سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


سلامت و سرمایه اجتماعی


سلامت و سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی مفهومی است که در سال‌های اخیر بیشتر به آن توجه شده است. به طور کلی در هر جامعه‌ای با چهار سرمایه مهم روبه‌رو هستیم که این چهار نوع سرمایه شامل سرمایه مادی، سرمایه طبیعی یا فیزیکی، سرمایه انسانی و نهایتا سرمایه اجتماعی است. این چهار سرمایه در یک ارتباط ارگانیک و منظم و تنگاتنگ با هم هستند. در فرآیند تبدیل این سرمایه‌ها نسبت به هم نقش سرمایه اجتماعی نقش بسیار کلیدی و مهمی است. به این مفهوم که بشود از سرمایه مادی یا سرمایه طبیعی نوعی سرمایه اجتماعی تولید کرد یا آنکه سرمایه اجتماعی بتواند در تولید سرمایه مادی یا انسانی نقش موثری ایفا کند. این موارد نشان دهنده ارتباط مشترک این چهار نوع سرمایه است...
اگر بخواهیم سرمایه اجتماعی را با توجه به حجم گسترده‌ای از تعاریف که در ادبیات این موضوع مطرح شده، تعریف کنیم، می‌توانیم بگوییم که سرمایه اجتماعی منابع یا منافع حاصله در اثر عضویت فرد یا افراد است که در شبکه روابط اجتماعی قرار می‌گیرند. تعامل در شبکه اجتماعی، هم تولید منبع و هم تولید منفعت می‌کند. آن منبع و منفعت تولید شده که برون‌داد شبکه روابط است را می‌توانیم به عنوان «سرمایه اجتماعی» در نظر بگیریم یا با تعریف ساده‌تر، پیوند بین افراد در شبکه ارتباطات اجتماعی را می‌توانیم سرمایه ا جتماعی بدانیم. توجه کنید که در هر دو تعریف به یک سازه بسیار مهمی تاکید می‌کنیم که اعتماد یا اعتماد اجتماعی است. بحث اعتماد در سرمایه اجتماعی آن‌قدر حایز اهمیت است که در بسیاری از منابع علمی، سرمایه اجتماعی و اعتماد را به صورت هم‌وزن و به موازات هم تلقی می‌کنند.
اگر بخواهیم موضوع را کامل‌تر بیان کنیم، می‌توان این‌گونه گفت که سرمایه اجتماعی نوعی چسب اجتماعی است که شبکه‌ها و افراد را در یک رابطه متقابل اعتماد‌آمیز به هم پیوند می‌دهد و تسهیل‌گر نیز است (مانند روغنی که رابطه مکانیکی اعضا را تسهیل می‌کند)، لذا سرمایه اجتماعی را هم روغن می‌دانیم و هم چسب برای تسهیل و تحکیم روابط اجتماعی.
مفهوم سرمایه اجتماعی بسیار قدیمی است و تقریبا همزاد بشر اجتماعی شده است. در گذشته در قالب‌های مختلف و به صورت غیرمستقیم، مفاهیم سرمایه اجتماعی در منابع تاریخی و علمی و دینی آمده است. در منابع دینی فراوان با مفهوم سرمایه اجتماعی برخورد می‌کنیم که با عناوین مختلف مطرح شده، به عنوان مثال موضوع عصبیت که توسط «عبدالرحمان ابن‌خلدون» در گذشته مطرح شده یا تعاون اجتماعی که توسط ابونصر فارابی مطرح می‌شوند، عملا به سرمایه اجتماعی اشاره می‌کنند.
سرمایه اجتماعی کمتر تحت این عنوان در ادبیات اجتماعی شناسایی شده، اما در سال ۱۹۱۶ اندیشمندی به نام «هانی فن» مفهوم سرمایه اجتماعی را مطرح می‌کند. در ۵۰ سال اخیر حجم گسترده‌ای از ادبیات سرمایه اجتماعی تولید شده و خصوصا در طی ۲۰ سال اخیر بیشترین توجه در سطح دنیا، هم در تولید ادبیات و هم در سنجش سرمایه اجتماعی در جهان صورت گرفته که دو علت را برای این موضوع شناسایی کرده‌اند: یکی آنکه جوامع روز به روز به سمت کوچک‌تر شدن حجم تصدی‌گری دولت‌ها پیش می‌روند و عرصه عمومی و حوزه عمومی و غیردولتی روز به روز بزرگ‌تر و پراثرتر می‌شوند. این اثربخشی توأم است با گسترش مفهومی به نام سرمایه اجتماعی که بیشترین نقش را در پایایی و ایستایی حوزه و عرصه عمومی دارد.
کوردوی که در تولید ادبیات سرمایه اجتماعی موثر بوده، بروز آسیب‌های گسترده اجتماعی در چند دهه اخیر و خصوصا پس از جنگ جهانی دوم سبب توجه به مفهوم سرمایه اجتماعی بوده است. جامعه‌شناسی معاصر، در پاسخ به این آسیب و واگرایی‌ها و در ارایه مدلی برای تخفیف و تعدیل این آسیب‌ها مفهوم سرمایه اجتماعی را به عنوان یک مفهوم پایه و قابل توجه مورد تاکید خود قرار داده است.
● حوزه سلامت و سرمایه اجتماعی
در جامعه‌شناسی اعتقاد بر این است که غالب وقایعی که در جامعه رخ می‌دهند، اعم از وقایع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... لایه زیرین آن به مسایل اجتماعی مربوط می‌شود، لذا مسایل اجتماعی بسترساز و تسهیل‌گر تغییرات در جامعه هستند. به عنوان مثال رونق اقتصادی ضمن آنکه یک مساله کاملا اقتصادی است، اما کاملا با پیش‌زمینه‌های اجتماعی در ارتباط است. اگر اعتماد اجتماعی و امنیت اجتماعی برای سرمایه و سرمایه‌گذار و سرمایه‌گذاری نباشد، رونق اقتصادی بروز نخواهد کرد. اگر بهداشت در جامعه ارتقا پیدا می‌کند، طبعا بخشی از آن به روابط اجتماعی و مسایل اجتماعی ارتباط پیدا می‌کند. اگر در جامعه جمعیت رو به کاهش می‌گذارد یا رو به نسبت متعادل می‌گذارد، قطعا این تغییر با زمینه‌های اجتماعی در ارتباط است.
اگر در جوامع قوانین حقوقی مبتنی بر تنبیه‌های سخت بوده و امروزه در دنیا حقوق تنبیهی به حقوق آموزشی تبدیل شده است، باید توجه کنیم که تبدیل شرایط سخت و خشن تنبیهی به شرایط سهل و ملایم آموزشی نشأت گرفته از پیش‌زمینه‌های اجتماعی است که این فضا را برای حوزه حقوق و قضا به وجود آورده است، لذا سلامت ارتباط تنگاتنگی با مسایل اجتماعی و سرمایه اجتماعی دارد. اولا سلامت یک فرآیند است که در ابعاد جسمانی و غیرجسمانی قابل تأمل است. سلامت جنبه‌های فردی و اجتماعی دارد که تمامی آنها می‌تواند با سرمایه اجتماعی در ارتباط باشد.
از جمله سازه‌هایی که در سلامت مردم نقش دارد، احساس شادی مردم، امید به آینده داشتن، احساس امنیت و احساس ثمربخش بودن در جامعه است که تمام این نکات و سازه‌هایی که ذکر شد می‌توانند بر سطح سلامت جامعه موثر باشند.
جامعه‌شناسان بر این اعتقادند که سرمایه اجتماعی، در قالب اعتماد اجتماعی (که یکی از پایه‌ای‌ترین سازه‌های سرمایه اجتماعی است) موجبات شکوفایی سلامت فردی را تامین می‌کند و اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی می‌تواند عدالت توزیعی را در حوزه سلامت و توزیع منابع سلامت را در سطح و جغرافیای ملی به دنبال داشته باشد.
جامعه‌ای که در آن اعتماد باشد و سطح سرمایه اجتماعی بالا باشد، قاعدتا نوعی همبستگی و همدلی و وفاق در آن هست. همبستگی و وفاق موجب می‌شود هم جامعه آرامش داشته باشد و هم عدالت در توزیع منابع سلامت وجود داشته باشد.
تصور کنید در فرآیند سلامت، اگر اعتماد بین پزشک، بیمار و نظام ارایه خدمات بهداشت و درمان وجود نداشته باشد، محال است که سلامت جامعه ارتقا پیدا کند. پس سرمایه اجتماعی در قالب اعتماد اجتماعی می‌تواند تسهیل‌گیر و هم‌ بسته‌ساز روابط بین بیمار، پزشک و نظام ارایه خدمات بهداشت و درمان باشد. سرمایه اجتماعی خود را در حوزه سلامت هم نشان می‌دهد تا بتواند از آن در جهت تحقق و گسترش سلامت استفاده کند.
● وضعیت فعلی سرمایه اجتماعی در کشور
در قالب اجرای برنامه چهارم توسعه و ماده ۹۸، سنجش سرمایه اجتماعی در سطح ملی در سال ۱۳۸۶ انجام شد. در همین سال سنجش سرمایه اجتماعی در بین جوانان ۱۵ تا ۲۸ نیز انجام شده است. در سال ۸۷ هم با همان ابزار این تحقیق در کلان‌شهر تهران انجام شده است.
براساس نتایج این سه پژوهش، سرمایه اجتماعی در مجموع در ایران و در شهر تهران مقداری پایین‌تر از سطح متوسط است و در مجموع سرمایه اجتماعی در شرایط مطلوبی نیست.
به طور کلی در این پژوهش‌ها، سرمایه اجتماعی را در قالب ۵ مؤلفه و ۵ شاخصه اصلی مورد سنجش قرار داده‌اند. نتایج نشان داده که ۴ مؤلفه وضعیت خوبی ندارند و یک مؤلفه وضعیت بهتر نسبت به سایر مؤلفه‌ها دارد.
یکی از چهار مؤلفه‌ای که وضعیت مطلوبی ندارند، عبارت است از روابط انجمنی که شامل مشارکت نهادمند مردم در قالب روابط انجمنی و نهادهای غیردولتی است. مؤلفه دوم، اعتماد بین فردی است که در این تحقیق نشان داده شد اعتماد بین فردی بین افراد جامعه پایین است و هر چه از سطح نهاد خانواده فاصله می‌گیریم و به سطح دوستان و همشهریان و هم‌وطنان می‌رویم، میزان سرمایه اجتماعی کاهش پیدا می‌کند. به عبارت دیگر در ایران سرمایه اجتماعی سنتی بالاست و سرمایه اجتماعی مدرن و نهادمند پایین است.
مؤلفه سوم، اعتماد به گروه‌ها و نهادها است. متاسفانه در هر دو زمینه، سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی پایین است. اعتماد مردم به نهادها و موسسات تصمیم‌گیر در سطوح مختلف در شرایط مطلوبی قرار ندارد.
مؤلفه چهارم انسجام و همبستگی اجتماعی است. تحقیقات نشان می‌دهد در این مؤلفه هم در شرایط مطلوبی قرار نداریم. اما در مورد مؤلفه پنجم که حمایت اجتماعی است، در مجموع در وضعیت قابل قبولی قرار داریم. این وضعیت مطلوب به حمایت اجتماعی بیشتر به روابط سنتی حاکم بر جامعه ما مرتبط می‌شود.
جمع‌بندی کلی بنده این است که در ایران سرمایه اجتماعی از نوع سنتی و قدیمی است که معطوف به خانواده و شبکه‌های هم‌قوم و هم‌فامیل است، لذا در مؤلفه‌هایی که به این موارد مرتبط می‌شوند، شرایط بهتری وجود دارد، ولی سرمایه اجتماعی مدرن که معطوف به مشارکت گسترده و انسجام اجتماعی ملی و در عین حال روابط انجمنی و مشارکت در نهادها است، شرایط قابل قبول و مثبتی نداریم.
لازم به ذکر است در سرمایه اجتماعی با سه سطح یا سه لایه روبه‌رو هستیم. لایه اول، لایه آوندی (banding)، لایه دوم، لایه هم‌آوندی (bridging) و لایه سوم، لایه پیوندی (linking) است. لایه آوندی به شبکه‌های اجتماعی دورن گروه‌ها مربوط است. لایه هم‌آوندی به روابط اجتماعی بین گروه‌ها مربوط است و لایه پیوندی به همبسته شدن کلیه روابط با هم مرتبط است.
با این تفسیر در بخش آوندی (banding) وضعیت ایران خوب است، اما در مورد دو لایه دیگر شرایط مطلوبی نداریم.
● تغییرات سرمایه اجتماعی در سال‌های اخیر
در برنامه چهارم، قانون‌گذار بر سنجش سرمایه اجتماعی در ۵ سال پیاپی در کشور تاکید کرده است. هدف این قانون یافتن وضعیت سرمایه اجتماعی در کشور و پیدا کردن روند تغییرات آن بوده تا در مرحله بعدی بتوان راهکارهای تقویت و جلوگیری از فرسایش سرمایه اجتماعی را در کشور پیگیری کرد. به ‌رغم آنکه در اولین سال برنامه، مقدمات سنجش سرمایه اجتماعی در کشور فراهم شد، متاسفانه به دلایل مختلفی از قبیل عدم رغبت در دستگاه های ذی‌ربط و مسوول و همچنین انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی به عنوان متولی اصلی این کار، سرمایه اجتماعی در سال‌های بعدی سنجیده نشده است. گر چه در اجرای ماده ۹۸ برنامه چهارم توسعه، سه سنجش در سطح کشور داشته‌ایم که نمی‌‌توانند اطلاعات قابل‌ملاحظه‌ای را در اختیار ما قرار دهند، راهکار اصلی اجرای کامل اصل ۹۸ قانون برنامه چهارم است تا روند تغییرات افزایشی و کاهشی مشخص شوند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد ضمن آنکه در حال حاضر سرمایه اجتماعی در سطح پایینی قرار دارد، آسیب جدی‌تری که با آن روبه‌رو هستیم، این است که سرمایه اجتماعی در حال کاهش است و در اثر برخی مشکلات و سوءرفتارها و بی‌برنامگی‌ها و برخی سوگیری‌ها شاهد کاهش اعتماد اجتماعی و به تبع آن کاهش سرمایه اجتماعی هستیم. به عبارت دیگر فرسایش سرمایه اجتماعی موجود یکی از نگرانی‌های جدید در سطح ملی است.
فقدان نظام گردش اطلاعات شفاف در کشور، فقدان نظام اطلاع‌رسانی منظم به جامعه و از همه نگران‌کننده‌تر، ارایه اطلاعات متناقض و غلط در برخی حوزه‌ها، موجبات افت شدید اعتماد اجتماعی را فراهم می‌کند و ما شاهد خواهیم بود که نه‌تنها کاری برای افزایش سرمایه اجتماعی انجام نداده‌ایم، بلکه گویا به‌تدریج داریم از کیسه سرمایه موجود می‌خوریم و روز به روز آن را ضعیف‌تر و نحیف‌تر می‌کنیم.
● انتخابات و سرمایه اجتماعی
از منظر سرمایه اجتماعی، انتخابات ریاست‌جمهوری هیچ‌چیز نیست، مگر آنکه ملت بسته سرمایه اجتماعی خود را در قالب اعتماد اجتماعی در اختیار یک فرد قرار می‌دهند که از این منبع بزرگ برای توسعه کشور استفاده کند، لذا در دستگاه نظری سرمایه‌اجتماعی موضوع انتخابات به خوبی قابل تحلیل است. مردم اعتماد خودشان را که در اثر زندگی خود به دست آورده‌اند، در یک سبدی به یک فرد منتخب تقدیم می‌کنند تا از آن اعتماد برای مدیریت و ساماندهی کشور استفاده کند، لذا کسی که به عنوان رییس‌جمهور انتخاب می‌شود، باید مراقب باشد که در کنار حفاظت از قانون اساسی کشور، حافظ اعتماد اجتماعی و امانت‌دار این دو موضوع مهم در جامعه باشد.
پیشنهاد این است که مردم به کسی رأی بدهند که بتواند در کمال صداقت و شفافیت و یا یک مدیریت منطقی و عقلایی و کارآمد و مبتنی بر روش‌های کارشناسی، از اعتماد اجتماعی جامعه پاسداری کند و در جهت توسعه فراگیر و توسعه پایدار کشور، گام‌های اساسی بردارد و کشور و جامعه را از روش‌های پوپولیستی و عوام‌فریبانه و غیرزیربنایی نجات دهد.
یک رییس‌جمهور حق ندارد اعتماد اجتماعی مردم را صرف اغراض سیاسی و مدیریت با روش‌های غیرقابل پیش‌بینی و انفجاری و غیرکارشناسی بکند.
اولین گامی که رییس‌جمهور بعدی می‌تواند در حوزه سرمایه اجتماعی بردارد، این است که در قالب برنامه پنجم سنجش سرمایه اجتماعی و راهکارهای تقویت آن و راه‌های جلوگیری از فرسایش آن را به صورت جدی و عملیاتی مدنظر خودش قرار دهد و بتواند شاخص‌های مختلف سرمایه‌ اجتماعی را به صورت جدی رصد کرده و از آن حفاظت کند.
دکتر میرطاهر موسوی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و مجری پیمایش ملی سنجش سرمایه اجتماعی در ایران
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید