آیا فقط حزبی فکر کردن(با توجه به جامعه ایران) عامل موفقیت در انتخابات دهم است؟

دو ماه تا انتخابات دهم ریاست جمهوری زمان باقی است ، تا حدودی دو اردوگاه اصلاح طلبان و اصولگرایان درگیر حاشیه های رسیدن به اجماع هستند . اصولگرایان بر سر طرح محسن رضایی یا همان دولت ائتلافی به تفکر فرو رفته اند و هنوز به نتیجه نرسیده اند .مشکل اصولگرایان با تکثر کاندیداهای هم وزن همچون : قالی باف ، رضایی ، لاریجانی در کنار محمود احمدی نژاد بیشتر از اصلاح طلبان است و چه بسا در این طیف با حتمیت شرکت محمود احمدی نژاد به دو یا چند کاندیدایی بسنده کنند . اصلاح طلبان نیز عملا با از خودگذشتگی سید محمد خاتمی اولین گام را برای رسیدن اجماع برداشته اند و از کاهش تحرکات ستاد آقای کروبی بعد از انصراف خاتمی چنین به نظر میاید که در آینده نزدیک ایشان هم برای پیروزی اصلاح طلبان گامی اساسی را به نفع میر حسین موسوی که تجربیات ۶ سال نخست وزیری و ۱۶ سال مشاورت دولتهای سازندگی و اصلاحات را به همراه دارد ، برخواهند داشت. اما دو طیف بارز کشور برای رسیدن به اجماع نهایی فاصله زیادی دارند. و باید منتظر بود در اینده نزدیک چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
حال با این دید گاه که دو طیف بتوانند از لحاظ ترکیب کاندیداها برابر با هم باشند ، اما فاکتورهای دیگری در کسب آرای ملت شریف ایران خصوصا کسانی که دیدگاه های حزبی و جناحی خاصی ندارند کارساز و حیاتی است. زیرا گذشته انتخابات و نظرسنجی های انجام شده نشان میدهد که درصد بالایی از مردم ایران قبل از اینکه حزبی باشند و کاندیدای حزب خاصی را مد نظر داشته باشند به شخص کاندید و شخصیت سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی وی توجه دارند.
در این مجال کوتاه نظری خواهیم افکند بر برخی فاکتورهای اساسی که بایست از جانب کاندیدها به آنها پرداخته و در محافل و سخنرانی ها با شفافیت تمام موضوع گیری مناسب در ارتباط با آنها اتخاذ گردد.تا بتوانند این طیف وسیع آراء را به سوی خویش سرازیر کنند.
بررسی چندین دوره انتخابات و شرکت مردم در این فعالیتهای سیاسی و راز و رمز موفقیت اشخاص پیروز در این برهه های خاص نشان دهنده تفکرات و انگیزه های مردم از انتخاب است، هرچند جوامع و تفکرات در حال تحول و تغییر هستند اما باتوجه به ریشه داشتن در فرهنگ غنی ایرانی ، میتواند با اندکی تسامح برای این مرحله نیز تعمیم داده شود.
نکته اول که باید به آن اشاره گردد این است که مردم ایران با توجه به اصالت و نجابت خاصی که دارند صداقت را بیش از هر چیز دیگری به رسمیت میشناسند . در بین نخبگان سیاسی کشور که هماکنون کاندیداهای ریاست جمهوری هستند کسانی که بیشتر با مردم دمخور و صادق بوده اند از شانس بیشتری برخوردارند. البته صداقت را نباید با وعد و وعید های انتخاباتی اشتباه گرفت شناخت این مهم با مطالعه گذشته کاندیداهای میسر خواهد بود
نکته دوم که یکی از فاکتورهای پیروزی محسوب میشود و در دوره های قبل خصوصا انتخابات هفتم و هشم و نهم ریاست جمهوری از اهمیت بالای برخوردار بوده است ، نگاه مناسب و در خور شان به جمعیت بسیار بالای جوانان می باشد. دولت آینده باید از نسل سوم که اینده سازان جامعه هستند به نحو احسن استفاده نماید و در این مقطع باید با صداقت در رفتار و گفتار اعتماد آنها را جلب نماید. متاسفانه ساختار مدیریتی کنونی جامعه اجازه بروز خلاقیت به نسل زیر ۳۰ سال را نداده است. این نسل ، نسل تکنولوژی و سرعت است پس باید به زبان امروزین با آنها سخن گفت و گرنه از ما گریزان میشوند و گریزان شدن این طیف وسیع رای دهنده یعنی باختن بازی به حریف.
نکته سوم مشکلات اقتصادی و اجتماعی : تورم ، گرانی و بیکاری، فساد و بروکراسی اداری از معضلاتی است که اقشار آسیب پذیر جامعه خواهان بر طرف شدن آن هستند بدون هیچ گونه ابهامی ملت خواهان رفاه نسبی همانند جوامع دیگرند و این حقی خدادادی است که بشر باید از آن بهره مند باشد. طبق آمار رسمی و غیر رسمی تورم و گرانی کمر اقشار آسیب پذیر جامعه را خرد نموده است و سیاست های مسکنی و مقطعی کمک و امداد نمیوتاند در دراز مدت امنیت اقتصادی و به دنبال آن امینت روانی لازم را برای مردم به ارمغان آورد. دولت آینده دولتی است که امروز برنامه ریزی دقیق اقتصادی و اجتماعی خود را برای این حل معضلات به گوش مردم برساند و کمر به مبارزه با این آسیبهای اجتماعی ببندد. دولت اینده دولتی است که تیم اقتصادی خویش را از همین امروز به مردم معرفی نماید. و راه کارهای رفع و حتی توقف حرکت شتابنده و رو به جلو تورم را به مردم اعلام کند.
مبحث چهارم سیاست خارجی فعال و پویاست است که علاوه بر تامین بستر مناسب برای سرمایه گذاری و توسعه اقتصادی ، روابط کشور را با دیگر کشورها خصوصا همسایگان گسترش خواهد داد . در سایه یک دیپلوماسی فعال اعتماد جهانیان به کشور تاریخ ساز ایران به عنوان یکی از موثر ترین کشورهای جهن بیشتر خواهد شد. امروز با توجه تغییرات حداقل ظاهری در سیاست آمریکا نسبت به کشور و شکستن تابوی رابطه با آمریکا ، ارائه راهکار برخورد با این مسئله میتواند طیف وسیعی از مردم را به سوی کاندیدایی خاص هدایت نماید. رابطه یا عدم رابطه با آمریکا و نحوه برخورد با این دو جریان از مهمترین چالش هایی است که در چهار سال آینده رییس جمهور با آن مواجه خواهد شد پس بهتر آن است که ملت از برنامه و رهیافتهای خاص کاندیداها در این زمینه آگاه گردند.
مورد پنجم این است که، مدیریت کارآمد و متخصص برای هدایت کشتی جامعه به سوی رستگاری و اسایش است . اما متاسفانه امرزوه شاهد برخی مشکلات در این زمینه هستیم به طوری که کار در دست کاردان نیست و بین کار و تخصص سنخیتی موجود نمیباشد. مدیران کشور نباید در درون یک دایره شیشه ای بسته انتخاب گردند و نخبگان جامعه در هر رده ای باید بتوانند بر پست های کلیدی و در حد تخصص خود دست یازند. باید این دایره بسته را شکست و آن را به اتاقی با دربهای متعدد تبدیل نمود.
نکته دیگر نظارت دقیق بر قانون اساسی و آزادی های مشروع و تصریح شده ملت در آن است که کاندیداها باید مردم را از عمل به آن مطمئن نمایند.
و نکته آخر و بلکه مهمترین خواسته ملت اهمیت دادن به آرای آنها و نهادینه شدن دموکراسی ، پاسخگو بودن مسولان . به این معنی که قدرت امانتی باشد از جانب ملت در دست رییس جمهور که برای حفاظت از قانون و حقوق ملت از آن استفاده کند .
امید که ملت سرافراز ایران اسلامی در سایه انتخابی درست ۴ سال آینده را در دست کسی قرار دهند که با کار کارشناسی نه با آزمایش و خطا ایران را به سوی قله های پیشرفت و سعادت نزدیک و نزدیکتر نماید. انشائالله

نویسنده: علیرضا گودرزی کارشناس ارشد تاریخ