جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

طالبان بهترند یا آمریکایی‌ها؟


طالبان بهترند یا آمریکایی‌ها؟
کمتر از یک سال از دوران ریاست جمهوری آصف‌علی زرداری در پاکستان می‌گذرد و او در همین مدت، نیروهای نظامی کشور را وارد جنگ چریکی با طالبان پاکستان (یعنی گروه تحریک طالبان) کرده است. در واقع نیروهای نظامی پاکستان که هفتمین ارتش بزرگ دنیا را تشکیل می‌دهند، دا رند با نیروهایی می‌جنگند که از دل خود پاکستان برآمده‌اند! روزی نیست که از خطر طالبانیزه‌شدن کشور در رادیو و تلویزیون و روزنامه‌های پاکستان چیزی نشنویم. دائما می‌خواهند به ما بفهمانند که طالبان با وحشی‌گری‌هایشان در چند قدمی ما هستند و اگر همه ما از برنامه آصف‌علی زرداری در مقابله با این گروه حمایت نکنیم کارمان تمام خواهد بود. زرداری موفق شده که تا حدودی از همین آب گل‌آلود ماهی بگیرد و از وحشت عمومی برای پیش بردن برنامه‌های خودش استفاده کند. با این ترتیب، حریم هوایی پاکستان دارد مورد استفاده هواپیماهای شناسایی آمریکایی قرار می‌گیرد و عملا جنگی شروع شده که بعید است دولت پاکستان واقعا قادر به جمع و جور‌کردن آن باشد. در دوره پس از جدیدی وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر، پاکستان شاهد شرایط جدید بود: گروه‌های قدرتمند در کشور برای اولین بار از متحد سنتی خود -یعنی آمریکا- روی برگرداندند. درواقع در شرایطی که نیروهای آمریکایی اول افغانستان و بعد عراق را اشغال کرده بودند، طبقه نخبگان قدرتمند پاکستان ناگهان مواضع قبلی خود در قبال آمریکا را تغییر دادند و خواهان مقابله با سیاست خارجی تهاجمی آمریکا شدند. آنها همزمان با این چرخش ناگهانی، به حمایت از برخی احزاب اسلامی پرداختند و نتیجه‌اش این شد که این احزاب در استان سرحد، کنترل دولت محلی و پست‌های کابینه‌ای آن را به دست گرفتند.
این احزاب به صورت سنتی در انتخابات داخلی در پاکستان چندان نتایج درخشانی به دست نمی‌آوردند و معمولا چند کرسی بیشتر نصیب‌شان نمی‌شد. اما انتخابات سال ۲۰۰۲ میلادی شرایط بسیار متفاوتی را پیش روی آنها گذاشته بود. در این انتخابات، آنها در ائتلاف‌هایی پذیرفته شده بودند که نهایتا به پیروزی آنها و قدرت گرفتن‌شان در داخل پاکستان منجر شد. اما حتی در همان زمان هم به نظر می‌رسید که قدرت گرفتن چنین گروه کوچکی و روند رو‌به‌رشد گسترش نفوذ آنها نکته خطرناکی در عرصه داخلی پاکستان باشد. همین طور هم شد.
بعدها در سال ۲۰۰۸ میلادی، آصف‌علی زرداری که در انتخاباتی ناگهانی پس از مرگ بی‌نظیر بوتو توانسته بود به قدرت برسد به گروه‌هایی در پاکستان که مواضع ضد‌آمریکایی داشتند روی خوش نشان داد و همین مساله باعث تقویت موضع حامیان طالبان در پاکستان شد. درواقع زرداری و طالبان پاکستان همزمان با هم، قدرت و نفوذشان را افزایش دادند. بعدش هم ماجرای گردن نهادن دولت زرداری به خواسته طالبان در دره سوات –یعنی برقراری قوانین شریعت در این منطقه- پیش آمد. خیلی جالب است؛ حالا که یک ماه از آن زمان می‌گذرد، دولت دارد همین دره سوات را با کمک نیروهای آمریکایی بمباران می‌کند. درواقع زرداری از یک سو خواسته‌های طالبان را دو دستی تقدیم‌شان کرد و از سوی دیگر، از گسترش بنیادگرایی در پاکستان فغان برآورد. در جریان توافق دولت زرداری با طالبان برای برقراری قوانین شریعت در دره سوات، هیچ رفراندوم یا انتخابی صورت نگرفت و در واقع مردم این منطقه به زور وادار به پذیرش توافقی شدند که بین دولت و طالبان عقد شده بود. زرداری در عین حال از فرصت استفاده کرد تا افراد و گروه‌های قدرتمند در پاکستان را به راه دوستی با آمریکا بکشاند تا برنامه‌های خودش را بتواند در این راستا از پیش ببرد.
بعد هم ماجرای دیگری به راه افتاد و دولت زرداری تلاش کرد این طور نشان دهد که طالبان دارند مردم شهرهای کراچی، اسلام‌آباد و لاهور را به صورت همه جانبه مورد تهدید قرار می‌دهند. دولت زرداری درواقع فریاد حمایت از ارزش‌های «ما»و زندگی «ما» را سر داده بود و می‌خواست به همه ثابت کند که فقط دولت می‌تواند برای مقابله با هیولاهای وحشتناکی به نام طالبان، به ما کمک کند. اما واقعیت این است که در یک سال اخیر، طالبان پاکستان به شکل خارق‌العاده‌ای قدرت گرفته‌اند و این مساله نمی‌تواند خیلی به دور از سیاست‌های دولت زرداری باشد. آیا راه آنها واقعا از هم جدا است؟ آیا مثلا اگر دولت پاکستان به طالبان اجازه نمی‌داد که قوانین شریعت را در دره سوات به اجرا درآورند، اکنون شاهد چنین وضعیتی در این منطقه بودیم و خطر طالبان را نیز همین قدر بزرگ قلمداد می‌کردیم؟
در این میانه، اصل قضیه نه طالبان است و نه مردم پاکستان. بازی دو جانبه‌ای که زرداری در این راستا به راه انداخته نهایتا باعث شده که او از حمایت آمریکا برخوردار شود و میلیون‌ها دلار کمک مالی هم از کاخ سفید برای دولت‌اش سرازیر شود. ریچارد‌هالبروک، نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور پاکستان نیز در همین خصوص به کنگره آمریکا هشدار داده که اگر این کمک‌ها به سرعت تقدیم دولت پاکستان نشود، مبارزه با تروریسم در منطقه به شدت دشوار شده و راه چاره دیگری در این خصوص باقی نخواهد ماند. اما حالا که مردم منطقه آواره شده‌اند و بین نیروهای دولتی و طالبان گیرافتاده‌اند، این بحث‌ها دیگر چه فایده‌ای دارد؟ دولت پاکستان با برنامه‌های عجیب و غریبش باعث بی‌خانمانی مردم شده و کنترل مناطق زیادی را نیز در پاکستان از دست داده است. برای بحث کردن در مورد این سیاست‌ها دیگر خیلی دیر شده است.
فاطمه بوتو
روزنامه نگار و برادرزاده بی‌نظیر بوتو
منبع: فارن پالسی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید