جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


بی‌بی شهرزاد


بی‌بی شهرزاد
نویسنده : ارسطویی - شیوا
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۳/۰۸/۱۶
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۶۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : PIR۷۹۵۳/ر۶۲ب۹۳
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۲۰۰
شابک : ۹۶۴-۳۴۱-۳۴۲-X

نویسنده در این داستان, مسائل, معضلات, و تنگناهای چند نسل از زن ایرانی و سرنوشت یکسان آنان را به تصویر می‌کشد. داستان حاضر به شیوه نو نگاشته شده است. برای مثال, راوی می‌گوید: 'پدر من یک زن است, یک زن نقاش. یک شب یک زن نقاش, مادرم را نقاشی کرد. یک شب دیگر, نقاشی را گرفت بغلش و خوابید. رنگ‌ها با هم قاطی شد. گفت بشو! شدم. بس که می‌دانم. چیزهایی که هیچ کس نمی‌داند. من دخترم. می‌دانم که پسر به دنیا نمی‌آیم. آخر من از نواده‌های بی‌بی شهرزاد هستم. بی‌بی همه ما را زن آرزو کرد. خدا آرزوی او را شنید و ما را آفرید. نام تمام اجداد من, حتی اگر به نام‌های دیگر صداشان زنده باشند, شهرزاد است. حتی مادر من, مریم, که از شهرزاد بودن چیز زیادی سرش نمی‌شد, وقتی من را آبستن می‌شد نامش شهرزاد بود... من از تن مریم خلاص شدم. تن مریم هم از آن دنیای بی‌نقاشی خلاص شد. او می‌میرد. پسر سنگ تراش روی سنگ مرمر درازی نام او را می‌کوبد. براش گریه می‌کند و دیگر هیچ وقت لب به چای نمی‌زند. حالا مریم هم برای خودش کتیبه‌ای دارد. پسر سنگ‌تراش تاریخ تولد و مرگش را روی سنگ قبر او حک می‌کند و اشک می‌ریزد. نمی‌داند مریم حالا زنده‌تر است. چون بی‌بی شهرزاد کتیبه مریم را کوبید به سینه سنگ تاریخ و من را از ذهن تابلوی دوست سوگند خورده به نقاشی خلق نشده‌اش سپرد به رایانه تا به ذهن جهان مخابره شوم'.


همچنین مشاهده کنید