پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


۲‌ مرد از ‌یک ‌شهر‌


۲‌ مرد از ‌یک ‌شهر‌
امروز را در تقویم رسمی کشور روز بزرگداشت شاعر نامدار ایرانی فریدالدین عطار نیشابوری نامگذاری کرده‌اند. این نامگذاری هوشمندانه نشانگر جایگاه و اهمیت او در شعر فارسی و بخصوص ادبیات عرفانی ایران است، چرا که او حلقه‌ای است که شعر عرفانی را از سنایی غزنوی به مولانای بلخ وصل می‌کند. عطار در قامت شاعری معنویت‌گرا که هنرمندی خود را در راه ترویج اندیشه‌های انسانی و الهی‌اش قرار داده و سهم بزرگی در باروری ادبیات این سرزمین داشته نیازمند شناخت و تحقیق همه‌جانبه از مخاطبان عام و حرفه‌ای ادبیات است و این روز می‌تواند به شناخت او و آثارش کمک کند. نوشته‌ای که پیش‌ روی شماست با نگاهی به تصحیح‌ها و پژوهش‌های تازه منتشر شده از آثار عطار نوشته شده است.
کدکن نام یکی از توابع شهر تاریخی و مهم نیشابور است که امروز نیز برپاست. فریدالدین نیشابوری زاده این شهر است.
اهمیت نیشابور در سپهر معرفتی ایران پس از اسلام چنان است که بسیاری از پژوهشگران آن را عصاره تاریخ ایران و به طور خاص خراسان بزرگ می‌دانند.
باید به یاد داشت که تولد ادبیات فارسی، خط و شعر فارسی از خراسان بزرگ بوده است و نیشابور به عنوان مرکزی علمی و شهری بزرگ و جریان‌ساز در این خطه، نقش بسیار مهمی در تربیت اهل ادب، اندیشه و هنر داشته است. درباره عظمت و اهمیت این شهر تحقیقات بسیاری انجام شده است و ما امروز بخوبی می‌توانیم مرکزیت و جریان‌سازی این شهر را بخصوص تا قرن ششم هجری در ایجاد و گسترش مکاتب فکری و ادبی ایران آن روز درک کنیم. اگرچه حوادث طبیعی نظیر زلزله و حوادث تاریخی همچون فتنه غزها، حمله مغول و تیموریان بارها این شهر را به نابودی کامل کشانیده، اما نیشابور در دل تاریخ زنده مانده و باز سربرآورده، البته آن مرکزیت و اهمیت را دیگر هرگز به دست نیاورده است. در میان بزرگان ادبیات فارسی که از این شهر به جهان معرفی شده‌‌اند حکیم عمرخیام نیشابوری و شیخ فریدالدین عطار نیشابوری قامتی بلندتر و صدایی جهانی‌ دارند، اما باید در کنار این دو از ده‌ها شاعر و دبیر و فقیه و عارف و محقق نام برد که در طول تاریخ در این شهر پرورده شده‌اند و هر کدام بخشی از بار فرهنگ و هنر ایران کهن را بر دوش کشیده‌اند.
● گمشده در افسانه
چنان‌که گفتیم عطار شاعری مهم در تاریخ ادبیات ایران است و این اهمیت تنها به دلیل توانمندی‌های ادبی او نیست، بلکه او نقشی مهم و تاریخی در دگردیسی ادبیات ایران از شعر درباری صرف به شعر عرفانی داشته است.
او در تمامی قالب‌های ادبی روزگار خود آثار ارزشمندی آفریده است. غزل‌های شورانگیز، رباعی‌های برآمده از روحی گدازان و عاشق، مثنوی‌های عمیق و داستان‌پردازانه و نثری زنده و پرخون از قلم او بیرون آمده است. اما در این میان منظومه منطق‌الطیر و تذکره`‌الاولیا چیز دیگری است.
با این همه زندگی شخصی و هنری عطار در هاله‌ای از افسانه‌ها و داستان‌پردازی‌ها و روایت‌های نادرست یا کم‌اعتبار گم شده است. تا چندی پیش عطار شاعری بود که از تولد و مرگ او اطلاع دقیقی نبود. شمار آثارش بدرستی احصا نشده و در میان آثار منتشر شده نیز اضافه و کاستی‌های بسیار دیده می‌شد. درباره وقایع زندگی او چون داستان عرفان‌گزینی‌اش، ملاقاتش با مولوی در کودکی شاعر بلخی، نحوه شهادتش در حمله مغول‌ها و... داستان‌پردازی‌های بسیار شده بود و نیاز به تحقیق و مطالعه در آثارش بشدت احساس می‌شد.
بزرگانی چون فروزانفر، نیکلسون، گوهرین، نورانی وصال، مشکور، استعلامی، نفیسی و ریتر درباره آثارش تحقیقات و تصحیحاتی انجام دادند، اما تمامی این تحقیقات با انتشار مجموعه‌ای از چند دهه پژوهش یکی از همشهریان عطار کامل شد؛ تحقیقاتی که حاصل یک عمر فعالیت علمی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی بود.
● آثار کدکنی معاصر درباره همشهری‌اش
علاقه‌مندی دکتر شفیعی کدکنی به مجموعه آثار و مواریث برآمده از مکتب عرفانی خراسان از کلاس‌های زنده‌یاد استاد فروزانفر آغاز شد، وقتی که استاد شاگردش را به تحقیق و مطالعه درباره آثار ابوسعید ابوالخیر، عارف نامی اهل مهینه مرو مکلف کرد.
این آغاز راهی بود که شفیعی کدکنی را به تحقیقی همه‌جانبه و طولانی‌مدت درباره چهره‌های عرفانی خراسان بزرگ کشاند و نخستین طلیعه آن در تصحیح‌های شفیعی از دو کتاب ذکراحوال و آثار «ابوسعید ابوالخیر» و «اسرار‌التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید» دیده شد. شفیعی در این کتاب‌ها بسیاری از مشکلات درباره زندگی، آثار، شخصیت‌ها و روایت‌ها درباره زندگی ابوسعید ابوالخیر را حل و تصویری روشن و همه‌جانبه از این عارف نامی ارائه کرد.
در این مسیر، شفیعی کدکنی به دیگر چهره‌های این جریان فکری عرفانی نیز پرداخت و کتاب‌هایی که او در معرفی چهره‌هایی چون ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی نوشت نیز در جایگاه ممتازی برای شناخت جریان عرفان خراسان در برابر عرفان ابن‌عربی و امتیازات و خصایص آن قرار دارد.
شفیعی در این مسیر با توجه به شخصیت هنری خود به عنوان یک شاعر و اهمیت شعر نزد عارفان خراسانی به چهره‌های ادبیات عرفانی از جمله سنایی، عطار و مولانا نیز پرداخت، اما مهم‌ترین و گل‌سرسبد تحقیقات علمی او را باید در کار طولانی‌مدت، طاقت‌فرسا اما عاشقانه‌اش در تصحیح مجموعه آثار عطار دید.
او نخست «مختارنامه»‌ و سپس ۵ سال پیش تصحیح جدیدی از «منطق‌الطیر» منتشر کرد و پس از آن سال گذشته «الهی‌نامه»، «مصیبت‌نامه» و «اسرارنامه» را منتشر کرد، اما باید پذیرفت کاری که او با آثار عطار انجام داده است از حد یک تصحیح علمی منقح بالاتر است، چرا که شفیعی به جنبه‌های مختلف درباره آثار و زندگی عطار، تاثیر و تاثر او بر شاعران و عارفان دیگر و موقعیت او در سپهر معرفتی ادبیات و فرهنگ پارسی نیز پرداخته است.
● مزایای یک تصحیح
نخستین مزیتی که کار شفیعی کدکنی در تصحیح آثار عطار دارد این است که شفیعی کدکنی خود همشهری عطار است و با ویژگی‌های زبانی و اقلیمی آثار عطار آشنایی کامل دارد. عطار شاعری است که در زبان ادبی خود از لهجه و لحن نیشابوری استفاده فراوانی برده است. از سوی دیگر هنوز بسیاری از واژگان غیرمعمول و شاید مرده زبان فارسی دری، در روستاها و قصبات خراسان امروز از جمله نیشابور مورد استفاده است و آشنایی با این گویش و واژگان مزیتی نسبی برای محقق است، چرا که سراسر آثار شفیعی کدکنی درباره چهره‌های ادبی و عرفانی خراسان بزرگ پر است از تذکرهای او درباره استفاده امروزی یا تغییر شکل‌یافته خراسانیان از واژگانی که در نظر بسیاری از محققان مجهول می‌نموده است.
با منتشر شدن تصحیح شفیعی کدکنیده‌ها سال تحقیق مفصل و مستمر در احوال ، آثار و زندگی یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های شعر فارسی به پایان می‌رسدنکته دومی که آثار شفیعی کدکنی را برجسته می‌کند، دقت نظر و وسواسی است که او در ارائه بهترین، منقح‌ترین و علمی‌ترین نسخه به مخاطب دارد، به گونه‌ای که وقتی امضای نهایی‌اش بر کتابی می‌نشیند می‌‌توان مطمئن بود نویسنده دیگر در این حوزه همه تحقیق و سعی علمی خود را به کار برده است.
او گاه برای حل مشکل ناشناخته بودن یک واژه، نام یک شخص یا یک مکان و رجحان بخشی از یک نسخه بر نسخه دیگر، اصولا تحقیقی در سطح یک پژوهش مستقل و کامل را انجام می‌دهد و حوصله علمی او تا آنجاست که در آستانه چاپ تذکره‌الاولیا که حاصل چند دهه فعالیت او بود به نسخه تازه و معتبر جدیدی دست یافت همه حروفچینی کتاب را به کناری نهاد و دوباره مشغول تصحیح کتابی در اهمیت تذکره` الاولیا شد. این موضوع از آنجا قابل توجه است که بدانیم تذکره`‌الاولیا و بخصوص الحاقی یا عدم الحاقی بودن مباحث مربوط به پس از حلاج و نیز ترتیب نام‌ها همواره یکی از معضلات پیش‌ روی عطارشناسان بوده است و شفیعی کدکنی دراینباره به دیدگاه‌های مهمی رسیده است.
نکته بعدی درخصوص اهمیت نسخه‌شناسانه تصحیحات شفیعی کدکنی است. محقق در تنقیح آثار خود اگرچه یک نسخه را مورد توجه و مرکز ثقل قرار داده است اما توجه او به نسخه‌های بدل، توجهی حرفه‌‌ای و بیش از تطابق معمولی است.
به عبارت دیگر محقق با استفاده پویا از نسخه بدل‌ها، برخی امتیازات آنها در روشن شدن معضلات متن و رجحان آنها بر دیگر متون را به خواننده نشان می‌دهد و در مواردی که احتمال اشتباه کاتبان وجود دارد، این اشتباهات را با حوصله و ذکر دلایل و مستندات علمی برای خواننده تشریح می‌کند.
این مساله بخصوص درباره تذکره`‌الاولیا اهمیت فراوانی دارد، چرا که مصحح پیشین (نیکلسون)‌ در مواردی از عهده حل برخی اشکالات کتابت برنیامده و گفته می‌شود این مشکلات در تصحیح شفیعی کدکنی حل شده است.
علاوه بر همه اینها شفیعی کدکنی در بررسی و تنقیح آثار عطار نیشابوری تنها به مقابله نسخه‌ها با هم اکتفا نکرده است، بلکه با حوصله همه مشکلات پیش‌ روی عطار‌شناسان را مورد تحقیق قرار داده و به حل بسیاری از آنها توفیق یافته است، به گونه‌ای که امروز عطارشناس با انتشار آثار عطار به تصحیح کدکنی چند گام به جلو رفته است. او در این بررسی، نخست پیشنهاد روشن و مستندی درباره حل مشکل سالمرگ عطار ارائه کرده و به سال ۶۷۱ هجری رسیده است.
از سوی دیگر، موضوع نسب معنوی عطار که در سلسله‌های عرفانی مورد توجه و دارای اهمیت خاص است، در تحقیق شفیعی حل شده و او با اشاره به این که فروزانفر کتاب «قصیحی‌خوافی» را ندیده است به این نظر می‌رسد که نسب معنوی عطار با چند پشت به ابوسعید ابوالخیری می‌رسد که او نیز دارای نسب مشخص و تحقیق‌شده‌ای است.
همچنین حل برخی معضلات ادبی ‌نظیر آثار سرگردان بخصوص رباعی‌ها، ریشه برخی حکایات منظوم در آثار پیشینیان، مقایسه سبکی آثار عطار و هم‌عصران خود، نام عطارهای دیگر مشهور در زمان فریدالدین نیشابوری، احوالات و فضای متنوع در برخی آثار که شبهه الحاقی بودن را در ذهن می‌آورد و ... ازجمله امتیازاتی است که تحقیق شفیعی کدکنی درباره عطار دارد، اما از همه مهم‌تر تحقیق درباره شماره دقیق آثار عطار است که همواره به عنوان یک معضل مورد توجه بوده است و شفیعی کدکنی در این زمینه به قطعی بودن ۷ اثر عطار (تذکره`‌الاولیا، الهی‌نامه، مصیبت‌نامه، مختارنامه، اسرارنامه، منطق‌الطیر و دیوان اشعار)‌ نظر می‌دهد.
با منتشر شدن تصحیح شفیعی کدکنی از دیوان اشعار و تذکره`‌الاولیا در حقیقت ده‌ها سال تحقیق مفصل، مستمر و ریزبینانه در احوال، آثار و زندگی یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های شعر فارسی به پایان می‌رسد، اما باید در نظر داشت شفیعی کدکنی با همه ارادت و عشقی که به آثار عطار دارد، از ابراز نظر انتقادی و علمی درباره شعر عطار فرار نمی‌کند و خود می‌نویسد: شاید خوانندگانی که با غزل حافظ و غزل‌های مولوی آشنایی و الفت بسیار دارند، در این گونه غزل‌ها به شیفتگی ننگرند، اما در خواندن این غزل‌ها هیچ‌گاه از ۲ نکته نباید غفلت کرد. نخست نقش تاریخی این غزل‌هاست. اگر تجربه‌های سنایی و عطار نبود بی‌گمان دیوان شمس تبریز مولانا نمی‌توانست شکل بگیرد و اگر مجموعه تجربه‌های سنایی و عطار و مولوی به ضمیمه خلاقیت نظامی و خاقانی و سعدی و همام و بسیاری شاعران دیگر نبود، غزل‌های خواجه روی زمین تحقق نمی‌یافت. نکته دوم تازگی حال و هوا و عمق تجربه روحی شاعر است که در اغلب این غزل‌‌ها خود را نشان می‌دهد و هر غزل در کل حاصل یک نوع در خویش فرو رفتن است؛ سفر به درون ذره و از ذره به کهکشان یا تصویر حالات درونی عارفانی که تمامی کشش‌های ظاهری و قراردادهای اجتماعی و محترمات عرفی را ناگهان به یک سوی می‌نهند و پای بر سر داوری‌های عام می‌گذارند.
آرش شفاعی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید