جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

انشقاق اصلاح طلبان


انشقاق اصلاح طلبان
پس از پیروزی آقای خاتمی در دوم خرداد سال ۷۶ از سوی گروهی از فعالان سیاسی حامی او، جبهه مشارکت پایه گذاری شد.
شعارهای تبلیغاتی آقای خاتمی در انتخابات هفتم ریاست جمهوری و همچنین گفتمان غالب بعد از پیروزی وی در دوم خرداد مانند: توسعه سیاسی، جامعه مدنی و ... در تصمیم مؤسسان این حزب برای تسریع در تاسیس این حزب بسیار دخیل بود. عده ای از صاحب نظران در زمان ایجاد این حزب سیاسی، حزب مشارکت در دولت خاتمی را به مانند کارگزاران دولت هاشمی می دانستند. دیری نپایید که این گمان به حقیقت پیوست.
این حزب از ابتدای تاسیس، خود را مستقل از دولت و حاکمیت تعریف می کرد و به این ترتیب سرنوشت خود را متمایز از احزابی که در شرایط شور و هیجان انقلابی و سیاسی بودند قلمداد می کرد.
حزب مشارکت در نیمه راه ریاست آقای خاتمی تاب نیاورد و ساز مخالفت سر داد و خود را لایه اصلی جریان اصلاحات تعریف کرد. برخی معتقدند که حزب مشارکت همواره تلاش داشته تا مانع اجرای نیات خیرخواهانه خاتمی و کروبی شود. به این ترتیب آنها از رهبران اصلاح طلب، کروبی و خاتمی فاصله می گیرند و اعتقاد به تفسیر و تغییر قانون اساسی دارند. حزب مشارکت با کارنامه ای که دارد که عبارت است از عملکرد بدون پاسخگویی در قبال نهادهایی که در اختیار داشته اند و قادر به پاسخگویی و اداره کشور به نحو مطلوب نبوده اند و از طرفی دیگر ایدئولوژی حاکم بر حزب مشارکت مورد قبول نخبگان کشور نیست و ما در بدنه این حزب انشقاق و جدایی را شاهد هستیم، وجود اختلاف در درون حزب نیزبه صورت پیدا و پنهان منجر به اختلاف افکنی و چنددستگی در میان این حزب شد.
زمزمه های جدایی در این حزب از همان ابتدای تاسیس شنیده شد و به فاصله کوتاهی بسیاری از مؤسسان اولیه آن، ساز جدایی سردادند.بسیاری معتقدند این حزب با خطاها و بی برنامگی ها و موضع گیری های نادرست خود موجب نوعی افراطی گری و تندروی در بسیاری از مسائل شدند. گذشته از این ، بحث اجماع و ائتلاف بین اصلاح طلبان همچنان مساله ای است که مدت هاست بحث داغ رسانه هاست و در هر برهه ما شاهد انشقاق و سردادن ساز مخالفت در این حزب (مشارکت) بوده ایم. از بدو دوم خرداد ۷۶ تا به امروز هیچ گاه بحث اجماع کامل در میان طیف اصلاح طلب مطرح نبوده و به نظر می رسد در آینده نیز این امکان وجود نخواهد داشت.
برخی معتقدند اجماع کامل اصلاح طلبان نه مطلوب است و نه مفید، اصلاح طلبان معتقدند با طیف های دیگر اصلاح طلب اختلافی ندارند و تنها وجه تمایز آنان افکار، عقاید و اختلاف سلایق است که موجب جدایی و یا تفرقه میان آنان شده است.
به نظر می رسد فقدان استراتژی واحد و دیدگاه ها و سیاست های نزدیک به هم در نحوه اداره کشور در میان گروه های دوم خرداد و حزب مشارکت یکی ازمهم ترین دلایل عدم پیشرفت آنان در مقاطع مختلف بوده است.
با تمام این تفاصیل کمتر از ۲۵ روز دیگر به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری مانده است. وضعیت سیاسی حاکم بر انتخابات و آرایش سیاسی احزاب و گروه ها در اردوگاه اصلاح طلبان حاکی از آن است که انشعابات و دو دستگی هایی در بین اصلاح طلبان صورت گرفته است که نشان می دهد هیچ کدام از این دو گروه حاضر به عقب نشینی از موضع گیری های خود نیستند. برخی از این تحولات بر پایه تغییر در تاکتیک ها و روش های حزبی و سر دادن شعارها و ارائه برنامه های طرح ریزی شده و هم ارائه آنها به مردم است. اصلاح طلبان به ۲ گروه حامیان کروبی و میرحسین موسوی تقسیم شده اند. جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین با حمایت از کاندیداتوری مهندس میرحسین موسوی در واقع عدم حمایت خود را از شیخ اصلاحات اعلام داشته اند. یک عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی معتقد است که علت حمایت نکردن برخی از احزاب از کروبی به آن دلیل است که ایشان به آنان قبل از اینکه سهم خواهی شان را بازگو کنند گفته بود که نزد وی هیچ جایگاهی ندارند.
این در حالی است که دبیر کل حزب مشارکت اعلام می دارد که خواستار اجماع کاندیداهای اصلاح طلب است و معتقدند که فردی که رای آوری کمتری در انتخابات خواهد داشت کناره گیری کند. میرحسین نیز با رد کناره گیری خود به نفع کروبی ارتباط خود با گروه هایی از جمله جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین را بهترین ارتباط می خواند، با توجه به این نکته که جبهه مشارکت هیچ همگونی و همسانی فکری با مهندس موسوی ندارند و حتی در بسیاری از موارد اختلاف سلیقه دارند اما آنها به این نتیجه رسیده اند که در سایه او بهتر می توانند به مقاصدشان برسند. برخی معتقدند علت این امر موضع گیری و انتقاد آقای کروبی و مقصر دانستن آنها در شکست اصلاحات است به همین دلیل آنها از کاندیداتوری میرحسین موسوی حمایت می کنند ولی برخی از اصلاح طلبان با گرایش به سمت کروبی این روند را تغییر داده اند. عده ای نیز علت نزول آرای موسوی را شفاف مطرح نکردن برنامه های آقای موسوی می دانند و همین مساله باعث شده عده ای از اصلاح طلبان در حمایت و یا عدم حمایت از میرحسین موسوی مردد بمانند این در حالی است که آقای خاتمی تاکید فراوانی در رسیدن اصلاح طلبان به کاندیدای مشترک برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دارد. وی یکی از دلایل کناره گیری از عرصه انتخابات را پرهیز از پراکندگی آراء عنوان کرد. خاتمی وحدت و تجمع آراء را از اینکه چه کسی روی کار باشد مهمتر دانسته اما با این حال گمان نمی رود که هیچ یک از کاندیداهای اردوگاه اصلاح طلبان برای تجمع آراء و ایجاد وحدت و رفاه به نفع دیگری کنار روند.
به نظر می رسد آینده جبهه اصلاحات با ابهامات و چالش های فراوانی رو به رو خواهد بود.
یکتا احمدی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید