فرافکنی به شیوه صهیونیست‌ها

با توجه به آنکه انتخابات پارلمانی لبنان، چهار روز دیگر برگزار می‌شود، اتهاماتی که اخیرا از هر سو حزب‌الله را نشانه می‌روند، هرچند بی‌تردید کاملا کذب و دروغ هستند اما چندان عجیب به نظر نمی‌رسند چراکه انتخابات پارلمانی لبنان قرار است ۱۷ خرداد (۷ژوئن) برگزار شود و بسیاری از تحلیلگران، این انتخابات را مهم‌ترین انتخابات تاریخ لبنان می‌دانند؛ انتخاباتی که می‌تواند آرایش سیاسی را در این کشور ژئوپلیتیک تغییر دهد، تغییری که بی‌شک دگرگونی صف‌بندی‌های کنونی را در منطقه به دنبال خواهد داشت. اتهاماتی که اخیرا به حزب‌الله وارد شده، در همین راستا قابل ارزیابی است. رژیم صهیونیستی در حال حاضر به این باور رسیده است که نمی‌تواند در عرصه نبرد و حتی در عرصه‌های سیاسی با حزب‌الله به تقابل بپردازد، از این رو سیاست خدشه وارد کردن بر وجهه مقاومت را پیش گرفته است به این امید که اندکی قبل از انتخابات هفتم ژوئن از اقبال عمومی به حزب‌الله بکاهد. در این مدت بسیاری از کشورها نشان داده‌اند که عمیقا نگران انتخابات آتی لبنان هستند. یکی از این کشورهای همیشه نگران عربستان است. عربستان و مصر از به قدرت رسیدن حزب‌الله بشدت هراسانند. از این رو رایزنی‌های گسترده‌ای را برای ممانعت از این مسأله انجام داده‌‌اند. مصر اخیرا با به راه انداختن جنگ روانی شدید علیه حزب‌الله، ایران و شیعیان می‌کوشد رویای تضعیف حزب‌الله را محقق کند و عربستان نیز به شیوه‌های دیگری متوسل شده است. در این میان آل‌سعود چندین‌بار عبدالعزیز خوجه، وزیر اطلاع‌رسانی و فرهنگ عربستان و سفیر سابق این کشور در لبنان را به بیروت فرستاد تا حمایت بی‌دریغ آل‌سعود را از گروه ۱۴ مارس به عنوان رقیب اصلی حزب‌الله اعلام کند. در این مدت دلارهای نفتی عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی نیز در اختیار ائتلاف ۱۴ مارس قرار داشته است تا با فراغ بال بتوانند این مبالغ را در تبلیغات انتخاباتی هزینه کرد و حتی آن را صرف خرید آرای مردم فقیر لبنان کنند. ایالات متحده نیز از دیگر کشورهایی است که انتخابات لبنان را با نگرانی زایدالوصفی دنبال می‌کند. سفر هیلاری کلینتون وزیر خارجه این کشور و همچنین ژوزف بایدن معاون باراک اوباما، با فاصله‌ای اندک به لبنان حاکی از اهمیت انتخابات آتی برای ایالات متحده است. سفر بایدن به لبنان که دیدار بلندپایه‌ترین مقام دولت آمریکا در ۲۶ سال گذشته از لبنان محسوب می‌شود، علاوه بر اینکه به منزله حمایت از گروه ۱۴ مارس تلقی می‌شود، نوعی آمادگی از جانب دولت آمریکا برای مواجهه با سناریوهای مختلف در لبنان است چرا که ایالات متحده نیز شانس پیروزی ائتلاف ۸ مارس به رهبری حزب‌الله را بالا قلمداد می‌کند. حتی معاون باراک اوباما در جریان این سفر، تلویحا لبنان را تهدید کرده و تجهیز و تسلیح ارتش این کشور را منوط به نتیجه انتخابات دانست. بی‌شک منظور بایدن این بوده است که در صورت پیروزی حزب‌الله و متحدانش، ایالات متحده از فروش سلاح به ارتش لبنان امتناع خواهد کرد.
در این میان رژیم صهیونیستی نیز بشدت نگران اوضاع لبنان است و انتخابات این کشور و آرایش‌های سیاسی شکل گرفته را با دقت خاصی رصد می‌کند و حتی می‌کوشد در صورت امکان بر این انتخابات تأثیر بگذارد. موضوع عقب نشینی اسرائیل از روستای غجر یکی از این موارد بود. در آن مقطع، سناریویی در محافل داخلی رژیم صهیونیستی مطرح شده بود که مطابق آن اسرائیل باید با عقب‌نشینی از روستای غجر، ورق را در فضای کنونی لبنان به نفع دولت فؤاد سنیوره نخست وزیر کنونی و ائتلاف ۱۴ مارس برگرداند. هر چند این سناریو محقق نشد اما رژیم صهیونیستی در حال حاضر عقب‌نشینی از غجر را منوط به شکست حزب‌الله در انتخابات پارلمانی ۷ژوئن اعلام کرده است.
اما آخرین پرده توطئه‌ها علیه حزب‌الله لبنان از سوی نشریه آلمانی اشپیگل و در روز ۲۳ مه به نمایش درآمد. اشپیگل با چاپ مقاله‌ای مدعی شده بود، حزب‌الله لبنان در ترور رفیق حریری دست داشته است. ادعاهای این نشریه آلمانی وقتی عجیب‌تر می‌نمود که بدانیم دادگاه بین‌المللی ترور رفیق حریری،‌ چند هفته پیش حکم آزادی چند افسر لبنانی که به اتهام دخالت از جانب سوریه در ترور رفیق حریری چند سال را در زندان سپری کرده بودند، صادر کرد، از این رو بعد از چهار سال جار و جنجال درباره دست داشتن سوریه در این ترورها و تلاش برای انجام انقلاب مخملین در لبنان، در نهایت با آزادی چهار افسر بازداشت شده لبنانی که به طرفداری از سوریه مشهور بودند، به نوعی پرونده دست داشتن سوریه در ماجرای ترور بسته شد، از این رو اشپیگل که گفته‌ می‌شود حلقه‌ای از رسانه‌های زنجیره‌ای لابی صهیونیست محسوب می‌شود، در آستانه انتخابات پارلمانی لبنان می‌کوشد با متهم کردن حزب‌الله به دست داشتن در ترور رفیق حریری، فضای انتخاباتی موجود را به نفع ۱۴ مارس تغییر دهد. اما به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها برای آغاز این جنگ روانی علیه حزب‌الله برهه زمانی مناسبی را انتخاب نکرده‌اند چرا که در حال حاضر مدت‌هاست شبکه‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی در لبنان در حال افشا شدن هستند و بسیاری از این جاسوس‌ها دستگیر شده‌اند. در این شرایط به نظر می‌رسد که نتوان این دست اتهامات را به خورد مردم لبنان داد زیرا با کشف این شبکه‌های جاسوسی، بسیاری از مردم این کشور، رژیم صهیونیستی را متهم اول دست داشتن در ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر اسبق لبنان می‌دانند. به واقع به دنبال تصمیم دادگاه بین‌المللی مبنی بر اعلام برائت و آزادی چهار افسر و عدم اتهام آنها به دست داشتن در ترور رفیق حریری در ۲۹ آوریل ۲۰۰۹، جریان سیاسی‌ای که از این ترور به نفع خود بهره‌برداری می‌کرد، بویژه کسانی که با دخالت‌ها، اظهارنظرها، دروغ‌پردازی‌ها و شاهدسازی‌های خود سعی می‌کردند تحقیقات بین‌المللی را به سمت و سوی دلخواه خود بکشانند، دچار معضل شدیدی شدند و اعتبار این افراد در میان مردم به شدت مخدوش شده، حتی این امکان وجود داشت که دادخواستی برای اعاده حیثیت علیه آنها به دادگاه ارائه شود. در چنین شرایطی است که اشپیگل خبر را منتشر می‌کند و رسانه‌های معلوم‌الحال دیگری مانند العربیه نیز به آن دامن می‌زنند و سعی می‌کنند به آن پر و بال دهند، از این‌رو می‌توان این توطئه اشپیگل که با هدایت صهیونیست‌ها انجام شده است را طرحی برای کاستن از تبعات سیاسی آزادی چهار افسر لبنانی دانست. این اتهامات علیه حزب‌الله در حالی مطرح می‌شود که فاقد هرگونه مستندی است. چندی قبل «سیمور هرش» روزنامه‌نگار سرشناس آمریکایی با استناد به یک سری اسناد و اطلاعات، اعلام کرد، دستان دیک چنی معاون بوش پسر به خون رفیق حریری آلوده است و وی در این ترور دست داشته است.
جالب آنکه تنها چند روز قبل از منتشر شدن مقاله اشپیگل، یکی از مقامات لبنان بیان کرد که فهرست متهمان جدیدی از سوی «دانیال بلمار» دادستان دادگاه ترور رفیق حریری تهیه شده است که فشارهای فوق‌العاده‌ای از برخی اطراف وارد شده که وی را از اعلام این فهرست پیش از انتخابات منصرف کنند، بویژه با توجه به اینکه این مظنونان همه از تندروهای اهل سنت بوده و دارای تابعیت کشورهای متعددی در خلیج فارس و خاورمیانه هستند. به هر حال بررسی داستان‌سرایی اشپیگل و داده‌هایی که پیش از آن وجود داشت و در بالا به آن پرداخته شد به خوبی نشان می‌دهد که هدف این نشریه در مرحله اول به راه انداختن جنگ روانی علیه مقاومت در آستانه انتخابات است و تلاش دارد روند دادگاه بین‌المللی حریری به جای سوریه، به سمت حزب‌الله نشانه‌گیری شود. از سوی دیگر این داستان‌سرایی‌ها ابزار خوبی برای چشمپوشی از متهمانی نظیر دیک چنی، تندروهای اهل سنت که بلمار بر اتهامات آنها تأکید کرده و از همه مهم‌تر رژیم صهیونیستی و شبکه‌های جاسوسی وابسته‌اش است. با این رویکرد باید اقدام اشپیگل را نوعی فرافکنی از جانب اسرائیل تعبیر کرد. در این میان جایگاه دادگاه بین‌المللی نیز بشدت زیر سوال می‌رود. زمانی که مقامات رسمی اسرائیل به بهره‌برداری از این داستان پرداخته و حزب‌الله را به ترور رفیق حریری متهم می‌کنند، سکوت مقامات دادگاه بین‌المللی به ضرر دادگاه بوده و حاکی از جانبداری دادگاه از جریانی در رقابت‌های انتخاباتی یک کشور است. این رفتار مقامات دادگاه بار دیگر اتهام وارد بر دادگاه بین‌المللی را مبنی بر داشتن نگاه‌های سیاسی اثبات می‌کند.

منبع : روزنامه وطن امروز