شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


روند مصرف گرایی در جامعه چگونه است


سیل خروشان تبلیغات کالاهای مصرفی در سال های اخیر در کلان شهرهای کشورمان دامنه بسیار وسیعی را به خود اختصاص داده و حتی اتوبوس های عمومی، پل های عابر پیاده، زیرگذرها و... نیز از این سیل خروشان در امان نمانده اند.
در و دیوارهای شهر را که می نگرید تبلیغات همه رنگ از سر و کولش می بارد، اگر تا دیروز قیافه و ترکیب شهر به شیوه ای بود که شما را به آرامش فرامی خواند و تمامی خیابان ها و ساختمان هایش ترکیبی یکنواخت، متعادل و زیبا داشت، امروز اما در و دیوارهای شهر را تبلیغات فراگرفته و زیبایی خیابان ها و خانه ها در پشت پرده پلاکاردهای تبلیغاتی کاملاً محو شده است.
تبلیغات رنگارنگی که هرکدام با شیوه ای جدید شما را به دنیایی از مصرف زدگی و تجمل گرایی دعوت می کند، حتی برخی از شرکت های تولیدی گوی سبقت را ازرقبای خود ربوده اند و با اعلام اینکه «خرید یک کالا متضمن خرید رایگان کالاهای دیگر خواهد بود» هیاهو و جارو جنجال به راه انداخته اند و هر روز به شگردهای تازه ای برای جلب مشتری پناه می برند.
سیل خروشان تبلیغات کالاهای مصرفی در سال های اخیر در کلان شهرهای کشورمان دامنه بسیار وسیعی را به خود اختصاص داده و حتی اتوبوس های عمومی، پل های عابر پیاده، زیرگذرها و... نیز از این سیل خروشان در امان نمانده اند. تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، مطبوعات، نقاشی دیوارهای کوتاه و بلند، پلاکارد در اندازه های مختلف، بروشور، کارت و... ازجمله ابزارهای مهم تبلیغات هستند، تبلیغاتی که این روزها فرم و قیافه شهرها را باب میل خود طراحی می کنند و در آشفته بازاری رقابتی برای جلب مشتری به هر حیله و نیرنگی پناه می برند. اما سؤال اساسی اینجاست که چرا تمامی تبلیغاتی که وجود دارد به نوعی مردم را به سمت دنیای مصرف زدگی تشویق و هدایت می کند و از آنها می خواهد تابه مصرف فلان کالای وارداتی یا تولیدی داخل بپردازند، و به راستی حرکت به سمت مصرف زدگی و رواج دامنه تجمل گرایی در جامعه روبه رشد کنونی چه زیان هایی را متوجه کشورمان خواهد کرد و تبعات این مسئله در درازمدت چه خواهد بود؟
● کیفیت فدای کمیت
امروز با این واقعیت انکارناپذیر روبرو هستیم که کیفیت کالاهای مصرفی در قیل و قال تبلیغات کاذب شرکت ها فدای کمیت شده است. از یک طرف بسیاری از کالاهای وارداتی به کشورمان- که معمولاً تولیدی از کشورهای چین و کره هستند- با نازلترین کیفیت وارد کشور می شوند، ازطرف دیگر هم همین تبلیغات کاذب مردم را در انتخاب کالای مرغوب موردپسندشان سردرگم می کند. محمد فرامرزی، یکی از فروشندگان گوشی تلفن همراه در خیابان جمهوری به آشفته بازار گوشی های ساخت چین و کره اشاره می کند و می گوید: «تبلیغات این شرکت ها بسیار وسیع است اما در مقایسه با هجم تبلیغات، کالاهای مذکور کیفیت لازم را ندارند، مثلا یک شرکت معتبر تولید گوشی تلفن همراه که تبلیغات بسیار گسترده ای برای فروش بیشتر به راه انداخته، به همان اندازه که تبلیغاتش وسیع است، کالای تولیدی اش کیفیت ندارد.»
وی می گوید: «به عنوان مثال از یک مدل گوشی با یک نام و عنوان، چند کشور در آسیای شرقی مبادرت به تولید آن کرده اند و هر کدام به تبلیغات خود می پردازند، حال در هیاهوی این تبلیغ، مشتری سرگردان است و نمی داند فلان گوشی مورد نظرش را با آرم ساخت کره بخرد یا فنلاند، و یا تشخیص اجناس ژاپنی با چینی و کره ای بسیار مشکل است.»
«اکبر رستگاری» از فروشندگان سیم کارت تلفن همراه در پاساژ علاءالدین خیابان جمهوری نیز در پاسخ به سؤالم به تبلیغات کاذب اشاره می کند و می گوید: «متأسفانه هر روز شاهد تبلیغات همه جوره ای هستیم که مردم را به خرید بیشتر تشویق می کند که در بلند مدت چنین روندی به زیان جامعه تمام خواهد شد.»
این فروشنده می گوید: «امروز تبلیغات سیم کارت های تلفن همراه آنچنان گسترده شده که یکی از همین شرکت ها گفته است در عوض خرید یک سیم کارت، سیم کارت دیگری بدون قید قرعه جایزه خواهد داد! این در حالی است که سیم کارت های تولیدی همین شرکت هیچگونه کیفیت آنتن دهی مناسب ندارد و اغلب مردم از محصولات آن ناراضی و گلایه مندند.»
«میرزاپور» یکی از کارمندان دولت که برای خرید سیم کارت تلفن همراه به خیابان جمهوری آمده معتقد است بسیاری از تبلیغات موجود کاذب است و باید دولت با اعمال کارهای کارشناسی شده به کنترل و مهار آنها بپردازد.
وی می گوید: «در میان شرکت های تولیدی سیم کارت تلفن همراه، یکی از شرکت ها از تبلیغات و هیاهوی بیشتری برخوردار است و با بهره گیری از شگردهای روانشناختی تأثیر در مخاطب عام می کوشد محصول بی کیفیت و نامرغوب خود را به مردم قالب کند، شرکت مذکور به جای اینکه به فکر بالابردن کیفیت خدمات دهی سیم کارت تولیدی خود باشد متأسفانه هر روز در حال بالابردن سطح تبلیغات در رسانه ها و در و دیوار شهر است.»
● هجوم تبلیغات کالاهای مصرفی در کشورمان
به گونه ای است که هدایت و کنترل نیازها و خواسته های افکار عمومی را در چنبره خود دارند، و اگر نظارتی بر شیوه های تبلیغی برخی شرکت های تولیدی صورت نگیرد چه بسا سلیقه های مردم را همین تبلیغات کاذب به ناکجاآباد بکشانند!
امروز بسیاری از مردم کشورمان از اجناس خریداری شده مصرفی که تبلیغات گسترده ای را پشت سرخود دارند رضایت چندانی ندارند اما شرکت های تولیدی و واردکنندگان چنین کالاهای نامرغوبی از محصول خود کاملا احساس رضایت می کنند!
«رضا ملکشاهی» کارشناس مسائل اجتماعی در گفتگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «بسیاری از شرکت های تولیدی داخلی و شرکت هایی که به واردات کالاهای خارجی می پردازند به فکر سود بیشتر هستند تا کیفیت محصول، از همین رو مردم باید به این نکته توجه کنند که هر کالایی باید از مرغوبیت و استانداردهای لازم برخوردار باشد و هیچگاه تبلیغات بازگوکننده مرغوبیت واقعی اجناس نیست.»
این کارشناس مسائل اجتماعی رواج مصرف زدگی را به زیان جامعه می داند و می گوید: «مصرف زدگی به تجمل گرایی دامن می زند و سبب گسترش زرق و برق های کاذب در زندگی می شود، امروز اگر دقت کرده باشید بسیاری از خانواده ها تحت تاثیر تبلیغات کاذب خود را گرفتار تجمل گرایی های افراطی کرده اند و به خرید کالاهایی می پردازند که چندان به آنها نیازی ندارند، ادامه وگسترش این روند جامعه اسلامی ما را به بیماری مصرف زدگی گرفتار خواهد کرد که خود مصرف زدگی تبعات و زیرشاخه های وسیعتری از جمله تجمل گرایی، ایجاد شکاف طبقاتی و چشم و هم چشمی را شامل می شود.»
وی در ادامه می گوید: «تجمل گرایی سبب می گردد تا فرهنگ مادیت جایگزین معنویت شود، یعنی در دنیای تجمل گرایی آن چنان که انسان به وجود وسایلات غیرضروری و تجملی زندگی در این جهان بها و اعتبار می دهد، نیمی از آن را به فکر معنویت نیست و اصولا در چنین دنیایی همه چیز تجملی است و از عمق و معنای خاصی برخوردار نیست.»
یک کارشناس امور فرهنگی نیز معتقد است که باید تبلیغات کالاهای مصرفی نظام مند شوند و به شیوه ای هدایت گردند تا به جامعه آسیبی وارد نسازد.
وی خاطر نشان می کند: «گویا در جامعه کنونی ما تبلیغات کالاهای موجود از هیچ قاعده و قانونی تبعیت نمی کند و هر شرکتی با شگردهایی خاص به فریب مردم می پردازند، این در حالی است که تبلیغات نباید آدرس غلطی برای مخاطب و وسیله ای برای فریب مشتری باشد.»
● زیرشاخه های مصرف زدگی
از جمله پیامدهای مصرف زدگی که جامعه را به سمت فقرروانی و آسیب های دیگر اجتماعی به پیش می برد، تجمل گرایی است.
حجت الاسلام رضاییان، کارشناس امور خانواده زندگی انسان را به سه بخش، زندگی ضروری، رفاهی و تجملی تقسیم می کند و معتقد است که در زندگی ضروری، انسان به دنبال تامین نیازهای اولیه و ضروری است و تامین خوراک و پوشاک را سرلوحه فعالیت های اقتصادی روزانه خود قرار می دهد.
در اسلام نیز این حد از تامین معیشت برای مردم در زندگی مشترک واجب است. در زندگی رفاهی، انسان درصدد تامین رفاه بیشتر برای خانواده است و تلاش می کند امور روزمره خود را از حد ضرورت فراتر برده، خوراک و پوشاک و مسکن بهتر و بیشتری برای خانواده خود فراهم نماید. این قبیل تلاش ها نیز در دستورات اسلامی ستوده شده و از آنها به «جهاد» تعبیر شده است، یعنی در اسلام زندگی بهتر همراه با رفاه بیشتر منع نشده است.
وی درباره زندگی تجملی می گوید: «اما آنچه که جامعه را به سمت هلاکت نزدیک می کند زندگی تجملی است. مصداق روشن زندگی تجملی اسراف در مصرف است، به عنوان مثال اگر شخصی که در خانه خود دارای وسیله خوراک پزی مناسب است اما درصدد باشد که چون در منزل اقوام و خویشاوندان نوع جدیدی از این وسیله وجود دارد، وی نیز باید با فروش آن وسیله به سمساری، مدل جدید همان کالا را فراهم نماید و به چشم و هم چشمی بپردازد، این برخورد اولین گام به سمت ورطه تجمل پرستی است.»
وی می گوید:«دنیای مادی غرب با همین تفکر مصرف زدگی و تجمل گرایی به دنیای مادیت بیشتر برای کسب لذت گرفتار آمده و در این دنیا هویت ارزشی و انسانی خود را فراموش کرده و تمامی ارزش ها و کرامت های معنادار انسانی را بی معنا و پوچ قلمداد می کند، ما نیز باید مواظب باشیم در این میدان هلاکت گرفتار نشویم.»
● صادرات کالاهای مصرفی به ایران با هدف کم شدن ارز خارجی
انستیتو سیاست خاورمیانه واشنگتن، نتیجه مطالعات سال ۲۰۰۰ خود را منتشر کرده است و در آن تاکید نموده که صادرات کالاهای مصرفی به ایران باید از سرگرفته شود. چون این کار باعث کم شدن ارز خارجی موجود در ایران خواهد شد.
محمد حسن قدیری ابیانی، دکترای مدیریت استراتژیک و سفیر جمهوری اسلامی در مکزیک درباره نتیجه همین مطالعات منتشر شده واشنگتن می گوید: «ممکن است تصور شود که سیاست های فوق مربوط به دشمنی غرب با ایران در نظام جمهوری اسلامی است اما اسناد و مدارک نشانگر آن است که غرب اصولاً با ملل مسلمان خصومت داشته و سیاست خویش علیه مسلمانان را حتی در زمان رژیم های دست نشانده نیز دنبال می کرده، و برای اعمال همین سیاست ها بوده که با کودتا و هزار طرفند و توطئه دیگر، رژیم های مزدوری را بر کشورها حاکم کرده است.»
● تلاش غرب برای ترویج فرهنگ مصرف گرایی در ایران
فرهنگ مصرف زدگی و تجمل گرایی در جامعه ای که بسیار گسترده است در ادارات دولتی و غیر دولتی نیز نمود می یابد، مصرف های بی رویه در ادارات، تجمل گرایی ها و تغییر مکرر دکوراسیون ها، نشات گرفته از این فرهنگ غلط است.
آنتونی پارسونز، آخرین سفیر انگلیس در رژیم شاه که پس از ۵ سال سفارت و فقط ۵ روز قبل از فرار شاه از کشور، ایران را ترک کرد در کتاب خود تحت عنوان «غرور و سقوط» متن اظهاراتش را در سال ۱۹۷۴ میلادی- ۱۳۵۲ شمسی- خطاب به بازرگانان انگلیس و کسانی که دست اندرکار تجارت و معامله با ایران بودند، چنین به رشته تحریر درآورده است: «نخستین کاری که اینجا می کنید این است که تا می توانید کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایه گذاری کنید که برای فروش کالایتان چاره ای جز این کار نداشته باشید، اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایه گذاری کنید به میزان حداقل ممکن سرمایه گذاری کنید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود، مانند صنایع مونتاژ، که در واقع سوار کردن قطعات صادراتی انگلیس در ایران است. در این محدوده و با توجه به این نکات، من معتقدم که ایران یکی از بهترین بازارهایی است که شما می توانید برای مصرف کالاهای خود در جهان سوم پیدا کنید...»
دکتر قدیری ابیانی در تحلیل خود در این باره می گوید: «اظهارات سفیر سابق انگلیس در کتاب خاطراتش که در اوج روابط حسنه انگلیس با رژیم شاه بیان شده نشان دهنده ماهیت سیاست انگلیس نسبت به ایران و سایر ملل جهان سوم است، مسلماً توصیه مقام های انگلیسی به کسانی که مسئولیت طراحی و سازماندهی امور قانونگذاری، اقتصادی، گمرکات، تبلیغات و ... ایران را به عهده داشته اند نیز در راستای همین سیاست برای رشد مصرف گرایی در ایران بوده است.»
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از http://irnon.com
صفحه اینترنتی مرتبط: http://irnon.com/post-۳۱۶۹.aspx
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید