پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

فرار از بحران


فرار از بحران
کره شمالی در یک وضعیت خاصی قرار گرفته که از یکسو احساس ناامنی شدید خارجی می‌کند و از سوی دیگر با بحران اقتصادی مواجه است. این بحران اقتصادی هم ناشی از بحران اقتصاد جهانی است و هم ناشی از مسائل اقتصادی داخلی خاص این کشور. در واقع بحران‌های پیش روی این کشور را می‌توان چنین برشمرد:
۱ ) بحران اقتصادی که توضیح آن در بالا آمد.
۲ ) بحران سیاسی و بحران انتخاب جانشین: رهبری این کشور به آینده سیاسی خود مطمئن نیست زیرا هنوز جانشین مشخصی برای کیم‌جونگ ایل رهبر این کشور تعیین نشده است هرچند شایعاتی مبنی بر تعیین فرزند سوم (جونگ اول) به عنوان جانشین بر سر زبان‌ها افتاده اما واقعیت این است آنگونه که رهبر فعلی توسط پدرش به عنوان جانشین و سپس رهبر کره برگزیده شد، فرزندان او از چنین موقعیتی برخوردار نیستند. یعنی اگر کیم‌جونگ ایل در دوران حیات پدرش سلسله مراتب حزبی را طی کرد و توانست در ساختار قدرت حضور یابد اما فرزندان رهبر فعلی از چنین قابلیت‌هایی برخوردار نیستند، هرچند در برخی نهادهای قدرت حضور داشته باشند. افزون بر این از کاریزمای پدر نیز بی‌بهره‌اند. در واقع کیم‌جونگ ایل حتی در دوران حیات پدر نیز به «رهبر دوست‌داشتنی» معروف شده بود. دیگر اینکه رهبر فعلی مدت‌هاست به دلیل بیماری از انظار غایب است و حتی سخن از مرگ او بر سر زبان‌ها افتاده‌است. این هم یکی دیگر از بحران‌ها و عوامل بی‌ثبات‌ساز در این کشور است.
۳ ) تفاوت‌های گسترده در سطح زندگی و ساختار سیاسی دو کره: واقعیت این است که سطح زندگی دو کره با یکدیگر متفاوت است. کره‌جنوبی کشوری کاملا مرفه است که براساس اقتصاد بازار آزاد و الگوی غربی اداره می‌شود. میزان درآمد سرانه در این کشور بسیار بالاست اما کره‌شمالی در رده فقیرترین کشورهای جهان است و براساس سیستم استالینیستی اداره می‌شود. در هر حال پشتیبانی‌ای که پیش از فروپاشی اتحاد شوروی و بلوک شرق از سوی اتحاد شوروی و چین کمونیست از این کشور به عمل می‌آمد در حال حاضر چنین نیست. هرچند سخن از «متحد نزدیک» کره‌شمالی یعنی چین به میان می‌آید اما واقعیت این است که چین در معادلات جهانی در پی معامله با غرب است و به هیچ روی حاضر نیست که سرنوشت آینده خود را به این کشور گره بزند.
۴ ) بحران ناشی از تهدید خارجی: این احساس در پیونگ‌یانگ وجود دارد که در صورت بروز بحران در این کشور احتمال تهاجم از سوی کره‌جنوبی (و متحدانش) وجود داشته باشد بدین معنا که سئول آتش‌بس طولانی با همسایه شمالی را شکسته و با توسل به حمله و به صورت قهرآمیز در پی یکپارچه کردن دو کره برآید. این در حالی است که کره‌جنوبی در شرایط فعلی حاضر به چنین کاری نخواهد بود چراکه اتحاد دو کره آسیب خواهد دید. برهمین اساس سئول اساسا مایل نیست که اقتصاد ضعیف و فروپاشیده پیونگ‌یانگ را در خود ادغام کند. الگوی دو آلمان هم در این مورد مصداق ندارد چراکه آلمان شرقی (در قیاس با آلمان غربی) هرچند عقب افتاده بود و در سطوح پایین اقتصادی قرار داشت اما در عین حال در میان کشورهای بلوک شرق در زمره یکی از پیشرفته‌ترین کشورها بود. آنگاه که اتحاد میان دو آلمان به وقوع پیوست بسیاری معتقد بودند که اقتصاد آلمان دچار مشکلاتی خواهد شد چرا که مجبور است شاخص‌های اقتصادی آلمان شرقی را به سطحی برابر با آلمان غربی برساند. وضعیت دو کره اما به لحاظ وضعیت و رفاه اقتصادی به‌طور کلی متفاوت است. پیونگ‌یانگ تهدیدات بسیاری را متوجه رژیم ایدئولوژیک خود می‌بیند زیرا در زمره آخرین بازمانده‌های کمونیستی است. در هر حال مجموع این شرایط است که کره‌شمالی را وادار به انجام چنین حرکاتی می‌کند تا توجه کشورهای ثروتمند منطقه مثل ژاپن و کره‌جنوبی و در نهایت آمریکا را به خود جلب کند تا از این طریق بتواند امتیازاتی به دست آورد.
اینکه شرایط فعلی منجر به این شود که ایالات متحده و متحدانش کره‌شمالی را به عنوان یک قدرت هسته‌ای به رسمیت بشناسند تقریبا محال است. بر این باورم که تمام تلاش ایالات‌متحده، ژاپن و سایر متحدان بر خلع سلاح رژیم پیونگ‌یانگ متمرکز خواهد بود. این کشورها اساسا نمی‌توانند بپذیرند که کشوری مثل کره‌شمالی سلاح هسته‌ای داشته باشد و وارد باشگاه دارندگان سلاح هسته‌ای شود. شرایط حاضر اگرچه ظاهر بسیار پیچیده‌ای دارد ـ چراکه بحث هسته‌ای بحثی استراتژیک است ـ اما کره‌شمالی درخواست‌هایی دارد که اگر به آن توجه شود به احتمال بسیار آمادگی دارد که از بسیاری از جاه‌طلبی‌های هسته‌ای خود دست بکشد. این کشور با مشکل عظیم اقتصادی روبه‌روست و مردمش حقیقتا در شرایط بسیار بدی زندگی می‌کنند. بنابراین اگر کشورهای مرفه شرق آسیا به علاوه آمریکا سعی در جلب رضایت کره کرده و کمک‌های مالی خود را روانه این کشور کنند رهبری پیونگ‌یانگ احتمالا از جاه‌طلبی‌های هسته‌ای خود عقب خواهد نشست.
در خصوص اهداف آزمایش هسته‌ای این کشور چند دلیل را می‌توان برشمرد:
الف) کشاندن آمریکا به پای میز مذاکره و گفت‌وگوی مستقیم با این کشور: اصولا یکی از موارد مشاجره پیونگ‌یانگ ـ واشنگتن و بن‌بست در مذاکرات همین مساله است که کره‌شمالی خواهان مذاکرات مستقیم با آمریکاست و در پی این بود که واشنگتن اقدام به برقراری رابطه‌ای دیپلماتیک با پیونگ‌یانگ کند. در واقع آمریکا هرچند طیف گسترده‌ای از گزینه‌ها را برای برخورد با کره‌شمالی بر روی میز دارد و در دوران بوش عمدتا صحبت از جنگ بود اما توجه اوباما بیشتر بر گزینه‌ دیپلماسی است. بعید به نظر می‌آید که آمریکا در چنین شرایطی ریسک حمله به کره‌شمالی را بپذیرد چراکه این کشور با گرفتاری‌های مختلفی در بسیاری از نقاط دنیا مواجه است و تمایل ندارد جبهه‌دیگری از درگیری بگشاید که احتمال درگیری هسته‌ای در آن می‌رود. ایالات‌متحده بیشتر در پی تحریم‌های شدید از سوی شورای امنیت است. ضمن اینکه اقدام به بازرسی از محموله‌های صادراتی و وارداتی به این کشور کرده و دسترسی این کشور به بانک‌های بین‌المللی را هم قطع خواهد کرد. این احتمال هم مطرح شده که آزمایش هسته‌ای کره سبب‌ساز رقابت‌هسته‌ای در آن منطقه شود و باعث سوق یافتن ژاپن به سوی هسته‌ای شدن شود. در واقع ژاپن در وضعیت بالقوه هسته‌ای است چراکه هم پلوتونیوم کافی در اختیار دارد و هم از فناوری هسته‌ای برخوردار است و هرگاه اراده کند می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان به سلاح هسته‌ای هم دست یابد. حرکت به‌سوی هسته‌ای شدن برای کره‌جنوبی ساده نیست هرچند تجربیاتی در زمینه غنی‌سازی دارد اما امکانات آن همپای ژاپن نیست. دو کشور ترجیح می‌دهند که زیر چتر امنیتی آمریکا باشند و خود به طور مستقیم وارد رقابت‌های هسته‌ای نشوند. در عین حال این دو کشور با آمریکا به تفاهمی رسیده‌اند مبنی بر استقرار پدافند ضدموشک بالستیک که در صورت هرگونه تهدید از جانب کره‌شمالی توان مقابله داشته باشند. در هر حال تقویت پدافند ضدموشک بالستیک بیشتر در دستور کار این کشورهاست.
ب) قدرت‌نمایی رهبر کره در برابر رقبای احتمالی داخلی و تثبیت وضعیت جانشینی فرزند خود: به دلیل جو سنگین امنیتی که در فضای سیاسی داخلی این کشور گسترده است سخنی از نزاع داخلی بر سر رهبری شنیده نشده است چراکه وضع به‌گونه‌ای است که هیچ آلترناتیو یا جایگزینی در این کشور رخ ننموده و سخن عمدتا بر انتصابات خانوادگی مبتنی است. در هر حال خبری از این مورد به بیرون درز نکرده است.
ج) دادن امتیازاتی به کره جهت دست کشیدن از برنامه خود: در واقع کره‌شمالی خواهان چنین امتیازات یا باج‌خواهی‌هایی است. در عین حال طرف‌های مقابل به ویژه آمریکا سعی دارند که امتیاز، به کره در حدی نباشد که باعث گستاخ شدن و ترغیب این کشور و کشورهای پیرو پیونگ‌یانگ شود. به ویژه این احتمال هست که کشورهای آمریکای جنوبی هم از الگوی کره کپی‌برداری‌هایی کنند. چراکه اگر این اتفاقات در آنجا رخ دهد خطر بیشتری را متوجه آمریکا خواهد ساخت. فکر نمی‌کنم که آمریکا آماده دادن امتیازاتی فوق‌العاده به کره‌شمالی باشد بلکه بر این است که تاحدودی این کشور را وادار به عقب‌نشینی کنند. علت مشاجره کره ـ آمریکا در این است که گروه ۶ کمک‌های حداقلی می‌کند اما خواهان درخواست‌های حداکثری از کره‌شمالی است.
اسماعیل بشری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید