.ایران دارای پشتوانه علمی متخصصین کارامدی است که در شراط تحریم توانسته اند دنیا را با پیشرفت های علمی خود شگفت زده نمایند.
خوشبختانه امروز صنعت نفت ایران این فرصت را دارد که به لحاظ فنی و نیروی انسانی ،اجازه ندهد تحریم عامل توقف توسعه کشور بوده و با اتکا به نیروهای متخصص و ارزشمند خود بتواند پروژه های بزرگی را در کشور اجرائی کند.
فقط باید نگاه ها بلند تر شود زیرا مسیرامروز سخت تر از قبل وهدف ها بزرگتر از آن بوده و تثبیت ایران در جایگاه واقعی خود در بازارهای انرژی پس از گذشت صد سال از عمر آن الزامی جدی است و این نیازمند برنامه ریزی و تقویت نیروها، رصد فرصت ها و کاهش تهدیدات است تا اهداف سند چشم انداز ۲۰ ساله در همه عرصه ها که متاثر از بخش انرژی کشور است محقق شوند.
مریم هدیه لو
منبع : خبرگزاری موج


همچنین مشاهده کنید