جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

دکتر سروش کیست؟ و چرا از کروبی حمایت می کند؟


دکتر سروش کیست؟ و چرا از کروبی حمایت می کند؟
از نخسین روزهایی که زمزمه‌های انتخابات ریاست جمهوری دهم به گوش رسید و احزاب و گروها خود را برای معرفی نامزد مورد نظر خود آماده می‌کردند، هر یک از گرایش‌های سیاسی موجود در کشور تلاش کردند شایسته‌ترین عضو خود را به عرصه‌ی رقابت‌ها بفرستند. بدون تردید وقتی گروهی شخصی را نامزد خود می‌داند بر این باور است که این شخص می‌تواند بسیاری از خواسته‌ها، نیازها و آرزوهای آنها را برآورده سازد. نکته‌ی جالبی که در این دوره همانند برخی از دوره‌های پیش اتفاق افتاد ورود مجدد آقای عبدالکریم سروش به عرصه‌ی اظهار نظر درباره‌ی نامزدهای ریاست جمهوری و تایید جناب آقای مهدی کروبی به عنوان شخصیت مورد تایید خود برای ریاست جمهوری دوره‌ی دهم بود. البته آقای سروش هم به عنوان یک شهروند ایرانی(هر چند ایشان به دلیل ترویج افکار انحرافی سال‌‌هاست در خارج از کشور زندگی می‌کند ) می‌تواند به هر کسی که خواست رای دهد و یا او را تایید نماید. اما نکته‌ی تاسف بار از آقای کروبی است که حمایت دکتر سروش را به عنوان یکی از افتخارات خود دانسته و در نطق‌های تلویزیونی، فیلم‌های مستند و تبیلیغات انتخاباتی خود از سروش به عنوان یک اندیشمند، روشن فکر، و عالم دینی یاد کرده و حتی در مواردی با نوعی مظلوم نمایی خواستار احقاق حقوق او شده است.
برای روشن شدن افکار آقای سروش ناچار شدم هر چند کوتاه و ساده که هم برای آقای کروبی و هم خوانندگان عزیز ، اشاره‌‌‌ای به برخی از افکار و اندیشه‌های آقای سروش داشته باشم.
آقای کروبی آیا می‌دانید دکتر سروش کسی است که سال‌ها با طرح نظریه‌ها‌ی گوناگونی همانند " قبض و بسط تئوریک شریعت"، " ذاتی و عرضی دین"، " تفسیر ویژه از خاتمیت"، " پلورالیسم دینی"،" سکولاریسم"، " تفسیر تجربی از وحی" و " خطا پذیری قرآن کریم" اسلامی را معرفی می‌کند که با هیچ یک از اصول آن سازگاری ندارد؟
جناب آقای کروبی برای روشن شدن افکار سروش تنها به برخی از اندیشه‌های انحرافی ایشان که در دو سه سال اخیر مطرح شده اشاره می‌کنم و از بیان برخی از اندیشه‌هایی که مبنای فلسفی و کلامی دارند پرهیز می‌کنم. دکتر سروش دقیقا همان زمانی که برخی از روزنامه‌نگاران، فیلم سازان و افراطیون مسیحی اروپایی در تلاش بودند سیمای دیگری از پیامبر گرامی اسلام(ص) نمایان کنند، با بخش عربی رادیو جهانی هلند مصاحبه‌ای می‌کند که حاصل سخنان ایشان به شرح ذیل است:
"قرآن کلام الهی نیست، بلکه کلام پیامبر می‌باشد" در حالی که این دعا خلاف صریح قرآن است که آن را کتابی آسمانی و وحی الهی می‌داند که حتی خود پیامبر(ص) نیز اجازه‌ی هیچ گونه تصرفی در آن ندارد." ان هو الا وحی یوحی" به گونه‌ای که حتی پیامبر اسلام نیز نمی‌تواند کلمه‌ای از آن کم یا زیاد نماید. سروش وحی را "تجربه‌ای می‌داند که شاعران و عارفان نیز دارا هستند" او در این مصاحبه به صراحت قرآن را خطا پذیر می‌داند و می‌گوید:" از دیدگاه سنتی در وحی خطا راه ندارد اما امروزه مفسران بیشتر و بیشتری فکر می‌کنند که وحی در مسایل صرفا دینی مانند صفات خداوند، حیات پسی از مرگ و قواعد عبادت خطا پذیر نیست ... آنچه قرآن درباره‌ی وقایع تاریخی سایر ادیان و سایر موضوعات عملی زمینی می‌گوید لزوما نمی‌تواند درست باشد" او با اهانتی صریح به پیامبر(ص) و انکار عصمت، نبوت و اتصال پیامبر(ص) به غیب می‌گوید:" من فکر نمی‌کنم دانش او از دانش مردم هم عصرش دربار‌ه‌ی زمین، کیهان و ژنتیک انسان‌ها بیشتر بوده است. این دانشی که ما امروز در اختیار داریم نداشته است"
ایشان در کتاب "بسط تجربهَ‌ی نبوی" که وحی را نوعی تجربه‌ی نبوی خوانده و آن را در سطح یافته‌های بشری و عرفانی، بزرگانی همچون ابن عربی، مولوی، سهروردی و ملا صدرا قرار داده منکر این نیست که این مساله برای افراد عادی دیگری مانند خودش نیز امکان پذیر باشد. او اسلام را یک دین مدون و از پیش تعیین شده از سوی خداوند متعال نمی‌داند، بلکه براین باور است که اسلام محصول تجربه‌ی تدریجی پیامبر(ص) بوده است. نتیجه‌ی چنین اندیشه‌‌‌ای بدون تردید چیزی جز انکار جامعیت، کمال و جاودانگی اسلام نخواهد بود.او در ادامه با ادعای اینکه تنها سخن پیامبر(ص) برای ما حجت بوده و به جز از پیامبر(ص) از همگان حجت می‌خواهند، امامت امامان معصوم(ع) را انکار کرده است و آنها را در سطح عالمان دینی عادی قرار داده است.
آقای کروبی اگر افرادی همانند عباس عبدی که از گذشته‌ی انقلابی خود توبه کرده‌‌اند به حمایت‌‌های افراد معلوم‌الحالی همچون سروش، کدیور(که در یک مقاله‌ی مفصلی در نشریه‌ی مدرسه امامت، امامان معصوم(ع) را انکار کرد) دلخوش کنند تعجبی نیست. اما شما که همیشه همراهی با امام راحل و سابقه‌ی انقلابی و زندان خود را به عنوان بزرگ‌ترین سرمایه و افتخار خود می‌خوانید جای بسی تعجب است. شما چگونه دکتر سروش را از اندیشمندان بزرگ حامی خود می‌خوانید در حالی که ایشان اساسا حکومت روحانیون و علمای دین را نمی‌پذیرد. او در مصاحبه‌ی خود با رادیو هلند می‌گوید:"... روحانیون ایران قدرتشان را بر پایه‌ی فهمی محافظه کارانه از دین مستحکم کرده‌اند وهراس دارند که مبادا با گشودن باب بحث درباره‌ی مسایلی از قبیل ماهیت نبوت همه چیزشان از دست برود" آقای کروبی آیا شما نیز روحانی هستید یا خیر؟
جناب کروبی شما که خود را سینه چاک امام و اندیشه‌های او می‌دانید چگونه می‌توانید به حمایت کسی افتخار کنید که علت کناره‌گیری خود از مناصب رسمی دولتی و حکومتی را استبداد امام راحل میَ‌داند.
به هر حال کسانی که نگاهی گذرا به اندیشه‌های سروش کرده و آشنایی هر چند اجمالی از مباحث کلامی و اعتقادی داشته باشند تردیدی ندارند که سروش باورهایی همانند نبوت، عصمت، اعجاز قرآن، امامت امامان معصوم، خاتمیت دین اسلام و ... را قبول ندارد. چنین شخصی هر چند ممکن است از نظر فقهی مرتد نباشد ولی از نظر کلامی قطعا مرتد است. و شما به حمایت چنین انسانی افتخار می‌کنید و بارها نام او را به عنوان حامی خود به میان می‌آورید. در حالی که یکی از نقدهای شما به جناب دکتر احمدی نژاد حمایت حضرات آیات مصباح یزدی و جنتی از ایشان است. به راستی آیا فردی همانند آیت الله مصباح که مقام معظم رهبری او را مطهری زمان نام نهاد و یا آیت الله جنتی که به دستور معظم له امامت جمعه تهران را بر عهده گرفته و یکی از اعضای شورای نگهبان است، ارزش ندارد اما خارج کردن اندیشه‌های پوسیده‌ی دکتر سروش که ترجمه‌‌ی اندیشه‌های غربیانی چون جان هیک است، ارزش و افتخار آمیز است؟ اگر دکتر سروش اندیشمند اسلامی است چرا بزرگانی چون آیت الله العظمی مکارم شیرازی، آیت الله العظمی سبحانی، آیت الله جوادی آملی و ... افکار او را منحرف می‌دانند؟
آقای کروبی آیا تا کنون با خود اندیشه‌اید افرادی همانند سروش که به دلیل مطرود بودن در نزد علما و اهل دین مجبور شده‌اند با مصاحبه‌هایی که با رسانه‌های مخالف غربی انجام می‌دهند، به تخریب دین مبین اسلام، شخصیت پیامبر گرامی اسلام(ص) پرداخته و در نتیجه جایگاهی برای خود در میان دشمنان بیابند، به چه انگیزه‌ای از شما حمایت می‌‌کنند؟
آیا نشستن بر کرسی ریاست جمهوری آن قدر شیرین است که چشم شما را بر بسیاری از واقعیت‌ها بسته است؟ در پایان برای اینکه اندکی تامل بفرمایید و موقعیت خود را در نظر داشته باشید یاد آوری می‌کنم هنگامی که بنده به پدرم که اکنون حدود هفتاد سال دارد(سه سال کوچک‌تر از حضرتعالی) پیشنهاد کاری دنیایی را می‌دهم با تمام کم سوادیش می‌گوید" فرزندم من همانند آفتاب لب بوم هستم و باید به دنبال ذخیره‌ای برای آخرتم باشم" توصیه‌ی من این است که اندکی به فکر آخرت نیز باشید و برای رسیدن به مقام دنیایی گذرا به هر ریسمان پوسیده‌ای چنگ نزنید.
دکتر ابوالفضل روحی
نهال نیوز
منبع : نهال نیوز


همچنین مشاهده کنید