چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

داستان اعزام نیرو به لبنان و جنگ انتخاباتی


داستان اعزام نیرو به لبنان و جنگ انتخاباتی
اعزام نیروهای نظامی به لبنان از طریق سوریه در دهه شصت به یکی از کشمکش‌های جاری بین چند طرف سیاسی در ایران شده است و اصلا معلوم نیست این جناح‌ها به چه دلیل سخن از مسائلی می‌گویند که اصولا ارتباط ماهوی و تنگاتنگ به موضوع کاندیداها و انتخابات ندارد. برخی اظهار می‌دارند که رنگ پیری بر رخسار مهندس موسوی نشسته است و فراموش کرده است که در جلسات آن روزها حاج احمد متوسلیان بوده نه شهید همت و برخی اظهار می‌دارند که دولت سوریه عقبه هجوم نیروهای ایرانی را علیه اسرائیل خالی کرده است و برخی از اموری سخن می‌گویند که بی توجه به اصل و ماهیت این رویداد تاریخی در انقلاب اسلامی ایران است.
شعار مبارزه با اسرائیل و اعزام نیرو به لبنان، حتی پیش از شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز وجود داشت و ما شاهد بودیم که چند صد تن از نیروهای ایرانی با برنامه ریزی شیخ محمد منتظری به لبنان اعزام شدند که نتیجه مثبتی به همراه نداشت. آن روز نیز انگیزه این اقدام مبارزه مستقیم با اسرائیل و حمایت از مبارزان فلسطینی و لبنانی بود. در این دوران که اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت انقلاب اسلامی است هنوز مقاومت اسلامی لبنان یا همان حزب الله شکل نگرفته بود.
موضوع اعزام نیرو‌های نظامی ایران به لبنان که ابتدا در راستای اعزام نیروهای نظامی کلاسیک و سپس سپاه پاسداران شکل گرفت یک کار سازماندهی شده و متکامل نبود. دلیل روشن آن هم این است که نیروهای کلاسیک نظامی اعزامی بازگردانده و سپس نیروهای سپاه پاسداران به سوریه اعزام شدند.
بازگشت نیروهای کلاسیک نظامی به دلیل عدم تجانس آنان با بافت لبنان و سوریه بود. در همان زمان هم موضوع اعزام نیروها به لبنان دارای مشکلات سازمانی بین سپاه منطقه ده ( سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تهران ) و ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب بود و در واقع مسئولیت فرماندهی این نیروها در لبنان و طرف پاسخگو در تهران گاهی اوقات با کش و قوس همراه بود.
از سویی دیگر برخی اوقات اتفاقات غیر منتظره‌ای در بین نیروهای اعزامی پیش می‌آمد که بر روند کار نیروها و اداره و فرماندهی تاثیراتی می‌گذاشت، موضوعی که چندین بار باعث شد تا هیئت‌هایی از بخش‌های مختلف سپاه برای بررسی و حل مشکلات به سوریه اعزام شوند.
مثلا در پادگان زبدانی در خارج از دمشق که محل استقرار اولیه نیروهای نظامی ایران بود ( یا همان محل پادگان پیشاهنگان حزب بعث سوریه یا معسکر طلائع حزب البعث العربی ) در کنار مجسمه حافظ اسد رئیس جمهور فقید سوریه عکس‌هایی گرفته شده بود و برای چاپ به عکاسی‌های دمشق برده شده بود که بعدها اعتراضات سوری‌ها را برانگیخت. همه این ناهماهنگی‌ها در نتیجه عدم برنامه ریزی دقیق صورت گرفته بود. در داخل لبنان در منطقه بقاع یا همان بعلبک نیز برخی اموری رخ می‌داد که انرژی زیادی برای حل و فصل آن‌ها صورت می‌گرفت.
البته همه این موارد در کنار آثار بی نظیری بود که از پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لبنان بر جای گذاشته شده بود. مراکز لهو و لعب هم زمان با حضور سپاه در منطقه بقاع برچیده شد و جوی از روحانیت و ایمان و اراده قوی علیه اسرائیل در این منطقه شکل گرفت. مراکز آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فقط ناظر به امور نظامی نبود بلکه بر ارتقاء روح معنویت، ایمان و شهادت تکیه داشت و این همان خصوصیتی بود که که از منطقه بقاع غربی به بیروت، جنوب و سراسر لبنان گسترش یافت و نتیجه آن تشکیل پرقدرترین نیروی مقاومت اسلامی در خاورمیانه علیه اسرائیل بود.
اما با این همه پس از طی زمانی قابل توجه تصمیم بر آن قرار می‌گیرد که نیروهای اعزامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کشور بازگردانده شوند. دلایل بسیاری برای این اقدام وجود داشت. در این بین نقش سوریه در عصر حافظ اسد برای استقرار نیروهای ایرانی در اظهار نظرات متفاوت در جنگ‌های تبلیغاتی ریاست جمهوری کاملا نادیده گرفته شده است.
درست است که حضور نیروهای نظامی ایرانی در سوریه و لبنان به مزاق برخی از سوری‌ها خوش نمی‌آمد و از همین دریچه مشکلاتی برای این نیروها و اداره کار پیش می‌آمد اما رهبری سوریه از اصل ماجرا و داستان حمایت کرده و برای این کار مقدمات لازم را ایجاد کرده بود و این امر میسر نشد جز به آن دلیل که حافظ اسد به امام خمینی و انقلاب اسلامی و تجلی نیروهای انقلاب در قالب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ایمان داشت.
در این جا و آن جا نام رفعت اسد برادر حافظ اسد به میان آورده می‌شود که تلاش می‌شود تا با تکیه بر این نام، دولت سوریه را در پس ناهماهنگی‌های آن دوران نشان دهند این در حالی است که پرونده رفعت اسد که در آن دوران قدرت اول وزارت دفاع سوریه بود، با رهبری سوریه که در ید قدرت حافظ اسد بود باید کاملا جداگانه بررسی شود کما این که امروز رفعت اسد یکی از نیروهای مخالف اصلی علیه بشار اسد به شمار می‌رود و در خارج از سوریه و با همکاری برخی از کشورهای عربی و امریکا، برخی از مخالفان دولت کنونی سوریه را هدایت و رهبری می‌کند.
تجربه در آن عصر ثابت کرد که امکان ادامه حضور نظامی در لبنان قابل دوام و اداره نیست به خصوص آن کشور ما در گیر جنگ دفاع مقدس نیز بود. امور لجستیک نیروهای اعزامی و حضور نیروهای دیگر کشورها در قالب‌های مختلف در لبنان، دست باز اسرائیل در لبنان و شرایط امنیتی این کشور و ده‌ها دلیل دیگر باعث شد تا تصمیم خروج نیروهای نظامی ایران از لبنان گرفته شود و کار مقاومت به خود لبنانی‌ها سپرده شود تا با لبنانی که به سوی استقرار سیاسی و امنیتی نسبی پیش می‌رفت نیز در آینده مشکلی دپیلماتیک پیدا نکنیم و این تصمیم، البته تصمیمی درست بود.
ممکن است در آن دوران افراد مسئول نگاه‌های متفاوتی به موضوع داشتند آن هم در زمانی که ارتش عراق بخش‌های مهم و زیادی از کشور را اشغال، شهرهای بسیاری را نابود و تحریمی سخت چه در امور نظامی و چه غیر نظامی بر کشور تحمیل شده بود و میلیون‌ها نفر از مناطق غربی و جنوب غربی به سایر شهرهای ایران هجوم آورده بودند. اما اکنون بکار گیری و استدلال جویی از آن دوران با تکیه بر « غلط گیری املایی » و یا استفاده از اشتباهات کلامی در نتیجه گذشت زمان در عرصه انتخابات ریاست جمهوری کاری ناپسند و غیر اخلاقی است آن هم بر اساس یک رویداد بزرگ تاریخی برای ایران و خاورمیانه، که پیامدی آشکار و روشن در منطقه داشته است.
قرار بر این نیست که هر برگ از افتخارات و اسناد تاریخی این انقلاب را به مصلحت یک فرد خاص بیرون بریزیم و بدون توجه به پیامدهای امنیت ملی آن برای کشورمان، به هر شکلی که می‌خواهیم برداشت و تعبیر کنیم. داستان اعزام نیرو به لبنان یکی از این صفحات است که تدبیر درست و نیز تدابیر ناآزموده در آن بسیار به چشم می‌خورد که ملاک قضاوت در آن باید ایمان نیروهای اعزامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشد، موضوعی که منشا ایجاد یک جریان قوی از نیروی مقاومت اسلامی در منطقه گردید. از سویی دیگر منطق سلیم حکم می‌کند که به دلیل مسائل جناحی با موضوعاتی که در حوزه امنیت ملی کشور است بازی نکنیم.
علی منتظری
ملاحظه: روشن بود که میرحسین موسوی در مناظره با احمدی نژاد در خصوص اعزام نیرو به لبنان اگر اشتباهی در خصوص اسامی کرده قطعا غیرعمدی و ناشی از گذر زمان بوده و هیچ تعمدی در کار نبوده است. اما معلوم نیست برخی از هواداران احمدی نژاد برای ضربه فنی کردن حریف و اثبات وی، از هر کلمه و حرفی استفاده می‌کنند و برای آن هزار پرونده می‌سازند.
منبع : سایت تابناک


همچنین مشاهده کنید