سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


بازگشت به خویشتن


بازگشت به خویشتن
اولین و آخرین تصاویر فیلم «آواز گنجشک ها»، قصه معناگرای مجید مجیدی فیلم ساز ایرانی، شترمرغ تنهایی را نشان می دهد که به طور نمادین تمثیلی از عظمت، شکوه و دنیای پررمز و راز جهان طبیعت است.
فیلم حکایت کریم (با بازی رضا ناجی)، کشاورز فقیری است که همراه همسرش (با بازی مریم اکبری) و سه فرزند خود در روستا زندگی می کند. او (پس از یک اتفاق) روح خود (خویشتن خویش) را گم می کند، تا پس از عبور از دورانی سخت و عذاب آور در دوزخ زندگی و کم آوردن در برابر وسوسه های دنیای مادی، آن را دوباره بازیابد.با وجود آن که «آواز گنجشک ها» نشانه های بسیاری از یک نمایش درام را دارد اما در حقیقت مجموعه ای از آموزه های اخلاقی و اسلامی است که یک جا گردهم آمده اند. فیلم معرفی شده ایران برای کسب جایزه اسکار سال ٢٠٠٨، فیلمی مذهبی است که در ایالات متحده به نمایش در آمده است.
مجیدی فیلم سازی است که بهترین فیلم هایش نظیر «بچه های آسمان»، «رنگ خدا» و «باران» به سینمای ایران کمک کرد تا خودنمایی کند. «بید مجنون (٢٠٠٥)» یعنی آخرین فیلم او پیش از «آواز گنجشک ها»، داستان یک استاد نابینای رشته ادبیات است که به طور معجزه آسایی بینایی خود را باز می یابد. اما او با مشاهده تصویر خود در آینه و مواجهه با دنیای بیرون دچار یاس و نومیدی می شود.یکی از نشانه های واقع گرایی «آواز گنجشک ها» این است که رضا ناجی بازیگر ٦٦ ساله ای که پیش از این در فیلم «رنگ خدا»، نقش پدر نوجوان نابینا را ایفا کرده بود، این بار در نقش یک مرد ٤٠ ساله ظاهر می شود.به محض شروع داستان بدبختی های کریم هم آغاز می شود. او که در یک پرورشگاه شترمرغ کار می کند، شغل خود را به علت فرار یکی از جوجه شترمرغ ها از دست می دهد. کریم شترمرغ را تعقیب می کند و در نمایی کمیک، با هدف گرفتن آن جوجه، پوستینی مشابه یک شترمرغ برتن می کند و تلاش دارد تا با حرکات خود و گول زدن شترمرغ، به بهانه جفت گیری او را به دام اندازد.در ادامه این بدبیاری ها، «هانیه» دختر نوجوان کریم (با بازی شبنم اخلاقی)، ناگهان سمعک خود را در میان گل و لای آب انبار روستا گم می کند. پدر آن را از میان لجن ها می یابد ولی آن سمعک شکسته است و دیگر به درد نمی خورد.کریم برای تعمیر سمعک با موتورسیکلت خود راهی تهران می شود. در این سفر او داشته های معنوی و اعتقادات خود را گم می کند.
اشتباهی که مرتکب می شود این است که توسط مردی پول دوست و دنیاطلب می فهمد که استفاده از موتور برای حمل مسافر در شهر، برایش سود سرشاری را به همراه خواهد داشت.سکانس های میانی فیلم زندگی شهرنشینی را هم چون جهنمی بر روی زمین به تصویر می کشد. به گونه ای که فضای شلوغ شهر و ساختمان های نافرم آن، شهروندانی که با حالتی عصبی مدام با تلفن های همراه خود وقت می گذرانند و دست فروش هایی که در میان اتومبیل ها، از مردم پول طلب می کنند، از تهران چهره ای زشت، زننده و مخوف به نمایش می گذارد.
کریم برخی از وسایل و لوازم قابل استفاده را کنار خیابانی در تهران می یابد و این موضوع موجب حیرتش می شود. او وسایل را با احتیاط به خانه حمل می کند و آن ها را در گوشه حیاط کوچک خود جا می دهد.
اتفاقی ناگهانی سبب می شود کریم به همه وسوسه های بی نتیجه خود پایان دهد و ایمان و عقیده قبلی خود را بازیابد.
اگر با احساس فیلم را تماشا کنیم، «آواز گنجشک ها» داستان یک مرد درست کار و ساده روستایی و رابطه او با خانواده، اجتماع و بیش از همه اعتقادات و باورهایش است. باورها و اعتقاداتی که او را محکوم می کنند.تصاویر روستا و به خصوص نمایی که در آن کریم در وسط یک مزرعه، دری آبی رنگ را حمل می کند، واقعا زیبا و دیدنی از کار درآمده است.صحنه به یادماندنی و شادی آور فیلم نمایی است که کریم پشت یک کامیون در میان فرزندانش حضور دارد. او در حالی که چشمانش نیمه باز است و لبخندی بر لب دارد این کلمات را زمزمه می کند:«دنیا دروغ است؛ دنیا خواب و رویایی بیش نیست.»اکنون این حرارت و اشتیاق عاشقانه قلب شما را نیز فرامی گیرد.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید