سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

چارچوبی برای تحلیل لبنان امروز


چارچوبی برای تحلیل لبنان امروز
سوم تیرماه روز انتخاب رئیس پارلمان جدید لبنان بود که براساس یک سنت تاریخی که در حکم قانون اساسی است، کاندیدای شیعیان- نبیه بری- انتخاب می شود، او از سال ۱۳۵۹ تاکنون بر کرسی ریاست مجلس تکیه زده است.
با تشکیل مجلس جدید دولت جدید لبنان نیز به زودی معرفی خواهد شد. براساس سنت تاریخی لبنان رئیس فراکسیون سنی باید کاندیدای نخست وزیری را به رئیس جمهور معرفی کند تا او کاندیدای مزبور را برای اخذ رأی اعتماد به پارلمان معرفی کند. کاندیدای معرفی شده باید دو سوم آراء ۱۲۸ نماینده مجلس را به دست آورد و این در حالی است که اهل سنت کمتر از یک چهارم پارلمان را در اختیار دارد. براساس خبرها و رایزنی ها سعدالدین حریری نماینده بیروت غربی بعنوان نخست وزیر معرفی می شود.
در این بین تحلیل شرایط لبنان و روندی که به تشکیل مجلس و دولت کنونی منجر گردید از اهمیت فراوانی برخوردار است. انتخابات لبنان براساس یک تقسیم بندی میان طوایف و مذاهب شکل گرفته است در این میان مسیحی ها که حداکثر ۲۸ درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند ۵۰ درصد کرسی های مجلس را در اختیار دارند و در میان آنان مارونی ها- از ۶۸ کرسی مسیحی ها- نزدیک به ۵۰ کرسی را تصاحب می کنند و ۱۸ کرسی هم به ارتدوکس ها، ارمن ارتدوکس ها و کاتولیک ها تعلق می گیرد سهم ۶۴ کرسی مسلمانان میان سه طایفه سنی، شیعه و دروز تقسیم شده است به گونه ای که ۵۴ کرسی بطور مساوی میان شیعیان و سنی ها و ۱۰ کرسی هم به دروزها تعلق می گیرد این در حالی است که ۳۵ درصد جمعیت لبنان را شیعیان تشکیل داده و سهم اهل سنت و دروزها به ترتیب حدود ۲۵ و ۱۰ درصد می باشد. براین اساس انتخابات لبنان براساس هر نفر یک رأی شکل نمی گیرد بلکه براساس سهم مذهبی توزیع می گردد یعنی شیعیان هر تعداد و درصد از جمعیت لبنان را که تشکیل دهند ۲۷ نماینده در مجلس خواهند داشت. به همین دلیل در بسیاری از حوزه های انتخابیه عملاً رقابت وجود ندارد.
در انتخابات اخیر لبنان تکلیف ۹۷ کرسی مجلس از قبل مشخص بود و رقابت تنها برای تصاحب ۳۱ کرسی در جریان بود و دو جناح ۸ و ۱۴ مارس می توانستند در این تعداد از کرسی ها رقابت نمایند. براساس نتایج انتخاباتی از ۲۵ حوزه انتخاباتی، گروه ۸ مارس-هواداران مقاومت- در حوزه های کروان، بعبدا، جبیل، بعلبک و هرمل، مرجعیون و حاصبیا، جزین، نبطیه، زهرانی، صور، بنت جبیل و زغرتا- یعنی ۱۱ حوزه- به پیروزی مطلق رسیدند و در عین حال نیمی از ۴ نماینده بیروت دوم، ۶ نفر از ۸ نماینده متن و یک نفر از ۵ نماینده عالیه را به خود اختصاص داده است یعنی در سه حوزه از ۱۷ نماینده ۹ نماینده را در اختیار دارد که بطور کلی می توان گفت در ۱۳ حوزه از ۲۵ حوزه ۸ مارس حاکم است و این در حالی است که گروه ۱۴ مارس نیز در حوزه های بیروت اول، بیروت سوم، شوف، زحله، بقاءغربی و راشیا، عکار، صیدا، منیه و ضنیه، الکوره، بشری، طرابلس و البترون - یعنی ۱۲ حوزه- به پیروزی مطلق رسیده و نیمی از ۴ کرسی بیروت دوم، دو کرسی از ۸ کرسی متن و ۴ کرسی از ۵ کرسی عالیه را از آن خود کرده است یعنی اگر به حوزه های انتخابیه نگاهی بیاندازیم درمی یابیم که بیش از نیمی از حوزه های انتخابیه در اختیار گروه ۸ مارس قرار دارد.
نکته جالب توجه در این انتخابات این است که سرجمع آراء نمایندگان گروه ۸ مارس از سرجمع آراء نمایندگان گروه ۱۴ مارس بیشتر است به گونه ای که هر کاندیدای گروه ۱۴ مارس در ۵ حوزه انتخابیه زیر ۲۰ هزار رأی داشته است و این در حالی است که سهم گروه ۸ مارس از آراء زیر ۲۰ هزار فقط ۲ حوزه می باشد. در عین حال هر کاندیدای گروه ۸ مارس در ۸ حوزه بالای ۴۵ هزار رأی را کسب کرده است و در همان حال هر ۸ کاندیدای هوادار مقاومت در حوزه بعلبک و هرمل بطور میانگین ۷۰۰/۴ ۱۰ رأی را کسب کرده اند در حالیکه بالاترین نصاب رأی گروه مقابل در حوزه بیروت سوم تنها ۳۰۰/۷۸ رای است.
براین اساس کاملاً واضح است که اگر انتخابات بر مبنای هر شهروند یک رأی یا بر مبنای -مثلاً- هر ۳۰ هزار شهروند یک نماینده برگزار می شد گروه مقاومت قادر بود نزدیک به ۷۰ درصد از کرسی های مجلس لبنان را در اختیار بگیرد.
نکته مهم دیگر کاستی هایی است که در ضلع مسیحی مقاومت دیده می شود. در جریان مقاومت دو حزب آزاد ملی به رهبری میشل عون و حزب المرده به رهبری سلیمان فرنجیه بعنوان ضلع مسیحی در مقابل دو حزب مسیحی دیگر- کتائب به رهبری امین جمیل و قوات لبنانی به رهبری سمیر جعجع- قرار دارد براساس پیش بینی های قبلی عون و فرنجیه حداقل، ۳ کرسی از ۶۴ کرسی مسیحی ها را به دست می آورند ولی این در عمل اتفاق نیفتاد و سهم آنان از ۲۲کرسی فراتر نرفت. در این میان اقدام میشل سلیمان رئیس جمهور مارونی به راه اندازی لیست مجزا تاثیر زیادی بر کاهش سهمیه هواداران مسیحی مقاومت گذاشت چرا که سلیمان خود متحد طبیعی مقاومت به حساب می آمد و در جامعه مسیحی لبنان نقطه مقابل جمیل و جعجع خوانده می شد. سلیمان البته نتوانست حتی یک کرسی را بدست آورد ولی با کاستن از آرای کاندیداهای عون ناخواسته سبب راهیابی کاندیداهای کتائب و قوات لبنانی به مجلس شد.
در این انتخابات مقاومت نتوانست بیش از ۲ کرسی از سهمیه اهل سنت را بدست آورد که این موضوع دو دلیل اساسی داشت. از یک سو شخصیت های سنی هوادار مقاومت- نظیر عمر کرامی، سلیم الحوص و نجیب میقاتی- نتوانستند ائتلافی میان خود و گروههای مسیحی به وجود آورند و حتی در حوزه طرابلس به چند کرسی دست یابند از سوی دیگر گروه المستقبل وابسته به سعدالدین حریری تبلیغات فراوانی را علیه هم پیمانان سنی و شیعه به راه انداخت و به دعوای انتخاباتی رنگ غلیظ مذهبی زد. در همان حال او با اعزام بخشی از لبنانی های هوادار خود که در خارج از کشور به سر می بردند تلاش کرد تا ترکیب آرای سنی های هوادار مقاومت را به هم بزند. این دو مسئله آرای مقاومت را در حوزه اهل سنت تحت تاثیر قرار داد.
نکته دیگری که در این میان وجود دارد نگاه حزب الله به دولت و مجلس است. سیدحسن نصرالله هیچگاه از منظر دولت و مجلس به سیاست ننگریسته است. از نظر او کمیت چندان اهمیت ندارد چرا که در برابر کیفیت رنگ می بازد. او طی سالهای گذشته بارها تاکید کرده است که: «اگر سران عرب جمع شوند و حکومت بر امت عربی را به من پیشنهاد کنند، نخواهم پذیرفت چرا که من قدرت را برای انجام وظیفه می خواهم نه برای آنکه از طریق آن برای خود موقعیتی دست و پا کنم.»
نصرالله و یاران او معتقدند اشتغال زیادی آنان به کار دولت و مجلس، آنان را از رهبری مقاومت مردمی باز می دارد و ارتش رژیم صهیونیستی را علیه لبنان تشجیع می کند. بر این اساس او دولت و مجلس را نه ظرف مقاومت بلکه موقعیتی می داند که باید بر آن تاثیر گذاشت تا تبدیل به مانعی بر سر راه مقاومت نشود. از این رو سیدحسن نصرالله در پایان جنگ ۳۳روزه اعلام کرد که تنها به در اختیار گرفتن «ثلث ضامن» در دولت- یعنی ثلث بعلاوه یک کرسی- راضی است و این چیزی است که او اینک نیز بر آن پای می فشرد و در دسترس او قرار دارد. سید حدود دو ماه پیش زمانی که همه می گفتند اکثریت پارلمانی لبنان به هواداران مقاومت تعلق خواهد گرفت با صراحت می گفت لبنان جایی نیست که بتوان در آن یک دولت قدرتمند را به وجود آورد چرا که ساختار طایفه ای و مذهبی در عمل اجازه چنین چیزی را نمی دهد. از این رو او در انتخاب میان به دست گرفتن دولت و مقاومت، دومی را انتخاب کرده است. به همین علت، لبنان در عرصه دولت کوچکترین و ضعیف ترین دولت عربی است ولی در عرصه مقاومت بزرگترین و موثرترین نیروی عربی به حساب می آید.
سعدالله زارعی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید