جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

شکوه شاهانه - Royal Flash


شکوه شاهانه - Royal Flash
سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : دیوید و. پیکر و دنیس اودل
کارگردان : ریچارد لستر
فیلمنامه‌نویس : جرج مک‌دانلد فریزر، برمبنای رمانی نوشته خودش.
فیلمبردار : جفری آنسوورف
آهنگساز(موسیقی متن) : کن تورن
هنرپیشگان : مالکوم مک‌داول، آلن بیتس، فلوریندا بولکان، بریت اکلند، آلیور رید، لایونل جفریز، مایکل هوردرن، آلاسترسیم، کریستوفر کازه‌نووه‌، تام بل و لیون گرین.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه.


«هاری فلاشمن» (مک‌داول)، بچه شرور روزهای مدرسه، حالا سروان پُرافتخار هنگ سواره یازدهم است، ولی هنوز قلدری روزهای جوانی‌اش را دارد. در جریان حمله نیروی پلیس به یک خانه بدنام، «هاری» به کالسکه «لولا مونتزِ» (بولکان) رقصنده و ماجراجو پناه می‌برد و با همراهش، «اوتو فون بیسمارک» (رید) آشنا می‌شود. رابطه‌ای عاطفی میان «فلاشمن» و «فونتز» شکل می‌گیرد، ولی «لولا» قدرت پشت پرده حکومت «شاه‌لودویگ» محسوب می‌شود. یک ماجراجوی بدنام مجار به‌نام «رودی‌فون اشترنبرگ» (بیتس) و «کرافتشتاین» (جفریز) - تبهکار پیری که یک دستش مصنوعی است - او را می‌ربایند و به پایگاه «بیسمارک» می‌برند. «بیسمارک» می‌خواهد آلمان را متحد کند و فرمانروایش شود اما لازمه‌اش ازدواج دوشسِ استراکنتس، «ایرما» (اکلند) و «شاهزاده کارل ماگنوس» است. از آنجا که «کارل ماگنوس» تحت درمان است، «فلاشمن» جای او را در عروسی می‌گیرد، ولی دوست قدیمی «کارل»، «اریک هانسن» (کازه‌نووه) دست او را رو می‌کند. چیزی نمانده که «فلاشمن» به‌دست یکی از افراد «بیسمارک» کشته شود (اصلاً نقشه «بیسمارک» هم همین بوده تا او را یک جاسوس خارجی معرفی کند، و در شلوغی اوضاع قدرت را به‌دست بگیرد). «فلاشمن» می‌گریزد، ولی به‌دست گروهی آزادی‌خواه می‌افتد که برای استقلال استراکنتس می‌جنگند. «فلاشکمن» ناچار کمک‌شان می‌کند تا «کارل ماگنوس» را از دژی نجات دهند، بعد از جدال با «روی فون اشترنبرگ»، نیز با جواهرات سلطنتیِ استراکنتس به باواریا فرار می‌کند و به «لولا» ملحق می‌شود. «لولا» با جواهرات می‌گریزد و سروکله «رودی» ظاهراً برای کشتن او پیدا می‌شود، ولی در نهایت، این رویاروئی به یک روایتِ «مجاز» دوستانه ختم می‌شود.
* لستر بازیگران با استعداد، لوکیش‌های زیبا و خرت و پرت‌های تاریخی گران‌بها را گرد می‌آورد و سپس این سرمایه‌ها را طوری هدر می‌دهد که داستان پیکارسک او را به‌صورت مجموعه‌ای «تصادفی» از صحنه‌های «زیرکانه» درآید. او برای به‌دست آوردن بیشترین مخاطب ممکن، در شوخی‌سازی و حادثه‌پردازی به شدت محتاطانه عمل می‌کند. تعلیق همه‌جا فدای شوخی‌های متوسط می‌شود. کمدی بزن‌بکوبِ فاخر لستر اغلب به‌راحتی از یاد رفتنی است. هوردرن، سیم و جفریز تنها نقطه‌های روشن فیلم هستند.


همچنین مشاهده کنید