جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

اثرات سرب بر کودکان


اثرات سرب بر کودکان
موضوعی كه بیشترین توجه و بحث را برانگیخته است اثر بالقوه تماس زیاد با سرب بر سیستم عصبی كودكان است . این تحقیقات تماس زیاد با سرب را باعث كاهش ضریب هوشی(IQ )، حافظه كوتاه مدت ،‌ ناتوانی در خواندن ،‌ و نقایصی در گفتار ، مهارت های حركتی ظریف ، زمان واكنش و هماهنگی دست با چشم می دانند. همچنین ، تحقیقات اپیدمیولوژیكی نیز در مورد رابطه BLL ( سطح سرب خون ) در زمان تولد، نوزادی و خردسالی با ارزیابی های انجام شده بر رفتار ، تشخیص و سایكوموتور انجام شده است . گزارشی در سال ۱۹۹۴ در BMJ چاپ شد كه ارتباط سرب موجود در محیط با ضریب هوشی كودكان را بررسی كرده است . محققین سعی كردند ارتباط بین درجه بندی کاملIQ در كودكان ۵ سال و بزرگتر و میزان سرب بدنشان را بررسی كنند. برای بررسی این رابطه ، ۲۶ تحقیق اپیدمیولوژیك از سال ۱۹۷۹ مورد بازبینی قرار گرفت.
محققین به این نتیجه رسیدند با اینكه تماس با سرب به میزان اندك ممكن است نقصان اندكی درضرِِیب هوشی(IQ )ایجاد كند چند عامل تسهیل كننده دیگر نیز باید مد نظر باشند :
آیا مطالعات منتشر شده مشخص كننده هستند ؟
آیا كنترل كافی روی عوامل گمراه كننده صورت گرفته است ؟
آیا منحنی های انتخابی بكار گرفته شده و پیگیری شده اند؟
آیا كودكان با IQ پائین رفتاری را پذیرفته اند كه آنها را بیشتر در معرض تماس و جذب سرب قرار دهد. (رابطه معلولی و معكوس)؟
به دلیل این شبهات ، متخصصین بر این عقیده اند كه اولویت های بهداشتی عمومی تدوین شود تا افزایش متوسط BLL كودكان كاسته شده و سایر مواد زیان بار اجتماعی و زیستی كه هوش و رفتار كودك را تحت تأثیر قرار می دهد بازبینی گردد.
سایر ملاحظات در مورد سرب و IQ
ارتباط بین سرب خون و اثرات آن روی IQ در سطوح متوسط تا زیاد BLL ، عموماً بالای mg/dl ۴۰ ـ ۳۰ گزارش شده است . اگرچه ارتباط دادن آن سطح پائین سرب خون با اثرات زیان بار بروی نمو هوشی و عصبی ـ رفتاری مشكل تر است .
با توجه به ماهیّت پیچیده هوش ، مهم است كه عوامل شناخته شده ای كه باعث اثر گذاری روی IQ می شوند قبل از اثبات قانون اثرگذاری سرب در كاهش IQ مدنظر قرار گرفته و ارزیابی شوند.
رابطه معلولی معكوس : تماس با سرب در كودكان منجر به كاهش IQ ، ایجاد اختلال فعالیت زیاد بدون توجه و سایر رفتارهای منفی مثل ، تحریك پذیری ، فعالیت شدید ، و كاهش توجه می گردد. اگرچه ، قابل توجه است كه IQ پائین یا اختلالات رفتاری با BLL بالا مربوط باشند. كودكانی كه فعالیت شدید، تحریك پذیری ، و رفتارغیر مؤدبانه دارند بیشتر هشدارهای پرهیز از خوراكی های بی ارزش آلوده به سرب یا چیپس های رنگی را فراموش می كنند.
در تأیید این فرضیه ، دو محقق اخیراً گزارش كرده اند كه كودكانی كه اختلالات منتشر رشد و نموی دارند (PDD) تمایل به نشان دادن رفتار خاك خوری (اشتهای به غذاهای نامناسب یا مواد غیر خوراكی) دارند كه آنها را در معرض خطر تماس بیشتری با سرب نسبت به كودكان سالم قرار می دهد.
از آنجاییكه فرضیه معلولیت معكوس را نمی توان به صورت آینده نگر بررسی كرد بیشتر تحقیقات راجع به ارتباطBLL و IQ از روش های آماری استفاده می كنند كه نمی توانند نتایج قطعی راجع به رابطه علت و معلولی مذكور بدست بیاورند. ملاحظات موارد گمراه كننده : علیرغم توجه محققین برای كنترل متغیرهای گمراه كننده در طی مطالعه ، متغیرهای زیادی وجود دارند كه میتوان از وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی ، بیماری دوران كودكی ، مهارت های والدین ، روش های تربیت كودك ، زمانی كه والدین با كودك خود می گذرانند و مهارت ها و روش های مراقبین كودك سوای از والدین نامبرده كه در بیشتر تحقیقات راجع به ارتباط سرب و IQ كنترل نشده باقی ماندند. مثلاً اتیت مدیا (عفونت های گوش میانی) در كودكان كم سن و سال متغیری است كه معمولاً مورد توجه قرار نمی گیرد. نوزادان و كودكان نوپایی كه مستعد به عفونت های مكرر گوش هستند هوش كلامی آنها زمانی كه به مدرسه می روند كاهش پیدا كرده است . اگرچه مطالعات اندكی برای این متغیر، كنترل شده عمل كرده اند. ضمن اینكه نظر به ارتباط سوء مصرف مواد یا تغذیه ناكافی های حاملگی با توانایی تشخیصی و رفتار كودك ، تحقیقات اندكی در مورد سرب و IQ به این عوامل توجه داشته اند. IQ والدین ، كه صفتی توارثی است نقش مهمی در رشد و نمو كودك دارد ولی در تحقیقات راجع به ارتباط IQ و BLL چندان مورد توجه قرار نگرفته است . عدم كنترل متغیرهای گمراه كننده مثل IQ والدین ، تاریخچه پزشكی كودك ، یا كیفیت مراقبت والدین چالشی را در مقابل تحقیقات در مورد سرب و IQ قرار داده است . صحیح تر این است كه نتیجه بگیریم هر اثری روی IQ كه در تحقیقات IQ و سرب مشاهده شده باید مربوط به سرب و سایر عوامل بالقوه گمراه كننده ، شناخته یا ناشناخته ، كه كشف نشده اند یا تحت كنترل برای مطالعه قرار نگرفته اند باشد. تغذیه در رشد و نمو عصبی رفتاری بسیار مهم است و متغیر گمراه كننده دیگری است كه باید در مطالعات سرب و IQ مدنظر قرار بگیرد. در سال ۱۹۵۵ اولین گزارش در مورد اینكه زنان شهری كه در وضعیت های اقتصادی اجتماعی پائین تری بودند و ویتامین و مواد معدنی در طول حاملگی می گرفتندارائه شد که كودكانی بدنیا آورده اند كه در آزمونهای IQ از همتایانشان بهتر پاسخ دادند. اخیراً تحقیقی انجام شده كه نشان می دهد تغذیه ناكافی ممكن است اثر نامطلوبی روی رفتار و هوش كودك بجا بگذارد. ۲ گروه تحقیقاتی مجزّا، اهمیت اختصاصی آهن در تسهیل نمو تشخیصی را نشان داده اند . یكی از گروهها اعلام داشت " مهمترین اختلال سیستمیك كه بوسیله فقر آهن در نوزادان ایجاد می شود تغییر در قدرت تشخیص است " . این علایم مشابه در تغییر قدرت تشخیص كودكان تحت تأثیر سرب دیده می شود كه ممكن است دچار فقر آهن نیز باشند. گروه تحقیقاتی دیگر، كودكانی را مورد بررسی قرار داده اند كه در نوزادی كم خونی فقر آهن در حد متوسط تا شدید داشتند. محققین گزارش كردند عملكرد مغزی و حركتی كودكانی كه تحت تأثیر قرار گرفتند پائین تر از كودكانی كه فقر آهن نداشتند بوده است. اگرچه برخوردهای اجتماعی و تحصیلات باعث افزایش IQ می شوند ولی تغذیه كه عامل اساسی در افزیش قدرت تشخیص است به ندرت به عنوان متغیر مهمی در نظر گرفته شده است . نتایج این تحقیقات مطلب را بیشتر پیچیده می كند چون كمبودهای تغذیه ای گمان می رود روی رشد تفكر اثر دارند كه خود روی مكانیسم جذب سرب تأثیر دارد و افزایش تأثیر جذب سرب از دستگاه گوارش را موجب می شود. بنابراین ، اثر منفی غذای نامناسب روی IQ ممكن است مربوط به افزایش سرب خون باشد و منجر به ارتباط آماری گردد كه اثر منفی روی IQ احتمالاً اشتباهاً به سرب نسبت داده می شود. این میتواند تحقیق بسیار مهمی باشد كه در آینده صورت گیرد، مطالعه در این زمینه ممكن است به ما كمك كند برخی ناسازگاریها و ناهنجاریهای تحقیق اپیدمیولوژیك فعلی در مورد سرب را دریابیم . سؤالات متعدد آماری ، مسمومیت شناختی و متدولوژیك وجود دارند كه باید قبل از مشخص شدن بهتر ارتباط بین BLL و IQ كودكان، پاسخ داده شوند. هوش یك برداشت و مفهوم پیچیده است كه با متغیرهای فراوانی ارتباط دارد و در حال حاضر مشكل است بتوان مشخص نمود كه اثر تماس اندك با سرب روی هوش انسان چه میزان می باشد. مطالعات بیشتری روی حیوانات و همچنین بهبود روش های حسّاس و اختصاصی كه وجوه مختلف را در بر بگیرند (مثل وجوه عصبی حركتی، تشخیصی ، الكتروفیزیولوژیك مغز) مورد نیاز است تا آستانه اثرات سرب مشخص گردد.
منبع : واحد مرکزی خبر


همچنین مشاهده کنید