چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

خاورمیانه جدید اسرائیل چیست؟


خاورمیانه جدید اسرائیل چیست؟
برای ایالات متحده، خاور میانه یک «زمین بازی استراتژیک» است. جایی که بازی برقراری فرمانروایی مطلق امریکاست. ایالات متحده پیشاپیش کنترل عراق و افغانستان را در دست دارد و روابطش با رژیم مصر، عربستان سعودی و اردن و تعدادی دیگر از کشورهای منظقه را دوستانه و هماهنگ در نظر می گیرد. اما حتی با چنین جای پای محکمی، فرمانروایی مطلق ایالات متحده همچنان تحقق پذیر نیست. ایران با توجه به جنگ در عراق قویتر شده و از قبول اجرای فرامین امریکا سر باز می زند. در میان دنیای عرب و همچنین «رژیمهای هم پیمان» خشمی فزاینده نسبت به ایالات متحده پا می‌گیرد که محور آن نه اشغال عراق، بلکه سرکوب مردم فلسطین و پشتیبانی امریکا از سیاستهای اسرائیل است. محور جدید چهار گانه دشمن با حکومت بوش در خاورمیانه (حماس، حزب الله، سوریه و ایران) از نظر دنیای عرب بدنه اصلی نیروی مقاومت در مقابل قوانین امریکا و اسرائیل و ایستادگی در مقابل بسط هژمونی آمریکایی است.
بوش می‌داند که تنها دو سال برای اجرای تصورش از فرمانروایی مطلق ایالات متحده در خاورمیانه فرصت دارد و برای انجام آن، تمام کانون‌های مقاومت بایستی به شدیدترین وجهی منهدم شده و این برای تک تک اعراب روشن شود که اطاعت از ارباب تنها راه زنده ماندن است.
اگر اسرائیل مایل است که این کار را انجام دهد، و نه تنها فلسطینیان که لبنان و حزب الله را از میانه بردارد، پس ایالات متحده تحت فشارهای داخلی ناشی از افزایش مخالفت با جنگ‌های بوش و احتمالاً عاجز از فرستادن سربازان بیشتر برای کشته شدن در راه تحقق این هدف، از اسرائیل به هر صورتی که بتواند پشتیبانی خواهد کرد. همانطور که رایس در بازدیدش از بیت المقدس در ۲۵ ژوییه اعلام کرد، پای چیزی به نام «یک خاور میانه جدید» در میان است. او به اولمرت وعده داد «ما غالب خواهیم شد».
اما اسرائیل سربازانش را تنها برای خشنود کردن دستگاه بوش قربانی نمی‌کند. «یک خاور میانه نو» لااقل از سال ۱۹۸۲ آرزوی حلقه‌های حکومتی نظامی اسرائیل بوده است؛ همان هنگام که شارون کشور را با اعلام اهداف از پیش تعیین شده‌اش به اولین جنگ با لبنان کشانید. رهبران حزب‌الله سالهاست که اصرار دارند محافظت از لبنان یک نقش طولانی مدت است و ارتش آنها برای تحقق آن از قدرت کافی برخوردار نیست. آنها اعلام کرده اند که اسرائیل هرگز دست از تمایلش برای دستیابی بر لبنان دست برنداشته است و تنها دلیل تخلیه جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ توسط اسرائیل این است که مقاومت حزب الله ادامه اشغال این سرزمین را برایشان بسیار پر هزینه ساخته است.
مردم لبنان می دانند که هر اسرائیلی که سن و سالی دارد به خاطر می‌آوردکه در تصور بن گوریون بنیانگذار اسرائیل، مرزهای اسرائیل باید «طبیعی» باشند. یعنی در شرق رود اردن و در شمال رود لیطانی لبنان. در سال ۱۹۶۷ اسرائیل در سرزمین اشغالی فلسطین کنترل رود اردن را به دست آورد اما تلاشهایش برای استقرار مرزهایش بر روی رود لیطانی تاکنون نافرجام مانده است.
نقشه ی بازگشت به لبنان همان هنگام که ارتش اسرائیل جنوب لبنان را در سال ۲۰۰۰ تخلیه کرد، پیشاپیش طراحی شده بود. اما ارتش اسرائیل خیال آن را در سر دارد که این بار این سرزمین ها را از نیروهای مقاومت «پاکسازی» کند، همانکاری که اسرائیل در ارتفاعات طلایی سوریه در سال ۱۹۶۷ انجام داد و حالا در جنوب اسرائیل به آن دست زده است.
برای تحقق باور اسرائیل و آرزوی بن گوریون، یک رژیم «دوست» در لبنان ضروری است. رژیمی که در عملیات در هم شکستن هر گونه مقاومتی همکاری خواهد کرد. برای تحقق این منظور همانند آنچه آمریکا در عراق انجام داد ابتدا باید کشور را ویران ساخت. اینها دقیقاً اهداف اعلام شده توسط شارون در جنگ اول لبنان است. اکنون اسرائیل و امریکا معتقدند که شرایط برای تحقق این اهداف مناسب است.
مرجع : پایگاه اینترتنی Z
مولف : تانیا راینهارت / مترجم : فاطمه لیلازی
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید