جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


عطار، شاعر رمز و رازهای عرفانی


عطار، شاعر رمز و رازهای عرفانی
مورخان نام او را «محمد»، لقب اش را «فریدالدین» و کنیه اش را «ابوحامد» نوشته اند. در اشعارش بیشتر به «عطار» و گاهی نیز «فرید» تخلص می کرد. سخن از یکی از سرآمدان شعر وادب فارسی است؛ عطار نیشابوری که بیست و پنجم فروردین هر سال، روز بزرگداشت اوست.
عطار حدود سال ۵۴۰ ه.ش در کدکن نیشابور متولد و پس از عمری تلاش در عرصه ادب فارسی، در سال ۶۱۸ در جریان حمله ویرانگر مغولان کشته شد.درباره شغل وی گفته اند عطار داروخانه ای داشته که در آن به طبابت می پرداخته است و در همان ایام، شعر هم می سرود و نگارش دو کتاب معروف « مصیبت نامه» و «الهی نامه» را در داروخانه آغاز کرد:
مصیبت نامه کاندوه جهان است
الهی نامه کاسرار عیان است
به داروخانه کردم هر دو آغاز
چه گویم زود رستم زان و این باز
اشتغال به کار طبابت و اداره کردن داروخانه ای پررونق، عطار را از هر کسی بی نیاز می کرد به طوری که وی از معدود شاعرانی است که در طول زندگی خود هرگز زبان به مدح کسی نگشود و هیچ شعری از او که در آن امیر یا پادشاهی را ستوده باشد، پیدا نمی شود.
به حمدا... که در دین بالغم م
به دنیا از همه کس فارغم من
هرآن چیزی که باید بیش از آن هست
چرا یازم به سوی این و آن دست...
● ورود به عرفان:
درباره ورود عطار به حوزه عرفان و پیوستن او به حلقه صوفیان حکایاتی وجود دارد که قابل قبول نیست.
● ویژگی های آثار:
عطار شاعری است که شیفته عرفان و تصوف است. کلام او ساده و گیراست. با سوز و گداز سخن می گوید و اگرچه در فن شاعری به پای استادانی چون سنایی نمی رسد؛ سادگی گفتار او وقتی با دل سوختگی همراه می شود، بسیار تاثیرگذار است. وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می رود و در عرفان از مرتبه ای بالا برخوردار بوده است.
عطار در مثنوی « منطق الطیر» بابیان رموز عرفان، سالک این راه را قدم به قدم تا مقصود می برد. او در سرودن غزل های عرفانی نیز بسیار توانا است و اندیشه ژرف او به بهترین شکل در این اشعار نمود یافته است.وی برای بیان مقصود خود از همه چیز از جمله تمثیلات و حکایت هایی که حیوانات قهرمان آن هایند بهره جسته است.بدون شک عطار سرمایه های عرفانی شعر فارسی را- که سنایی آغازگر آن است- به کمال رساند و به راستی می توان گفت که عطار راه را برای کسانی چون مولوی باز کرده است.
● آثار منطق الطیر:
این مثنوی که حدود ۴ هزار و ۶۰۰ بیت دارد، مهم ترین مثنوی عطار و یکی از مثنوی های تمثیلی فارسی است. این کتاب که در واقع می توان آن را «حماسه ای عرفانی» نامید، عبارت است از روایت گروهی از مرغان که برای جستن و یافتن سیمرغ- که پادشاه آن هاست- به راهنمایی هدهد به راه می افتند و درراه از هفت مرحله سهمگین می گذرند.در هر مرحله گروهی از مرغان از راه باز می مانند و به بهانه هایی پاپس می کشند تا این که، پس از عبور از این مراحل هفت گانه که بی شباهت به ۷ خان در داستان «رستم» نیست، سرانجام از این گروه انبوه مرغان که در جست وجوی «سیمرغ» بودند تنها «سی مرغ» باقی می مانند و چون به خود می نگرند در می یابند که آن چه بیرون از خود می جسته اند- سیمرغ- اینک در وجود خود آن هاست.منظور عطار از مرغان، سالکان راه و از «سی مرغ» مردان خداجویی است که پس از عبور از مراحل هفت گانه سلوک- یعنی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا- سرانجام حقیقت را در وجود خویش کشف می کنند.
- تذکرةالاولیا
عطار از آغاز جوانی به سرگذشت عارفان و مقامات اولیای تصوف دلبستگی زیادی داشته است.همین علاقه سبب شد که او سرگذشت و حکایت مربوط به ۹۷ تن از اولیا و مشایخ تصوف را در کتابی به نام تذکرةالاولیا گردآوری کند.
این کتاب در سال های آخر سده ششم یا سال های آغاز سده هفتم هجری تالیف شده است.
- الهی نامه
این منظومه در واقع مجموعه ای است از قصه های کوتاه گوناگون و مبتنی برگفت و شنود پدری با پسران جوان خود که بیهوده در جست وجوی چیزهایی برآمده اند که حقیقت آن ها با آن چه عامه مردم می فهمند تفاوت دارد.
- مصیبت نامه
از دیگر منظومه های مهم عطار مصیبت نامه است که در بیان مصیبت ها و گرفتاری های روحانی سالک و مشتمل است بر حکایت های فرعی بسیار که هر کدام از آن ها جذاب و خواندنی است.در این منظومه شیخ نیشابور، خواننده را توجه می دهد که فریفته ظاهر نشود و از ورای لفظ و ظواهر امر، به حقیقت و معنی اشیا پی ببرد.
-مختارنامه
عطار یکی از شاعرانی است که به سرودن رباعیات استوار و عمیق عارفانه و متفکرانه مشهور بوده است.رباعیات وی گاهی با رباعیات خیام، بسیار نزدیک و همین امر سبب شده است که بسیاری از آن ها را بعدها به خیام نسبت دهند و در مجموعه ترانه های وی به ثبت برسانند.
● نمونه ای از نثر عطار از «تذکرةالاولیا»
نقل است که جوانی بود و پیوسته بر صوفیان انکار کردی.یک روز شیخ انگشتری خود به وی داد و گفت: «پیش فلان نانوا رو و به یک دینار گرو کن.»انگشتری از شیخ بستد و ببرد. به گرو نستدند. باز خدمت شیخ آمد و گفت: « به یک درم بیش نمی گیرند».شیخ گفت: «پیش فلان جوهری بر تا قیمت کند.» ببرد. دو هزار دینار قیمت کردند. باز آورد و با شیخ گفت. شیخ گفت: «علم تو با حال صوفیان، چون علم نانواست بدین انگشتری». جوان توبه کرد و از سر آن انکار برخاست.
نمونه ای از شعر عطار در دیوان غزلیات و قصاید:
عشق را گوهر زکانی دیگر است
مرغ عشق از آشیانی دیگر است
هر که با جان عشق بازد این خطاست
عشق بازیدن ز جانی دیگر است
عاشقی بس خوش جهانی است ای پسر
وان جهان را آسمانی دیگر است
کی کند عاشق نگاهی در جهان
زان که عاشق را جهانی دیگر است
در نیابد کس زبان عاشقان
زان که عاشق را زبانی دیگر است
کس نداند مرد عاشق را ولیک
هر گروهی را گمانی دیگر است
نیست عاشق را به یک موضع قرار
هر زمانی در مکانی دیگر است
نی خطا گفتم برون است از مکان
لامکان او را نشانی دیگر است
گرچه عاشق خود در این جا در میان است
جای دیگر درمیانی دیگر است
جوهر عطار در سودای عشق
گویی از بحری و کانی دیگر است
ـ نمونه از رباعی عطار:
گفتم دل و جان بر سر کارت کردم
هرچیز که داشتم نثارت کردم
گفتا تو که باشی که مرا یاد کنی
کان من بودم که بی قرارت کردم
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید