چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

امروز سکوت کردید فردا چه خواهید گفت؟


امروز سکوت کردید فردا چه خواهید گفت؟
یکی از اقدامات رایج در عرصه سیاسی ایران که نمونه آن در کشورهای دیگر یافت نمی‌شود »تهدید به افشاگری« و مشغول کردن ذهن مردم به اموری است که تنها نتیجه آن، غفلت از مسائل مهم‌تر می‌باشد. در دولت نهم بیش از دولت‌های قبلی، مردم شاهد این تهدیدها بودند. به طوری که در طول سه سال و چند ماه گذشته، هر گاه که شخصیت‌های سرشناس و مورد اعتماد نظام، سخنی درخصوص عملکرد دولت گفتند آنها را به افشاگری های مبهم تهدید کردند. نخستین‌بار ۴۳ ماه پیش، رئیس‌جمهور در حضور نمایندگان مجلس اعلام کرد »لیستی از مفسدان اقتصادی در اختیار دارم که می‌خواستم آنها را اعلام کنم اما دوستان شفیق گفتند از این مسئله بگذر.« شاید آن روز عده‌ای گمان می‌کردند این دوستان شفیق، دوستان مشترک رئیس‌جمهور و عده‌ای از مفسدان یا حامیان آنها بوده‌اند که »میان داری« کرده‌اند تا نه سیخ بسوزد و نه کباب.
اما اظهارات اخیر احمدی‌نژاد، معما را حل کرد و مشخص شد که احتمالا این دوستان شفیق، نزدیکان احمدی‌نژاد بوده‌اند و هدف توصیه آنها نیز آن بوده است که این برگ، در انتخابات ریاست جمهوری مورد استفاده قرار گیرد! از ۱۸ آبان ۸۴ تا ۱۳ خرداد ۸۸، احمدی نژاد گاه و بیگاه ادعاهایی در مورد مفسدان اقتصادی مطرح کرد. یک روز گرانی مسکن را به گردن گروهی از همین مفسدان انداخت که در کنار استخرهای شمال شهر، برای افزایش قیمت مسکن و بدنام کردن دولت نقشه می کشند و روز دیگر، دوستان او مدعی شدند که همان مفسدان، سیب‌زمینی، چای و سایر مایحتاج مردم را با ثروت‌های میلیاردی خود از بازار جمعا~وری کرده‌اند تا به دولت صدمه بزنند، پس از نامه‌نگاری اقتصاددانان با رئیس‌جمهور هم، یاران احمدی‌نژاد به میدان آمدند تا ثابت کنند انتقادات از دولت، ناشی از عقده‌گشایی کسانی است که دست آنها از رانت‌ها قطع شده است. تکرار سه ساله این اظهارات مبهم،‌کم‌کم جذابیت خود را در جامعه از دست داد. همچنین پس از آنکه رئیس دولت، طرح قانونی نمایندگان مجلس برای سهمیه‌بندی بنزین و یا اراده نمایندگان برای استیضاح علی کردان را تلاش برای زمین زدن دولت دانست، بسیاری از افراد مطمئن شدند برخی ادعاها در خصوص مفسدان اقتصادی هم ، بیش از آن که دلسوزی برای بیت‌المال باشد نوعی مظلوم‌نمایی برای توجیه ناکامی‌های متعدد دولت نهم است. اما به هر حال، فصل تبلیغات انتخاباتی فرا رسید و سیرصعودی آرای رقیبان احمدی‌نژاد، همگان را به حیرت و نگرانی فرو برد. ظاهرا این نگرانی، بیداری بعضی از مشاوران رئیس‌جمهور را به دنبال داشت تا از احمدی‌نژاد بخواهند لیست مخفی مانده چهار ساله را ‌‌افشا کند. آنها مطمئن بودند کسی نمی تواند سندی از ایشان مطالبه نماید.
لذا با زمینه‌سازی تبلیغاتی، اسامی افرادی را مطرح کردند که هیچ‌یک از آنها در ۱۲ سال اخیر مسئولیت دولتی نداشته‌اند. اگر سخن رئیس‌جمهور درست باشد او بایستی به مردم پاسخ دهد برای سکوت ۴ ساله خود و تاخیر در معرفی مفسدان، چه توجیه شرعی و ملی دارد؟ او لابد پس از انتخابات، در محکمه قانونی یا رسانه‌ای - که برای مدرک خواهی از او تشکیل می‌شود- به این پرسش پاسخ خواهد داد و دلایل مردم‌پسند خود برای آن سکوت چهار ساله و این سکوت شکنی ناگهانی را ارائه خواهد کرد.رسانه‌های شیفته دولت نیز احتمالا برای موجه جلوه دادن تاخیر او و بهره‌برداری انتخاباتی از این موضوع، به یاری شخصیت محبوب خویش خواهند پرداخت. اما بعید است همراهی این افراد و رسانه‌ها با رئیس‌جمهور، بتواند در پاسخگویی به وجدان عمومی ملت و همچنین به هنگام حساب‌کشی در بارگاه الهی، کمک زیادی بنماید.
البته، تنها رئیس‌جمهور و یاران او نیستند که به خاطر بعضی سکوت‌های امروز و دیروز، باید نگران فردای خود باشند. برخی مسئولان دولتی که براساس دستوری نانوشته، به هم‌زبانی با رئیس خود می‌پردازند که »تحریم‌ها هیچ تاثیری ندارد« بایستی نسبت به تضییع اموال عمومی و تاخیر در اجرای بسیاری از پروژه‌ها پاسخگو باشند. زیرا بخش عمده‌ای از این تاخیرها، متاثر از تحریم‌های ظالمانه غرب و شرق است و اطلاع‌رسانی به موقع این مقامات، می‌توانست ‌‌»‌خرد جمعی« کشور را به یافتن راه‌هایی برای جلوگیری از افزایش تحریم‌ها تشویق نماید. آیا این افراد، گمان می‌کنند سکوت یا هم زبانی امروز برای راضی کردن بالادستی‌ها، مسئولیت پاسخگویی فردا را از آنها سلب خواهد کرد؟
در روزهای اخیر، رئیس‌جمهور و یاران نزدیک او، به صراحت توافق سعدآباد را ننگین خوانده‌اند. این درحالی است که قریب به اتفاق سیاستمداران دو جناح، از نزدیک شاهد سخنان مقام رهبری بوده‌اند که ۱۲ روز بعد از جلسه سعدآباد، به تایید روند مذاکرات هسته‌ای پرداختند. البته از برخی مقامات عالی‌رتبه نظام که هرگونه اظهارنظر آنها می‌تواند سرنوشت انتخابات را به طور کلی دگرگون کند انتظاری نیست. اما دوستان، رقبا و مخالفان احمدی‌نژاد که از نزدیک، سخنان رهبری را شنیده‌اند آیا برای سکوت امروز توجیهی دارند و دست خود را برای پاسخگویی فردا، پُر می‌بینند؟ اگر عده‌ای به توهم صدق این ادعا، شخصیتی کاذب از یک کاندیدا برای خود تصور نمایند و به دشمنی با کاندیداهای رقیب او بپردازند مسئولیت این تشخیص اشتباه به عهده چه کسی است؟ آیا سکوت کنندگان مصلحتی امروز، می‌توانند پاسخگوی نهادینه شدن خلاف‌گویی در کشور و پیامدهای داخلی و جهانی آن باشند؟
در روزهای اخیر، چند موضوع به عامل چالش میان کاندیداهای ریاست جمهوری تبدیل شده و مردم را نسبت به صداقت یا خلاف‌گویی بعضی از کاندیداها دچار ابهام کرده است:
موضوع سخنرانی احمدی‌نژاد در مورد هاله نور، ادعای احمدی‌نژاد در مورد نحوه استقبال شیراک از خاتمی، اظهارات احمدی‌نژاد در خصوص آغاز و اتمام برخی پروژه‌های نفتی در دولت نهم و ادعای مخالفان او در خصوص افتتاح همین پروژه‌ها در زمان خاتمی، برخی از سوژه‌ها هستند که در روزهای اخیر مورد بهره‌برداری تبلیغاتی دو طرف قرار گرفته است. آگاهی نسبت به زوایای پنهان این سوژه‌ها ،قطعا بر شناخت مردم نسبت به کاندیداها اثرگذار است. بهترین مرجع برای شفاف‌سازی این زوایا نیز صداوسیما می‌باشد که بدون تردید فیلم‌هایی از همه این سوژه‌ها در اختیار دارد. رسانه‌ای که نام ملی بر آن نهاده شده است می‌تواند با شکستن سکوت خود، یک بار برای همیشه به مردم ثابت کند که چه کسی راست می‌گوید و چه کسی خدای نخواسته به دروغ‌گویی متوسل شده یا گزارش‌های غلط اطرافیان، او را به اشتباه انداخته است. شاید سکوت ‌‌امروز صدا و سیما، تشویق‌هایی برای این رسانه را به دنبال داشته باشد اما آیا در روز »برافتادن پرده‌ها« نیز برای این سکوت، پاسخی وجود دارد؟
برخی حرمت‌شکنی‌های بی‌سابقه و زیرپا گذاشتن صریح احکام شرعی از طریق طرح اتهامات اثبات نشده، موضوع دیگری است که به عنوان یکی از حواشی استثنایی انتخابات دهم ریاست جمهوری ثبت خواهد شد. سکوت برخی بزرگان روحانی در برابر این رویه غیراخلاقی نیز موضوعی است که شاید رضایت معدودی از بندگان خدا را به دنبال داشته باشد. اما آیا در برابر تاریخ و خدای آفریننده تاریخ نیز می‌توان پاسخگوی سکوت امروز بود؟ آیا کسی تردید دارد که سکوت امروز، موجب نهادینه شدن یک رویه غیراخلاقی و غیرشرعی خواهد شد؟ آیا بعضی سکوت کنندگان امروز گمان می‌کنند با توجیهاتی از قبیل »لزوم حفظ وحدت اصولگرایان« می‌توان خدای حسیب و بندگان نجیب او را قانع کرد؟
اصولگرایان تاکنون ادعاهای ناحقی در خصوص عدم پایبندی گروهی از اصلاح طلبان به اوامر و نواهی الهی مطرح کرده‌اند. اما خود آنها چه؟ آیا فردا برای سکوت‌های ناحق امروز خود، پاسخی دارند؟
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید