جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


اصول برقراری روابط موثر - قسمت دوم


اصول برقراری روابط موثر - قسمت دوم
به قسمت دوم مقاله ی کاربردی اصول برقراری روابط موثر خوش آمدید! از اینکه پیگیر این مقاله هستید از شما سپاسگزارم.
در قسمت اول گفتیم که روابط معرف شخصیت، نگرش و جایگاه اجتماعی ما هستند و همچنین در مورد آنکه چگونه رابطه ای موثر را برقرار و ادامه دهیم در مورد سه اصلِ عشق ورزیدن یک طرفه، شرطی نبودنِ عشق و زندگی در زمان حال و تاثیر آنها به روی روابط با هم صحبت کردیم و حالا در این قسمت می خواهم توجه شما را به سه اصل موثر و کاربردی دیگر جلب کنم.
و اما شروع این مقاله با اصلِ چهارم،
۴) دوری کردن از حساب های دو دوتا می شود چهار تاای کاش می توانستم این اصل را رو در رو برایتان بازگو کنم که متوجه کنایه ای که در لحنم به کار می برم بشوید. دو دوتا، می شود چهارتا!!؟
روابط موثر و پایدار نیازمند اعتماد و دوست داشتن بی پایان و البته بدون قید و شرط است. در روابط نمی توانید تبصره بیاورید، نمی توانید شرط بگذارید و میزان احترام و علاقه خود را با فشردن یک دکمه کم و زیاد کنید.
شاید شما هم با چنین مساله ای مواجه شده باشید و کسانی را دیده اید که در روابط شان نبوغ ریاضی آنها گل می کند و اینگونه حساب می کنند که: سیمین در روز تولدم برای من یک کیف دستی آورد که فکر می کنم حدود بیست هزار تومان ارزش داشته باشد. پس من هم باید یک کادوی بیست هزار تومانی بخرم. بیشتر از این برایش زیاد است. خوب ببینم چه چیزی می شود خرید؟
رابطه همیشه دو طرفه بوده است. اگر دریغ کنید از شما دریغ می شود. اگر می خواهید چیزی فراوان شود پس باید برای زیاد کردن آن کاری کنید. یادتان باشد این هدیه سیمین نبوده که مهم است بلکه احترام و علاقه او برای شرکت در مهمانی یا آوردن یک هدیه است که ارزش دارد.
باید از همین امروز طریقه و گونه ای جدید به روابط مان ببخشیم. باید افکار کهنه و قدیمی را دور بریزیم. چه اشکالی دارد این ماه شما دوبار دوست خودتان را به رستوران یا کافی شاپ دعوت کنید؟ چه اشکالی دارد اینبار هم شما برای دیدن بستگان خود به خانه شان بروید؟ چه ایرادی دارد که به جای منتظر ماندن آنها را در انتظار نگذارید؟!
اگر می خواهید در روابط شخصی، خانوادگی و کاری خود به موفقیت چشمگیر برسید باید پیش قدم شدنتان هم چشمگیر باشد. باید شما همیشه اولین قدم را بدون هیچ چشمداشت و عاری از هرگونه دو دو تا چهارتا بردارید تا به آن نائل شوید.
زمانی که در رابطه تان می خواهید یک انسان خرده گیر و اهل حساب و کتاب باشید دیگران از شما فراری می شوند، کسی به دورتان نمی آید و موفقیت شما برای هیچکس اهمیتی نخواهد داشت. آنها شما را یک انسان ایرادی می دانند که احساسات شان را دست کم می گیرد و دائما به دنبال بهانه و اشکال می گردد. مطمئنم که شما نمی خواهید اینگونه باشید!
۵) پرهیز از دروغگویی
دروغ گفتن در روابط حکم یک فاجعه عمیق در تاریخ را دارد. فاجعه ای که ستون و پایه های اعتماد و دوست داشتن را از بین می برد و به سقوط روابط و ارتباطات منجر خواهد شد.
اگر انسان دروغگویی هستید پیشنهاد می کنم هر چه سریعتر این مساله بزرگ خودتان را رفع کنید. انسان های دروغگو و انسان هایی که حاضر به گفتن حقایق نیستند کوچکترین توانایی در برقراری ارتباط موثر با دیگران ندارند.
اصلا فرقی نمی کند که شما برای چه دروغ می گوید. چه با دروغ گفتن به دنبال برقراری یک رابطه یا قوی تر کردن آن باشید، چه هر چیز دیگر به هر حال زمانی که مردم هرچقدر هم کم، احساس کنند که شما یک درغگو و اهل لاف هستید از شما دوری می کنند.
دروغگویی یک عادت است که در اثر تکرار به وجود می آید. هیچ انسانی از بدو تولد درغگو نبوده است اما به هر دلیل با تکرار دروغ و پنهان کردن حقایق به آن عادت کرده است و نهایتا امروز یک درغگو شده است.
شاید می خواهید بدانید برای ترک این عادت چه باید کرد؟ ساده است. اول از همه باید از شرایط موجود ناراضی باشید. باید حالتان از دروغ هایی که می گوئید به هم بخورد، باید از اینکه مورد اعتماد دیگران نیستید آزرده شوید، باید نیاز به صداقت را درک کنید و دریابید تا بتوانید برای ترک آن آماده شوید.
تا زمانی که حوصله تان از چیزی سر نرود آنرا تحمل می کنید. باید واقعا خسته شوید، باید زمانی که دروغ می گوید واقعا از خودتان و دیگران خجالت بکشید و بعد آرام آرام آن را و برای همیشه ترک کنید.
گفتن واقعیت ها، هر چقدر هم که تلخ باشد باعث می شود تا در آینده از بروز کدورت ها، ترک کردن ها و درگیری ها جلوگیری کنیم. حتی اگر می دانید گفتن حقیقت باعث به راه افتادن جنگ جهانی سوم می شود این جنگ را شروع کنید چرا که من فکر می کنم این هم مشابه همان قورباغه برایان تریسی است. پس این قورباغه زشت و بدترکیب را زودتر بخورید چون اگر حالا این کار را نکنید روزی مجبور خواهید شد. اگر حالا اینکار را بکنید بهتر است که مدتی را در استرس و نگرانی بگذارانید. شرش را همین حالا بکن!
اینکه تا چه حد حقایق را بیان می کنید دقیقا نشان می دهد که تا چه اندازه برای روابط خود و دیگران و مهمتر از همه خودتان ارزش قائل هستید. به راستی با توجه به میزان صداقتی که امروز دارید، ارزشی که شما برای روابط، دیگران و خودتان قائل هستید دقیقا چقدر است؟!
۶) نگرش برنده برنده داشته باشید
روابط صحیح بر پایه مذاکرات صحیح شکل می گیرد. اگر توانایی مذاکره نداشته باشید هرگز ارتباط موثری برقرار نمی کنید و تا زمانی که ارتباطات موثر و مهمی را شکل ندهید نمی توانید به خواسته هایتان برسید.
برای آنکه ارتباطات موثری را پدید بیاورید باید صادق، مهربان، دلسوز، وقت شناس، سپاسگزار، آگاه و انسانی با ده ها ویژگی دیگر باشید. اما آنچه برای شکل گیری و عمیق کردن یک رابطه از اهمیت بالایی برخوردار است، میزان صداقت شماست.
مهم آنجاست، زمانی که سعی می کنید ارزش کسی را پیش خودتان، دیگران و خود شخص افزایش بدهید او نیز رفتار متقابلی را پیش می گیرد و برای بالا رفتن جایگاه شما از هیچ تلاشی دریغ نمی کند.
اما شاید می خواهید بگوید خیلی مواقع دیگران و طرف مقابل اینگونه فکر نمی کند. او فقط به خودش بها می دهد و اصلا برایش مهم نیست که من چقدر به بالا رفتن ارزش او احترام می گذارم. درست است. من حق را به شما می دهم اما از نظر من این فقط متوجه بعضی مواقع است و آن موقع دقیقا زمانی است که شما ارتباط صحیحی برقرار نکرده اید. درواقع می خواهم بگویم همچنان مسئولیت متوجه شماست. البته حالا هم دیر نشده است. آن شخص را از زندگی خود بیرون کنید. گفتنش ساده است اما اگر به زندگی خود بها می دهید عمل کردنش از گفتن هم ساده تر خواهد بود!
و حالا حدس می زنم می خواهید بگوئید اما بعضی ها که خودشان را صادق نشان می دهند و دیگران هم آنها را تائید می کنند اما با من کج خلقی می کنند چطور؟
فکر می کنم در اینجا هر دوی شما با مساله ای مواجه هستید و آن هم فقدان توانایی در مذاکره است. احتمالا شما به اندازه کافی در مورد علم مذاکره چیزی نمی دانید و البته خبر خوب این که مذاکره هم مانند هر مهارت دیگر قابل یادگیری است.
مذاکره پایه و اساس یک رابطه موفق است. چه در تجارت فعالیت می کنید، چه یک شخصیت سیاسی هستید، چه یک سخنران علمی، چه یک استاد دانشگاه یا یک دانشجو، چه فرزند هستید یا چه پدر یا مادر، هیچ فرقی نمی کند. شما باید مذاکره بدانید تا بتوانید با احترام و بدون هیچگونه اجبار و دلخوری به منافعی که می خواهید دست بیابید.
مارگارت تاچر، نخست وزیر اسبق انگلستان روزی گفت: اگر مبجورید که به دیگران بگوئید قدرتی دارید پس احتمالا قدرتی ندارید! حق با اوست و کسانی که فنون مذاکره را نمی دانند ضعیف و انفعالی هستند. دائما داد می زنند، گریه می کنند، غر می زنند، وسائل خانه شان را پرت می کنند و می شکنند یا حتی بدتر از همه دیگران را کتک می زنند.
زمانی که مذاکره کننده خوبی باشید می توانید محصول خودتان را هم به آسانی و در شرایطی عالی به دیگران بفروشید. اگر خواهان برقراری ارتباط موثر هستید باید علم فروش را هم بدانید. پایه علم فروش هم مذاکره است.
شاید با خودتان بگوئید من از تجارت یا فروشندگی متنفرم. این موضوع شخصی شماست اما شما مجبورید که علم فروش را بیاموزید.
شاید بهانه می آورید که شما محصولی برای فروش ندارید و اصلا اگر هم در حال مطالعه ی این مقاله هستید برای برطرف کردن مساله خانوادگی است. باز هم می گویم که باید فروشنده ماهری باشید!؟
شما باید فروش را به خوبی بدانید چرا که محصول شما عقاید و نظام فکری تان است. توجیح هایی که می آورید محصول شماست و باید آنها را به گونه ای عرضه کنید که دیگران خریدار آنها باشند. شاید کسی بابت شنیدن حرف های شما پولی نپردازد اما او موارد بیشتری را در اختیار شما قرار داده است.
وقتی که فروشنده ماهری باشید که مذاکره را به طریق چشمگیری می داند و می داند چگونه با مخالفت های موقتی کنار بیاید مخاطب شما که همان مشتری شماست سراپا گوش است. او ذهنش را در اختیارتان قرار می دهد تا هر آنچه می خواهید به آن منتقل کنید. حوصله اس را می گذارد و مهمتر از همه این اجازه را به شما می دهد که وقت او را برای توجیه خودتان استفاده کنید. او به شما وقت می دهد!
یک فروشنده معتقد است که در برقراری روابط و مذاکره با دیگران باید منصف بود و او این انصاف را هرگز ساده لوحی و دادن همه موقعیت ها به دیگران نمی داند. بلکه معتقد است که من باید طرف مذاکره ام را به طریقی به پیروزی برسانم که من هم با موفق شدن آن به خواسته هایم برسم.
این مهم ترین نکته است و اگر قرار است با این نظام فکری به موفقیت و خواسته هایتان برسید پس باید بعضی از خواسته های نابجا یا حتی به جای خودتان را فاکتور بگیرید. برای آنکه مذاکره به طریقی مناسب برگزار شود باید که ارضاء کوتاه مدت را به تعویق انداخت و در عوض برای آینده سرمایه گذاری کرد.
رابطه ای را که از نوع بالا برایتان گفتم رابطه برنده- برنده نام دارد. روابط بر سه نوع هستند که عبارتند از:
بازنده- برنده
برنده- بازنده
برنده- برنده
در قسمت بعدی مقاله سه گونه روابط را برایتان شرح خواهم داد اما تا آن زمان حتما برنده- برنده بیندیشید!
توماج فریدونی
مجله موفقیت/ شماره ی ۱۶۷
منبع: www.Blog.Toomaj.com
علی نامدار


همچنین مشاهده کنید