چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

موضوع صهیونیزم تنها غصب زمین نیست


موضوع صهیونیزم تنها غصب زمین نیست
موضوع صهیونیزم تنها غصب زمین نیست که خیلی ها بخواهند با معیارهای جغرافیایی و در چارچوب واحدهای مستقل سیاسی، آن را از سر باز کرده و مقاومت در برابر غاصبان را به عنوان موضوعی صرفاً فلسطینی به مردم محروم فلسطین واگذارند و با این ترفند، شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنند. قضیه صهیونیزم، غیر از تجاوز به بقعه مبارکه قدس و تصرف سرزمین فلسطین، دستبرد به کیان شریعتی آسمانی است که در سرتاسر گیتی پیروان آن حضور دارند. اولین محفلی که این قوم غدار بنیان نهادند و یا به تعبیری آن را احیا کردند، محفل ماسونی در قرن هفدهم بود. محفلی که اهدف شوم آن چنین رقم خورد: محافظت از یهودیسم. نابود کردن همه ادیان در جهان و دمیدن روح کفر و الحاد و زندقه در ملل و امم عالم. محفلی که پایه های صورت مجدد آن در بریتانیا نهاده شد و از آن جا در سراسر جهان انتشار یافت .تنها از همین منظر است که علت مبقیه این رژیم غاصب و علت موجده مبارزه با آن و نیروی محرکه کسانی که در قبال جنایات این جرثومه فساد احساس تکلیف و وظیفه می کنند، مشخص می شود. کاری که صهیونیست ها سال هاست با ایدئولوژیک کردن مبارزه و محور قرار دادن اعتقاداتی باطل، بر آن اصرار ورزیده و با ترویج آن، قلمرو اقدامات تجاوز گرانه خویش را از حدود و ثغور جغرافیایی یک کشور غصبی به مرزهای دولت موعود یهود که بر گرفته از آموزه های تحریف شده تورات و تلمود است، انتقال داده اند اما مسلمانان متأسفانه همچنان اندر خم یک کوچه اند و در چنبره رژیم های سازشکار سکوت کرده لام تا کام دم نمی زنند. استناد صهیونیست ها به آیات موهوم و خود ساخته ای است که به نام کلام خدا به خورد پیروان خویش می دهند. از تورات تحریف شده شاهد می آورند که یهود خدایشان به ابرام (ابراهیم) گفته است این زمین را به نسل تو خواهم داد. از نهر مصر تا نهر بزرگ فرات... زمین های کنعان را به ملک ابدی تو در خواهم آورد. اما مسلمانان با این جمعیت و در اختیار داشتن کتاب متقن که لاریب فیه، دستورات نجات بخش وحی را وانهاده اند و دور خود می چرخند تا جماعت جلاد هر چه می خواهد با عزت و ناموس و شرف دینی اشان بکند.
با تشبث یه همین حربه است که امروز در هر گوشه جهان، هر یهودی صهیونیست داعیه دار حمایت از غاصبان فلسطین است، از هیچ کمکی اعم از دادن مال و ابلاغ پیام و عمل عاجل دریغ ندارد و زر و زور و تزویر خود را پشتوانه بقای کیان صهیونی قرار داده است.
این که با این اوصاف در جهان اسلام تکلیف مقابله با اسرائیل حول چه محوری می گردد و بر کدام مدار باید بگردد، پرسشی است پیش روی هر مسلمان مؤمن و آزاده.
یکی توجیه می کند و می گوید مادامی که کشور های همجوار با اسرائیل غاصب که اراضی آن ها در تصرف صهیونیست هاست، متفقاً برنخیزند و علم جهاد بلند نکنند، ماچه کاره ایم که از هزارها کیلومتر آن طرف تر نخود آش مبارزه شده و پا وسط معرکه بگذاریم. دیگری عذر می آورد، درست است اراضی ما در تصرف زمین خواران اسرائیل است اما مادام که همه کشورهای عربی درگیر در جنگ ۱۹۶۷ که بخشی از اراضی آن ها به تصرف رژیم غاصب در آمدهریال جمیعاً وارد مبارزه نشوند، ما به تنهایی کاری از پیش نمی توانیم ببریم. تمام این بهانه گیری ها و عذر تراشی ها تا زمانی محلی از اعراب دارد و بر ضعف و اهمال خود می تواند سر پوش بگذارد که مرزهای مبارزه با صهیونیزم به مرزهای اعتقادی و دینی تبدیل نشده باشد.
واقعیت این است که اسرائیل به ارض و سماء اسلام و مسلمین تجاوز کرده و می کند. ماجرای زمین دزدی آن ها را عالم و آدم می دانند و بسیاری از کشور ها حتی الآن گزیده این ایلغار مغولانه هستند. اما آن چه بیش از این اهمیت دارد، دست اندازی این جنایتکاران به کیان اسلام و تحریف و تعطیل احکام و آموزه های آن با تشبث به اباطیل و اسرائیلیاتی است که دائم می بافند و با زور امپریالیسم خبری در سرتاسر جهان می پراکنند. حقیقت این است که در طول تاریخ، در استراتژی قوم بنی اسرائیل از قتل یحیی و ذکریا، آزار و اذیت عیسی، اهانت به محمد مصطفی (ص) و توطئه ها در خیبر و خندق و اکثر غزوه ها تا امروز که باز در قلب جهان اسلام به زور لانه کرده اند و عداوت کهنه و دیرین خود را با اسلام و قرآن در هیئتی تازه اعمال می کنند، هیچ گسل و گسستی دیده نمی شود. مسیری را که آن ها طی کرده اند، اگر معکوس کنیم به وقایع و جنایاتی می رسیم که قرن ها پیش از این در حق فرستادگان خدا روا می داشتند. این واقعیتی تلخ است که مغفول افتاده.
امروز صدها بوق بلند گوی تبلیغاتی اصوات شیطانی و وسواس خناس این جماعت، در فضای فرهنگی کشورهای اسلامی می دمند. گاهی زیر نقاب تاریخ و فلسفه خود را می پوشانند، مضلات افهام و الهامات فجور را با زبان امثال کارل پوپر یهودی و اسپینوزای صهیونی بیان می دارند تا در دانشگاه های کشورهای مسلمان زیر پوشش علوم انسانی و اجتماعی پروژه تحریف اسلام و قرآن را پی بگیرند.
زمانی با تولید افلام مستهجن به ریشه کنی و انحطاط اخلاقی جوانان می پردازند تا به مزلات اقدام خود جامه عمل بپوشانند. مرثیه ها بر مظلومیت خود در جنگ جهانی دوم با یک کلاغ چهل کلاغ کردن می سرایند تا از این راه ها بتواند کینه کهنه خود را به خدا و پیامبران و ملائکه و جبرئیل و میکائیل نو کرده و در عصر جدید جهتی تازه به آن ببخشند.
موضوع صهیونیزم صرفاً غصب زمین نیست بلکه ایجاد لانه فساد و خانه فحشا در قلب دنیای اسلام است تا از این راه، اهداف شوم عناد و دشمنی با دین خدا و احکام خمسه اسلام پی گرفته شود.
اسرائیل یک ماهیت پلید و پلشت است که آخرین دین آسمانی و مکتب توحیدی را هدف گرفته و برای تهی کردن آن از حقیقت، با تبلیغات سوء، تکاپو می کند. اسرائیل اساطیر الاولین ابلیس است. آخرین تیر ترکش شیاطین است که با ولایت الله سر ستیز دارند.
این جاست که مقابله و استقامت در برابر کیان صهیونی به چند کشوری که خاک آن به توبره کشیده شده، منحصر نمی شود. در این وانفسا، هر جا مسلمانی هست، وظیفه دارد در برابر این دزدان دین وآیین بایستد و از شرف و ناموس اعتقادی خود دفاع کند. این تکلیفی است که اسلام برای پیروان خود از هر نژاد و ملت در سرتاسر عالم رقم زده است.
طرفداران صلح خاورمیانه و نقشه راه شیطان اکبر بدانند همان طور که بارها راقم این سطور گفته است:
۱) تنها درمان درد اسرائیل جنایتکار مرگ این رژیم غاصب و محو آن از عرصه وجود است و لاغیر. بازی های سیاسی و لابی های آنچنانی و توافق های سازشکارانه با موجودی که مستحق نیستی است، نه تنها چیزی را حل نمی کند که برتنور تجاوز و دست اندازی به حقوق ملت های مسلمان بیش از پیش می دمد.
رژیمی که نطفه آن را با فساد و غارت بسته اند و موجودیت آن، عناد و ضدیت با اسلام و شریعت محمد مصطفی(ص) است، مصداق بارز مفسد فی الارض است که حکم آن را خداوند تعیین فرموده و هر کجا مسلمانی یافت می شود، وظیفه دارد ولو به اندازه یک قدم این جرثومه پلید را به سقوط نهایی نزدیک سازد.
۲) تصور رابطه با امریکا مادامی که این عامل دست نشانده شیطان بزرگ در قلب جهان اسلام حق حیات دارد، خیال باطلی است، چراکه شرط مهم برای آدم شدن امریکا، دست شستن از حمایت از جنایتکاران تل آویو است.
سید حسین طاهری
منبع : داور


همچنین مشاهده کنید