جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

کازانووا - Casanova


کازانووا - Casanova
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : ایتالیا
محصول : آلبرتو گریمالدی
کارگردان : فدریکو فلینی
فیلمنامه‌نویس : برناردینو زاپونی و فلینی، برمبنای کتاب سرگذشت زندگی من نوشته جاکومو کازانووا از سنگالت.
فیلمبردار : جوزپه روتونو.
آهنگساز(موسیقی متن) : نینو روتا.
هنرپیشگان : دانلد ساترلند، تینا اومون، سیسلی براون، کارمن اسکارپیتا، کلارا آلگرانتی، دانیلا گاتی، مارگارت کلمنتی، ماریو چنچلی، الیمپیا کارلیزی و دانیل امیلفورک برنستاین.
نوع فیلم : رنگی، ۱۶۳ دقیقه.


اواسط قرن هجدهم. «جاکومو کازانووا» (ساترلند) - نویسنده، دانشمند و مردی بی‌بندوبار - به‌دلیل رابطه با یک راهبه، موفق نمی‌شود تا از سفیر فرانسه در ونیز ترفیع بگیرد و از سوی دادگاه «تفتیش عقاید» به جرم جادوگری بازداشت می‌شود. «کازانووا» به پاریس می‌گریزد و به کمک محبوبه برادرش، به خدمت جادوگر ثروتمند و پیری به‌نام «مادام داورفه» (براون) درمی‌آید. سپس، از پاریس می‌رود و به ضیافت نجیب‌زاده‌ای به‌نام «دوبوا» (امیلفورک برنستاین) دعوت می‌شود و رابطه‌ای با «هانریت» (اومون) برقرار می‌کند؛ ناپدید شدن ناگهانی «هانریت»، «کازانووا» را به‌یاد ماجرائی در لندن می‌اندازد، که به‌دست زن غول‌پیکری از غرق شدن نجات یافته بود: او زن را تعقیب می‌کند، ولی او هم ناپدید می‌شود. در برن، «کازانووا» با تماشای یک آزمایش حشره‌شناسی در منزل «دکتر موبیوس» (چنچلی) بیمار می‌شود. سپس بهبود می‌یابد و با یکی از دختران دکتر به‌نام «ایزابلا» (کارلیزی) قرار عاشقانه می‌گذارد. اما پیش از رسیدن «ایزابلا»، «کازانووا» به زن گوژپشتی برمی‌خورد و به جمع مست‌بازار گروهی بازیگر سیار می‌پیوندد. بعد از این در تماشاخانه‌ای مادرش را ملاقات می‌کند؛ او به «کازانووا» بی‌اعتناست، و پیش از آنکه «کازانووا» نشانی‌اش را بپرسد، می‌رود. در وورتمبرگ، در ضیافتی شلوغ، «کازانووا» تلاش می‌کند تا دوک احمقی را به تجهیز قلعه‌اش ترغیب کند، و بعد با مغازله با عروسک کوکی زیبای دوک، خود را تسلی می‌دهد. بعدتر «کازانووا» را به شکل پیرمردی فرتوت و بددهن پیدا می‌کنند که در قصر «دوک والدنشتاین» کتابداری می‌کند. او، ونیزِ زادگاهش را در رویا می‌بیند: روی برکه‌ای یخزده، شخصیت‌های زندگی گذشته‌اش ظاهر می‌شوند و خودش هم با عروسک کوکی می‌رقصد.
* جووانی جاکومو کازانووا (1752 - 1798) از «سنگالت»، هم یک شخصیت تاریخی است و هم یک افسانه. ماجراجوئی او را به گوشه و کنار اروپا کشاند. با قمار، جاسوسی، نویسندگی و توانائی‌اش در اغوای زنان امرار معاش می‌کرد و جاذبه شخصی او، می‌توانست برجسته‌ترین چهره‌های زمانه‌اش را افسون کند. در طول چهل و شش سال زندگی‌اش، به انواع و اقسام کارها دست زد: از ریاست قمارخانه در پاریس - شهری که محبوب محافلش بود - تا کتابداری برای اشراف. تاریخ می‌گوید او مردی دانا و صاحب سلیقه بود با علایق گسترده در زمینه‌هائی مثل ریاضیات، شعر، نقد ادبی، موسیقی، تجارت و سیاست. نوشته‌های بسیاری به نظم یا به نثر از خود به جای گذاشت و از همه مشهورتر کتاب «خاطرات» او است که تا 1960 تنها نسخه‌های کوتاه شده‌اش به چاب رسیده بود، ولی در این زمان به‌طور کامل به فرانسوی و آلمانی ترجمه شد. در عین حال نام کازانووا به مترادفی برای مرد اغوا گر «حرفه‌ایِ» زنان تبدیل شده و به صورت یک ضرب‌المثل درآمده است. سینما بارها به شکل‌های مختلف بر اساس نام و آوازه او مضمون کوک کرده است. زندگی کازانووا یکی از طرح‌های مورد علاقه فلینی در طول سال‌ها بود و وقتی تحقق یافت، به صورت یکی از زیباترین و قدرنیافته‌ترین آثارش در آمد. فلینی، کازانووا را نه یک فاتح خرسند و راضی قلب‌ها و جسم‌ها، بلکه جست‌وجوگری سرگردان در کشاکش زندگی نشان می‌دهد. با وجود لذتی که به دیگران می‌بخشد، خود همیشه نامطمئن، بلاتکلیف و عاجز از حفظ ارتباط پایدار با یک زن است. او بیگانه محبوب (برای برخی) و مغضوب (برای برخی دیگر) است که به‌رغم بده‌بستان‌های فراوان و مداوم با عالی مقامان جامعه، از تنهائی با بی‌ثباتی وضعیتش چیزی کاسته نمی‌شود و تصویر عروسک مکانیکی رقصان به‌عنوان تنها محبوبه وفادار او و تنها خاطره عاشقانه‌اش، از تلخ‌ترین کنایه‌هائی است که استاد در فیلم‌هایش آفریده است. ساترلند که به خاطر شباهت محسوسش به تصویر کازانووا برگزیده شده است، به خوبی موفق می‌شود کازانووا را هم زمان فرصت‌ طلب و قربانی جلوه دهد. از نظر تصویری، فیلم نشانگر این است که فلینی تصمیم گرفته بود در راه خلق نسخه خویش از دنیای بسته، طبقاتی و متکلّف قرن هجدهمی هیچ معیاری را نشناسد. در نتیجه دکورها و آدم‌ها رنگی از واقعیت ندارند و فلینی بیشتر از ذخایر مآخذی مثل تآتر و اُپرا استفاده می‌کند و از جمله ابائی ندارد که دریائی ‌توفانی‌اش به وضوح ورقه‌هائی مواج از پلاستیک سیاه باشد! کازانووا با صحنه‌پردازی‌های بدون استثنا تماشائی‌اش (کارِ دانیلو دوناتی و فلینی) و فیلم‌برداری خیره کننده روتونو از آنها، روایت پاره‌پاره و غم‌انگیز مردی است که زنان را دوست داشت و آنان طبق معمول فلینی و با صراحتی بیش از دیگر فیلم‌های او معماهائی هستند گیج کننده که کازانووا یک عمر را به حل آنها می‌گذراند. زنانی که چشم‌انداز غریبی از احساس، عشق، رمز و راز، مکر، جسارت و سنگ‌دلی را پیش روی او می‌گسترانند.


همچنین مشاهده کنید