پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

غفلت نابخشودنی


غفلت نابخشودنی
اگر از هر کدام از ما سوال کنند، دهقان فداکار چه کسی است؟ تقریبا همه ما یا نام ریز علی را می آوریم یا داستان اقدام او در نجات جان مسافران قطار را توضیح می دهیم .شاید اگر نظر سنجی شود و این سوال مطرح شود که سوال شونده نمونه ای از ایثارگری را نام ببرد احتمالا بیشترین پاسخ ها ریزعلی ،پتروس و حسین فهمیده خواهند بود و مشخص است که فصل مشترک همه این ها آموزشی است که در کتاب های درسی داده شده است .این مثال ها مهم ترین استدلال برای این ادعاست که آموزش و پرورش تاثیر گذارترین دستگاهی است که می تواند مساله ای را برای جامعه ای در عمق باورهایش نهادینه کند و البته این نکته فقط یک ادعا نیست، بلکه اصلی پذیرفته شده در همه جهان است. لذا به جای آن که در باره اهمیت آموزش و پرورش قلم بزنیم بهتر است به ارزیابی از عملکرد آموزش و پرورش در نحوه برخورد با یکی از بزرگ ترین وقایعی که در تاریخ ایران ثبت شده است یعنی دفاع مقدس بپردازیم .
اجازه دهید موضوع را به دو بخش تقسیم کنیم، اول رویداد دفاع ۸ ساله مردم ایران در برابر دشمن متجاوز به حریم کشور و دوم فرهنگی که این رویداد به همراه خود آورد و به جامعه تزریق کرد . در این باره ذکر چند سوال گویای غفلت بزرگ نظام تعلیم و تربیت از این وظیفه مهم است .
ابعاد دفاع ۸ ساله کشور را در نظر بگیرید . آیا این جنگ از نظر زمان طولانی ترین جنگ تاریخ کشور نبوده است ؟ چند جنگ مشابه از نظر وسعت درگیری، در تاریخ ایران وجود داشته است ؟ آیا در جنگ های معاصر جهان موردی یافت می شود که توازن امکانات نظامی دو طرف درگیر تا این حد نامتعادل باشد و در عین حال تعیین تکلیف جنگ، ۸ سال به درازا بکشد و در نهایت نیز با در خواست طرف به ظاهر قوی تر آتش بس بر قرار شود ؟ آیا در سده اخیر جز جنگ ایران و عراق موردی یافت می‌شود که تجاوزی به کشور ایران صورت گرفته شده باشد و قسمتی از خاک پاک این کشور از ما جدا نشده باشد ؟ مگر نه این است که آکادمی های نظامی دنیا برخی ابتکارات نظامی ماشین های جنگی ایران را در مراکز علمی خود تجزیه و تحلیل کردند و به عنوان سر فصل های درسی خود تعلیم می‌دهند؟ این سوالات و سوالات متعدد دیگر، گویای بخشی از عظمت تاریخی اتفاق صورت گرفته است که هر کدام از آن ها به تنهایی ارزش آن را دارد که در کتاب درسی مستقلی برای نهادینه شدن آن ها در ذهن جامعه تدوین شود. همان گونه که به روشنی می بینیم دیگران برای تک صحنه های تاریخ های جنگی خود چه قلم فرسایی ها کرده اند و برای آگاهی نسل های بعدی خود چه آموزش هایی برنامه ریزی کرده اند. ضرورتی ندارد در فراموشی نظام تعلیم و تربیت بر انجام این امر مهم استدلا ل زیادی بیاوریم؛ کافی است کتاب های درسی مقطع دبستان و راهنمایی راکه مهم ترین مقطع برای تعلیم تلقی می شود (زیرا که تا این سن انسان کاملا آموزش پذیر است ) بررسی کنید و ببینید جزدرس مربوط به شهید فهمیده و معدود موارد کم تاثیر ، چه تعلیمی در ایجاد احساس افتخار در دانش آموزان برای عزتی که پدرانشان در دفاع از این مرزو بوم آفریده اند ، داده ایم و آیا یک دانش آموز سال آخر دوره راهنمایی (که در این نظام تعلیم دیده است ) به عظمت کار صورت گرفته در دفاع از تهاجم دشمن متجاوز باور دارد ؟ در مقطع دبیرستان نیز که مقطع بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی نسل فردا محسوب می شود وضع بهتر نیست .زیاد به خود زحمت ندهید اطلاعات دانش آموزان و دانشجویانی که در این نظام آموزش وپرورش تعلیم دیده اند از رویداد هایی که در این ۸ سال بر کشورشان گذشت ،چقدر است ؟ آن ها حداکثر از آزادی خرمشهر چیزهایی شنیده اند آن هم فقط به خاطر تبلیغات تلویزیونی ، نه آموزش های مدرسه.آیا می دانند چگونه صدام در اشغال خرمشهر زمین گیر شدو آن دفاع جانانه چه تاثیری در وجود استقلال کشوری که به آن افتخار می کنند داشته است ؟ آیا به آن ها گفته‌ایم زمانی که صدام جنگ را شروع کرد چند لشگر و چه مقدار ادوات نظامی داشت و زمانی که جنگ پایان یافت این میزان به چه مقدار رسید ؟ آیا آن ها می دانند که چند نفر از جوانان مشابه خودشان از جان خود دست شستند که قطعه ای از خاک ایران به دست دشمن نیفتد ؟
در ضعیف عمل کردن برای تعلیم فرهنگ دفاع مقدس و معرفی شهدایی که می توانند بهترین الگو برای نسل فردای ما شوند زیاد گفته شده است و می‌شود اما نمی دانم چرا هجمه این نقطه ضعف عملکردی عمدتا به صدا و سیما و سپس دستگاه های غیر مهم تر صورت می گیرد و تاثیر گذارترین دستگاه در این مطالبه به فراموشی سپرده می شود؟ آیا برای ارائه فرهنگ ایثار ، فرهنگ اعتماد به خدا، فرهنگ کمال خواهی ، فرهنگ مسئولیت پذیری ،ترویج اعتماد به نفس ملی و ده ها مورد دیگر به صورتی جذاب ،باور پذیر و ماندگار بهترین امکان، جز دفاع مقدس با داستان هایی واقعی است ؟ به عنوان نمونه آیا شما بدون تحقیق و بررسی برای هر کدام از مقولات ذکر شده حداقل یک خاطره واقعی و جذاب در ذهن دارید که مهم تر و تاثیر گذارتر از داستان ریز علی و پتروس باشد؟ در معرفی شهدای انقلاب به عنوان الگوهایی باور پذیر آیا شخصیت قابل اتکا کم داریم یا این شخصیت ها جاذبه‌های قابل پرداختن ندارند ؟
اجازه بدهید دیگر ادامه ندهم چون هم بحث کاملا روشن است و تنها باعث طولانی شدن کلام می شود و هم عصبانیت نویسنده از این غفلت بزرگ و غیر قابل بخشش را نمایان می کند . خلاصه آن که نمی دانم چرا و با چه توجیهی تاثیرگذاری عمیق مهم ترین دستگاه تعلیم و تربیت را به فراموشی سپرده ایم و از این امکان ،کمترین استفاده را برای ایفای این وظیفه تاریخی نمی کنیم ؟ یعنی پاسخی برای این غفلت در پیشگاه خداوند متعال داریم؟
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید