چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


کـامبیـز دیربـاز:بـه سینـمـا کمک کنیـد


کـامبیـز دیربـاز:بـه سینـمـا کمک کنیـد
«کامبیز دیرباز»، بازیگری توانمند است که هر نقشی را که ایفا کرده، بیننده جذب آن شده است او از معدود بازیگرانی است که در همان اوایل بازیگری توانست سیمرغ بلورین جشنواره فجر را کسب کند. با او گفتگو کردیم و خیلی دوست داشتیم سوالات خانوادگی از او بپرسیم اما کامبیز دیرباز بیشتر اهل گفتگوی تخصصی در مورد سینما و تلویزیون و هنر بود به هر حال گفتگو با دیرباز را بخوانید که امسال جای او در فیلم سینمایی اخراجی‌ها خالی بود.
● متولد تهران
کامبیز دیرباز خود را اینگونه معرفی می‌کند: ۱۲ شهریورماه سال ۱۳۵۴ در تهران به دنیا آمدم، فارغ‌التحصیل رشته بازیگری از دانشگاه هنر و معماری هستم و فعالیت کاری‌ام را در سال ۱۳۷۲ آغاز کردم... اما در سال ۱۳۷۶ با حضور در تئاتر سیاوش خدامی در این زمینه فعالیتم را آغاز کردم. آغاز فعالیت سینمایی من هم برمی‌گردد به سال ۱۳۷۸ و بازی در فیلم دختران انتظار به کارگردانی رحمان رضایی ... در فیلم‌های سینمایی چون دختران انتظار، نغمه، دوئل، گرداب، به نام پدر، سرگیجه، اخراجی‌ها، و انعکاس هم بازی کردم. از مجموعه‌های تلویزیونی هم باید به تب سرد به کارگردانی علیرضا افخمی اشاره کنم که در آن با حمید گودرزی و شهاب حسینی همبازی بودم که آن سال این سریال گرفت (در سال ۱۳۸۳) همچنین در سریال «پریدخت» هم در کنار لیلا حاتمی و علی مصفا بازی کردم که ماه محرم سال ۸۶ از شبکه دوم پخش شد و یک کار دیگر هم که تاریخی است و از سال ۱۳۸۴ در آن بازی کردم و هنوز تصویربرداری‌اش ادامه دارد، سریال «در چشم باد» است که بازیگران زیادی در آن ایفای نقش می‌‌کنند این فیلم به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی ساخته شده است.
● سال ۸۷
کامبیز دیرباز از سال ۸۷ اینگونه برای‌مان می‌گوید: «به لحاظ سینمایی برای من سال خوبی بود، در دو فیلمی که فیلم‌نامه‌های آن را دوست داشتم، بازی کردم. یکی از فیلم‌هایم به نام «انعکاس» با استقبال خوبی مواجه شد دو فیلم هم در جشنواره فیلم فجر داشتم به نام‌های عیار ۱۴ و کلبه که به اکران درآمد و تماشاگران از آن راضی بودند. خوشبختانه خاطرات خوبی از کارهایم در سینما دارم، ضمن اینکه در حال حاضر در پروژه آقای داریوش فرهنگ حضور دارم که نامش یک گزارش واقعی است و روزهای پایانی خود را سپری می‌کند. این فیلم قبل از نوروز تصویربرداری‌اش به اتمام رسید. در این فیلم، همبازی استاد جمشید مشایخی، رحیم نوروزی، مهرداد ضیایی، کوروش سلیمانی و گلاره عباسی هستم... فیلم‌نامه آن هم توسط سعید شهسواری به رشته تحریر درآمده است. این فیلم وقایع‌نگاری سه سال از زندگی دو دوست قدیمی است که انتظار دیدن هم را ندارند اما ناگهان رودرروی یکدیگر قرار می‌‌گیرند و در مورد داریوش فرهنگ هم باید اشاره کنم که سال‌های دور که سریال سلطان و شبان را می‌‌دیدم، فکر نمی‌‌کردم روزی در فیلم ساخته وی بازی کنم، وقتی این کار به من پیشنهاد شد خیلی خوشحال شدم و پس از خواندن فیلم‌نامه نقش را پذیرفتم.
● جوایز
برای بازی در فیلم «دوئل» در سال ۱۳۸۲ برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل در جشنواره بیست و دوم فجر شدم... در سال ۱۳۸۴ برای بازی در فیلم به نام پدر به کارگردانی «ابراهیم حاتمی‌کیا» کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر شدم و کاندیدای تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از نهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم دوئل در سال ۸۴ شدم.
● سیمرغ بلورین
به هر حال اینکه چه کسی برنده سیمرغ می‌‌شود، سلیقه هیئت ۶، ۵ نفره است من تعیین‌کننده نیستم، من سه بار در جشنواره فجر کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شدم و تنها یک بار برای فیلم دوئل توانستم سیمرغ کسب کنم.. به عنوان مثال اگر همین جشنواره امسال را نگاه کنیم می‌‌بینیم که اکثر بازیگرهای مرد ما کار داشتند در واقع جشنواره پربازیگری بود و همین کاندیدا شدن و دیده شدن این نقش برای من خیلی جالب بود و با تمام احترامی که برای سیمرغ‌های داده شده که یکی از آنان را هم خودم گرفتم، قائلم باید بگویم که من برای سیمرغ کار نمی‌‌کنم، اگر چه سیمرغ گرفتن مرا خوشحال می‌‌کند، اما سیمرغ نگرفتن مرا ناراحت نمی‌‌کند!
● اخراجی‌ها
در فیلم «اخراجی‌های یک» که پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران نام گرفت، هنوز تکه‌کلام‌های آن، بر زبان مردم جاری است مثل «ایول، ایول»! پس از گذشت سه سال از پخش آن فیلم، با شنیدن این واژه، هم خوشحال می‌‌شوم و هم ناراحت. خوشحال از این جهت که مردم این فیلم را دیدند و این نقش را پذیرفتند و توانستم با این نقش جایی در دل مردم باز کنم، اما از طرفی ناراحتم که نتوانستم نقش بهتری بازی کنم تا مردم آن را به‌خاطر بسپارند این اشکال از من است که سعی می‌‌کنم با کار بیشتر این اشکال را برطرف کنم.
● تجربه فضای جدید
هر گاه کسی کاری را قبول می‌‌کند، این امید را دارد که کار، کار خوبی ‌‌شود و هیچ کس به امید اینکه کار، کار خوبی نخواهد شد کاری را قبول نمی‌‌کند، همچنین تجربه کردن یک فضای جدید هم لذت‌بخش است، برای مثال در فیلمی که امسال از من به نام «کلبه» در جشنواره اکران شد، باید بگویم که من جواد افشار را می‌‌شناختم و کارهایش را در تلویزیون دیده بودم، می‌‌دانستم چقدر در دکوپاژ کردن تواناست، از طرفی انتخاب یک نقش خودش یک ریسک بزرگ است که آیا درآن کار دیده شوی یا نه؟ من خودم تا لحظه‌ای که فیلم را روی پرده ندیده بودم این نگرانی را داشتم که کار آن جور که باید و شاید از آب درنیامده باشد، اما وقتی فیلم را دیدم به نظرم ۷۵ درصد آن چیزی شد که فکرش را می‌‌کردیم و تنها ۱۵، ۱۰ دقیقه پایانی فیلم بود که به نظرم خوب نشده بود و با صحبتی که با آقای افشار داشتم اون قسمت از تدوین مجدد حذف شد و به نظرم کار خیلی بهتر شد.
● یک نقش منفی
من در کارنامه‌های کاری‌ام تنها یک نقش منفی دارم و آن هم «پیمان» در «تب‌ سرد» است و بقیه کارهایی که انجام دادم، منفی نبوده و یک اشتباهی که معمولا پیش می‌‌آید این است که نقش «مجید» در «اخراجی‌ها» در کاراکترهای منفی تقسیم‌بندی می‌‌شود که این به نظر من اشتباه است. در مورد کلیشه شدن هم باید بگویم که آرمان‌های من در بازیگری این است که کارهایی که بازی می‌‌کنم شبیه هم نباشد، اما این را هم باید بگویم که به نظر من اگر یک بازیگر نقشی را بازی کرد و در آن نقش خوب بود، هیچ اشکالی ندارد که آن را تکرار کند، کما اینکه خیلی از بازیگرهای بزرگ را می‌‌بینیم که این کار را می‌‌کنند.
● پله‌های ترقی
من به روند طی شدن یکی یکی پله‌ها اعتقاد داشتم، به همین خاطر به دانشگاه رفتم و رشته تئاتر خواندم. در آن ۴ سال هم تنها تئاتر کار می‌‌کردم چرا که مقابل دوربین سینما جای خطا کردن نیست و همه چیز ثبت می‌‌شود با این حال معتقدم که تحصیلات آکادمیک برای یک بازیگر شرط لازم است، اما کافی نیست!
● مردم
من برای مردم کار می‌‌کنم، نه منتقدین! برای مثال در خارج از کشور یک منتقد نمی‌‌تواند با قلم خود یک فیلم را کاملا به زمین بزند، اما در ایران به نظرم برعکس است، کما اینکه دیدید فیلم «اخراجی‌ها» را اکثر منتقدین رد کردند، اما از طرف مردم با استقبال بی‌نظیری روبه‌رو شد اما با این‌حال نظر منتقدین برای من مهم است، اما من برای مردم کار می‌‌کنم.
● کمک به سینما
کامبیز دیرباز زمانی که با این سوال مواجه می‌‌شود که برای سال ۸۸ چه آرزویی داری؟ می‌‌گوید: برای سینما ایران آرزو می‌‌کنم که مردم در سال جدید به اقتصاد سینما کمک کنند و برای دیدن فیلم‌های سینمایی بیشتر به سینما بروند که امیدوارم این آرزو محقق شود.
● تنوع فیزیکی
به نظر من به تعداد کاراکترهایی که در سینما وجود دارد نیاز به بازیگر است و به نظرم همه‌جور بازیگر در سینما باید وجود داشته باشد و این تنوع فیزیکی بازیگران است که باعث می‌‌شود فیلم‌های سینمایی پربیننده شود. شاید به همین خاطر خیلی از کارگردان‌های ما از بازیگرانی استفاده می‌‌کنند که چشم‌های رنگی یا موهای بلوند دارند. اما من چنین خصوصیاتی نداشتم که البته بهتر است مردم در مورد من نظر بدهند.
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید