سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

رابطه با آمریکا و انتخابات ریاست‌جمهوری دهم


رابطه با آمریکا و انتخابات ریاست‌جمهوری دهم
این روزها رقابت کاندیداهای ریاست جمهوری کم کم به اوج خود نزدیک می‌شود. در این دوره به لحاظ اقدامات موثر در نحوه تعیین کاندیداها (کمی و کیفی) و ارتباط آنها با مردم (مناظره تلویزیونی) و نیز شرایط عمومی جامعه (مطالبات مندرج در سند چشم انداز بیست ساله کشور) و به خصوص اوضاع جاری محیط بین‌المللی که اقدامات کاندیداها و انعکاس‌های موجود در جامعه به دقت مورد رصد قدرت‌ها قرار دارند، دهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری را ضمن برخورداری از اهمیت ویژه، مستلزم رفتارها و ارائه تدابیر سنجیده در ابعاد ملی و بین المللی نموده است.
تبلور این ویژگی‌ها و مطلوبیت‌ها که در راستای هم افزایی بر ارزشها و همگرایی بیش از پیش سلایق نگرشی برای تقویت اجماع ملی صورت گرفته است، منوط به اخلاق سیاسی، درک فضای رقابت و رویکردهای داخلی و خارجی کاندیداها می‌باشد. در این فرآیند و با توجه به تنگناهای رقابتی که تدریجا در عرصه‌های انتخاباتی ایجاد می‌گردد، برخی از کاندیداها با احساس تهدید نسبت به ضعف اوضاع خود در آرای عمومی، به سرعت روندی شعاری در پیش گرفته و با بی توجهی به جایگاه رئیس جمهور و ضرورتهای برنامه گرایی جامع برای یک نامزد ریاست جمهوری، عملا به شعارزدگی تمسک می‌یابند که از آن جمله موضوع روابط با آمریکا در شعارها و تریبونهای تبلیغاتی است.
این در حالی است که بسیاری از مباحث مربوط به منافع ملی و به ویژه مسائل محیط خارجی و امور بین المللی از ماهیتی برنامه‌ای و روندی پروسه‌ای برخوردار بوده و به دلیل اولویت و نتایج راهبردی آن در تامین منافع ملی، فاقد نگرشها و اقدامات شعاری می‌باشند.
به عبارتی دیگر، تدابیر استراتژیک در سیاست خارجی عمدتا به صورت پروسه‌ای قابل تبیین بوده زیرا اساس نگرشها و رویکردهای سیاست خارجی بر مبانی ثابت استوار است و هدف از آن تامین منافع ملی و نیز تحقق نیات بلند مدت با شناسایی متحدین استراتژیک می‌باشد ولی در نگرشهای شعاری و بعضا پروژه‌ای به سیاست خارجی به لحاظ نگاه مقطعی و عمدتا تاکتیکی، عدم امکان اتحاد استراتژیک و فقدان تامین بهینه منافع ملی را به همراه دارد.
بر این اساس گرایش‌های گسترده‌ای که این روزها در شعارها و مطالب برخی از کاندیداها برای چگونگی روابط با ایالات متحده آمریکا مطرح می‌شوند، ضمن لزوم تبعیت از روند فوق الاشاره، مستلزم یک جامع نگری اساسی (برنامه گرایی راهبردی) بوده تا با اعلام نتایج این دوره از انتخابات که به شدت مورد توجه قدرتهای بین المللی است، امکان تصمیم گیری و اتخاذ تدابیر مطلوب در جهت تامین بهینه منافع ملی را برای رئیس جمهور منتخب فراهم نماید.
زیرا در شرایط کنونی نظام جهانی، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر پتانسیل‌های متعدد به یک کشور سرنوشت ساز در صحنه‌های بین المللی تبدیل شده است. لذا امروزه موضوع روابط با آمریکا و چگونگی آن بسیار فراتر از شعارهای مورد استفاده در تریبونهای انتخاباتی بوده و ضرورت دارد که این امر با درک کامل اوضاع داخلی و خارجی و بر محور اجماع عمومی و نیز با تاکید بر مبانی برنامه گرایی استراتژیک مورد توجه قرار گیرد.
این است که موضوع مذاکره و طرح روابط با ایالات متحده آمریکا باید با نگاهی استراتژیک و در چارچوب استراتژی ملی مورد بحث و بررسی قرارگیرد. پس در شرایط جدید از تحولات بین المللی و به ویژه منطقه‌ای که جمهوری اسلامی ایران با امکان حضور در بسیاری از مسائل بین المللی از تعادل استراتژیک با ایالات متحده آمریکا برخوردار گردیده است، نگاه راهبردی و برنامه گرایی در امور داخلی و خارجی الزامی ترین محور در ارتباط میان کاندیداهای ریاست جمهوری با مردم می‌باشد.
در این راستا، با وجود تمام تضادها و تعارض‌هایی که میان ج. ا. ا. و ایالات متحده آمریکا وجود دارد، نباید این گونه تصور شود که ماهیت و جوهر مناسبات ایران و آمریکا آشتی ناپذیر است، زیرا با وجود تضاد ایدئولوژیک و ارزشی، دو کشور به طور طبیعی و استراتژیک در مقاطعی با منافع مشترک فراوان مواجه بوده‌اند.
بنابراین در شرایطی که طی سی ساله اخیر ایران و آمریکا با رایزنیهای متعدد پیدا و پنهان، دریافته‌اند که توان نادیده گرفتن دیگری را ندارند، به نظر می‌رسد که تاکنون اساسی ترین اقدام برای آمریکا اتخاذ نگرشهای امنیتی در قبال ایران و برای ایران نیز تقویت دیپلماسی با سازمانها و نهادهای بین المللی و نیز جلوگیری از انزوای سیاسی بوده است تا از این رهگذر هزینه رقابت با هژمون را کاهش داده و منافع خود را حفظ نماید.
در عین حال نباید چنین پنداشت که با برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا تمام مسائل و مشکلات موجود بین دو کشور مرتفع خواهد شد، بلکه می‌توان در جهت برقراری روابط به مذاکره و چانه زنی در مورد مسائل تاریخی و تضادهای ارزشی نیز پرداخت. به ویژه در شرایط کنونی از دوره گذار نظام بین الملل، کشوری که از گفت و گو با دیگری پرهیز کند، نزد افکار عمومی در موضع پائین تری قرار می‌گیرد.
در نتیجه با وجود وجود نبرد هژمونیک و ضد هژمونیک میان ج. ا. ا. و ایالات متحده آمریکا به نظر می‌رسد دو کشور ناگزیر به مذاکره با یکدیگر خواهند شد. در این راستا موضع برتر برای منتخب جدید ریاست جمهوری بیشتر از آن جهت است که ج. ا. ا. هم اکنون به واسطه برخورداری از ابزارها و اهرمهای تاثیر گذار ملی، منطقه‌ای و بین المللی متناسب در سیاست خارجی (به عنوان کشوری سرنوشت ساز در عرصه‌های بین المللی و برخوردار از تعادل استراتژیکی با قدرتها)، می‌تواند با تدوین و طراحی استراتژی مذاکره ـ مقابله، موضوع را پیگیری نماید.
توجه به این مهم ضمن ضرورت همگامی با استراتژی ژئوپلیتیک، عملا منوط به توان کنش مدیریتی و بهره برداری از فضای جاری در خاورمیانه است. اما استفاده از توانمندی‌ها برای ایجاد تحولات هدفمند در امور بین المللی مستلزم ورود به سیستم بین الملل است زیرا تجربیات تاریخی بیانگر آن است که حتی کشورهای ناراضی هم با ورود به سیستم، ضمن دستیابی به تغییرات مطلوب، بر نظام بین المللی نیز تاثیرات گسترده‌ای به جای گذارده‌اند.
لذا با توجه به ظرفیتهای کنونی توان کنش بین المللی و به ویژه منطقه‌ای ایران اعم از ویژگی‌های ژئوپلیتیک، ژئو اکونومیک و ژئو کالچران در تعاملات بین المللی، رفع تعارضات میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا مستلزم مرحله بندی استراتژیک و مدیریت کنش یا دیپلماسی هوشمندانه بر مبنای اصول حکمت و عزت ملی است.
تجربیات و سیر تحولات تاریخی به جای مانده از سال ۱۷۸۹ با تشکیل جمهوری در آمریکا و ایجاد امپراتوری غیر رسمی و تدریجی آن کشور با سلطه برکشورها و تخریب ساختارهای بومی ازجمله در مکزیک، هاوایی، فیلیپین و سرخپوستها و بومیان منطقه بیانگر دو نکته مهم است:
نخست اینکه وقتی ایدئولوژی آزادی یا استقلال کشورها با منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک دولت آمریکا تضاد داشته باشد، آرمان عدالت، آزادی و استقلال قربانی می‌شوند و مقابله با مطالبات آمریکا حرکتی تروریستی خطاب می‌شود.
دوم اینکه ایدئولوژی امپراتوری آزادی به عنوان رویای بنیانگذاران آمریکا که مبتنی است بر مسئولیت الهی متمدن کردن ملل وحشی، همچون هر امپراتوری دیگری سایر مردمان را بربر و انسانهایی درجه دوم و سوم تلقی می‌کند و این امر زمینه را برای تحقیر، شکنجه و بدرفتاری علیه آنان فراهم می‌کند (وقایع زندان‌های گوانتانامو و ابوغریب).
با این حال، مسائل بین‌المللی را نمی‌توان مادام العمر به صورت بسیط و جوهری نگاه کرد، بلکه این فرآیند باید در قالب یک زمانبندی دوره‌ای بررسی شود. به عبارتی دیگر، از آنجایی که پایداری حاکمیت جمهوری اسلامی، حفظ استقلال و تمامیت ارضی همگام باحکمت و عزت ملی در تعاملات سیاست خارجی اولویت اساسی ج. ا. ا. است، بنابراین در دوره‌ای که روابط با آمریکا برای ایران زیان‌آور است، با حساسیتی ویژه و با کنترل دقیق امور متعدد، از توسعه روابط پرهیز می‌شود، اما زمانی که ایران نیز در ابعاد گوناگون داخلی و خارجی از شرایط تعادل استراتژیکی و قدرت پاسخگویی لازم برخوردار است، الزامات و واقعیت‌هایی که تاکنون در فرآیندی یک طرفه صرفا تامین‌کننده منافع آمریکا بوده‌اند (تحولات افغانستان و عراق)، حکم می‌کنند که با حفظ نظام سیاسی و ارزشی، موضوع برقراری روابط با ایالات متحده آمریکا در راستای تامین بهینه منافع ملی و بین‌المللی ج. ا. ا. نیز به دقت مورد توجه قرار گیرد.
با این حال از آنجایی که براساس قواعد کلی اصول بین‌الملل، هر کشوری براساس منافع ملی عمل می‌کند و منافع ملی هم در قالب قدرت قابل تعریف است، جمهوری اسلامی نماد اسلام است. بنابراین هرچه قویتر باشد، جهان اسلام هم قوی‌تر است و هرچه توان عملش بیشتر باشد، به نفع مسلمانان جهان است. بنابراین باتوجه به لزوم نگاه راهبردی و پایدار (توسعه‌گرایانه) به رویکردهای بین‌المللی، سیاست خارجی ایران به دور از پیوند با معضلات منطقه‌ای، باید بر مبانی مولفه‌های ژئوپلیتیک (موقعیت، وضعیت، منابع انرژی، عرصه‌های فرهنگی و تاریخی، ایدئولوژی، منابع انسانی و...) شکل بگیرد.
نگاه ژئوپلیتیکی تعیین کننده زمینه‌های فعالیت موثر در سیاست خارجی است؛ زیرا ژئوپلیتیک به این معناست که کجا می‌توانیم منافع بیشتری داشته باشیم. نگرش ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی با ایجاد همگرایی‌ها و همکاری در توزیع منافع از طریق تبادل مزیت‌های موجود، ضمن پیوند منافع متقابل، سبب مدیریت تضادهای سیاسی می‌گردد. در این راستا امروزه جمهوری اسلامی در ایران با سی‌سال پشتوانه عمیق از تجربیات فکری و عملی در ابعاد گوناگون داخلی و خارجی و نیز با وجود سند راهبردی چشم‌انداز بیست‌ ساله کشور که در آن بر توسعه جامع و پایدار دانش، اقتصاد و فن‌آوری به‌عنوان گزینه‌های استراتژیک برای توسعه پایدار کشور تأکید شده است، نه تنها تحکیم و تثبیت خود را به‌عنوان یک الگوی حاکمیتی به اثبات رسانده است و از مرحله تلاش برای بقا عبور کرده است، بلکه برای حضور در عرصه‌های متعدد بین‌المللی اعم از منطقه‌ای و جهانی مسیر توسعه و پیشرفت را بر مبانی عدالتخواهی تبیین نموده، که این فرآیند به شدت مستلزم توجه و ترجمان عملی نگرش‌ها و رویکرد‌های توسعه‌گرایانه در اسناد راهبردی به سیاست‌ها و استراتژی‌های متناسب است.
اما از آنجایی که همواره به‌لحاظ ارتباط تنگاتنگی که شرایط خاص موقعیت مکانی کشور ایران با روند‌های سیاسی نظام بین‌الملل و استراتژی جهانی داشته و رشد و توسعه را در آن مستلزم ایجاد فضای باز ژئوپلیتیکی نموده است، چگونگی رفتار‌ها و عملکردها در حوزه سیاست خارجی آن همیشه وضعیت تعیین‌کننده‌تر‌ی در تامین سطح هزینه‌ها و منافع، میزان و نوع ارتباط این کشور با عرصه‌های بین‌المللی داشته و از اهمیت به مراتب بالاتری در دستیابی به اهداف اساسی و توسعه پایدار کشور برخوردار است. توجه به اصل ژئوپلیتیک باز به عنوان یک ویژگی منحصر به فرد مکانی ایران در تعاملات بین‌المللی ضمن کاهش اساسی در هزینه‌های اداره امور کشور، زمینه‌ای بالقوه برای ایجاد بسترهای پیشرفت و تحقق توسعه پایدار است. اهمیت بیشتر این حوزه هنگامی آشکارتر می‌شود که به اولویت ویژه توسعه برونگرا و ضرورت‌های تأکید سند چشم‌انداز بر گسترش تعاملات با محیط بین‌المللی، شناخت کافی ایجاد گردد.
بر این اساس تحقق اهداف توسعه‌ای نظام جمهوری اسلامی ایران در عین تاکید بر حفظ تمامی دستمایه‌های موثر سی‌ساله اخیر در امور داخلی و خارجی و ضرورت جمع‌بندی فرصت‌ها و چالش‌های موجود ملی و بین‌المللی، مستلزم حضور عینی تفکر و نگرش توسعه‌گرایانه پایدار و مدون در ساختار اجرایی و سیاست‌گذاری‌های ملی و بین‌المللی کشور می‌باشد. با این منویات است که نامزدها و منتخب دهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایران با شرایط ویژه‌ای مواجه بوده، لذا در این مقطع ضروری است که کاندیداها درباره مباحث اساسی بوی‍‍‍‍ژه در سیاست خارجی و در راس آن موضوع چگونگی روابط با آمریکا را با درک فضای موجود و توجه به اجماع ملی در ابعاد داخلی و خارجی بر محور نگرش‌های راهبردی از مواضعی منسجم و جامع مورد توجه قرار دهند.
نبی‌الله رشنو
منبع : سایت تابناک


همچنین مشاهده کنید