سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

مواضع امام خمینی در دوران جنگ


مواضع امام خمینی در دوران جنگ
من اسم خود را باطل گذاشتم که دیگر نیازی نباشد نفاق و کفر و بطلان مرا اثبات کنند. چون این رویه باب شده است که تا کسی حرفی می زند بدون آنکه به مطلب و مفهوم حرفش توجه شود و در مورد محتوای آن استدلال شود، فوری به ده ها انگ متهم می شود. اما بنا به کلام مولا علی (ع) که خذوا الحکمه و لو من اهل الباطل - حکمت را هرچند از اهل باطل بگیرید، بر آن شدم این نوشته را بنویسم.
بعضی ها که همواره خود را حامی امام خمینی و گاه تنها مدافع ایشان می دانند و مواضع ایشان را به عنوان میزان و ملاک صحت و سقم مواضع سایر شخصیت ها و نیروها گرفته و همیشه منتقدان را با آن می سنجیده اند، اکنون چرا سکوت کرده اند؟ چه شده است که زیر سوال بردن طول ۳۰ سال گذشته را به عنوان دفاع از انقلاب و ادامه راه امام تلقی می کنند در حالی که اسناد و مکتوبات چیز دیگری می گویند؟
مدتی است عده یی شدیداً به عملکرد دولت هشت سال دوره جنگ تاخته و آن دولت را از جوانب مختلف زیر سوال بردند. این مواضع دقیقاً مقابل مواضع امام خمینی در آن زمان است و انتظار می رفت آنها حداقل در جریده خود در مقابل مدعیات رئیس جمهور محترم موضعی اتخاذ کرده و حساب خود را از این مواضع جدا می کردند. اما گویا قدرت بسیاری مسائل را تحت الشعاع قرار داده است.
از آنجا که بیش از ۲۰ سال از آن دوران گذشته است و حافظه تاریخی ایشان هم شاید از دست رفته باشد، نگاهی به آن دوران می اندازیم.
● دولت کارهای بزرگی کرده است
در روز چهارم شهریور ۱۳۶۳ به مناسبت هفته دولت، اعضای هیات دولت به حضور امام رفتند. ایشان به این مناسبت سخنرانی کردند. ایشان در برابر انتقاداتی که به دولت می شد خطاب به دولت گفتند؛ «شما باید دائماً مسائلی را که، خدمت هایی را که کردید، و من می دانم خدمت های بسیار زیاد و ارزنده یی بوده است اینها را ذکر کنید برای مردم. مقدس مآبی نکنید که مبادا خدای نخواسته چه بشود. الان دنیا بر ضد شما، بر ضد حکومت شما، بر ضد اسلام حقیقتاً مجهز شده اند و می خواهند که یک چیزی پیدا کنند و علم کنند و هر چی دلشان می خواهد بگویند. یکی از اموری که ممکن است گفته بشود این است که دولت برای مردم کاری نکرده. چنانچه دیدید که بعضی افراد گفتند این را که دولت کاری برای مردم نکرده. خوب، این برای این است که البته بعضی شان سوء نیت دارند. لکن مردم باید بفهمند که دولت چه کرده است برای مردم. این قاعده اش بود از اولی که دولت تاسیس می شود هر کاری که انجام می دهند برای مردم ذکر کنند که مردم بفهمند که چه کرده است دولت و چه کارهای بزرگی کرده است دولت. و حالا که مجال پیدا شده و «هفته دولت» است باید بیشتر این مطلب تعقیب بشود. و آقایان، از دوسه نفرشان، در یک روز مسائلی را که دارند، در وزارتخانه شان که هستند و کارهایی را که برای مردم انجام دادند، کارهایی را که جمهوری اسلامی برای مردم در این چند سال با این همه گرفتاری ها که دارند انجام داده اند، این باید گفته بشود که مردم بفهمند که در این چند سال با همه گرفتاری ها چه شده، برایشان چه کرده است دولت.»
ایشان در همین سخنرانی به دولت توصیه می کنند که از مشارکت مردم در همه امور استفاده کرده و کارها را به آنها بسپارند. اما همین توصیه امام مستمسکی می شود برای مخالفت با دولت و زیر سوال بردن آن.۱
● یک نانوایی را هم نمی توانند اداره کنند
در همان زمان دولت میرحسین موسوی گروهی تحت عناوین مختلف به دولت حمله کرده و آن را تحت فشار قرار می دادند. حتی زمانی که امام به دولت تذکری دادند همین جمله ایشان را بهانه قرار داده و تبلیغات کردند که دولت با امام مخالف است و... امام خمینی در ۲۳ شهریور ۱۳۶۳در جمع مسوولان استان خراسان اجباراً بار دیگر موضع گرفته و چنین می گویند؛ «... من نصیحت می کنم به دولت که شما مردم را شریک کنید در این کار، برای اینکه تنهایی نمی توانید بکنید، و نمی تواند هم. یک دفعه می بینیم که شیاطین از اطراف به دولت حمله می کنند که معلوم شد تو خلاف شرع همیشه کردی. خدای تبارک و تعالی که پیغمبرش را نصیحت می کند که یا ایٌïهîا النٌîبًیï اتٌقً اللٌîه به حسب آن طوری که شما می گویید پیغمبر متقی نبوده تا خدا به او گفته اتق اللٌîه، خدای تبارک و تعالی که به همه مومنین می فرماید یا ایٌïهîا الٌîذینî آمîنïوا اتٌîقïوا اللٌîهî معلوم می شود اینها متقی نبودند که خدا می گوید اتقوا اللٌîه. این شیاطین چه می گویند به این ملت ما؟ اینها سلطنت طلبند و می خواهند سلطنت را در اینجا دوباره برگردانند، یا بازی خورده اند از آنهایی که می خواهند این کشور را دوباره به باد بدهند و تحت سلطه امریکا قرار بدهند؟ اینها می فهمند چه می کنند؟ اینهایی که هر کدام خودشان اگر حاکم یک محله باشند نمی توانند آنجا را اداره کنند چطور به خودشان اجازه می دهند یک دولتی که در عین همه گرفتاری هایی که الان دارد و از شرق و غرب به او فشار دارند می آورند، این مملکت را دارد اداره می کند و به خوبی هم اداره می کند، چطور اجازه می دهند به خودشان که نسبت به این جسارت کنند و هر روز یک صورت درست کنند. خب، ما افراد را نمی شناسیم، اما خدای تبارک و تعالی که می شناسد. ما افکار شما را نمی توانیم بفهمیم، اما خدا که می داند. شمایی که نمی توانید یک شهر را اداره کنید، اگر نانوایی یک شهر را به شما بدهند، نمی توانید اداره اش کنید...»۲
● دولت موفق
در سال ۱۳۶۴ که بحث نخست وزیری مجدد آقای موسوی در مجلس شورای اسلامی مطرح شده بود و برخی مخالفان می خواستند ایشان در این سمت نباشند، تعداد ۱۳۵ نفر از نمایندگان طی نامه یی به امام خمینی نظر ایشان را در مورد عملکرد دولت موسوی خواستار شدند. امام خمینی در پاسخ به نامه آنان در پنجم مهر ماه ۱۳۶۴چنین نوشتند؛ «با تشکر از حضرات آقایان، اینجانب چون خود را موظف به اظهارنظر می دانم، به آقایانی که نظر خواسته اند، از آن جمله جناب حجت الاسلام آقای مهدوی و بعضی آقایان دیگر، عرض کردم آقای مهندس موسوی را شخص متدین و متعهد، و در وضع بسیار پیچیده کشور، دولت ایشان را موفق می دانم؛ و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمی دانم. ولی حق انتخاب با جناب آقای رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی محترم است.» ۳
● دخالت نیروهای نظامی در سیاست
در آن دوران برخی از منتقدان دولت که در ارگان ها نفوذ داشتند درصدد بودند از پتانسیل نیروهای نظامی در عرصه سیاسی و انتخاباتی بهره گیرند. امام به شدت نسبت به این مساله موضع گرفتند و اعلام کردند این نیروها نباید در عرصه های سیاسی و انتخاباتی دخالت کنند.
«... از آن طرف هم من به قوای مسلحه؛ چه ارتش باشد و چه غنیروهای ف محلی باشد و چه پاسدارها باشند، به همه آنها سفارش می کنم که در امور سیاسی دخالت نکنند. این طور نباشد که یک دسته یی بروند راجع به اینکه کی این طوری گفته، یک دسته یی بگویند راجع به آنها، به آنها مربوط نیست، آنها باید مشغول جنگ باشند. ولی خب، معلوم است که آنها مطلع می شوند از مجلس، نمی گویم مطلع نشوند، دخالت نکنند. و آقایان باید بدانند که اگر چنانچه در مجلس یک اضطرابی واقع بشود و یک وضع ناخوشی پیش بیاید، آن تاثیرش در جبهه ها هست و در کارخانه ها هست و در کشاورزی ها هست و در همه جا تاثیر دارد و این به عهده شماست.
الان یک تکلیف بزرگ به عهده شماست، به عهده همه شماست و آن اینکه کاری نکنید که به واسطه اعمال شما و به واسطه برخوردهای ناهموار خدای نخواسته، یک وقت پیش بیاید در همه کشور یک آثار سوئی واقع بشود و یک وقتی یک اضطرابی واقع بشود...»۴همچنین در ۱۹ مردادماه ۱۳۵۲ در جمع وزیر و معاونان وزارت سپاه نسبت به این مساله چنین هشدار دادند؛ «شما باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود، که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود، جهات نظامی آن از بین می رود. همیشه به سپاه سفارش کنید که آنان خودشان را یک جنگنده خدمتگزار مردم بدانند، نه یک جنگنده غیر خدمتگزار، و با ارتشی ها با برادری رفتار کنند. مقصد یکی است؛ حفظ اسلام و کشور است. باید این مقصد را به پایان برسانید و بین خودتان و مردم و ارتش رفتار خوب داشته باشید.»۵
● گناهش به گردن ماست
امام خمینی درباره مساله انتخابات و رقابت های انتخاباتی نیز دیدگاه هایی داشتند که حداقل انتظار می رود آنها که مدعی دفاع از امام و انقلابند به آن وفادار باشند. در حالی که امروز می بینیم برخی به خاطر از دست ندادن صحنه قدرت حاضر می شوند اخلاق و درستی و امانت را زیر پا گذاشته و متوسل به شیوه هایی می شوند که با دیدگاه امام خمینی مباینت آشکار دارد؛ «الان دست هایی از داخل و خارج هست که بین آقایانی که در انتخابات دخالت داشتند، اختلاف بیندازند. شما گمان نکنید که خارجی ها و اذناب آنها در این کشور کودتا می کنند، نمی کنند، چون نمی توانند. کشوری که همه اش مهیاست برای شهادت، نمی توانند که آنها در اینجا وارد بشوند، لکن از داخل ما را می پوسانند. یکی از مواردی که الان انگشت آنها در کار است و با جدیت دارند توطئه می کنند این است که، دو دستگی بیندازند بین اشخاصی که در انتخابات بردند یا به اصطلاح باختند. با این تعبیر زشت برد و باخت، شکست و پیروزی، با این تعبیرهای زشت می خواهند بین ملت ما اختلاف بیندازند. انتخاباتی که باید همه دست به هم بدهند و آن را به وجه صحیح به آخر برسانند، و باید وحدت زیادتر بشود از اول، من می ترسم که خدای نخواسته، موجب اختلاف بشود. و این از مکاید شیطان است به دست شیاطین. اگر برای خدا کسی می خواهد کار بکند خودش را انتخاب کرده است که خدمت کند به اسلام و مسلمین. اگر چنانچه پیروز بشود پیروزی نباید بگوید، برای اینکه یک خدمتی است به عهده اش آمده است و گرفتاری این خدمت بسیار شدید است. و اگر چنانچه در این دوره او کنار رفته است خیال نکند که کنار رفته است و این عیبی است. قضیه برد و باخت نیست، قضیه خدمت است در این پست یا در آن پست. باید ایران بداند که دست هایی الان در کار است که حتی بین خانه ها اختلاف بیندازد. در یک خانه بین افراد اختلاف بیندازد. ما باید از تاریخ عبرت ببریم و این تاریخ در زمان مشروطه این طور بود. در زمان مشروطه آنهایی که می خواستند ایران را نگذارند به یک سامانی برسد و چماق استبداد تا آخر باقی بماند، بین افراد، دستجات و احزاب اختلاف انداختند، حتی آنهایی که آن وقت بودند، می گفتند که در یک خانه بین برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود، یک دسته مستبد، یک دسته مشروطه.
این اختلاف موجب شد که نتوانست مشروطه آن طوری که علمای اسلام می خواستند تحقق پیدا بکند. بعد هم این اختلافات موجب شد که یک دسته از آن غربزده ها بریزند و به اسم مشروطه بگیرند مقامات را و استبداد را به صورت مشروطه بر این ملت تحمیل کنند و دیدید که چه شد.امروز همان روز است. اگر ملت ایران بیدار نشود، اگر علمای اسلام بیدار نباشند، غفلت کنند، اگر علمای قم، مدرسین قم، طلاب قم، علمای تهران، روحانیت مبارز تهران، علمای همه بلاد و روحانیون همه بلاد و مردم بیدار نشوند، الان دارند وضعی را، یعنی می خواهند وضعی را کار کنند که زمان مشروطه کردند، و بدانید گناهش به گردن همه ماست.۶
مهدی باطل

پی نوشت ها
۱- صحیفه امام، ج۱۹، ص ۳۳ و ۳۴
۲- صحیفه امام، ج۱۹، ص ۶۷
۳- صحیفه امام، ج۱۹، ص ۳۹
۴- صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۰۰
۵- صحیفه امام، ج۱۸، ص ۴۵
۶- صحیفه امام، ج۱۸، ص ۴۱۱
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید