جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


خشـونت در مـدارس


خشـونت در مـدارس
با درنظر گرفتن تکرار قتل عام‌هایی که در مناطق مختلف دنیا، به‌خصوص در مدارس و دانشگاه‌های آمریکا اتفاق افتاده است، اهمیت موضوع نقش آموزش و پرورش در روند شکل‌گیری این پدیده از دیدگاه جامعه‌شناختی غیرقابل انکار است.
ممکن است تصور شود آنچه اتفاق افتاده متعلق به گذشته است و قاتلان این جریانات یا محاکمه شده‌اند یا در بسیاری موارد دست به خودکشی زده‌اند. اما انگیزه نگارش این مقاله آن است که تکرار این نوع قتل عام‌ها در آینده نیز امکان دارد، به طوری که بر اساس تجربه هرگاه تعدادی از جوانان یک جامعه آموزشی، تفریحی حتی پژوهشی گردهم می‌آیند،‌ امکان دارد شخصی از میان آنها اسلحه‌ای بیرون بکشد و به راحتی همقطاران خویش را به رگبار بندد.
از آنجا که فیلم، رسانه‌ای همه‌گیر است و به‌خصوص در آمریکا، سینما پدیده‌ای بحث برانگیز و تأثیرگذار به شمار می‌آید، نقش آن در امور فرهنگی و به تصویر کشیدن وقایع جامعه و حتی در مواقعی بهبود آن، کاملاً چشمگیر است.
بر همین اساس با انجام این تحلیل درباره فیلم سینمایی «فیل» که به بررسی رویداد مدرسه «کلمباین» می‌پردازد امید است منتقدان جامعه‌شناسان و حتی نظریه‌پردازان سینما و فعالان امور آموزشی و پرورشی، درک جدیدی از پدیده قتل عام در مدارس داشته باشند.
● از بولینگ برای کلمباین تا فیل
«گاس ونسنت»، زمانی اقدام به ساخت فیلم «فیل» کرد که «مایکل مور» یک سال پیش از آن در فیلم «بولینگ برای کلمباین» دقیقاً به حادثه قتل عام مدرسه کلمباین که در سال ۱۹۹۹ در «کلرادو»‌ اتفاق افتاد، پرداخته و در این فیلم روابط علت و معلولی وقوع این حادثه را نمایش داده بود، در صورتی که ونسنت در گفتگو با مجله واشنگتن DC گفت:‌ «که ما هرگز تلاش نکردیم بدانیم قاتلان واقعاً چه کسانی بودند. ما حادثه را می‌بینیم تا دلایل وقوع آن را.»
اما ونسنت، در فیلم خود به جنبه هنری اما متفاوت از این پدیده هولناک پرداخت. بدین صورت که او زندگی روزمره دانش‌آموزان یک مدرسه را با صحنه‌هایی که سکوت و سکون در آن القا کننده مرگ است، به تصویر می‌کشد.
با وجود آن که ونسنت اعلام کرده بود قصد تولید فیلمی را که به ریشه‌یابی و آسیب‌شناسی این پدیده بپردازد، نداشت اما در جای جای فیلم شاهد صحنه‌هایی از نواقص آموزشی و پرورشی جامعه آمریکا هستیم که از لحاظ جامعه‌شناختی قابل بررسی دقیق و موشکافانه است.
آنچه درباره این فیلم می‌توان به طور قطعی گفت، این است که ونسنت در این فیلم ساختار روایی ندارد و دیدگاه او، دیدگاهی شاعرانه و هنری است. «هریس ساویدز» فیلمبردار این فیلم، دوربینی خونسرد و صبور دارد و فیلم پر است از برداشت‌های بلند که به‌خصوص از یک صحنه خاص، از زوایای متفاوت گرفته شده است.
در این باره، برخی از منتقدان عقیده دارند این گونه استفاده از دوربین، باعث کسالت بینندگان می‌شود و برخی دیگر برخلاف دسته اول، ‌این سبک را، جنبه هنری و خوب فیلم قلمداد می‌کنند و بر این عقیده‌اندکه به فیلم عمق می‌دهد و اثربخشی آن را دوچندان می‌کند، به علاوه این که بیننده را برای وقوع حادثه اصلی دچار تعلیق و به گونه‌ای ‌آماده می‌کند.
● چرا فیل؟
فیلم فیل اثر گاس ونسنت، محصول کمپانی HBO در سال ۲۰۰۳ است که در همان سال برنده جایزه بهترین کارگردانی جشنواره کن شد. نام فیلم به گفته خود ونسنت، الهام گرفته از فیلم دیگری است به همین نام به کارگردانی «الن کلارک» محصول سال ۱۹۸۹ که به خشونت در ایرلند شمالی می‌پردازد. اما ایده کلی این نام اشاره دارد به حضور فیلی در اتاق که پنج نابینا آن را لمس می‌کنند و هر کدام تصوری از آن پیدا می‌کنند؛ طناب، مار، دیوار، و...، اما هیچ کدام نمی‌پرسند که اصولاً چرا باید فیلی در اتاق باشد.
● دیدگاه ونسنت در فیلم فیل
پس از مقدمه‌ای که در پیش ‌آمد این سؤال مطرح می‌شود که آیا عملکرد آموزش و پرورش در آمریکا، در فیلم فیل به چالش کشیده شده است؟ و در صورتی که پاسخ مثبت است، چگونه؟ به عقیده نگارنده گاس ونسنت، در این فیلم، با نشان دادن زندگی روزمره دانش‌آموزان مدرسه «وات» در پورتلند به گونه‌ای مستندسازی هنری کرده است. بدین شکل که در سکانسی، دانش‌آموزان را مشغول بازی فوتبال و در سکانسی دیگر در محیط کتابخانه نشان می‌دهد. در جایی دختران را مشغول گپ زدن در تریا و در برداشتی دیگر دانش‌آموزی را در لابراتوار مشغول ظاهر کردن عکس می‌بینیم. همگی بازیگران این فیلم، بازیگرانی کاملاً آماتور هستند و دانش‌آموزان واقعی همان مدرسه که اولین بار است که در یک فیلم بازی می‌کنند.
به عقیده «سوفی مور» در مجله «برکلی» با وجود این که فیلم، تلاشی برای بازسازی واقعیت به نظر می‌رسد ،تحقیقی برای کشف علت حادثه نیز به شمار می رود و این همان چیزی است که ونسنت مصرانه در گفتگوهای خود کتمان می‌کند.
به عنوان مثال سکانسی در ابتدای فیلم می‌بینیم که در آن جان، به همراه پدر خود در نمایی از خیابان، خارج از اتومبیل، در حال رفتن به مدرسه است، او مدام به اطراف منحرف می‌شود و پدر او در حالت مستی رانندگی می‌کند. جان برای جلوگیری از وقوع حادثه‌ای ناگوار، از پدر خود می‌خواهد که اتومبیل را متوقف کند و خود او در ادامه مسیر رانندگی کند. این سکانس، خود به گونه‌ای وضعیت رابطه والدین و فرزندان را به شکلی واضح و مستند در یکی از برداشت‌های ابتدای فیلم نمایش می‌دهد.
نمونه‌ای دیگر، دختری به نام میشل را می‌بینیم که در مدرسه از پوشیدن لباس ورزشی پرهیز می‌کند و معلم همجنس او، به وی تذکر می‌دهد که در تمرینات بعدی حتماً باید از لباس مخصوص استفاده کند. این معلم بدون آنکه به علت رفتار میشل بپردازد، صرفاً او را تهدید می‌کند. گو این که ونسنت، به شکلی استادانه از کنار این مسئله می‌گذرد. هرچند درصحنه‌ای دیگر از فیلم، میشل در رختکن دیده می‌شود در حالی که دوباره دچار مشکل شده است و او در حل آن تنها و خارج از سیستم آموزشی احساس می‌شود. همین‌طور در صحنه‌ای دیگر «اریک و الکس» را می‌بینیم که در زیر زمین خانه مشغول دیدن فیلمی مستند از نازیسم، نواختن پیانو و انجام بازی‌های رایانه‌ای خشن هستند.
بنابراین این که گاس ونسنت ادعا می‌کند به مسائل آموزشی و پرورشی محیط بر دانش‌آموزان نپرداخته است در حالی که در فیلم شاهد چگونگی گذراندن وقت عاملان این کشتار هستیم، عجیب به نظر می‌رسد.
گاس ونسنت بی‌شک معتقد است که نظام آموزش و پرورش حاکم بر دانش‌آموزان منجر به وقوع چنین فجایعی می‌شود وقتی دانش‌آموز دیگری را نشان می‌دهد که در آغوش همکلاسی خود شروع به گریه‌ای سوزناک می‌کند بدون آنکه بدانیم برای او واقعاً چه اتفاقی افتاده است.
هنگامی که ونسنت با رئیس کمپانی HBO درباره ساختن فیلم خود صحبت کرد، «کالین کلندر» در پاسخ گفت: من نمی‌توانم کلمباین بسازم اما می‌توانم فیل بسازم و این بدان معنی است که هدف نشان دادن خشونت مرگبار حادثه نبوده بلکه هدف، پرداختن به حواشی جریان است.
یکی از مهم‌ترین مسائل آموزشی و پرورشی موجود در فیلم، خرید اسلحه است. آن‌گونه که می‌بینیم، خرید اسلحه به صورت اینترنتی و تحویل در منزل اتفاق می‌افتد. از آنجا که این مسئله با واقعیت کلمباین کاملاً متفاوت است، می‌توان چنین نتیجه گرفت که جو حاکم بر جامعه، برای کارگردان، اهمیت بسزایی داشته است. آنچه که می‌دانیم این است که در اصل واقعه نیز، چند نفر میانسال به آنها کمک کرده‌اند و در تهیه اسلحه، افرادی بالغ نقش داشته‌اند. حتی قاتلان و همدستان‌شان، فیلمی از خود تهیه کرده‌اند که البته گاس ونسنت به هیچ‌عنوان اشاره‌ای به آن نکرده است و برعکس، خرید اسلحه را اینترنتی به تصویر کشیده است.
به هرحال همین پرداخت نیز از نبود کنترل صحیح نظام آموزشی حاکم بر جوانان حکایت می‌کند.
آن‌گونه که ونسنت اظهار می‌کند، فضایی را در فیلم خالی گذاشته است که مخاطب بتواند همه چیزهایی که در مورد واقعه می‌داند، به ذهن آورد. دیگر آنکه می‌گوید اگر فکر می‌کنید دلیل واحدی می‌توانید پیدا کنید، مثلا بازی‌های رایانه‌ای یا فروش اینترنتی اسلحه و از این قبیل تا خود را تبرئه کنید، تصوری محال است.
● هشداری برای مسئولان
ونسنت در واقع با بداهه‌پردازی و کار تجربی در روند کاری خود، مانند فیلم «جری» سعی در رومانتیسم‌سازی جنبه‌های ناتورالیستی واقعه دارد گواینکه فیلم فیل از لحاظ خشونت، در رده R طبقه‌بندی شده است که افراد زیر ۱۷ سال باید به همراه والدین یا سرپرست خود این فیلم را تماشا کنند.
این نیز خود بیانگر آن است که فیلم ونسنت بیشتر و به‌خصوص برای والدین و طبقه حاکمه جامعه که مسئولیت امور پرورشی و آموزشی را برعهده دارند، طرح‌ریزی و ساخته شده است.
الکس و اریک پیش از خروج از منزل جمله‌ای کلیدی به یکدیگر می‌گویند و آن این است که: «مهم‌تر از همه، سعی کن بهت خوش بگذره.» ونسنت در این باره می‌گوید: «این حس پیش از آن است که دو پسر جوان وارد معرکه شوند و قطعاً متوجه وخامت اوضاع نیستند.
زمان تیراندازی،اما هنگامی متوجه عمل خود می‌شوند که دیگر راه بازگشتی وجود ندارد. در واقع پیش از اقدام به جنایت، در حالتی رویازده هستند. رویایی که در نتیجه جو موجود در اطراف خود تجربه کرده‌اند. جوی که مسئولیت و تعهدی در قبال سرنوشت کودکان خود و آموزش آنها احساس نمی‌کند.»
نتیجه آن که گاس ونسنت در اثر خود به نام فیل بدون شک، چیزی بیشتر از مرثیه‌پردازی برای طراوت و پویایی جوانان آمریکایی در سر دارد. نگاه هنرمند،‌ اساساً ناظر بر مستند فضای موجود در زندگی خانوادگی و تحصیلی نوجوانان است و نواقص موجود و کاستی‌هایی که اگر به آنها توجه نشود، هر لحظه امکان دارد، فاجعه‌ای به بار آورد فاجعه‌ای که شاید بسیار وخیم‌تر از آنچه باشد که در کلمباین ناظر آن بوده‌ایم. ونسنت در فیلم خود، به عقیده نویسنده این مقاله، به خوبی از عهده نشان دادن وظیفه سیستم آموزش و پرورش و مشکلات موجود در آن برآمده است.
در صورتی که وظیفه خودش نمی‌داند راهکاری در این باره ارائه دهد و البته نمی‌دهد.
علی رفیعی
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید