جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

کاپوتی - CAPOTE


کاپوتی - CAPOTE
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : کانادا و آمریکا
محصول : کارولاین بارون، مایکل اوهورن و ویلیام وینس
کارگردان : بنت میلر
فیلمنامه‌نویس : دان فاترمن، برمبنای کتابی نوشتهٔ جرالد کلارک
فیلمبردار : آدام کیمل
آهنگساز(موسیقی متن) : مایکل دانا
هنرپیشگان : فیلیپ سیمور هافمن، کاترین کینر، کریس کوپر، باب بالابان، کلیفتن کالینز جونیر و مارک پلگرینو
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه


کانزاس، پانزده سپتامبر ۱۹۵۹. خانوادهٔ چهار نفرهٔ ̎کلاتر̎، بی‌ هیچ دلیل و انگیزه‌ای در مزرعه‌شان قتل‌عام می‌شوند. تحقیقات پلیس آغاز می‌شود. ̎ترومن کاپوتیِ̎ نویسنده (هافمن)، پس از خواندن خبر در ̎نیویورک تایمز̎ به سردبیر روزنامه، ̎ویلیام شون̎ (بالابان) تلفن می‌کند و می‌گوید که علاقه‌مند است این کشتار را درون‌مایهٔ کتاب بعدی‌اش قرار دهد ـ کتابی غیرداستانی که او انتظار دارد بزرگ‌ترین دستاورد زندگی‌اش باشد. ̎کاپوتی̎ و دوست صمیمی‌اش، ̎نل هارپر لی̎ (کینر) به هولکم ـ منطقه‌ای که قتل‌عام در آن اتفاق افتاده ـ سفر می‌کنند و شروع به پرس‌وجو از شاهدان می‌کنند و با سرپرست تحقیقات، ̎آلوین دیوئی̎ (کوپر) دوست می‌شوند. در ۳۰ دسامبر، دو مظنون سابقه‌دار، ̎پری اسمیت̎ (کالینز جوینر) و ̎دیک هیکاک̎ (پلگرینو)، در لاس‌وگاس دستگیر می‌شوند و پس از مدتی، در ۳۰ مارس ۱۹۶۰ محاکمه و به مرگ محکوم می‌شوند. ̎کاپوتی̎ به‌طور مرتب از این دو اعدامی در زندان دیدار می‌کند و به این بهانه که قصد دارد کمکشان کند و برایشان وکیل استینافی پیدا کند، مشروح‌ترین اطلاعات ممکن را در مورد زندگی این دو محکوم و جنایتشان، از زیر زبانشان بیرون می‌کشد. در پنج‌ سالی که حکم اعدام این دو به تعویق افتاده، ̎کاپوتی̎، گرفتار چنان برزخی می‌شود که نمی‌تواند کتابش را که اسم آن را ̎در کمال خونسردی̎ گذاشته، تمام کند و در افسردگی و اعتیاد به الکل غرق می‌شود. وقتی سرانجام تاریخ اعدام تعیین می‌شود نمی‌تواند خود را راضی کند تا در مراسم شرکت کند و فقط پس از توصیه‌های اکید ̎هارپر لی̎ است که چنین می‌کند. نوشته‌ای در پایان فیلم متذکر می‌شود که ̎کاپوتی̎ هیچ‌گاه نتوانست کتاب دیگری را به پایان برساند.
● بی‌شک رویکرد مجدد هالیوود به فیلم‌های سرگذشت‌نامه‌ای در سالیان اخیر، در فراهم آوردن امکان ساختن آثاری مثل این فیلم مستقل، که تحسین فراوان برانگیخت، بی‌تأثیر نبوده است. هرچند فیلم نه به شرح زندگی ترومن کاپوتی، بلکه صرفاً به آن بخش از حیات ادبی او می‌پردازد که به نگارش مشهورترین کتابش، در کمال خونسردی انجامید، و البته تأثیرات روحی این واقعه بر زندگی او. امتیاز اصلی فیلم برخورد بی‌ملاحظهٔ فاترمنِ فیلم‌نامه‌نویس (ایفاگر نقش پسر رابین ویلیامز در قفس پرنده ـ مایک نیکولز، ۱۹۹۶ ـ که پیش از این بیشتر به‌عنوان بازیگر شناخته می‌شد)، و میلر کارگردان (در نخستین فیلم بلندش) با شخصیت کاپوتی است، که ابائی از نمایش این ندارند که در راه تکمیل کتابش از هیچ کاری از جمله دروغ گفتن و زیر پا نهادن اخلاقیات، روی‌گردان نبود. گذشته از این، رویکرد فیلم به موضوع، نه در شکل وقایع‌نگاری نکتهٔ تازه‌ای دارد، نه در نحوهٔ پیش‌برد طرح داستانی، که سازندگان با اتخاذ لحنی سرد، و پیروی از سبک مستندگونهٔ کاپوتی در رمان غیرداستانی‌اش، کوشیده‌اند از دادن فراز و فرودهای معمول دراماتیک به آن بپرهیزند. از جنبهٔ پرداخت بصری، با تکیهٔ بیشتر بر برداشت‌های بلند و بهره‌جوئی از ضرباهنگی کند، در مقابل ضرباهنگ تند ناشی از تدوین پُرشتاب اغلب فیلم‌های جریان اصلی ( که خود گزینش این روش در سال‌های اخیر بدل به نوعی ادا و کلیشه در میان بیشتر آثار مستقل شده، بی‌آن‌که لزوماً از معیار زیبائی‌شناسی خاصی تبعیت کند)، نیز رویکرد جدیدی نمی‌توان در آن تشخیص داد. مخالفت با مجازات اعدام مضمونی است که در سالیان اخیر در آثار هالیوودی به طرق مختلف به آن پرداخته شده؛ از بیان صریح آن در فیلم‌هائی مثل به‌سوی اعدام (تیم رابینز، ۱۹۹۵) و زندگی دیوید گیل (آلن پارکر، ۲۰۰۳) گرفته تا ارائهٔ تصویری غیرمستقیم در آثاری فانتزی چون بتمن آغاز می‌کند (کریستوفر نولان، ۲۰۰۵). در کاپوتی نیز، این در قالب یکی از خطوط فرعی داستان به موازات طرح اصلی به کار گرفته شده، ولی صحنهٔ اعدام ̎پری اسمیت̎ که به قاعده باید تأثیرگذارترین تصویر از این رویکرد را به نمایش گذارد، آشکارا در مقابل صحنهٔ مشابه در اقتباس ریچارد بروکس از رمان کاپوتی، در کمال خونسردی (۱۹۶۷) حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد. تولید فیلم مستقل دیگری با داستان کاملاً مشابه، یعنی شرح چگونگی نگارش در کمال خونسردی توسط کاپوتی، با عنوان بدنام (داگلاس مگرات، ۲۰۰۶)، با حضور بازیگر انگلیسی توبی جونز در نقش نویسنده و ساندرا بولاک و دانیل کریگ در نقش‌های ̎هارپر لی̎ و ̎پری اسمیت̎ (که این‌جا کینر و کالینز جونیر آن را بازی می‌کنند) هم‌زمان با ساخت این فیلم در جریان بود، ولی مشکلات تولید، نمایش آن را که سال‌ها مستحق دریافت آن به نظر می‌رسید سرانجام به بهانهٔ حضور در این نقش ̎اعتبار̎ی دریافت کرد. موسیقی کمینه‌گرای دانا مکمل مناسبی برای لحن سرد و بی‌تفاوتی است که سازندگان فیلم در بیان داستان برگزیده‌اند.


همچنین مشاهده کنید