پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


شب، ستاره، سکوت ،کویر...


شب، ستاره، سکوت ،کویر...
انتظاری بی‌پایان، چشمان تشنه و خیره مانده به ابرهای رهگذر، این راز زیبایی و صبر کویر است. می‌گویند کوه با نخستین سنگ و انسان با نخستین درد زاده شد؛ اما کویر، این دشت آرام و پرهیاهو دوباره از نو معنی می‌کند فلسفه هستی را. دغدغه بودن دوباره جان می‌گیرد.
بادها پر شتاب بر کالبد نرم دشت می‌وزند، آن گاه آرام چشم فرو می‌بندی که مبادا چشمانت غرق این همه شکوه شوند.
این جاده است که تو را بی‌اراده با خود می‌برد. جاده همچون شلاقی بر پهنای دشت فرود آمده است. هر کس به تمنایی از آن عبور می‌کند. یکی پی مراد خویش است تا آن نظربند سبز را بر دستانش گره زند و دیگری طالب شفاست. اما چند فرسخ مانده به آن مراد، سرزمینی است پر ماجرا. جایی که آزادگان برخاستند، سر به‌دار دادند؛ اما تن به خفت ندادند. شما به حاشیه کویر مرکزی ایران پا گذاشته‌اید. سبزوار.
اگر از تهران به سمت سبزوار حرکت کرده‌اید، درست ۵ کیلومتر مانده به شهر، مناره‌ای سر به فلک کشیده خواهید دید. نقشی از نیاکانمان که به میراث گذاشته‌اند. مناره خسروگرد. از این مناره در سیاحت‌نامه‌ها و کتاب‌های جغرافیای تاریخی به طور مرتب یاد شده است.
مناره خسروگرد در شمار زیباترین مناره‌های تاریخی آغاز قرن ششم هجری قمری معرفی شده است.
ارتفاع آن چیزی حدود ۳۸ متر است. در بدنه آجری آن دو کتیبه کوفی و تزیینات لوزی شکل قرار دارد. گویا خشت خشت این بنا با تو سر سخن دارند، سخنی از ناملایمات روزگار و تند باد حوادث.
به گفته کارشناسان، این مناره از بقایای مسجد جامع خسروجرد بوده است که تیمور آن را خراب کرده و در موقع شورش افغان‌ها آسیب زیادی دیده است، اما نادرشاه افشار به تعمیر آن همت گماشت.
این مناره برای جهت‌یابی، کرایه احشام و راهنمایی مسافران و دیدبانی و نیز طبق احتمال برای اذان گفتن استفاده می‌شده است.
حالا به سبزوار می‌رسیم؛ شهری که تا به حال فقط وصفش را در تاریخ شنیده بودیم. ورودی شهر نه تنها زیبا نیست، بلکه تا حدودی چهره این شهر تاریخی را مخدوش کرده است. همین بی توجهی به زیباسازی موجب شده است سیل مسافران و زوار حضرت رضا از کنار شهر عبور کنند و تنها با دیدن تابلوی آن، نام بزرگ مردانی همچون سربداران و ملاهادی سبزواری را به یاد آورند.
● هفت پیکر با شکوه
در ورودی شهر سبزوار اولین میدانی که پدیدار می‌شود، میدان سربداران است که با ۷ پیکره به نشانه هفت مبارزی که که حافظ رسم مردانگی و ایثار بودند، به زائران و مسافران شهر خوش‌آمد می‌گویند.
این مجسمه‌ها شامل هفت پیکر بلند قامتی است که دایره وار دور این میدان ایستاده‌اند تا یادآور ظلم ستیزی این قوم از گذشته‌‌های دور باشند. حسین ماستیانی تنها مجسمه‌ساز این شهر ساخت این مجسمه‌ها را به عهده داشته است.
ماستیانی خوشنویس، طراح و نقاش نیز هست که بر خلاف دیگر هنرمندان، دیارش را ترک نکرد.
سبزوار مجسمه‌های دیگری هم دارد. مجسمه حاج ملاهادی سبزواری در باغ ملی و مجسمه مادر در میدان مادر.
شهر در یک عصر بهاری کاملا آرام است. نسیم نه چندان ملایمی غبار کویر را به ارمغان می‌آورد. شهر مفاهیم بزرگی در خود نهان دارد، مفهومی به بزرگی ملا هادی سبزواری...
● سفری درونی در محضر استاد
اندکی تامل کنید، بیشتر فکر کنید. یک سفر ذهنی عمیق! دشوار است؛ اما شیرین و این زندگی بزرگ مرد این شهر یعنی حاج ملاهادی سبزواری فیلسوف و عارف نامی بود. به آرامگاه او آمدیم. درست در ضلع جنوبی میدان کارگر سبزوار. آرامگاه، حیاطی نسبتا بزرگ و دلنشین دارد که هنوز رنگ و بوی مردمان قدیم و اصیل را در خود دارد. دلنشین و خوشایند.
بنای این آرامگاه در سال ۱۲۸۹ - ۱۲۱۲هجری قمری بنا شده است. بنا به روایتی این مکان ملک شخصی آن مرحوم بوده است. در همان آغاز ساخت قرار بوده است که مدرسه‌ای در جوار آن ساخته شود، اما در نهایت به ساخت چند حجره اکتفا شد.
بنای مقبره که به اسرار شهرت دارد، دارای پلانی مستطیل شکل است که شکل درونی آن ۴ صفحه دارد و برگوشه‌ها، حجره‌ها یا اتاق‌های مربع شکلی تعبیه شده است. در نمای بیرونی ایوان‌ها و ایوانچه‌های متعددی تعبیه شده که به اتاق‌های مجاور یا درون آرامگاه ارتباط دارند. این بنا به دلیل مرمت‌های صورت گرفته تازه به نظر می‌رسد. گویا در بازسازی دقت چندانی برای حفظ هویت تاریخی آن صورت نگرفته است. کاشی‌کاری‌های رنگارنگ زیبا بر زمینه لاجوردی و گنبدی فیروزه‌ای رنگ، به بنا جلوه و شکوه خاصی بخشیده و آن را در شمار بناهای زیبا و با شکوه سبزوار قرار داده است.
● سجده بر آستانه معبود
صبوری، مهربانی و باور عمیق نشان مردمان سبزوار است. آنها به اماکن مذهبی سخت علاقه‌مندند و وجود اماکن مذهبی شاهدی بر این مدعاست. این موضوع به نوعی بخشی از هویت شهر نیز محسوب می‌شود. مسجد آدینه یا پامنار که در انتهای خیابان بیهق واقع شده است، کهن‌ترین مسجد سبزوار محسوب می‌شود. ساخت این مسجد به سال ۳۱۷ هجری قمری باز می‌گردد، اما در طول تاریخ خود شاهد اتفاقاتی همچون زلزله و تغییراتی در معماری بوده است.
ورودی مسجد از انتهای ایوان بلندی به درونی راه می‌یابد. این ورودی مستقیما به شبستان مسجد منتهی می‌شود. صحن مسجد که وسعت کمی دارد، در سمت جنوب واقع شده است. در زیر کف صحن پادیا و چهار ایوانی است که مربوط به دوره قاجاریه است. درگوشه شمال غربی مسجد، مناره‌ای به ارتفاع بیش از ۲۰ متر قرار دارد که به احتمال زیاد همان مناره کهن مسجد آدینه سبزوار است و مسجد نام خود را از آن گرفته است. این مناره آجری و دارای تزیینات و کتیبه آجری است. پلان مسجد قابل مقایسه با مساجد اولیه فهرج یزد و تاریخانه دامغان است. اما دخل و تصرفاتی که در آن صورت گرفته، باعث شده که بنا ظاهری نوساز داشته باشد. در یکی دو دهه پیش نیز تزییناتی با کاشی‌های منقوش، مسجد را آراسته است. کاش اندکی بیشتر در مرمت و نگهداری این بناها دقت می‌شد.
● هتل‌های قدیم
سفر یعنی هیجان. هیجان زمانی اوج می‌گیرد که به یک هتل بسیار قدیمی بروید. هتلی متعلق به گذشته‌های خیلی خیلی قدیم! به ذهنتان که رجوع کنید، حتما به یاد فیلم‌های تاریخی می‌افتید، درست فکر کردید کاروانسرا. جایی که مسافران خسته لنگر می‌انداختند و شب‌ها دور هم برای یکدیگر نقل دیار و فرهنگ خویش می‌کردند. در ضلع غربی میدان زند سبزوار یکی از این کاروانسراها قرار دارد. کاروانسرای فرامرز خان، لابد سازنده بنا بوده. فرامرزخان سبزواری این کاروانسرای چهار ایوانی رابرای استفاده زوار حضرت رضا (ع) در کنار شاهراه خراسان ساخته است.
ورودی این رباط از بخش جنوبی و از طریق یک هشتی به ایوان جنوبی منتهی می‌شود. صحن رباط روباز بوده و علاوه بر ۴ ایوان اصلی غرفه‌هایی نیز مشرف بر صحن ساخته شده است. در انتهای غرفه‌ها حجره‌های تعبیه شده که در پشت اتاق‌های شمالی، شرقی و غربی سالن‌هایی درازی قرار دارد که مسافران اسب‌ها و شترهای خود را در آن نگهداری می‌کردند.
اما حالا دیگر نه از آن مسافران خبری است و نه صدای زنگوله شتران و شیهه اسب‌ها به گوش می‌رسد. در حال حاضر، این مکان به عنوان موزه مردم‌شناسی سبزوار مورد استفاده قرار گرفته است.
راستی جایگاه اسب‌ها نیز که در کنار کاروانسرای فرامرزخان است، در حال ویران شدن است. هر جوری شده وارد آن شدیم و چندین سانت غبار و سیمان کف آن را پوشانده بود. متولی ندارد، بنابراین بازاریان و کسبه محل هم از آن به عنوان انبار مصالح ساختمانی استفاده می‌کنند.
حالا اگر دوست دارید باز هم کاروانسرا ببینید، باید از شهر خارج شوید و ۳۰ کیلومتر مسافت را طی کنید. مطمئن باشید پشیمان نخواهید شد؛ چون شما در مسیر جاده تاریخی ابریشم قرار گرفته‌اید. کاروانسرای تاریخی ریوند از جمله کاروانسراهای بین راهی شهرستان سبزوار است که در دوران حکومت صفویه در حاشیه جاده ابریشم سابق ساخته شده است.
این کاروانسرا یکی از منحصر به فرد ترین کاروانسراهای سبزوار است که دارای هشتی، حیاط مرکزی، حجره ها، اصطبل و شاه نشین است و آب انباری نیز در روبه‌روی کاروانسرا برای استفاده مسافران ایجاد شده است. کاروانسرای ریوند را می‌توان اوج هنر و معماری ایرانی و مجموعه‌ای بی‌بدیل از آجرکاری‌های زیبا دانست. کارشناسان معتقدند با توجه به قرار گرفتن کاروانسرا در ضلع جنوبی محور تهران به مشهد، این اثر تاریخی قابلیت تبدیل به یک مجموعه رفاهی و گردشگری را داراست.
حالا که از شهر بیرون آمده‌اید، سری هم به کاروانسرای زعفرانیه واقع در روستای زعفرانیه کیلومتر ۲۴ جاده سبزوار، نیشابور بزنید. اینجا از جمله معدود کاروانسراهای برجای مانده از دوره سلجوقی است که در دوره‌های صفویه و قاجاریه بازسازی شده است.
صبوری، مهربانی و باور عمیق نشان مردمان سبزوار است آنها به اماکن مذهبی سخت علاقه‌مندند و وجود اماکن مذهبی شاهدی بر این مدعاستسردر بسیار رفیع، آجرکاری بسیار زیبا، ۴ برج در چهارگوشه بنا و ۳ نیم برج در حد وسط برج‌ها، تزئینات مقرنس‌های گچبری این بنا را منحصر به فرد کرده است. کاروانسرای زعفرانیه سبزوار، ازجمله کاروانسراهای دشت با حیاط مرکزی است که به سبک ۴ ایوانی احداث شده و دارای شاه‌نشین، ایوان حجرات، ایوانچه، اصطبل هشتی و تمام عناصر کالبدی یک کاروانسراست. آب‌انبار این کاروانسرا رو به روی ورودی، در فاصله کمی از آن قرار گرفته است. کاروانسراهای دیگری نیز وجود دارد اگر طالب و مشتاق هستید بروید و لذت ببرید.
● نشانی از پیر حاجات
تنها برای این که باورتان شود، سبزواری‌ها چقدر وفادار و با مرام بوده‌اند، سری به آرامگاه ملاحسین واعظ کاشفی بزنید. نشانی آن هم خیابان نظام‌الملک (شهدا) است، اما اگر کسی به شما بگوید اصل آرامگاه وی در هرات است، چه فکر می‌کنید. مطمئن باشید سر کار نیستید این بنا تنها یک نماد است به یاد آن استاد بزرگ که ملقب به پیر حاجات بود. بنای مذکور در سال ۱۳۵۶ به سفارش انجمن آثار ملی بنا شده است. آرامگاه حاج میرزا ابراهیم شریعتمدار را نیز فراموش نکنید.
● آذربرزین مهرساسانیان هنوزپا برجاست
در فصل ۱۷ بند هش بند ۸ این گونه می‌خوانیم که: « آذربرزین مهر تا زمان گشتاسب در گردش بوده، پناه جهانیان می‌بود. تا زرتشت انوشه روان دین آورد. گشتاسب دین پذیرفت.»
شما به آتشکده آذربزرین آمده‌اید، در ارتفاعات شمالی روستای مهر و ریوند، ۳۰ کیلومتری سبزوار. حالا شاهد یکی از زیباترین ۴ طاقی‌های دوران ساسانی هستید.
این آتشکده در ۳۰ کیلومتری شمال غربی سبزوار و بر ارتفاعات قرار گرفته است که از لحاظ موقعیت جغرافیایی در یکی از صعب‌العبورترین مناطق واقع شده است. از لحاظ فرم و تکنیک چیدن سنگ‌ها به طاق نعلی‌شکل بناهای هم عصر خود همچون دروازه‌های شمال و جنوبی تخت سلیمان شبیه است. درست همین جا پیوند ناگسستنی این فرهنگ کهن بوم را در سراسر ملک ایران زمین شاهد خواهید بود. فرهنگی که نشان از نیک‌پنداری تمام ایرانیان دارد.
● ابوالحسن بیهقی تاریخ‌نگاری نام آشنا
حتی اگر کسی تاریخ بیهقی را نخوانده باشد، اما کمترکسی پیدا می‌شود که با این نام آشنا نباشد. او نیز از اهالی همین دیار است. همین جا هم مانده است. آرامگاه او همچو نامش بلندمرتبه است بیهقی بر فراز تپه‌ای، باز هم حوادث روزگار و مردمانش را رصد می‌کند. در مرکز بخش ششتمد، در جنوب شرق سبزوار به فاصله ۳۶ کیلومتر، زادگاه و مدفن ابن فندق (ابوالحسن زید بیهقی) مورخ، ادیب و فقیه مشهور قرار دارد و در محوطه باغ این آرامگاه، یک کتابخانه به یاد آن دانشمند شهی، احداث شده است.
● باغ اسکویی
گوشه و اطراف شهر محصور از آثار تاریخی است که در زمان کوتاه نمی‌توان به همه جا سرک کشید. البته شما هم نمی‌توانید بسادگی از این همه شکوه چشمپوشی کنید. پس تنها ۴ کیلومتر به سمت غرب شهر حرکت کنید تا به باغ اسکویی برسید. این باغ در روستای ابارش قرار دارد. چیزی حدود ۱۰ هکتار است و یک عمارت در میان باغ بنا شده است. عمارت مزبور در دو طبقه ایجاد شده و مشتمل بر طبقه زیرزمین مشتمل بر هشتی، حوضخانه، آب‌انبار، مطبخ و بادگیرخانه است و طبقه اول از فضاهایی مانند تالار ستون‌دار شرقی و شمالی، تالار پذیرایی، حجره‌های نشیمن و... تشکیل شده است. ازجمله عناصر تزیینی این بنا می‌توان به آجرکاری‌های نمای بنا، گچبری، طاق حوضخانه و نقاشی روی گچبری‌های حوضخانه اشاره کرد. قدمت این باغ و عمارت میان آن به دوره قاجار باز می‌گردد، مالک باغ نیز خاندان اسکویی بودند.
● زمانی یخدان بودند
تعدادی یخدان مخروطی شکل قدیمی در اطراف شهر بویژه در محله آب قصبه، گلشن، جنوب نقابشک و جنوب ۳۰ هزار متری وجود دارد که در گذشته‌ها آب باران زمستان به آنجا هدایت می‌شد و به صورت یخ برای تابستان ذخیره می‌شد، اما امروز این یخدان‌ها که می‌تواند یکی از جاذبه‌های شهر سبزوار باشد، به محل انباشته شدن زباله و رفت و آمد معتادان تبدیل شده است.
● سبزوار به وسعت تاریخ
ما خیلی جاها نرفتیم، آن را هم توصیف نکردیم. تاریخ سبزوار با ادب و فرهنگ و دلاوری گره خورده است. از نظر جغرافیایی نیز همین را بدانید که بافت اقلیمی شهرستان، دشت و بیابان است از نظر آب و هوایی نیمه‌‌بیابانی و بیابانی است. در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته و به لحاظ جغرافیایی تاریخی، به عنوان جانشین ولایت بیهق قدیم، قلمداد می‌‌شود.
● شب و ستاره و کویر...
از خوردن کمه جوش غافل نشوید
یکی از غذاهای محلی و لذیذ این شهر کمه جوش است که طرفداران بسیاری دارد.
حالا اگر دوست دارید مزه این غذا را بچشید دست به کار شوید و مواد لازم آن را یادداشت کنید.
کمه چیزی شبیه به کشک و ماست چکیده است که تنها در این شهر باید آن را جستجو کنید و روش فرآوری آن متفاوت از ماست چکیده است.
اگر موفق به تهیه کمه که اصلی‌ترین ماده تشکیل‌دهنده این غذاست شدید، دیگر مشکلی نیست، با گوجه‌فرنگی، تره خرد شده، نعنا خرد شده، گردو خرد شده، زردچوبه، فلفل، روغن و نمک به میزان لازم می‌توانید آن را آماده کنید.
▪ طرز تهیه:
ابتدا پیازها را ریز خرد و در کره و روغن طلایی می‌کنیم. سپس تره خرد شده و نعناع را اضافه کرده می‌گذاریم تا آبش کشیده شود. آن گاه زردچوبه، نعناع خشک و گردو را ریخته تفت می‌دهیم و گوجه‌فرنگی را هم به آن اضافه می‌کنیم که خوب سرخ و پخته شود.
حالا کمه را که از قبل در مخلوط کن با مقداری آب مخلوط کرده‌ایم تا به حالت دوغ درآید، به مواد اضافه می‌کنیم و در حال هم زدن می‌گذاریم تا به مرحله جوش نزدیک شود، اما نجوشد. در آخر نمک و فلفل قرمز اضافه می‌کنیم و همراه نیمرو یا بادمجان سرخ شده و البته سبزی خوردن،‌ پیاز و نان خشک مخصوص این شهر غذا را سرو می‌کنیم.
در قدیم، این غذا با قرمه تهیه می‌شد. قرمه گوشت سرخ شده‌ای بود که در میان روغن نگهداری می‌شد. می‌توان در صورت تمایل از قرمه یا گوشتچرخ کرده نیز برای این غذا استفاده کرد. از هر چه بگذریم، خوردن صفای دیگری دارد.
سامان عابری
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید