بیماری فئودال های قرون وسطی درجوانان امروز

به سؤالات بطور واضح و روشن و کاملاً از روی صداقت پاسخ بدهید. تنها پس از ارائه پاسخ‌ها و محاسبه جمع نمرات به راهنمای نتایج آزمون مراجعه نمایید.
۱) انسانی آزاد و متکی به خود هستید و از انجماد رفتاری پرهیز می‌کنید.
الف) خیر، چنین نیست ۳
ب) بله، تا حدی چنین است ۲
ج) می‌دانم طور دیگری نمی‌توانم باشم ۱
۲) آیا مدام عرق می‌کنید.
الف) تنها در صورتی که بیمار باشم ۲
ب) خیر ۱
ج) بله ۳
۳) در طول روز چند بار میل به خوراکی‌ها پیدا می‌کنید. (منظور میوه، شیر، شیرینی)
الف) ۲ بار و کمتر ۳
ب) ۳ بار ۲
ج) چهار تا پنج دفعه ۱
۴) از پوشش‌های گرم و زمستانی همواره استفاده می‌کنید.
الف) بله ۳
ب) خیر ۱
ج) گاهی و فقط از روی ذوق شخصی۲
۵) در کدام ساعت از روز بیشتر مایل هستید استراحت کنید.
الف) بعد از ساعت ۱۲ ظهر ۱
ب) عصرها ۳
ج) شب‌ها ۲
۶) چه تصوری از کارها و فعالیت‌های بدنی دارید.
الف) فقط خستگی جسمی و روحی را به همراه دارد. ۳
ب) ساده و برای تقویت عضلات مفید است. ۱
ج) عادی است و استثنایی ندارد. ۲
● برآورد‌ آزمون
▪ ۱۵ امتیاز و بالاتر از آن
احتمالاً در شما کمبود خون (آهن) و یا کاهش ویتامین وجود دارد.
به زبانی دیگر ساختار جسمی شما ضعیف است. حتی اگر در ظاهر ساختار زیستی سالمی داشته باشید. مراقب باشید زیرا ممکن است تمام شوندهای از پیش ارائه شده در شما بروز پیدا کند و موجب ضعف و بی‌حالی شما شود. این مسئله ارتباطی به زیاد خوردن و یا چاق بودن ندارد زیرا با تمام اقدامات این‌چنینی باز هم نشانه‌های بیماری مزبور در شما قابل تشخیص خواهند بود. در شرایط بروز بیماری مدام عرق خواهید کرد و از کارهای فیزیکی شدیداً فاصله گرفته و ابراز بی‌رغبتی خواهید کرد.
▪ بین ۱۰ تا ۱۴ امتیاز
در این حالت احساس نمی‌کنید که بیمار هستید و به ظاهر ساختار جسمی و روانی ثابت و سالمی دارید. با این وجود احتمال بروز تظاهرات دیگر خالی از تأمل نخواهد بود، زیرا همان‌گونه که شرح دادیم بسیاری از تظاهرات ضعف عمومی در چنین مرحله‌ای پنهان و نامحسوس خواهند بود. بنابراین لازم است از میزان فشار خون در طول هفته حتماً مطلع شوید. هرگونه کاهش فشار خون علامت اولیه بروز بیماری ضعف عمومی است. لازم است به منظور پیشگیری حتماً از استرس‌های بی‌دلیل دوری کرده و مراقب رژیم‌های غذایی خود باشید.
▪ ۹ امتیاز و کمتر از آن
در شما کاهش خون و کمبود ویتامین وجود ندارد اما لازم است در خصوص برخورد با استرس‌های روانی احتیاط لازم را به‌عمل آورید.
به نیازمندی‌های روانی توجه کرده و مطمئن باشید که بی‌توجهی به اهداف معنوی و روحی زنجیره ناپیوسته شما را با مراحل بروز بیماری، پیوسته و فراگیر می‌کند. هر لحظه ممکن است با بی‌توجهی به خود از درک خشنودی موجود محروم شوید.
عوامل مؤثر در ایجاد ضعف و بی‌حالی‌های بدن برای همه مشخص و معلوم است، به‌نحوی که برای هر کدام از شوندهای یاد شده توانسته‌ایم تدابیر و مداخلات مشخص و مؤثری را به مرحله اجرا بگذاریم. هرچند سالیان سال است که با ارائه همین تدابیر توانسته‌ایم از گسترش برخی بیماری‌ها و نابسامانی‌های جسمی جلوگیری کنیم اما گاهی از گستردگی عوامل پنهان و غیر قابل
توجیهی که روی ماهیت جسمی افراد مؤثر است به شگفتی افتاده‌ایم. این در حالی است که بسیاری از احساسات افراد در خصوص دردها و بیماری‌ها دارای سرنخ‌هایی است که منتهی به امور اقتصادی، روانی و الگوهای زندگی اجتماعی می‌شود. این شوندها در تعامل با ماهیت جسمی و روانی افراد آهسته، آهسته و بدون آن‌که شخص، خود متوجه آثار تخریبی و خزنده آنها باشد به بیماری عمومی و گاهی غیر قابل درمان منجر می‌شوند. در ساده‌ترین شکل موجود کاهش خون و کمبود ویتامین‌ها به‌عنوان معلول‌هایی است که بیش از آن‌که ناشی از تغذیه باشند، متأثر از الگوی غلط زندگی وکاهش تحرک عمو‌می بدن است. در کنار این دو شوند یاد شده و در صورت بی توجهی مدام به آنها شرایط برای بروز عوامل زمینه ساز مشکلات و بیماری‌های جدید‌تر مهیاتر خواهد شد.
قرن‌ها پیش در اروپا و در نزد دختران خانواده‌های ملاک و زمین‌داران بزرگ، بیماری عجیبی بروز پیدا کرد که بدن مبتلایان را به مرور لاغر و ضعیف کرده و از لحاظ روانی آمادگی آنان را در مواجهه با وقایع عادی زندگی بشدت کاهش می‌داد. خانواده این دختران به مرور متوجه شدند که فرزندانشان از لحاظ ظاهری پژمرده و رنگ‌پریده شده و بدنشان به شکل پیش‌رونده‌ای در حال لاغر شدن است. در ضمن پوست آنها نیز از طراوت و شادابی گذشته فاصله گرفته و به خشکی پوست افزوده شده است. در نگاه نخست بجز رنگ‌پریدگی و بی‌حالی عمومی هیچ مشکل واضح و غیر عادی در آنها دیده نمی‌شد. بعدها مشخص شد که این دختران به‌خاطر زندگی بی‌تحرک خود در قصرهای خانوادگی از لحاظ روانی و الگوی زندگی عادی فاقد معیارهای طبیعی هستند. با آن‌که در آن زمان پزشکی پیشرفت چندانی نداشت ولیکن اطبا توانستند علت مؤثر در بیماری این دختران را تشخیص داده و به ایشان مقادیر قابل توجهی سیب سبز تجویز کنند و تا رفع کامل بیماری از مبتلایان بخواهند تا از این رژیم طبیعی مصرانه پیروی کنند. به نظر آنان در سیب عامل مؤثر و قابل نفوذی وجود دارد که در تحکیم بدن و ایجاد نشاط روحی نقش بسیار مهمی را برعهده دارد. اتفاقاً اطبای اروپایی نام آن شوند مؤثر در درمان دختران ملاک را آهن نامیدند.
آنچه که بر سر دختران فئودال در قرن‌ها پیش آمد درخصوص جمعیت حاضر نیز به میزان قابل توجهی واجد اهمیت و تعمیم است. امروزه دختران و پسران زیادی را می‌توانیم در مقاطع ابتدایی و راهنمایی ببینیم که رنگ‌پریده و به ظاهر پژمرده‌اند و این در حالی است که به میزان قابل ملاحظه‌ای در حال خوردن خوراکی‌های فراوری شده‌اند. در حالی‌که در مقابل این گروه کودکان روستایی که فقط پیاز و نان می‌خورند و در شرایط روستایی و طبیعی به سر می‌برند از لحاظ جسمی و روانی در شرایط بسیار عالی و ثابت‌تری زیست می‌کنند.
کمبود خون و کاهش ویتامین‌ها از جمله عادی‌ترین بیماری‌هایی هستند که زنان و بخصوص دختران جوان به شکلی فزاینده با آنها مواجه‌اند و این وضعیت بطور بارز در تمامی زنان مبتلا منجر به بروز حالات بیماری و کاهش ظرفیت آنها در مقابله با استرس‌های پیرامونی می‌شود. هر چند در صورت بی‌توجهی به علائم موجود امکان افزایش آسیب‌های جدی در نواحی سیستم عصبی مرکزی و پیرامونی نیز دور از واقع نخواهد بود.
● شوندهای بارز کدامند؟
بطور کلی تجربه اجتماعی نشان می‌دهد از جمله عوامل بارز در ضعیف‌شدن ساختار زیستی بدن و سازمان روانی فرد، تنهایی، فقدان تعاملات دوستانه، آلودگی هوا، نبودن تفریح و گشت‌های برون شهری و در نهایت اقدام به رفتارهای مخاطره‌آمیز است. در محصلان مقاطع راهنمایی چنین مشکلاتی به‌دلیل وجود محرومیت‌های اجتماعی ناشی از کمبود تجارب سنی، خود مقدمه‌ای است برای پذیرش انزوای فردی و کاهش تحمل فشارهای پیرامونی که در صورت تأخیر در هرگونه سازگاری بین نوجوان و خانواده شرایط برای بروز و تظاهر رفتارهای بیمارگونه مهیاتر خواهد بود. وجود آمار نگران‌کننده کنترل‌های شدید خانوادگی بخصوص از سوی مادر بر الگوی مستعدکننده ضعف عمومی بدن در نوجوان افزوده است. این به نحوی است که باگذشت زمان مفهوم کنترل و نظارت والدی جای خود را به استثمار و کشیک همه جانبه نوجوان می‌دهد و منظور ما هم همین نظارت افراطی و پارانوئیدی است. همان طور که در سطوح بالا عنوان شد یکی دیگر از شوندهای بارز در تضعیف قوای جسمی میل به تنهایی شدید و عزلت‌گزینی نامحدود است. پژوهش‌های علمی به این نتیجه رسیده‌اند میل به تنهایی و افراط در گوشه‌گیری موجب کاهش توانمندی حرکتی شده و باگذشت زمان سازوکار دفاعی بدن را با رخوت و مشکل مواجه می‌کند، هرچند فقدان هر نوع رابطه دوستی‌نیز بر پیچیدگی مشکل خواهد افزود. پژوهش‌های دامنه‌دار در حوزه روانشناسی اجتماعی و فیزیولوژیک ثابت کرده، نداشتن داد و ستد فردی به شکلی بارز بر ساز و کار توازن درونی و حفظ هماهنگی‌های بین عضوی تأثیر مخربی خواهد داشت. اوج بدبیاری‌های ناشی از انزوا، تنها به سطوح جسمی ختم نمی‌شود بلکه در ادامه جریان تخریبی خود موجب بروز تظاهرات روانی نیز می‌شود که نخستین نشانه آن فکر کردن بی‌دلیل و بدون هدف است که در غالب موارد دارای مضامین بدبینانه و حاکی از مرگ، از دست دادن، خیانت و از این دست است. این افکار در حالی که نتیجه عملی نخواهد داشت اما به مرور سازوکار روانشناختی فرد را تضعیف کرده و از قابلیت‌ها و انعطاف وی خواهند کاست.
یکی دیگر از شوندهای مهم در کاهش قوای عمومی بدن، رخدادهای دوران کودکی و بواقع داستان پرورش و تربیت افراد است. در این بین وابستگی نوجوان به برنامه‌های بی‌محتوای برخی سریال‌های تلویزیونی که فاقد هر گونه معنای آموزشی و پرورشی هستند نیز در ایجاد احساس ناتوانی و رخوت جسمی و روحی بی‌تأثیر نیست. این دسته از رخدادهای سمعی و بصری برنظام روحی و روانی دختران بیش از گروه‌های دیگر مؤثر است. در این بین و در سلسله موارد مؤثر بر ناتوانی عمومی بدن لازم است به اهمیت بهداشت جنسی نیز اشاره کرد. پژوهش های دامنه‌دار در گروه‌های سنی ۳۰ و ۴۰ سال این حقیقت غیرقابل انکار را به اثبات رسانده است که هر نوع بی‌توجهی و رعایت نکردن موازین بهداشت می‌تواند در این گروه‌های سنی آثار جسمی و روانی غیرقابل جبرانی را بر جای بگذارد و بر سلسله اعصاب پیرامونی و مرکزی مخرب باشد.
تلاش پژوهشگران از طرح‌شوند‌های مؤثر بر کاهش توانایی عمومی بدن تنها اشاره به این حقیقت غیرقابل انکار دارد که برای ابتلا به بیماری کمبود خون یا کاهش ویتامین ها صرفاً لازم نیست که خود را از برخی مواد مغذی محروم کنیم یا این که حتماً به یک نارسایی ژنتیکی مبتلا باشیم بلکه هرکدام از موارد ذکرشده از میل به عزلت گزینی افراطی تا دیدن بی‌وقفه برنامه‌های تلویزیونی یاکامپیوتری می‌توانند در ایجاد و تشدید این قبیل امراض تأثیر غیرقابل جبرانی داشته باشند.
● پیشنهادها
خواسته‌های بدیهی خودت را عملی‌ساز بدون آنکه نیاز به آزردن دیگران باشد.
فراموش نکن که ساختار درونی تو از دو بخش زیستی و روانی تشکیل یافته است. به گفته‌ای روشن‌تر مفهوم واقعی زندگی تو در ایجاد توازن بین خواسته‌های زیستی و روانی است که امکان‌پذیر شده و طعم لذت‌بخش زندگی نیز در درک این هماهنگی است.
نیازی نیست برای طبیعی بودن یا طبیعی نشان دادن خود دائم در حال تلاش باشی، فقط کافی است خودت باشی. برای نمونه هیچ احتیاج نیست به خاطر جلب‌توجه دیگران خودت را در قعر تنهایی‌هایت پنهان کنی تا شاید جلوه‌ای از محجوب‌بودن را به تصویر بکشی. تجارب بین فردی، آگاهمان کرده است که هر نوع فرورفتگی در درون که شوندی برایش نتوان برشمرد موجب کاهش و تضعیف نیروهای حیاتی فرد می‌شود. بنابر این سعی کن حد خودت را همیشه دانسته و فراتر از ظرفیتت اقدام نکنی.
به محض مواجهه با هر احساسی که ناشی از ناتوانی قوای روانی و جسمی است، شتابان با آن برخورد کرده و در گیر و واگیر بررسی اسباب حقیقی و زمینه‌ساز آن، تلاش کن تا با ارزیابی دقیق بتوانی از کاستی‌های احتمالی جلوگیری کنی. بهتر است از الگوی تغذیه و رفتار زندگی اجتماعی‌ات شروع کنی. حتماً ردپای یک عادت بد را خواهی یافت.
به نحوه زندگی دیگران چه افراد و چه کشورهای دیگر با حسرت نگاه نکن و به تبع آن حس عصبیت و سرخوردگی را در خود باعث نشو. فراموش نکن هرکدام از ما می‌توانیم بانی یک زندگی نیک برای خود، دیگران و کشورمان باشیم. چقدر احمقانه است که فردی شب تا بامداد زمان خود را صرف فکر کردن در مورد امکانات و توفیقات دیگران کند. اگر بدانی تنها با فعالیت خود در هر سطحی می‌توانی برای کشور، دین و تمام اعضای انسانی مفید باشی، هیچگاه عمر محدودت را ظالمانه از دست نمی‌دادی. با دیدن هر فیلم یا سریال بی‌جهت هیجان زده و عصبی نشو. باور هر صحنه‌ای بیانگر میزان ظرفیت و منطق‌پذیری توست. اکثر فیلم‌ها جنبه تجاری و هیجانی دارند و غالب سازندگان به دنبال منافع معین مالی هستند. به همین دلیل به جای توجه به رشد اندیشه‌های حقیقی تنها به دنبال ایجاد هیجان در غالب صحنه‌های غیرحقیقی هستند. تصاویری غیرواقعی از زندگی که متاسفانه بسیار سطحی و زودگذرند. بنابراین تنها به آرامش روحی خود بیندیش و از فیلم‌ها و موسیقی‌های مخرب پرهیز کن.

ترجمه:‌دکتر مهدی کرمی
روانشناس و استاد دانشگاه
نوشته: پروفسور شین- ددیف

منبع : روزنامه ایران