پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


آیینه‌ای از طبیعت و فرهنگ ایرانی


آیینه‌ای از طبیعت و فرهنگ ایرانی
هر سرزمین و قومی دارای نمادهایی است که نوع فرهنگ و شیوة زندگی مردمان آن سرزمین یا قوم را بازگو می‌کند. این نمادها به این دلیل فرهنگ و سنت یک جامعه را به تصویر می‌کشد که برگرفته از ذهن خالق اثر است که در آن جامعه زندگی کرده و به تاریخ و فرهنگ سرزمینش آشنا است.
از گذشته‌های دور و همچنین در حال حاضر در هر نقطه‌ای از دنیا هرگاه سخن از ایران به میان می‌آید این سرزمین را همراه با شاهکارهای هنری منحصر به فردش چون معماری، خطاطی، کاشی‌سازی، قالی بافی و... معرفی می‌کنند. در این میان قالی بافی مقام بیشتری را دارد چرا که ارزش اقتصادی و تجاری آن بارزتر است. قالی ایران چون سرزمین خالقش پر از تنوع و شگفتی است و نیز مانند آن وجوه مشترک دارد که تاروپود و هنر آن است. این اشتراک پیوندی را میان تمام جلوه‌های گوناگون از لحاظ نقش و نگار و یا شیوة بافت آن به وجود می‌آورد و به آن هویت ایرانی می‌بخشد و در هر ناحیه‌ای از ایران و توسط هر ایرانی بافته شود متعلق به ایران است.
اما در این میان و یژگی‌هایی را مربوط به مناطق مختلف باید در نظر داشت که کارشناسان و آشنایان به هنر قالی‌بافی توسط این ویژگی‌ها می‌توانند قالی ایران را براساس مردم هر منطقه‌ای از ایران که آن را بافته‌اند شناسایی و متمایز کنند. به عبارتی هر قالی ایرانی دارای نقش و نگاری است که شناسنامه آن قالی محسوب می‌گردد. واضح است که شناخت مردم آن ناحیه نیز با شناسنامه آن قالی تکمیل می‌گردد. بطورکلی شرایط اقلیمی و بنیادهای فرهنگی و مردمی هر منطقه در تمامی هنرهای آن از جمله هنر قالی‌بافی نقش بسزایی دارد و می‌توان آثار آن را به روشنی در آفریده‌های دست مردم مناطق مختلف دید و از هم دیگر متمایز ساخت. به عنوان مثال، اگر یک قالی در منطقه‌ای کوهستانی بافته شده است می‌توان صلابت و خشونت کوهستان را آشکارا در آن دید و در ناحیه‌ای که در آن گل و گیاه فراوان است می‌توان لطافت را در قالی آن ناحیه دید و همینطور شیوة زندگی و ذوق و فرهنگ مردمان مختلف دیده می‌شود. امروزه نباید از نقش ارتباطات در همه موارد غافل بود چرا که سهولت طی مسافت‌های دور و مهاجرت مردم از نقطه‌ای به نقطه دیگر به این هنر نیز امکان پویایی می‌دهد. به همین دلیل وقتی استاد تبریزی در کرمان قالی‌می‌بافد اگر نقشه و مصالح هم کرمانی باشد باز قالی اثر دست استاد تبریزی است و این نشان‌دهنده انعکاس فرهنگ و قوم است که از دستان هنرمند بر قالی می‌نشیند.
قالی کرمان بافته شده توسط مردمانی است که در کویر زندگی می‌کنند در حالیکه میان این کویر نواحی سبز و خرم وجود دارد که هر گردشگری را شگفت‌زده می‌سازد و همین امر نشانی از این تنوع در قالی کرمان شکل داده که در دنیا هرکسی که دوستدار هنر است به سهولت این قالی را تشخیص می‌دهد و طرفداران زیادی دارد. در ایران نیز کمتر کسی است که وصف قالی کرمان را نشنیده باشد.
تعیین تاریخ دقیق آغاز هنر قالی‌بافی در کرمان مشکل و تا حدودی غیرممکن است. قالی‌بافی در کرمان ابتدا به ساکن نبوده و پیش از آن شال‌بافی در این منطقه رواج داشته و کم‌کم جای خود را به قالی‌بافی داده است. هر چند که شال‌بافی هم دیده می‌شود.
طبق برخی از اسناد می‌توان اندکی این شکل را حل کرد. شاردن جهانگرد فرانسوی که در قرن ۱۷میلادی به ایران سفر کرده است در سفرنامه خود درباره قالی کرمان می‌نویسد: کارگاه‌های عالی فرش‌بافی در ایالت کرمان است، قالی‌های محصول این کارخانه‌های ایرانی را معمولاً در اروپا به نام فرش ترکی می‌خوانیم چون قبل از ساخته شدن راه‌های تجاری از راه خلیج فارس محصولات ایران را از طریق ترکیه به اروپا صادر می‌کردند.
مارکوپولو که درسال ۱۲۷۰ میلادی از ایران دیدن کرده است در یادداشت‌های خود می‌نویسد: زنان کرمانی زیباترین شال‌ها و فرش‌ها را می‌‌بافند.
در چند دهه قبل، گروهی از هنرشناسان اروپایی و آمریکایی تحقیقات پردامنه‌ای درباره قالی ایران انجام داده‌اند که براساس آن زمان بافت نخستین قالی‌ها در کرمان به قرن ۱۷ میلادی می‌رسد. یان نبت یکی از مردم‌شناسان برجسته در تحقیقات خود می‌نویسد: اکبر بزرگ۱ در دوران سلطنت خود دو قالی کرمان به هندوستان برد. این موارد تنها اسناد و مدارکی هستند که می‌توان به قدمت قالی‌بافی در کرمان اشاره کرد البته نباید فراموش کرد که در این فاصله زمانی شال‌بافی در کرمان رونق بیشتری داشته است. این امکان وجود دارد که اسناد و مدارکی جدید بر قدمت بیشتر این هنر بدست آید.
می‌بینیم که قالی کرمان از گذشته به خوبی شهرت داشته است. چنان که در زمان اکبرشاه هندی به هندوستان صادر می‌شد. پس از پایان دوره صفویان در دوران آشوب تا استقرار قاجاریه صنعت و تجارت قالی در کرمان از رونق افتاد.
در قرن نوزدهم استفاده از شال به مد روز تبدیل گشت و شال بافی در کرمان رونق گرفت و صنعت قالی‌بافی را تحت‌الشعاع قرار داد و در نتیجه میزان تولید قالی کاهش یافت. در اواخر قرن نوزدهم دوباره قالی‌بافی در کرمان رونق گرفت. به طوری که در سال ۱۹۰۰ در شهر کرمان هزار دستگاه و در راور در حدود صد دستگاه دارقالی برپا بود. قالی‌های کرمان توسط بازرگانان تبریز به اروپا صادر می‌گردید. با افزایش مشتری به دلیل اینکه کارگاه‌های قالی‌بافی اندک بود، بازرگانان تبریزی خود اقدام به تأسیس کارگاه کردند. در این جریان اعمال سلیقه و تغییراتی در رنگ و نقشه قالی صورت گرفت ولی نه به آن اندازه که ساختار قالی مخصوص کرمان از بین برود.
صدور قالی‌های نفیس کرمان به اروپا و آمریکا باعث گردید که کم‌کم پای بازرگانان این دو قاره به کرمان باز شود به‌طوری‌که نخستین شرکت‌های خارجی در کرمان تأسیس شدند و آمریکایی‌ها و به میزان اندکی انگلیسی‌ها اقدام به تولید و تجارت قالی در کرمان کردند.‏
طی ۱۴ سال از سال ۱۲۷۸ تا ۱۲۹۲ هجری شمسی تعداد دستگاه قالی‌بافی در کرمان از ۱۱۰۰ دستگاه به ۳۵۰۰ دستگاه افزایش یافت. آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ میلادی صنعت قالی را در کرمان از رونق انداخت. و پس از پایان جنگ دوباره تقاضای قالی کرمان افزایش یافت. اوج مرغوبیت و توسعه قالی کرمان به سال‌های ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۸ برمی‌گردد. آغاز جنگ جهانی دوم تأثیری در کار صنعت قالی کرمان نداشت چرا که ورود متفقین به ایران باعث شد که گروهی از آنها به خرید قالی کرمان بپردازند.
با توجه به اسناد و مدارک موجود قالی کرمان همواره مرغوبیت خود را حفظ کرده است. در حال حاضر قالی کرمان به عنوان ظریف‌ترین و زیباترین قالی ایران و جهان در ذهن‌ها مانده است.
● ویژگی‌های قالی کرمان
در رابطه با ویژگی‌های قالی کرمان ما به نوشته جهانگرد فرانسوی‌ هانری رنه دالمائی (‏Henry-Rene D, Allemage‏) است اکتفا می‌کنیم. وی چنین نوشته است: «قالی کرمانی با دسته گل‌های بنفشه زینت یافته که شاخ و برگ‌های آن‌ها با رنگ طبیعی در آن نقش بسته است. در این نوع قالی‌ها نقشة باغ و گلستان دیده نمی‌شود بلکه گلدان‌ها و دسته گل‌ها و غنچة نوشکفته را با دقت خاصی در زمینة سادة قرمز نمایش می‌دهند و غالباً در مرکز آن مدالیست که از گل‌های بهم پیچیده احاطه شده است و گاهی هم دارای درختی است که میوه‌های گوناگونی ببار آورده است و در حاشیة آن هم مرغان مرموز کوچکی وجود دارند. قالی‌های کرمانی از لطافت و نرمی پشم و نخی که با مهارت تأیید شده شناخته می‌شوند. در همین ایالت است که قالی‌های عالی و ممتازی با موی بز بافته می‌شود و ثروتمندان با سلیقه و ذوق در تحصیل آنها با هم رقابت می‌کنند.
● سنت‌ قالی‌بافی در کرمان
همانطور که گفته شد، قبل از قالی بافی مردم کرمان به کارهایی چون شال بافی، سفره بافی، گلیم بافی و کرباس بافی اشتغال داشته و اکنون نیز به‌طور پراکنده این صنایع در استان دیده می‌شود، این صنایع زمینة لازم برای ظهور یک هنر جدید که دارای ارزش و اعتبار بیشتری است را فراهم نمود. بنابراین افرادی که به صنایع ذکر شده مشغول بودند به قالی بافی روی آوردند. بدین ترتیب نخستین طراحان قالی کرمان طرح‌های خود را از شال‌‌های کرمانی اقتباس نمودند. در واقع این احتمال می‌رود که قالی‌های بافته شدة ابتدایی توسط افرادی طراحی شد که در کار طراحی شال‌های زیبا و ظریف پشمی دست داشتند. بطور تقریبی و احتمالی می‌توان شروع تبدیل صنعت شال‌بافی به قالی بافی را در سال ۱۹۰۰ میلادی دانست. حال چگونه مردم کرمان به بافتن قالی روی آوردند و این صنعت را توسعه دادند؟ آیا براثر شرایط طبیعی حاکم بر کرمان و کمبود آب برای کشاورزی و فقر مردم آن ناحیه باعث شد که به قالی‌بافی و توسعه یک صنعت درآمدزا بپردازند؟ خیر تنها منافع مادی باعث گرایش مردم کرمان به این صنعت نبوده است بلکه عوامل مختلفی از جمله وضعیت طبیعی و جغرافیایی، استعداد، ذوق، هنر و عواطف مردمان این استان در توسعه‌ قالی‌بافی و با ارزش شدن قالی نقش داشته است. یکی از علل اصلی روی آوردن مردم کرمان به قالیبافی برآورده نمودن نیازهای روحی و عاطفی بود، چرا که به نظر کارشناسان زیباترین قالی‌های ایران با نقش گل و بلبل و درخت متعلق به نواحی کویرنشین است و گیاهان نیازهای روحی و عاطفی آنها را در ذهن خود جبران می‌سازد البته نمی‌توان گفت که در کرمان گل و گیاهی وجود ندارد چرا که در برخی از نقاط کرمان به دلیل شرایط آب و هوایی مناسب و وجود کوه‌ها و دامنه‌های سرسبز ونیز باغ‌های زیبا، گل‌ها و گیاهان زیبایی می‌رویند که در نوع خود بی‌نظیر و تنها منحصر به استان کرمان است و در منابع مربوط به فلور ایران برخی از گل‌های زیبا و کمیاب تنها مختص به نواحی کرمان است. حال با وجود این می‌توان این گمان را کرد که طراح قالی کرمان ارزش و منزلت گل و گیاه به دلیل کمیابی و روییدن در ناحیة کویری و بی‌آب را دانسته و قصد داشته که آنها را در زیباترین آفریدة خود یعنی قالی کرمان منعکس و ماندگار کنند. و همین‌طور وجود مرغان و پرندگان زیبا و عجیب را که در باغ‌های کرمان دیده می‌شوند را در قالی خود به تصویر بکشند. این طرح‌های زیبا که ناشی از عواطف و ذوق خالق آن است به‌طور مسلم باید یک اثر زیبا و با ارزش را بوجود آورد. از عوامل دیگر در رونق صنعت قالی بافی در کرمان تقاضای زیاد برای آثار هنری با ارزش همچون قالی بوده است.‏
از آنجایی که کارهایی چون پشم ریسی، نخ تابی، طراحی، چله‌کشی، رنگ رزی، رفوگری و قالی‌شویی از مشاغل جانبی بوجود آمده از حاشیة قالی‌بافی است، قالی‌بافان کرمانی توجه بیشتری به این امر کرده‌اند تا با سرمایه‌‌های اندک اشتغال‌زایی نمایند. در گذشته مراکز قالی‌بافی در کرمان در اختیار تجار و خوانین روستاها بوده است و آنها مالک کارگاه‌های قالی‌بافی بوده‌اند و قالی‌بافان که بیشتر کودکان و زنان بودند باعث می‌شد که از این بابت سود زیادی نصیب خود کنند و حق هنرمندان که در زیرزمین‌ها و اتاق‌های تاریک و نمدار ساعت‌ها به بافتن مشغول بودند را پایمال کنند.
چرا که در گذشته در برخی از روستاها و نواحی چون راور این رسم بود که کودکان را معمولاً از ۵ سالگی به عنوان اجیری نزد ارباب می‌بردند تا قالیباف شود و طبق این باور که «ما این بچه را آورده‌ایم تا قالی‌باف شود و تأکید می‌کردند که گوشتش از شما و استخوانش از ما» کودکان را بدون حامی و پشتیبان رها می‌کردند، و در بین والدین کودک و ارباب سندی به نام اجیرنامه یا اجیر خط رد و بدل می‌گردید.
در این سند مقرر می‌گردید که والدین سالانه چقدر مبلغ بصورت نقدی یا جنسی مانند گندم، جو و ارزن از ارباب یا خان دریافت کنند. این کودکان در سال ‏ فقط ۱۰ روز حق استفاده از مرخصی داشتند و آن هم تنها شامل اعیاد و سوگواری‌ها بود. این کودکان قالی‌باف تنها به کار قالی‌بافی مشغول نمی‌گردیدند بلکه در خانه خان یا ارباب باید به مراقبت از دام‌ها، تهیه آب از قنات و چشمه، نظافت خانه و غیره می‌پرداختند.
در نواحی کرمان از آنجایی که شرایط سخت کویری حاکم است، بسیاری از اهالی کرمان به پرورش و نگهداری بز می‌پردازند چرا که بز با شرایط گوناگون سازگار است و از این بابت پرزهای قالی‌های قدیمی اصیل کرمان از پشم بز تهیه می‌شده است و این پشم محلی دارای دوام بیشتری بود. ولی با وجود تقاضاهای فراوان برای بافتن قالی اقدام به تهیه پشم‌های گوسفند یا بز که از خراسان، کرمانشاه وارد می‌شده است، می‌کردند. همچنین پشم‌های خشک‌تر تبریز را به‌کار می‌بردند.
برای تاروپود قالی نیز از نخ پنبه‌ای استفاده می‌کردند و در استان کرمان پنبه نیز به فراوانی کشت می‌گردد.
● مواد اولیه در قالی‌بافی کرمان
پشم یا خامه برای بافت قالی کرمان اصولاً نرم و نتابیده تدارک می‌شود، خامه نتابیده، خامه‌ای است که پس از چیدن از پشت گوسفند و گذراندن مراحل رنگرزی بدون اینکه آن را بتابند و به صورت رشته در آورند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. حسن خامه نتابیده در این است که نرم و ظریف است و بافته شده آن خوش‌نما است، در صنعت قالی‌بافی کرمان معمولاً دو نوع پشم به کار می‌رود:
۱) پشم را مستقیماً از پشت گوسفند می‌چینند و مورد استفاده قرار می‌دهند. این نوع پشم را پشم زنده می‌گویند. پشم زنده معمولاً دو گونه است: بهاره و پاییزه.
الف ) پشم بهاره ـ این نوع پشم را در نیمه بهار از پشت گوسفند می‌چینند، به سبب لطافت هوا و تازگی علوفه، پشم بهاره نرم‌ترین و محکم‌ترین و براق‌ترین نوع پشم است و قالی‌های بافته شده با این پشم ظریف‌ترین و مرغوب‌ترین قالی است.
ب ) پشم پاییزه ـ‌ در آغاز پاییز از پشت گوسفند چیده می‌شود و نسبت به پشم بهاره زبر‌تر و زمخت‌تر است، در نتیجه انعطاف کمی دارد.
۲) پس از ذبح گوسفند پشم آن را هنگام دباغی پوستش، به وسیله آهک جدا می‌کنند نوع اخیر را اصطلاحاً پشم مرده می‌نامند، پشم مرده معولاً زبر و زمخت و انعطاف‌ناپذیر است و به سبب تأثیر مواد آهکی در مقابل رنگ هم مقاومت می‌کند، در نتیجه دیرتر و کمتر رنگ می‌گیرد.
با وجود کارخانجات متعدد پشم‌ریسی در ایران که پشم مورد نیاز قالی‌بافان را به صورت کلاف آماده می‌کند، در اکثر نقاط کرمان زنان خانه‌دار این مهم را برعهده می‌گیرند و در خانه به پشم‌ریسی می‌پردازند.
همانگونه که گفتیم، به سبب موقعیت جغرافیایی و کیفیت خاص آب و هوا، پشم کرمان بسیار نرم و مرغوب است و به همین سبب کارخانه‌داران اصفهان خریدار عمده پشم کرمان هستند.
ناگفته نماند که این کار باعث می‌شود قالی‌بافان کرمانی کمبود پشم مورد نیاز خود را با روی آوردن به بازارهای پشم مشهد، سبزوار، کرمانشاه و گهگاه افغانستان جبران کنند. آنها در مواردی از تبریز نیز پشم و کلاف تابیده وارد می‌کنند. ممکن است این سؤال پیش آید که از ابریشم هم در قالی‌بافی استفاده می‌شود یا نه؟ باید بگوییم که در زمان صفویان از ابریشم نیز برای بافتن قالی‌های ریز بافت استفاده می‌شد، ولی امروزه در کاشان، در موارد بسیار نادر (و به‌ندرت در شهرهای دیگر) از ابریشم استفاده می‌شود.
تاروپود ـ تاروپود قالی کرمان نیز مانند سایر قالی‌ها از پنبه است، پنبه در برابر کشش دار قالی مقاوم‌تر از پشم است و باعث نمی‌شود که تارها منعطف و در نتیجه شل شوند. پود قالی کرمان هم از پنبه است.
● دستگاه قالی‌بافی
در کرمان از دستگاه گردان استفاده می‌‌شود در این دستگاه تیرهای بالایی و پایینی به وسیل یک اهرم در جای خود می‌گردند، تیرهای دستگاه از تنه تراشیده و صاف شده چنار است. یک میله چوبی و گاه آهنی از لای هر یک از دو سر چله‌ها می‌گذرد و بوسیله تسمه یا به طریق دیگر به تیر بالا یا پایین استوار می‌گردد. آنگاه تیر را می‌گردانند تا چله‌ها محکم کشیده شود به‌تدریج که کار بافتن قالی پیش می‌رود، آن را دور تیر پایین می‌پیچند. امتیاز این دستگاه در این است که قالی را به هر طولی که خواسته باشند می‌توان بافت و حال آنکه در دستگاه تبریزی حداکثر درازای قالی ناچار از دو برابر فاصله تیرها کمتر است. از آن گذشته، در این دستگاه با چرخاندن تیرها به وسیله اهرم کشش تارها یکنواخت‌تر صورت می‌گیرد تا با گره، در نتیجه لبه یا (لواره) قالی راست‌تر از کار در می‌آید. از ضمائم هر دستگاه تیر یا میله‌ای است به نام هاف که تارها یک در میان به آن مربوط است. «هاف» یک جفت است و حرکت آنها به وسیله آلتی به نام کمان، به‌طور مکانیکی، مانند دستگاه پارچه‌بافی، انجام می‌گیرد و دقت کمتری صرف آن می‌شود. در کرمان برخلاف تمام نقاط قالی‌بافی، قالی سه پوده بافته می‌شود، در حالی که در نقاط دیگر معمولاً دوپود یا یک پود به کار می‌رود.
در کنار دار قالی ابزاری هم مخصوص این فن وجود دارد، چاقوی بافندگی که گونه‌ای از چاقوی معمولی است و برای بریدن سر نخ به کار می‌رود. دیگر افزار شانه مانندی است به نام «دفتین» که پس از بافته شدن هر رج و گذراندن پود با آن بر لابه‌لای تارها می‌کوبند تا پود به خوبی جای بگیرد. دفتین از تیغه‌های آهنی به پهنای دو سانت تشکیل می‌شود که یک سر آنها بهم چسبیده ومانند دسته شده است و سر دیگر آنها مانند شانه باز است و برای کوبیدن پود به کار می‌رود. در کرمان پس از آنکه با دفتین پودها را زدند با لبه کند تیغه‌ای که از طرف تیز آن نخ ها را می‌برند بر پودها می‌کوبند تا خوب جای بگیرند. مقراض پرداخت کردن قالی نیز از ابزار بافندگی است که البته اشکال متفاوت دارد و برای چیدن سرریشه‌ها و پرداخت قالی به کار می‌رود. در کرمان قالی را پس از پیاده‌کردن از دستگاه پرداخت می‌دهند و این نیز یکی از ویژگی‌های قالی کرمان است.
● شیوه بافت
معمولاً دو نوع گره در قالی‌بافی وجود دارد، گره فارسی‌باف و گره ترکی‌باف که اولی در میان قالی‌بافان مناطق مرکزی، شمال شرقی و جنوبی ایران و دومی در میان بافندگان مراکز شمال غربی، شمال و غرب کشور رواج دارد. در کرمان بافت قالی به صورت فارسی‌باف است. در گره فارسی‌باف نخ از کناره یک چله رد می‌شود و از فاصله دو چله بیرون می‌‌آید و پس از دور زدن چله دوم از بین دو چله سر در می‌آورد. از این نوع دو نوع گره نوع به اصطلاح تقلبی نیز گهگاه در قالی‌بافی به کار می‌رود و آن گره جفتی است. در این نوع گره پشم به جای دو چله از چهار چله رد می‌شود. از این نوع گره معمولاً در قالی‌های ریزباف بیشتر استفاده می‌شود، چه تشخیص آنها از روی قالی‌کاری مشکل‌ است و البته پس از آنکه پود روی رج را پوشاند تشخیص گره جفتی غیرممکن است.
گره جفتی گرچه کار بافنده را آسان می‌کند، لیکن باعث می‌شود که قالی نرم و سبک و کم‌دوام گردد و این بلاشک عیب بزرگی برای قالی است. اخیراً در کرمان نوعی بافت در میان قالی‌بافان رایج شده است و آن بافت بدون گره (کمانه شیب) است، به این ترتیب که دور چله می‌گردید بدون اینکه گره بخورد و بر روی رج محکم شود. در روی قالی و پشت آن تشخیص این نوع گره غیرممکن است، لیکن در اثر مرور زمان گره‌ها دانه‌دانه از پشت قالی درمی‌آیند و به تدریج قالی از بین می‌رود.
لطمه دیگری که از بافت کمانه شیب بر قالی وارد می‌شود این است که دیگر قالی به مرحله کهنگی نمی‌رسد و در نتیجه کهنه قالی کرمان هم برخلاف سایر قالی‌ها ارزشی ندارد. البته فراموش نمی‌کنیم که قالی‌های درست بافت کرمان کهنگی بسیار ارزشمندی دارند.
یادآور می‌شویم که بافت بی‌گره در تمام نقاط کرمان رایج نیست. تحقیقات نشان می‌دهد که در جوپار، ماهان، کرمان و بعضی از نقاط کوهپایه بافت بی‌گره یا کمانه شیب رایج گردیده است و در بقیه نقاط مانند راور، رابر، بافت، رفسنجان و... بافت گره فارسی در کار است و کماکان قالی‌های نفیس محصول این نواحی می‌باشد.
حال که صحبت از گره و نوع بافت در قالی کرمان رفت، بجاست که واحد بافت و تعداد رج در گره قالی کرمان را هم بشناسیم. در قالی کرمان مقیاس محاسبه همان ذرع قدیم (۱۰۴ سانتیمتر) می‌باشد. مجموع تعداد دانه‌های موجود در یک گره عرض و یک گره طول واحد بافت قالی است، به این ترتیب که اگر در یک گره عرض ۳۵ دانه و در یک گره طول ۳۵ دانه باشد، این قالی را ۳۵ جفت یا ۷۰ رج می‌خوانند، البته یکی از عوامل مرغوبیت قالی مساوی‌بودن دانه‌های موجود در یک گره عرض و یک گره طول است و اگر در یک قالی بافت آن طوری باشد که دانه‌های گره عرض و طول نامساوی باشند آن فرش نامرغوب است.
اگر تعداد دانه‌های گره طول زیاد باشد، طول فرش از آنچه که مقرر است و در قرارداد بافت قید گردیده زیادتر خواهد شد. به عنوان مثال قالی چهارمتری ۵/۴ متر طول پیدا خواهد کرد نیم متر اضافه را در اصطلاح قالی بافی کرمان رندی می‌نامند، یعنی سفارش‌دهنده به بافنده می‌گوید نیم‌متر رندی کرده‌ای و البته قیمت آن نیم متر قابل پرداخت نیست. قالی ریز بافت مرغوب‌ترین قالی است و هر چه قالی درشت بافت باشد باعث کاهش ارزش آن می‌شود.
● رنگ‌رزی و رنگ
در قدیم قبل از آنکه صنعت رنگ‌های شیمیایی رونق پیدا کند رنگ‌رزهای کرمانی از رنگ‌های طبیعی اشاره می‌کردند. رنگ‌های طبیعی از ثبات لازم برخوردار نبود و رنگ‌رزها برای این که به رنگ ثابت دست یابند پشم را در داخل رنگ به مدت زیادی می‌جوشاندند.
پس از مدتی به منظور ثبات رنگ از مواد ثابت‌کنندة شیمیایی استفاده می‌کردند.
اکنون رنگ‌های شیمیایی جایگزین رنگ طبیعی گشته است و مقرون به صرفه و ثبات است. چرا که اگر رنگ ثابت نباشد قالی به مرور زمان و بر اثر تابش آفتاب رنگ می‌بازد و در اصطلاح رگه‌دار می‌شود و این در قالی‌بافی یک ایراد بزرگ است.
ـ شکل گره‌ها
ـ مقطع جفتی فارسی‌باف
ـ مقطع ترکی‌باف
ـ مقطع فارسی‌باف
ـ مقطع جفتی فارسی‌باف کرمان
ـ جفتی فارسی‌باف از روبرو
ـ ترکی‌باف از روبرو
ـ فارسی‌باف از روبرو
ـ جفتی فارسی‌باف کرمان از روبرو
قالی‌بافان کرمانی از رنگ‌های روشن و شاد استفاده می‌کنند. در قالی‌های بافت کرمان اغلب رنگ‌های سرمه‌ای، کرم، لاکی، فیروزه‌ای، سبز، زرد طلایی، سفید، صورتی، آبی ملایم، عاجی و خاکستری مشاهده می‌گردد. در قدیم طرح قالی‌هایی که به سفارش آمریکایی‌ها بافته می‌شد از رنگ‌های ملایم روشن استفاده می‌شد که به آنها در اصطلاح باب آمریکا می‌گفتند و قالی‌هایی که به سفارش اروپا ساخته می‌شد از رنگ‌های تندتر و تیره‌تر استفاده می‌شد که به آنها باب اروپا می‌گفتند.
● طرح و نقشه
برای قالی کرمان نقشه‌های خاص کرمان وجود دارد. البته تأثیرپذیری طرح‌های قالی کرمان را از نقشه‌های اصفهان مانند شاه‌عباسی که اوج طرح و نقشه در دوران صفویان، یعنی درخشان‌ترین دوران قالی در ایران و نیز نقشه شیخ صفی که پویایی خاصی در بین طرح‌های قالی ایران دارند، نباید از نظر دور داشت. بنابراین اگر در کرمان قالی‌بافان از نقشه‌های دیگری استفاده کنند، غیرمعمول و خارج از عرف خواهد بود، البته این بدان معنی نیست که در کرمان از نقشه‌های مناطق دیگر استفاده نمی‌شود، بلکه این موضوع کمتر از جاهای دیگر اتفاق می‌افتد. قالی‌بافان کرمان در نقشه‌های خود بیش از هرچیز به نگاره‌های گلدار روی می‌آورند، علت این امر شاید علاقه‌ای باشد که مردم این منطقه از گذشته‌های دور به گل دارند، اشکال گوناگونی از گل آفتاب‌گردان که نشانه‌ای از آیین زرتشت است، در قالی‌های کرمان دیده می‌شود. گذشته از آنچه گفتیم تصاویری از پرندگان و حیوانات به صورت نقشه شکار گاهی و یا نقشه‌هایی که در آنها تصاویر انسان نیز وجود دارد، در نقشه‌های متن قالی‌های کرمان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
نقش‌های معروف قالی کرمان عبارتند از لچک ترنج، افشان بالچک ترنج، افشان سراسری بدون لچک ترنج، درختی، گنجشکی، باب آمریکا، شکارگاهی، چمنی، اردبیلی، بازوبندی، کف ساده، کف ساده مرغی، خشتی، سعدی دشت گلی، شاه‌عباسی نقره‌ای، شاه‌عباسی درشت گلی، ستونی، راوری و غیره. طرح و نقشه‌ قالی‌های کرمان آنقدر در ذهن ما ایرانی‌ها جای گرفته است که در برخی موارد آنها را مثال زیبایی می‌زنیم، نقش‌های آن را در طراحی‌ها و ساخت اشیاء تزیینی و کاربردی دیگر بکار می‌بریم. گرافیست‌ها از آنها در طرح‌های خود استفاده می‌کنند و بیشتر از همه آن افرادی که به خانه عامری‌ها در کاشان رفته‌اند قطعاً طرح قالی کرمان را بر روی سقف برخی از اتاق‌های این خانه بزرگ دیده‌اند.
مرتضی جوهری

پی‌نوشت:
۱-‌ اکبرشاه هندی- جلال‌الدین اکبرشاه هندی‌پور، از سال ۹۶۳ تا ۱۰۱۴ هجری قمری در هندوستان سلطنت کرد. این پادشاه در سال ۹۴۹ هجری قمری متولد گردید و در سال ۱۰۱۴ هجری قمری فوت کرد. وی از سلسله تیموریان هند کشور خود را به یاری وزیرش ابوالفضل منظم کرد. به زبان فارسی دلبستگی ویژه‌ای داشت و دستور داد همه کتاب‌های دینی و ادبی قدیم هند را به فارسی ترجمه کنند. وزیرش ابوالفضل کتاب اکبرنامه را در شرح‌حال و خدمات وی تألیف کرد.
منابع:
-‌ تاریخ صنایع ایران بعد از اسلام – زکی محمدحسن، انتشارات اقبال، ۱۳۴۶.
- سفرنامه از خراسان تا بختیاری، هانری رنه دالمانی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۳۵.
- راور شهری در حاشیه کویر، ماشاالله کاربخش راوری، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۷۵.
- قالی ایران را بشناسیم، بهمن خان‌محمد آذری، مجله هنر و مردم شماره ۱۷۴ و ۱۷۵.
- سفرنامه آنتونی اسمیت، آنتونی اسمیت، نشر گسترده، ۱۳۶۹.
- فرهنگ دهخدا، علی‌اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۷.
- کویرهای ایران، سون هدین، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۱.
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید