سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


چقدر اهل ریسک کردن هستید؟


چقدر اهل ریسک کردن هستید؟
اصولا ما انسان ها در زندگی خودمان به شکل‌های مختلفی فکر می کنیم ، تصمیم می گیریم و عمل می کنیم. ‌چیزی که باعث می شود به فکر و رفتارمان نمره خوبی بدهیم و به خودمان بگوییم "آفرین، گل کاشتی "‌؛ نتیجه مثبتی است که از اقدام خود به دست آورده ایم. برای اینکه به نتیجه قابل قبول برسیم ابتدا باید راهی پیدا کنیم. ‌انتخاب راه، یک جریان پیچیده است ولی بر اثر تکراربه نوعی برایمان عادت شده و فقط در برخی مواقع که ‌موضوع بزرگ و حساس است متوجه پیچیدگی پدیده انتخاب می شویم؛ انتخاب راه، شاید هم چاه !‌ اینکه هر کدام از ما چگونه راه خود را انتخاب می کنیم و از چه شیوه هایی در انتخاب راه کمک می گیریم به ‌عوامل مختلفی بستگی دارد. مثلا به ذهنیت ، طرز فکر و نوع نگاه ما، به شیوه تربیت در خانواده و شاید به شکل ‌مختصر و مفید بتوانیم بگوییم به "فرد و محیط پیرامونش" بستگی دارد. محیط پیرامون یعنی آنچه در اطراف ‌ماست و می‌تواند بر ما تاثیر بگذارد.
خانواده ، فامیل ، دوست و آشنا، مدرسه ، معلم ها و همکلاسی ها، محیط ‌کار، همکاران و غیره. ‌معمولا همه ما سعی می کنیم کوتاه ترین راه را انتخاب کنیم چون با این کار، هم در وقت، انرژی و هزینه صرفه ‌جویی می شود و هم سرعت ما در رسیدن به نتیجه بالاتر می رود. به مرحله مهمی رسیده ایم همان چیزی که دنیای ما به شدت درگیر آن است؛ سرعت. مانند تحولات سریع علمی ، پیشرفت های شتابان صنعتی و غیره. پس می توانیم بگوییم ‌سرعت در کارها و رسیدن به مقصد خیلی اهمیت دارد. مراحلی که در مورد آن گفتیم؛
‌۱) انتخاب هدف
‌۲) انتخاب راه
۳) پیمودن راه با سرعت
۴)‌ رسیدن به هدف.
‌ به عنوان مثال، ترافیک خیابان وحشتناک است. حسن در تاکسی پشت ترافیک و چراغ قرمز مانده . ساعت ۱۵:۴۰ ‌بعدازظهر است. ساعت ۱۶ جلسه مهمی دارد. باید به موقع خود را به جلسه برساند(هدف: به موقع در جلسه حاضر ‌شدن.) باید زودتر آماده می شد و به راه می افتاد، اما خواب دلچسب بعد از ظهر نگذاشت. راننده حوصله اش از ‌ترافیک سر رفته. حسن از او خواهش می کند از خیابان نزدیک چهار راه برود. راننده : "آقا، ورود ممنوعه"! ‌حسن : "داداش ، خواهش می‌کنم، خیلی دیرم شده. " راننده به سرعت وارد خیابان ورود ممنوع می شود (انتخاب راه.) ‌با چراغ زدن سریع خیابان را می رود (پیمودن راه با سرعت.) حسن پیاده می شود. ساعت ۱۶:۰۵ حسن در ‌اتاق جلسه است (رسیدن به هدف.) ‌در این مثال به راحتی می توان مراحل رسیدن از مقصد به هدف را مشخص کرد، همین طور عوامل موثر در ‌طی شدن مسیر از خانه تا محل جلسه را که شامل "خواب بعد از ظهر"، "اصرار حسن بر ورود ممنوع رفتن ‌راننده" و" بی حوصلگی راننده از ماندن در ترافیک" است. نکته مهمی که در تمام این مراحل نقش بازی می کند ذهنیت و هنجارهایی است که هر کدام از ما برای خودمان داریم و در انتخاب مراحل کار، فعالیت و زندگی ما نقش ‌بسیار موثری را بازی می کند که به علت درونی بودن آنها در ما، وجودشان را احساس نمی کنیم.‌
● ریشه های ذهنیت چیست؟
بخش مهمی که همیشه در انتخاب راه و رسیدن به اهداف به ما کمک می کند، ذهنیت ، حافظه تاریخی و در کل، ‌تجربیات ماست. یعنی در انتخاب‌هایمان به دانسته ها و تجربیات‌مان، آنچه در ذهنمان است، مراجعه می کنیم ، منافع ‌و ضررهای حرکت و انتخاب خود را می سنجیم، بعد راهی که به نظرمان برای رسیدن به هدف بهتر است را انتخاب ‌می کنیم. نقطه دیگر تجربه و دانسته های ذهنی ما، ریسک کردن است، اینکه ما بر خلاف دانسته ها، ذهنیت، ‌تجربه و شناختمان عمل کرده و راه پر خطر را برای رسیدن به هدف انتخاب کنیم. شاید به طور فرضی بتوانیم ‌چنین منابعی را برای انتخاب راهها نام ببریم:
‌۱) براساس تجربه های شخصی
‌۲) بر اساس سنت های جامعه
‌۳) براساس ریسک .
‌موارد فوق، برخی از منابعی هستند که به ما کمک می کنند بهترین راه را برای رسیدن به هدف انتخاب کنیم. حال ‌ببینیم تعریف هر کدام از این منابع ذهنی چیست.‌
۱) تجربه های شخصی: آنچه که در طول زندگی و بر اثر تکرار برایمان مسجل و قطعی شده است. مثلا" وقتی در کودکی دستمان به اتو ‌خورده یا کبریت آتش زدیم و فرش یا لباسمان را سوزانده ایم یعنی بر اثر تکرار ، آزمون و خطا برایمان قطعی ‌شده که در صورت انجام این کارها، به خودمان و اثاثیه زندگی آسیب می زنیم. ‌
۲) سنت های جامعه: آنچه که در طول سالیان دراز و تجربه های نسل های قبلی برای ما به جا مانده. این نوع شیوه های انتخاب راه از ‌آداب ، رسوم و ارزش های جوامع به دست آمده است. "سنت ها شامل مجموعه آداب و سنن، اعتقادات، ارزش‌ها و تمامی تجربیات مردمند و راه‌های آزموده حیات اجتماعی به حساب می آیند." در اکثر جوامع، اعتقادات مذهبی تاثیر زیادی بر سنت ها گذاشته،به طوری که عقاید دینی ، جزئی از سنت ها و آداب و رسوم شده ‌است. در جامعه ما، همین قضیه مشاهده می شود و سنت‌های ما بسیار با معتقدات مذهبی عجین شده است. ‌
۳)‌ ریسک: معمولا" اقدامات و کارهای غیر متعارف و معمول ما جزء موارد ریسک دار و پرخطر حساب می شوند. غیرمعمول بودن این کارها از آن جهت است که افراد خیلی کمی را دیده ایم که چنین کاری را انجام دهند. در مورد ‌انتخاب راه هم همین طور است. در انتخاب راه براساس ریسک، افراد کمی بوده اند که چنین راهی را انتخاب ‌کرده اند. غیر متعارف بودن کار، به خاطر آن است که باسنت های جامعه، مغایرت و با تجربیات و ذهنیت فرد ‌نیز سازگاری و مطابقت کمی دارد. در واقع، راهی که انتخاب کرده ایم تا حدود زیادی برایمان ناشناخته و مبهم ‌است. اگر فرد در حالت عادی ، در زمان انتخاب راه ، دچار شک و تردید، اضطراب، نگرانی و دلهره شود، این ‌حالات نشان می دهد که در انتخاب راه تا حدودی دچار ریسک شده است.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید