«احضارشدگان»، سر درگمی بیننده و اهداف مبهم

احضارشدگان از فیلم هایی می باشد که این روزها در ویدئوکلوپ موجود می باشد و فضای آن را متحول ساخته است.
از آن جایی که چندی است با دنیای طنز و کمدی در عرصه تصویر مواجه هستیم، تغییر ژانر و فیلمی با گونه ای متفاوت یکی از دلخوشی های اساسی و متنوع ویدئوکلوپ ها خواهد بود.
اما در هر صورت بدون مقدمه یا با مقدمه قصد داریم شما را دعوت به دیدن فیلمی کنیم که هیچ تعریفی از سینمای هدفمند نداشته و صرفا ساخته شده است.بر خلاف برخی تصورات که فیلم سینمایی «احضارشدگان» را به سینمای وحشت منسوب کرده اند، به نظر می رسد این فیلم تا حد زیادی (به خصوص از لحاظ داستان و فیلم نامه) به تداخل های عینی و ذهنی می پردازد.
این فیلم ظاهری پیچیده داشته، اما در متن و باطن حرفی برای گفتن ندارد و استوار بر داشته هایی سهل الوصول و سطحی می باشد که بارها و بارها مطرح شده است.در «احضار شدگان» نه خبری از ایده های روان شناسانه است و نه ساختاری محکم و منسجم.داستان در مورد آدمی می باشد که قرص روان گردان زیاد مصرف کرده و به توهم می رود و کابوس های آشفته می بیند، آخر کار هم به هوش می آید و متحول می شود.
روند کار «احضارشدگان» به زبان خودمانی یک جور سر کار گذاشتن تماشاگر است، بدون آن که خبری از داستانی ماجرایی یا ساختاری غافلگیر کننده باشد.این که در کل فیلم را به خواب و کابوس های ترسناک کسی اختصاص دهیم و سپس در نهایت بگوییم این تصاویر و موقعیت های وحشتناک همگی خواب بوده، امری است که نه تنها بیننده و مخاطب را به سخره می گیرد، بلکه ساختار فیلم را نیز زیر سوال می برد.
سینمایی «احضار شدگان» به علت به هم ریختگی های روایی و تکرار موقعیت های مشابه به طرق مختلف شبیه داستانی می شود که فرجامی شعاری و اخلاقی دارد؛ اما پیام اخلاقی فیلم نیز دچار چالشی اساسی و حتمی است که جایی برای بخشش و گذشتن از عیوب دیگر نگذاشته است.
رمز و رازهای این فیلم بر خلاف ظاهر پیچیده ای که دارد چنان توخالی و بی محتوا ست که بیننده را منزجر می کند؛ نمونه بارز و مصداق آشکار این مطلب: آن دختر بچه است که اولش با موهای پریشان روی چهره اش در تاریکی قرار می گیرد(چیزی شبیه به شمایل زنان در فیلم های دلهره آور ژاپنی(کینه) و از چهره زشت خود و این که هرگز نباید کسی به او بنگرد، صحبت می کند؛ اما چند سکانس بعد چهره او را (در حالی که زشت نیست) در روشنایی می بینیم که دارد می گرید و فلسفه آن پنهان سازی و رمز آلودی نخستین تا پایان فیلم مشخص نمی شود و حکایت بر ملا شدن یک باره دختر نیز توجیه نمی شود.
تا این جای فیلم به این نتیجه می رسیم که عوامل محترم«احضارشدگان» سعی دارند با خلق موقعیت های پوشالی و بی اساس بیننده را بترسانند تا جایی که فیلم را بیشتر به عکس های وحشت آوری که هیچ پشتوانه ای نداشته و هیچ تصویرسازی در ذهن بیننده ایجاد نمی کند بدل ساخته تا فیلمی که برای تمام موقعیت هایش دلیل و منطق داشته باشد.
فیلم نامه آشفته و بی سر و ته فیلم از دیگر ایرادهای عمده فیلم است که جریان آن را دچار سر درگمی و از هم پاشیدگی فاحش و قابل توجهی کرده است.
وقتی قرار است در فیلمی از مضرات مصرف ماده مخدر جدیدی سخن به میان آید، تحقیق و پژوهش در باب عوارض و تاثیرات منفی آن ماده بر ذهن و بدن مصرف کننده امری بدیهی و ضروری می باشد که جایش در سینمایی «احضارشدگان» کاملا خالی بود، به صورتی که فیلم را به تصاویر تخیلی و اصولی غیر واقعی بدل کرده است.
و اما بازی های فیلم، گویا کارگردان از پرسوناژ عصبی و پرخاشگر «شهرام حقیقت دوست» در فیلم های دیگر خیلی خوشش آمده و از او خواسته تا همان کاراکتر جا افتاده و تکراری را در «احضارشدگان» بازسازی کند.
گویا از حقیقت دوست (که سوابق قابل دفاعی در تئاتر دارد) خواسته شده تا مقابل دوربین، مردمک چشم هایش را گشاد کند، رگ گردنش را متورم سازد و جلوی دوربین داد و فریاد راه بیندازد، به این ترتیب می رسیم به یک کاراکتر برونگرا و عصبی که حتما رضایت کارگردان را با این شیوه بازی جلب می کند.«زیبا بروفه» نقش اول زن این فیلم را بر عهده دارد که در عمل هیچ کنش قابل توجهی را ارائه نمی دهد.بروفه بازیگری است که در تمام سال های فعالیت خود، کمترین تغییری نکرده است.
او در این فیلم نیز بی روح و فاقد هر گونه اوج و فرودی، دیالوگ ها را از بر کرده است، بی آن که مهم ترین حسی در مخاطب ایجاد کند.
دیگر بازیگر اصلی فیلم «مهدی سلوکی» است که ظاهرا انتظاری نمی توان از او داشت، «مهدی سلوکی» در سریال «نرگس» بهترین حضور حرفه ای خود را داشته است، اما به طور کلی نمی توان او را به عنوان یک بازیگر توانمند و حتی تاثیرگذار دانست.یکی از جالب ترین نکته های «احضار شدگان» تناقضی است که در پیام اخلاقی اش وجود دارد.
عملا در اثر توهم ناشی از مصرف مواد مخدر روانی، چیزهایی در کابوس می بیند که در واقع باعث تنبیه و بیداری اش می شود و او را پس از به هوش آمدن به سوی پاک زیستن سوق می دهد.
به عبارت دیگر این آدم علاف و خوش گذران، با مخدرات است که به عمق وجود خویش پی می برد و بعد آدم حسابی می شود.به هر حال زمانی که می خواهیم از فیلمی این چنین نتیجه ای با مسما و پر ارزش استخراج کنیم حاصل کار بهتر از این هم در نمی آید.«آرش معیریان» نتیجه اخلاقی فیلم را از بطن فساد و فنا استخراج کرده است، به تعبیری اساسی ترین موقعیت منفی فیلم را خواستگاه نتیجه مثبت و پیام کلی فیلم قرار داده است.به نظرشما این نقص فیلم نیست؟جالب است بدانید این فیلم با جمله مشهوری که به صورت توصیه در آگهی های تبلیغاتی فیلم آمده سعی در جلب مخاطب و بیننده داشته است.در تبلیغات تماشاگران بالای چهل و پنج سال(!!!) به دلیل وجود صحنه های دلهره آور در فیلم!!! از تماشای آن منع شده اند.این توصیه تبلیغاتی بعد از دیدن فیلم به یکی از بی ربط ترین تبلیغات بدل شده و بیشتر به شوخی و لطیفه ای می ماند که قصد دارد مانند محتوای فیلم بیننده را به دیدن مضامینی پوشالی ترغیب کند.
در هر صورت با دیدن این فیلم به این نتیجه می رسیم که «آرش معیریان» مرد سینمایی وحشت نیست و بهتر است همان سینمای کمدی را دریابد.
سینمایی «کما» یکی از فیلم های پر مخاطب و ساخته «آرش معیریان» می باشد که شکلی جدید از طنز را ارائه داده است.مطمئنا شما هم در پایان دیدن این فیلم دچار چندگانگی خواهید شد، زیرا به طور کلی «احضار شدگان» تکلیفش مشخص نیست، که آیا می خواهد فیلمی در ژانر وحشت باشد؟ (البته از نوع سطحی و غیر قابل قیاسش».
آیا قرار است به عنوان یک درام اجتماعی بازتابنده بخشی از معضلات گریبان گیر نسل جوان باشد؟(به چه پشتوانه و با چه ماجرایی).
قرار است با نمایش مضرات مصرف مواد مخدر شیمیایی جوانان را از روی آوردن به این مواد روان گردان بر حذر دارد؟(با چه اطلاعات و پژوهش های علمی) فیلم «احضار شدگان» هیچ کدام از این ها نیست، اما مدعی همه موارد می باشد، به تعبیری نوعی سر درگمی در فیلم سینمایی«احضار شدگان» بیداد می کند.
● خلاصه داستان:
پلیس عده ای را به جرم شرکت در یک اکس پارتی شبانه دستگیر می کند و از صاحبخانه، عماد که مدیر شرکتی روبه ور شکستگی است، توضیح می خواهد.
سپس جسد عماد همراه با جسد برادرش امید، نامزدش ژیلا و زن برادرش افسون در سرد خانه دیده می شوند و صدای عماد که می گوید همه شان مرده اند و آن چه از این پس شکل می گیرد مربوط به جهان مردگان است.به منزل عماد تلفن زده می شود و از آمدن طلبکارها به شرکت خبر می دهند.
عماد به شرکت می آید و با دادن کمی پول فرصت بیشتری برای پرداخت بدهی هایش می گیرد.سپس همراه ژیلا به ویلای امید، که طبق وصیت پدرشان تمام ارث و میراث به او رسیده می رود و سهمش را طلب می کند.عماد نیمه شب از نجوای امید و ژیلا در می یابد که ژیلا از طرف امید مامور شده تا به عنوان نامزد او با مواد روان گردان هلاکش کند.افسون هم به عماد هشدار می دهد که امید در پی نابودی همه است.همان شب عماد در باغ خانه دختر خردسالی را که مدعی است برادر زاده اوست و امید و افسون پنهانش کرده اند می بیند صبح فردا امید، بدهی های عماد را از محل حق الارث او صاف می کند و سپس پنهانی به ژیلا مواد روان گردان می دهد تا با آن ها عماد را بکشد.غروب، عماد ژیلا را غافل گیر می کند و از او اعتراف می گیرد که مامور امید بوده است.
آن دو، شب دوباره به منزل امید می روند و سپس چند حالت پیش می آید.در حالت اول امید غذایی را که عماد و افسون با همکاری یکدیگر مسموم کرده اند می خورد و می میرد.در حالت دوم امید و افسون با همکاری هم عماد را مسموم می کنند.در حالت سوم امید به عماد می گوید آن دختر بچه در واقع خواهر ناتنی شان است و امیر حبسش کرده تا در ارث و میراث ادعایی نداشته باشد.افسون به امید چاقو می دهد تا با آن عماد را که حالا از موضوع دختر بچه آگاه شده بکشد.
اما پس از درگیری امید خودش با چاقو کشته می شود و پس از او افسون هم با تفنگ کشته می شود.عماد با این که خودش را قاتل می پندارد، دختر بچه را می بیند که با دست خونی مدعی است او مرتکب قتل این دو نفر شده است.
عماد با حمله به ژیلا که در حال فرار است، باعث مرگ او هم می شود و در وسط جاده به زمین می افتد، در سردخانه جنازه عماد را از کشو بیرون می کشند و به منشی شرکت که بر سر جسد حاضر شده علت مرگ را ایست قلبی ناشی از مصرف زیاد مواد توهم زا اعلام می کنند.عماد حالا روی تخت بیمارستان است و پس از دیدن رویای دختربچه که به بیداری دعوتش می کند، از کما بیرون می آید و می فهمد تمام آن چه تا به حال دیده، توهم های ناشی از قرص های روان گردان بوده است.عماد توبه می کند و در کنار دیگر اعضای خانواده زندگی سالمی را در پیش می گیرد.... و اما نتیجه گیری کلی: اصلا نگران نباشید احضار شدگان شما را نمی ترساند، شما را هیجان زده نمی کند.اصلا خوشحال نباشید احضارشدگان باعث متنبه شدن شما یا فرزندانتان نمی شود شما را مستفیض نمی سازد و شما را کمک نمی کند.این فیلم تکلیف و هدف مشخصی را دنبال نمی کند، حادثه ای نیست، ترس ندارد و پیام اخلاقی اش کاملا لو رفته می باشد.

منبع : روزنامه خراسان